سلام بر دوستان خوب
معنی کلمه پررنگ شده در این جمله چیه؟
Group memory supports creativity by allowing participants to view ideas generated
by others and hence facilitates piggybacking of ideas.
معنی دیکشنری اش که به جمله نمی خوره.
Printable View
سلام بر دوستان خوب
معنی کلمه پررنگ شده در این جمله چیه؟
Group memory supports creativity by allowing participants to view ideas generated
by others and hence facilitates piggybacking of ideas.
معنی دیکشنری اش که به جمله نمی خوره.
معنیش میشه برپشت خود سوار کردن !!!:31:
راست میگی چه ربطی داره به جمله ؟؟
حتما اصطلاح هستش
به این دست موارد که برخورد کردید، در سایت زیر کلمه رو سرچ کنید و تمامی معانیش رو نگاه بندازین، حتماً معنی مورد نظر رو خواهید یافت :نقل قول:
اینجا هم به احتمال قریب به یقین معنی مورد نظر شما اینه :کد:http://www.thefreedictionary.com/
piggyback - bring into alignment with; an amendment to piggyback the current law
هرچقدر که سعي کردم نتونستم براي اين جمله (که در قالب يک آواز خونده ميشه) ترجمه درستي بنويسم.
توضيح اينکه يک گروه کُر در حال خوندن آوازي برعليه يک جنبش هستند.کد:You only fight these causes 'cause caring sells
ممنون ميشم اگه دوستان بهم در ترجمه اين عبارت کمک کنند.
والا اینطور که در آدرس [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] دیدم به نظر می آید که کلمه پشتیبانی، نزدیکتر باشه ولی باز هم احساس خوبی ندارم.
piggyback - bring into alignment with; an amendment to piggyback the current law
رو هم نفهمدیم چی می خواد بگه
piggyback در حالت فعلی یعنی استفاده از دستاوردها و ساخته های دیگران به نفع خودنقل قول:
To use something that someone else has done, developed, or made for your own advantage
بالاخره این هم نوعی از کول دیگران بالا رفتنه دیگه
توی این متن هم می تونین بگین "بهره گیری از ایده ها"
لطفا دوستان ترجمه کنند. درباره Linq هست.
دوستان فکر نکنند همه متن را اینجا می نویسم. هر یک صفحه که ترجمه می کنم، معمولا دو سه خط را نمی دونم.
The recurrence of database connectivity in applications requires that the .NET Framework address the
need for developers to write code to access data.
سلام
دوستان شما این متن رو چه طوری ترجمه می کنیم؟ من با ترجمه ای که می کنم احساس می کنم که نتیجه برعکس می گیرم
It is important to acknowledge that in this case, voting represented not just terminating step, but an opportunity for to evaluate the extent of consensus reached. In part, this reflects the notions advocated in the Delphi method .
سلام دوستان ...
رو این متن یه همفکری میکنین لطفاً ؟!
معیارهای برازش ذیل به X و Y ... ... بستگی دارند و به شکل یکنواخت، به .... وابستهاند. روش جستجوی ... تنها Z را به عنوان نمایندهی تمامی آنها ... میکند.
(سه نقطهها رو شک دارم. ممنون میشم نظرتون رو بدونم)
باید پذیرفت که در این مورد، رای گیری فقط نشان دهنده پایان یافتن مرحله نیست بلکه فرصتی است برای ارزیابی میزان توافق حاصل شده. تا حدودی این امر بازتاب دهنده مفاهیمی است که در روش دلفی مورد توجه قرار می گیرد.نقل قول:
به به! واقعاً لذت بردم وقتی جمله رو خوندم. احسنت به شما. :11::11:نقل قول:
طبق ترجمه شما پس من هم تا 90 درصد، درست فهمیده بودم
نقل قول:
فكر كنم ميگه به جاي محكمي تكيه ندارم.يه جورايي مثل ول معطل بودن خودمونه
سلام به همگی شب و روز همه خوش..میدونم شاید پروئی باشه این همه متن ولی بد جوری گیرم.میشه همگی کمک کنند و این را حداکثر تا جمعه بهم برسونید..ممنون میشم...
ويژگي هاي انسان خود شكوفا:
1. حس تشخيص واقعيت، آگاهي از شرايط موجود و واقعي، واقع گرا، قضاوت بي طرفانه و عيني و نه بر اساس طرز تفكر شخصي و متعصبانه.
2. طرز نگرش بر مشكلات به عنوان چالشها و شرايطي كه نيـاز بـه راه حل دارند و نه به عنوان حربه اي براي شكوه گري و توجيهات فردي.
3. نياز به حريم و تنهايي و توانايي تحمل تنهايي.
4. متكي به قضاوتها و تجارب خويش، مستقل، عدم اتكاء بـه فـرهنـگ و محـيـط پـيرامون خود براي شكل گيري عقايد و ديدگاه ها.
5. عدم تاثير پذيري از فشارهاي اجتماعي.
6. دموكراتيك، منصف و بدون قائل شدن به تبعيض، پذيرش و لذت بردن از تمامي فرهنگـها، نژادها و تفاوتهاي فردي انسانها.
8
. پذيرش افراد همانگونه كه هستند و عدم تلاش براي تغييردادن آنها.
9. در كنار ديگران راحت بودن، با وجود هر نوع گرايش نا متعارف ديگران.
10. خود انگيخته و با اصالت بودن، با خويشتن صادق است، هـمان گـونـه كه دوست دارد رفتار مي كند و نه آنگونه كه ديگران از وي مي خواهند.
11. شوخ طبع بودن البته حس شوخ طبعي ايي كه متوجه خود و يا وضعيت كلي بشريت است و نه ديگران.
12. تعداد محدودي دوست صميمي دارد و نه تعداد زيادي رابطه سطحي.
13. علاقه مند به همه چيز حتي امور عادي.
14. خلاق-مبتكر و اصيل.
15. بدنبال تجارب ناب و دستيابي به موفقيت هايي است كـه اثـري مـانـدگـار از خود بجاي گذارد.
سلام بر دوستان خوب بخش ترجمه
Other researchers have found that in some group situations, de-individuation and diffusionof responsibility may lead to extreme decisions.
منظورش اینه که گروهی سازی و انتشار مسئولیت.....؟
سایر پژوهشگران دریافته اند که در برخی موقعیت های گروهی، فردیت زدایی (گروه گرایی) و پراکنده سازی مسئولیت (متمرکز نبودن مسئولیت) ممکن است منجر به تصمیم های افراطی شود.نقل قول:
دوستان سلام، آیا معنی این ۲ عبارت با هم متفاوت است ؟ در ضمن معنی account for "حساب کردن" و "در نظر گرفتن" چیزی است ؟
health implication
and
health impact
با سپاس
سلامنقل قول:
acount for :
یعنی توضیح دادن( درحالت مسئولیت برای چیزی، مثلا شما مسئول یک اقدامی هستین و حالا از شما توضیح خواسته میشه)
یا اینکه مسئولیت داشتن برای اقدامات که انجام میدین
اون دو تا هم با هم فرق دارن:
Impact:
یعنی تاثیر
ولی Implication یعنی تذکر یا معنای ضمنی یا توصیه
May you do well:40:
بر اساس فرمایش شما، health implication یعنی چی ؟نقل قول:
خواهش میکنم عرضی بیش نبود قربان!نقل قول:
نظر من رو بخوای یعنی:
اشارات تندرستی
( پیشنهادات برای تندرستی)
May you do well:40:
سلام.
این جمله:
There is a relationship between the mortgage amount, the number of payments, the amount of the payment, how often the payment is made, and the interest rate.
بین مبلغ رهن، تعداد اقساط، مقدار اقساط رابطه ای برقرار است....... بقیشو راهنمایی کنم ممنون میشم
البته همون جمله اول هم اگر اشکالی بهش وارده بفرمایید.
ممنون
سلام سپهر جان ...نقل قول:
بین مبلغ وام مسکن، تعداد اقساط، میزان قسط وام، موعد اقساط، و نرخ بهره، رابطهای برقرار است.
چه ترجمه قشنگی :10:نقل قول:
وام مسکن درسته قطعا یا کلا به وام اشاره میکنه جمله؟!
ممنون کوروش عزیز. :40::40::40::40:
Mortgage عموماً به وامی اتلاق میشه که برای خرید ملک، مسکن، مستغلات و ... گرفته بشه به وام به طور کلی Loan میگن ...نقل قول:
خواهش میکنم سپهر جان :11:
مرسی.نقل قول:
پس ترجمه ی عنوان متن (Amortization Word Problems) به صورت مسائل مربوط به استهلاک وام درسته؟
این متن:
کد:http://www.sosmath.com/algebra/logs/log5/log52/log52.html
میشه این جمله رو واسه من به انگلیسی روان ترجمه کنین:
(دنیا و عشق رو به صورت متفاوتی ببین)
نقل قول:
Try to) see the world and love differently)
Try to) see the world and love in a different manner)
Try to) see the world and love from a different point of view)
لطف کنید من زیر رو به فارسی ترجمه کنید
با تشکر
your order is labeled over a week now, pls if can not resend the money the money inform us so we can go to ups office now and council your order and bring back our bike to the warehouse.
reply its urgent
THANK
MGT
البته متن شما چند غلط املایی داره ولی با این حال ترجمه اش این میشهنقل قول:
سفارش شما حالا بیش از یک هفته است که لیبل (برچسب) خورده است. لطفا اگر نمی توانید پول را دوباره بفرستید به ما خبر دهید تا به دفترمان برویم و سفارش شما را کنسل کنیم و دوچرخه مان را به انبار برگردانیم.
سریعا پاسخ دهید.
با تشکر
MGT
من العان کدوم از این 3 تا رو استفاده کنم؟نقل قول:
فرقی نمیکنه ..نقل قول:
همشون یه جمله اند فقط بترتیب کاملتر میشن .. خوب یه منظور رو با کلمات مختلفی میشه بیان کرد
ضمنا ، با عرض معذرت:
اگر ( :41:<> :20: ) و ( العان <> الآن )
در نتیجه : ( الآن = :20: ) یا ( العان = :41:)
موفق باشید :31:
این اشتباه از شما بعیده : :46:نقل قول:
UPS office : دفتر مراسلات بین المللی
(UPS (United Parcel Service
American company that delivers letters and parcels worldwide
در مورد bring back our bike to the warehouse احتمالا اصطلاحیه مبنی بر صرف نظر کردن از ارسال کالا یا منصرف شدن از فروش ..
همینطور در مورد council هم میشه معنی خودش رو گرفت ..
موفق باشید
با توجه به اینکه کلمه council بر خلاف گفته شما هیچ مفهومی توی این جمله نمیتونه داشته باشه و از طرفی نقش فعلی هم ندارد و باید کلمه cancel باشه و همینطور املا و نقطه گذاری عبارت reply , it's urgent. با توجه به اینکه محصول ارسالی فقط برچسپ آدرس ... خورده احتمال دادم که our درست تره تا ups. ضمنا اصطلاحی با این مضمون در مورد bike ندیدم و ظاهرا کالای مورد معامله دوچرخه است. به هرحال علاقه ای به ترجمه متن های مغشوش و یا گنگ از نظر کانتکست ندارم در اینجا فقط فکر کردم سوال کننده احتیاج فوری داره شاید ترجمه اون بدردش بخوره بخصوص نکته اصلی آن چیزی بود که موارد گنگ یا غلطش تاثیری در آن نداشت.نقل قول:
در مورد council حق با شما بود من به اشتباه همیشه تو ذهنم بعنوان دارای نقش فعلی هم مونده بود :20:نقل قول:
حل المسائل تلفظ
آنهایی که زبانآموز هستند، عمدتاً یک مشکل بزرگ دارند و آن هم تلفظ درست واژههاست. برای بعضی از زبانها منابع کافی در دست است و میشود از واژهنامهها، تلفظ را یافت.
اما سایت "فوروو"، تقریباً بیشتر زبانهای دنیا را پشتیبانی میکند. در بخش زبانها حتی زبان فارسی و ترکی و کردی هم وجود دارد. بنا بر این کافی است که زبان مورد نظر را انتخاب کنید تا وارد همان بخش شوید.
هر واژهای در سایت موجود نیست. اما میتوانید کمک کنید تا محتوای سایت کامل شود. کافی است که با یک میکروفون واژهها را تلفظ و در سایت بارگزاری کنید.
در حال حاضر حدوداً ۴۳۰ هزار لغت از ۲۳۱ زبان در سایت وجود دارد که برای نزدیک به ۳۸۰ هزار تای آن امکان شنیدن تلفظ و البته دریافت به صورت ام پی تری موجود است.
کد:http://www.forvo.com/
سلام دوستان ...
شیب خاک چی میشه ؟! اصطلاح تخصصیه، فکر نکنم Soil slope یا incline و .. بشه
مثلاً شیب خاک ملایم، شیب تند ...
نقل قول:
سلام کوروش
اتفاقا من فکرکنم همون soil slope که خودت گفتی درسته - مشکلی نداره - من سرچ هم که کردم تو خیلی متن ها استفاده شده
مثلا اینجا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میشهنقل قول:
soil dip
نقل قول:ممنون بچهها ...نقل قول:
من فکر میکنم حق با سجاد باشه ...
اینجا رو ببینید، تو 8 مقالهی مختلف تکرار شده :
کد:http://www.google.com/search?client=opera&rls=en&q=%22soil+has+a+slope+of%22&sourceid=opera&ie=utf-8&oe=utf-8&channel=suggest
شیب تنها میشه dip اما انواع شیب از هر دو استفاده میشه ضمنا اینجا مرجع کاملی از این اصطلاحات با معنی فارسی شون هستنقل قول:
کد:www.gsi.ir/Main/Lang_fa/Page_51/GroupId_All/SearchText_/TmpEntityId_2/TmpOrderBy_/Start_4010/SetColor_red
سلام
درمورد ترجمه ی قسمت bold شده شک دارم ممنون میشم کمک کنید:(همه ی متن رو میذارم شاید اینجوری به فهم اینکه چی میخواد بگه کمک کنه)
This is true if by "nice" you mean attentive, respectful, concerned, etc. but only from a position of not having to be. When I was in college there was a famous case of the very average guy who had snagged an unbelievably gorgeous girlfriend. I asked around about it and found out she'd told someone he was the only guy she'd ever met who respected her as a person and wasn't just out for her body. Observing him, though, it was clear he also projected the confidence of someone who would not crumble into a heap and die if she dumped him. He seemed like his own person, like he owned himself, like he had a life focus. That is really the only reason his attention and respect meant anything to her.
خیلی ممنون:11: