نه دوست عزیز جملاتتون زیاد هم بد نبود . متوسط بود. از اونها بدتر هم میشد بشه. و باتوجه به اینکه میدونن شما به زبانشون اشنایی کامل ندارید انتظار هم ندارن که کاملا درست حرف بزنیدنقل قول:
Printable View
نه دوست عزیز جملاتتون زیاد هم بد نبود . متوسط بود. از اونها بدتر هم میشد بشه. و باتوجه به اینکه میدونن شما به زبانشون اشنایی کامل ندارید انتظار هم ندارن که کاملا درست حرف بزنیدنقل قول:
Fears about decision-making have also been associated with both compulsive hoarding and acquisition in cohorts from Australia and the United States
:n13:
borderline compulsive
این چی معنی میشه؟
در گروههایی از مردم استرالیا و ایالات متحده ترسهایی که درمورد تصمیم گیری وجود دارد هم با احتکار و هم با تملیک غیراردای ارتباط دارد.نقل قول:
در خود مقاله باید فرق میان احتکار و انباشت و خریدن را توضیح داده باشه که بشه معادلهای دقیقتری براشون پیدا کرد.
compulsive حالتی است که فرد کاری را بدون اینکه بتونه خودش را کنترل کنه انجام میده. مثلاْ غذاخوردن یا دروغ گفتنی که براش عادت شده و بقول معروف دست خودش نیست.
پس و پیش آن باید معلوم باشه.نقل قول:
ولی Borderlineیعنی لب مرز یا در آستانه ابتلا به چیزی مثلاْ قند خون در حدی باشه از نرمال بالاتر ولی از دیابت قطعی پایینتر.
پس و پیش نداره رفیق همینه ولی من فکر میکنم همین آستانه منظور میدهنقل قول:
چون قبلش داره میگه مثلا انواع فلان چیز بعد یکی یکی اسم می بره : compulsive ، non-compulsive و سپس همین borderline compulsive
پس میشه مابین این دو فکر کنم ها ؟
=======
We are never ever ever getting back together
we called it off again last night
When you, said you, needed space, what?
دوستان این چندتا جمله از متن یک ترانه هست.بهترین ترجمه رو میخواستم
کارهای تیلور محشره.. i know u were trouble هم عالیستنقل قول:
البته جملات پشت سر هم نیستند
- ما دیگه هیچوقت پیش هم برنمیگردیم.
- دوباره دیشب بیخیال شدیم ( که از هم جدا شیم )
- وقتی که تو گفتی میخوام ازت جدا شم، چی؟
حالتی که نه میشه گفت non - compulsive و نه Compulsive .... همون مابین.نقل قول:
یه توضیح دیگه هم در مورد این بدم.نقل قول:
وقتی طرف میگه I need space میگه من به فاصله نیاز دارم
یک راه مودبانه برای گفتن اینه که میخوام ازت جدا شم!
فکر نکنم منظورش فاصله باشه...نقل قول:
بیشتر به خلوت اشاره داره...
مثلا میگه یکم خلوت نیاز دارم (تا تنها باشم...)...
خلوت با فاصله زیاد فرقی نداره عزیزم! وقتی فاصله میگیری وارد خلوت خودتنقل قول:
میشی.
تازه اگه مستقیمن میخواست خلوت رو بگه که میگفت i need my privacy
اوربان میگه وقتی همچین چیزی گفته میشه ، یه بهونس واسه جدا شدن
البته به صورت مودب
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آهنگ رو هم اگه کامل گوش کنی منظورش همینه.
شاید غیرمستقیم میخواسته بگه خلوت!:n02:نقل قول:
اصلا اگه میخواست مستقیم بگه فاصله که میگفت distance!:n06:
من نگفتم که معنی کلیش فرق میکنه... بله، معنیش همونیه که تو هم گفتی...
من فقط space رو یه جور دیگه ترجمه کردم...
همین...:n11:
احتمالن همون غیرمستقیم میخواسته بگه که شعر من تلمیح داره :دی
distance هم با space یکیه در این زمینه.
The space between us
The distance between us
گیر بنی اسراییلی میدی ها :دی
چه حالی میکنه خودش اگه ببینه ما داریم بحث میکنیم سر lyrics آهنگش!:n02:نقل قول:
معنی این دو جمله لطفاً :
She hung around afterwards.
You don't come back from that.
سلام. دنبال یه ترجمه روان برای عبارت زیر می گشتم. مفهوم کلیش رو متوجه میشم اما به خوبی نمی تونم بیان کنم.
نقل قول:
"You can't place a value on a human life!" "Even one victim is too many!"
" او بعدش همون اطراف چرخید، پرسه زد "نقل قول:
" شما از اون بر نمی گردی " حالا اون به چی اشاره داره خدا میدونه و میتونه محل هم باشه از اونجا بر نمی گردی
زندگی انسان را نمی توان برایش بهایی قائل شد. دومی هم میشه حتی یک قربانی هم خیلی زیاده . مثل اینکه میری جنگ میگی تلفات نباید بدیم حتی یکی هم خیلی زیاده !نقل قول:
----
همین رو دوستان خواهشا کمک کنند داره سرم میترکه
بد روزگاریی رفیقThe valorised status of consumption in contemporary society is reflected by the fact that shopping has become not only a virtue but rather a patriotic dutyخودم کاملا می فهمم چه زری داره می زنه ولی نظر دوستان رو میخوام بدونم .
من دومی رو توی یه قسمت لاست شنیده بودم... (فصل پنج، اپیزود دوازده، Dead is Dead)نقل قول:
داشتن راجع به شفا و مرگ صحبت میکردن، بعد Ben گفت من شفا یافتن رو دیدهام ولی مرده مردهاس...
دیگه از مرگ نمیشه برگشت...
محتوای مخفی: DIALOGUE
ممنون عزیزنقل قول:
من خیلی حال میکنم اینجوری زبانم رو تقویت کنم
من معنی اینارو داشتم ولی مثلا تو همون space شک داشتم که باترجمه دقیق شما برطرف شد
بی زحمت ترجمه این دو جمله وهمچنین روش معنی کردنش رو هم میخواستم.
I like how it feels to be the one touching you
And how does it feel to be the one, one I‟m loving
مشکل گمون کنم سرمعنی valorisedباشه.نقل قول:
حالت بها داده شده مصرف در جامعه معاصر با این حقیقت مسلم که خرید نه تنها یک فضیلت بلکه بیشتر یک وظیفه میهن پرستانه شده است بازتاب مییابد.
فکر کنم معنیش روشنه.آن قدر به خرید کردن بها میدهند
(شاید منظور اقتصاد آزاد باشه که هیچوقت مردم را از مصرف بیشتر منع نمیکنند)
که در حد یک وظیفه میهنی درمیاد: مثل رفتن به جبهه در زمان جنگ.
دوست دارم بدونم اگر اونی باشم که تو رو لمس میکنم چه حسی بهم دست میدهنقل قول:
و چه حسی داره اونی باشی، اونی که من عاشقش هستم
خود امین بیاد روتوشش کنه من حس ندارم
===
سعید جان مممنونم از ترجمه ات
Some regard compensatory and compulsive buying also as a logical, albeit negative, consequence of consumer society .آخه این چه طور متن نوشته از سوی این خارجی ها
الان اینقدر ویرگول گذاشته و دیگه چند لایه حرف زده من گیج شدم
====
خودم متوجه شدم نمی خواد ترجمه : دی
حسی که لمس کنندهی تو بودن داره رو دوست دارم...نقل قول:
یعنی حسی که بهم دست میده وقتی اونی که تو رو لمس میکنه من هستم رو دوست دارم...
روی ترجمهی قشنگ این خط باید فکر بشه...
دومی درسته...:n06:
پدرسوخته ها؛ دین و ایمون که ندارند. هرچی از دهنشون درمیاد میگن!نقل قول:
"بعضیها، خرید غیرارادی و جبرانی را بعنوان یک پیآمد منطقی و البته منفی جامعه مصرفی (مصرف گرا) نیز میدانند."
من باشم "بعنوان" را هم حذف میکنم. اگه متن فیلم مستند باشه اینطوری بهتر میشه.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
خیلی باحال اون تیکه پدر سوخته ها رو آوردی
البته برادر من نوشتم دیگه نیاز نداشتم به ترجمه و اینکه یک مقاله روانشناسی هست که اتفاقا الان هم تموم شد و فکر میکنم این ترجمه بهتر بود
بعضی ها به خرید وسواسی و تسکین دهنده ( البته این جبرانی در متن توضیح میده چی هست، به نوعی جبران کننده و تسکین دهنده احساسات روحی که با خرید از بین می روند ) به چشم یک نتیجه (برآمد ) منطقی جامعه مصرف کننده می نگرند ولو اینکه منفی هم باشد.
بازم مرسی به هر حال [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
می شه تفاوت معنی دو کلمه پررنگ شده رو بفرمایید؟
“collaborating software” is very different from “collaboration software,”
where the software is used to facilitate the interaction among human participants
rather than to provide an automated environment where software—
نرمافزار مشارکتی...نقل قول:
نکته اش هم همینه. حداق لیکی شون به معنی مشارکتی است. collaborating به چه معناست؟نقل قول:
سلام
دوستان، معنی بخش پررنگ شده چی می شه؟
The sequence
of the contributions of these experts is not determined a priori but is instead
based on the current state of the solution and the selection of the most applicable
and effective expert for solving the associated problem part
سلام
معنی کلمه پررنگ شده رو نمی دونم.
:n16: Swarm intelligence (SI), which is an artificial intelligence (AI) discipline,
سلامنقل قول:
اولی شرایط مشارکت را تسهیل میکنه
و دومی محیط مشارکت را فراهم میکنه.
البته جمله ته نداره: یعنی تمومش نکردی.
ولی برداشت من اینه که اولی به حضور فعال شرکت کنندگان کمک میکنه
و دومی محیط آماده ای فراهم میکنهِ: یعنی دومی برای کاربران آسانتره.
associated problem part
بخش مربوطه مشکل
چون کارشناس را بر اساس نوع مشکل انتخاب میکنند: او هم فقط بخش مربوط به خودش (وتخصصش) را حل میکنه.
discipline
شاخه (ای از مجموعه بزرگتر): رشته
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید ( اینو به انگلیسی سلیس اگه لطف کنید بم بگین امین جان )
می خوام یه جوری معنی بده که اون آتیش از شدت عشقه و ...
* تربت ( در اینجا یعنی خاک قبر )
نقل قول:After my death, open my tomb and behold from the fire of my heart, smoke from the shroud cometh forth
سلام
یک معنی خوب از بخش پررنگ شده چی می شه؟
Althoughuncertainty and coordination have been tackled as separate problems, formal modelsfor an integrated approach are typically restricted to simple classes of problem andare not scalable to problems with many agents and millions of states.
سلامنقل قول:
متشکرم
اما من معنی
collaborating
و
collaboration
رو می خوام
ا
چون می گه که:
collaborating software” is very different from “collaboration software,”
نرمافزار همکاری... ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )نقل قول:
در ضمن، توی متن شما گفته اهدافشون با هم فرق میکنن...
نقل قول:
سلام..
اول بگم که خیلی خوبه که همیشه کل متن رو میزاری و تشکر میکنم ازت.
tackling problems رو "رسیدگی به مشکلات" معنی کنید.
منظور من هم از اولی و دومی همونها بود.نقل قول:
اگه معادل بخواهی باید از شرح متن دربیاری.
من مشارکت دهنده و محیط همکاری را پیشنهاد میدم. ولی شما با توجه به متن بهتر میتونی تصمیم بگیری.