رابــِـطـه عَــکس دارَد ...ن.ن
مــیــزانِ عَـلاقـه ی تــو به مَــن با مــیــزانِ عَـلاقـه ی مَــن به تــو
منبع : ❤-Ť-††-._♥عشق مرده♥_.-††-Ť-❤
رابــِـطـه عَــکس دارَد ...ن.ن
مــیــزانِ عَـلاقـه ی تــو به مَــن با مــیــزانِ عَـلاقـه ی مَــن به تــو
منبع : ❤-Ť-††-._♥عشق مرده♥_.-††-Ť-❤
روزای بد رفته عزیزم
روزای بدتر اومده
کاش می دانستم ؛
چه کسی این سرنوشت را برایم بافت
آنوقت به او می گفتم
یقه را آنقدر تنگ بافته ای
که بغض هایم را نمی توانم
.. فرو بدهم !
کمی بیشتر از یک آسمان دلم گرفته است ...
چه دنیای کوچکی داری خدا ؛ برای هضم دلتنگی های من ...
دستم را به دست عقربه ها داده ام
دیگر با هیچ زبانی نمی شود
جای خالیت را تفسیر کرد
من رفته ام یا تو ؟
چقدر چشمهایت خط انداخته اند روی دیوار دلم!
خیالت راحت عزیزم! هیچکس .....................به دیوار خط خطی تکیه نمی دهد
وقتی پاهایت
یاری نکنند
بن بست
همان جاییست
که ایستاده ای
درد ِ دل کـه مي کنــی،
ضعـف هـايـت، دردهـايــت رامي گـذاري تـوی ِ سيـني و تعـارف می کـنی
کـه هـر کـدامـش را کـه می خواهنــد بــردارنـد.....
تيــز کننــد
تيــغ کننــد
و بــزننـد بـه روحـت !!
دنیای ما دنیای دیگران
زندگی ما زندگی دیگران
نفس کشیدنامون
گریه و خندهامون
بغض توی گلومون
اشک توی چشامون
همش مال دیگران
ﺗَﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ!
ﺗﺎﻫﺮﺳﻪﺭﺍﺣﺖﺷﻮﯾﻢ
ﻣﻦ،
ﺗﻮ
ﻭ
ﺭﻗﯿﺒﻢ !!!
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻗﯿﺪ ﺗﻮ،
ﺍﻭ ﺍﺯ ﻗﯿﺪ ﻣﻦ
ﻭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻗﯿﺪﺧﯿﺎﻧﺖ . . . !!!
تازگی ها از خوابـــــــ که بیدار میشوم
تازه کـــــــــابوس هایم اغاز میشود
....نبودم اگر من،
.......کجا بودی عشق و گناهم
....................... نبودی اگر تو
.............................، هدر میشد این اشک و آهم
..............................غمم را تو دانی
..............................تو هستی پناهم
.
نشانی از تو ندارم اما
نشانی ام را برای تو می نویسم
درعصرهای انتظار
به حوالی بی کسی قدم بگذار
خیابان غربت را پیدا کن و
وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن
کنار بید مجنون خزان زده
و کنار مرداب آرزوهای رنگی ام
در کلبه را باز کن و
به سراغ بغض خیس پنجره برو
حریر غمش را کنار بزن
مرا می یابی.....
(مرا می یابی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و زخــــ ـــــــم هایم
کاش هــــ ـ ـ ـرگز خوب نشوند
تـــــ ـ ـ ـنها یادگار هایی که از تــــ ـ ـ ـ ـو برایم مانده
مـن آرامـــ نیستمـ ـ
شَهـ ریـــ در منـــ فریـــاد میــزنـد ..
يک وقت
اشتباهی مرا پاک نکنی!
هر وقت پاککن دستت بود
بگو از روی کاغذت بروم کنار.....
" آرش " نيستم که کمان به دست گيرم . . .
. . . اما . . .
لحظه های " با تو بودن " را خوب " شکار " می کنم از بين " خاطراتم " . . .
در پشت پنجره
همیشه درختی هست
در پشت پنجره
همیشه آسمانی هست
در پشت پنجره اما
هیچگاه آنکه در آرزوی دیدنش هستی را
نمی یابی
در پشت پنجره اما
هیچگاه یادگاری از گذشته نیست
هر چه هست اکنون است
همین اکنون که تو را نمی بیند
که نمی داند
فایده ی بودنش چیست
وقتی پنجره همیشه تهی ستـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــ
چراغ را خاموش میکنم و در گوشه ای از این اتاق گم میشوم..
هوای اتاق پر میشود از نوت های موسیقی
چشم هایم را میبندم..
و پکی دیگر بر سیگارم میزنم
به یاد تو
لعنتی دوست داشتنی ... .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بیا و بشمار ته سیگارهای پسری رو که
تو خوابش هم سیـگار نمی دید ...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جانا به نگاهی ز جهان بی خبرم كن، دیوانه ترم كن
سرگشته و شیدا چو نسیم سحرم كن، دیوانه ترم كن
وای ز چشمه دیدارت، وای زآتش رخسارت، وای زچشم افسونكارت
چسان مدهوشم من
گفتم :
التماس می کنم بایست
سه روز است منتظرم که از اینجا رد شوی
ایستاد و گفت :
بگو
گفتم :
چهار روز و
پنج ساعت و
بیست و پنج دقیقه است که نبودی
هیچ نخورده ام
یک روز کامل بیمارستان بودم و
سه روز است که اینجا منتظر
من بدون تو هیچ می شوم
لبخند زیبایش روی صورتش نقش بست
هیچ نگفت و
رفت
شکستن دل، به شکستن استخوان دنده میماند؛
از بیرون همهچیز روبهراه است،
اما هر نفس، درد است که میکشی .
بی دلیل نیست که روی حرفمان نمی مانیم؛
ما روی زمینی زندگی می کنیم که هر روز خودش را دور می زند!
کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران که می بارد شما را تر کند
تقصیر تو نیست !
تقصیر من بود !
آن روز که عشق را در چشمانت خواندم
فراموش کردم که
این نیز بگذرد
تو با منی، حس می کنمت
همین جا روبروی خودم
صداتو می شنوم همه جا
یا شاید من دیوونه شدم
اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا کنار تو می شینم
چرا دارم تو رو می بوسم
چرا دارم تو رو می بینم
لحظـــــﮧ / لحظـــــﮧ هـــــــــآیم پـــُر از قدمــــ ـهآیی ستـــــ /
بـــــرای ِ نــــــَ رسیــــدن !
نرسیـدن / نرسیدن بـــﮧ لمـــس ِ لحظـــ ه های ِ تکـــــراری / ...
منظومه ها می چرخند و ما را با خود می چرخانند!.
.
.
برای زمین هفتاد کیلو گوشت
با هفتاد کیلو سنگ
تفاوتی ندارد!
یادمان باشدکسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست!
.................................................. .................................................. ..........دیروز
.................................................. ......................ما زندگی را به بازی گرفتیم
.................................................. .........امروز ، او
..............................................ما را ....
......................................فردا ؟
قیصر امین پور
.
این که همراه تو می گرید آیینه ست
.
.
.
تو همین چهره تنهایی
.
رفتم جلو آینه
ولی از شدت ترس
دستهایم را جلو صورتم گرفتم
دیدم شبیه نه،اصلا
پیرمرد خنزر پنزری شده بودم....
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثله بغضه توی سینه ی منه
ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست
درآغوشت
همچون کودکی هستم
که میداند
ته دیگش,
با همه خوبی,
تمام می شود .
هی سر به راه تر،هی سربه زیر تر،هی گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر،هر لحظه تلخ تر،هر لحظه پیر تر
ما بدهكاريم...
به كساني كه صميمانه ز ما پرسيدند معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم چونكه مرداد ......گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است
(حسین پناهی)
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی
بلکه برای اینکه ببینی
چه کسانی اهمیت داده و به خود زحمت می دهند
که این دیوار را بشکنند
ماییم و می و مطرب و این کنج خـــراب ؛ جان و دل و جام و جامه پــر درد شراب
فارغ ز امــــید رحمت و بـیم عذاب ؛ آسوده ز باد و خاک و از آتـــــش و آب
، ، ،
درد (دُ)(اِ) : کدورت، جرم [دهـ.ـخدا]
جانا سخن از زبان ما میگویی... هر لحظه خسته تر،هر لحظه تلخ تر،هر لحظه پیر ترنقل قول:
از يه جايی به بعد
نه اين که فايده نـداشته باشه ها
نـه
ارزشش رو ديـگه نـداره !!!