نقل قول:منم باهاتون موافقمنقل قول:
اینم یکی از بهترین تجربه های من بوده
نوع نگرش و طرز فکر ما آدما به زندگی و هر چیزی موفقیت ما رو می سازه
مثبت اندیشی هم تو زندگی یه اصله،می شه به جای بدبینی تو هر چیزی بعد مثبت اون رو دید
Printable View
نقل قول:منم باهاتون موافقمنقل قول:
اینم یکی از بهترین تجربه های من بوده
نوع نگرش و طرز فکر ما آدما به زندگی و هر چیزی موفقیت ما رو می سازه
مثبت اندیشی هم تو زندگی یه اصله،می شه به جای بدبینی تو هر چیزی بعد مثبت اون رو دید
هيچ وقت همه رازهاتو به رفيقت نگو چون ممكنه يه روز دشمنت بشه
یه تجربه هم درباره ی همین p30 خودمون
اگه می خواید وقتتون تو p30 هدر نره و یه استفاده ی مفید هم کرده باشید فقط فقط بی خیال خوندن پروفایل بقیه بشید
من خودم 90 درصد مواقع که به پروفایل بقیه سر می زنم می بینم جلوی فعالیت فعلی شون نوشته : مشاهده ی پروفایل کاربر:31:
هیچ وقت مغرور نشین
اگه وضع مالی باباتون خوبه
اگه بعدا میدونید از لحاظ مایه تیله جیبتون پره پره
درس نخونید مگه اینکه واقعا علاقه داشته باشید ! :دی
والا ! برید یه مدرک پیام نور بگیرید فقط پس فردا نگن بیسواده ! : دی
در کل میخوام بگم که خوک آبی تنهاست و بقول معروف هر کی خربزه بخوره پای لرزش هم میشینه ... :31:نقل قول:
الان اینا چه ربطی به پست من داشت که نقل قول گرفتی ؟ :31::31:نقل قول:
شما به جز جنس لطیف در مورد چیز دیگه تجربه نداری ؟ :دینقل قول:
هیچ رازی رو به یک زن نگو
نقل قول:نقل قول:نقل قول:نقل قول:نقل قول:نقل قول:نقل قول:نقل قول:نقل قول:
ایشون کلا توی این کارا واردن :31:
هميشه قبرستاني در قلبت براي خاكسپاري خطاي دوستانت بساز.
----------------------------------------------
هر موقع که زمين ميخورم كف دستام و زانو هام زخمی میشه .بعضی اوقاتم صورتم زخمی میشه . همچين دردم مياد كه دوست دارم گريه كنم.
اما سريع بلند ميشم و و خاك و ماسه كف دستمو پاک ميكنم و لباسامو مي تكونم و از جام بلند ميشم . اصلا به روي خودم نميارم كه خوردم زمين . اما اينبار با احتياط قدم بر ميدارم . كه مبادا جايي پا بذارم كه بخورم زمين. چون اين بار ممكنه بدجوري بخورم زمين . ممكنه دستم يا پام بشكنه؛ شايد هم ضربه مغزي شدم !!!
در كل ياد گرفتم كه هر شكستي يه درسي به من ميده .اولين درسش اينكه كه راههايي كه به شكست ختم ميشه رو ديگه نرم . و اينكه مواظب جلوي پام باشم كه ديگه نخورم زميين
بخاطر همین من عبارت تمرین رو بکار بردم ...نقل قول:
با تمرین میشه اینکارو کرد ...
ولی نیاز داره که درک کنیم که آزرده شدن روح دست خود ما هم هست ...
مشکلات همیشه وجود دارن ، ما هم میتونیم ازشون ناراحت بشیم ... هم خوشحال !! دست خودمونه .
کافی درک کنیم که با نارحتی بیشتر ، ففط مشکلات بیشتر نصیبمون میشه ... ولی با زیباتر دیدن همه چیز ، حداقل به خودمون ضرری نمیرسونیم و مشکلات رو همونجا تموم میکنیم ...
برای همه چیز صادقه ... وقتی شکست میخوریم ... وقتی عزیزی رو از دست میدیم ... وقتی مشکل مالی داریم و ....
خب یعنی اینکه صبرمونو ببریم بالا!نقل قول:
بخاطر همین من عبارت تمرین رو بکار بردم ...
با تمرین میشه اینکارو کرد ...
یه راه تمرینش اینه که وقتی یه اتفاقی میفته، بگی از این بدترم میشد! و به چیزای بدترش که میتونست اتفاق بیفته فکر کنی. البته اگه یه اتفاق خیلی بدی بیفته، این راه تازه ضربه هم میزنه! چون میگی از این بدتر نمیشد.
==
توی هرکاری سعی کنین افراط و تفریط نکنین.
سلام
هرچی میخوای فقط از خدا بخواه
و به غیر از اون به کسی نه تکیه نکن نه وابسته شو
نه صبر نه ... صبر خوبه ... ولی نه به خوبی عوض کردن دیدمون ... چون صبر میگه سختی رو تحمل کن و صدات در نیاد ... ولی وقتی شما دیدتون رو عوض کنید دیگه سختی براتون معنایی نداره.نقل قول:
حرف من اینه که دیدمون رو عوض کنیم ...
نباید بگی از این بدتر هم ممکنه ... بلکه باید بگی بدی وجود نداره .
مطمئنا کسی نمی تونه مطلقا اینکارو بکنه ... ولی جهت دادن افکارمون به این سمت خیلی نتیجه خوبی داره .
موفق باشید ...
خب چطوری بگی بدی وجود نداره؟نقل قول:
مثلا فرض کن خدایی نکرده طرف بره بیرون و یکی ماشینشو بدزده. بعد بشینه بگه چون بدی وجود نداره پس دزده هم بد نبوده، بیچاره فقط نیازمند بوده و شانسی خورد به تور من! وا برای همینم نره شکایت بکنه و بگه نوش جون دزده.
اینطوری روح خودشو آزرده نمیکنه، اما همه ش سرش همه جا کلاه میره! (البته این آخرین مرحله شه، همون مطلق که شما میگی)
در ضمن من هنوز فرق صبر رو با نبودن بدی نگرفتم. خب اگه یکی باشه که صبرش کم باشه، نمیتونه راحت بشینه و بگه نه از یه زاویه دیگه نگاه کنی بدی وجود نداره! وقتی صبرش کم باشه همه ش میپیچه به خودش و حرص میخوره
هر موقع در کاری شکست خوردید خودتون رو مقصر بدونید حتی اگه مقصر نباشید. اینجوری دیدتون نسبت به اون کار بیشتر می شه و می تونید تموم موانع رو ببینید و سر انجام منجر به تصمیم گیری بهتر می شود.
خوب شما دوست داری روحت آزرده شه یا سرت کلاه بره ؟نقل قول:
اینطوری روح خودشو آزرده نمیکنه، اما همه ش سرش همه جا کلاه میره! (البته این آخرین مرحله شه، همون مطلق که شما میگی)
بعد هم اینجوری نیست که سرت کلاه بره !
شما اگه گفتی نیاز داشته بعدش دیگه نباید بگی نوش جونش باید بگی کار اشتباهی کرده . بعد هم باید بری پلیس گزارش بدی ! فرق داره با گاگول بودن !
به هر حال اینجا محل اشتراک گذاشتن ایناست اگه قبول ندارید استفاده نکنید خوب ! ولی من به شخصه میگم دید مثبت خیلی کمکم کرده ! بیش از حد تصور
منم با دید مثبت شدیدا موافقم،
فقط نه اینکه اتفاقهای بد رو هم مثبت ببینیم، منفی هستن، اما بهترین جمله براشون یا همونه که بگیم بدتر هم میشد، یا اینکه بگیم گذشته ها گذشته!
در ضمن، اینجا دوستان جمله های خیلی قشنگی میگن، اگه بحث در موردشون خلاف قانونه، خب بگین دیگه بحث نمیکنیم، فقط تشکر میزنیم.
دید مثبت اصلا همینه ! شما پس میخوای چی رو ببینی ؟ مثبتا رو مثبت ببینی ؟ اون دیگه دید مثبت نیست بش میگن واقع گرایی :دینقل قول:
منم با دید مثبت شدیدا موافقم،
فقط نه اینکه اتفاقهای بد رو هم مثبت ببینیم، منفی هستن، اما بهترین جمله براشون یا همونه که بگیم بدتر هم میشد، یا اینکه بگیم گذشته ها گذشته!
در ضمن، اینجا دوستان جمله های خیلی قشنگی میگن، اگه بحث در موردشون خلاف قانونه، خب بگین دیگه بحث نمیکنیم، فقط تشکر میزنیم.
دید مثبت یعنی اینکه امتحان شدی 12 نیای بگی خاک تو سرم من هیچی نمیفهمم چقدر بی سوادم چقدر درس نخونم . شاید راستم باشه اما میتونی به جاش بگی آخ جون من 8 نمره سوال گیر آوردم که اگه درست روشون کار کنم تو امتحانای بعدی مطمئنم این 8 نمره رو همیشه خواهم گرفت .
+
مگه من گفتم بحث نکنید ؟ هدف بحث چی هست ولی ؟ اینکه شما تجربه ی فلانی رو قبول نداری ؟ این تجارب شخصین و بحث روشون بی فایدست . مثلا هزار نفر تا حالا اومدن تو تاپیک گفتن به هیچکس کمک نکیند به کسی محبت نکنید . خوب این هم اخلاقا غلطه هم من باش مخالفم اما چیزی هم نمیگم چون ممکنه اینا تو زندگی چیزایی دیده باشن که به این نتیجه که از نظر من غلطه رسیده باشن .
اگه با هرکدوم ازینا موافقید بشون عمل کنید اگر نه که بیخیال . این که بحث خلاف قوانینه یا نه من اینجا هیچکاره ام ! نمیدونم !
نه ... فرض کن شما اینقدر پول دار باشی که دهتا از اون ماشینا رو بتونی بخری ... اگه بعد این اتفاق بشینی و خود خوری کنی و ناراحت بشی به کی کمک کردی ؟نقل قول:
اگه خیلی خسیس باشی میری شکایت میکنی تا بلکه پیدا بشه ... ولی بشینی گریه کنی اثرش چیه ؟
اگر هم ادم بدبخت باشی که با پول بازنشستگیت این ماشینو گرفته باشی هم همینه ... اگه بشینی و بزنی تو سرت چه اثری داره ؟
کاری که باید انجام بدی رو انجام بده ... یعنی شکایت ... ولی بحث من اینه که در درون خودت باید چطور با قضیه برخورد کنی ...
گریه ، ناراحتی ، استرس ... اینا تنها نتیجه ی مواجهه نادرست با مشکلاته ... انتهاش هم آسیب رسوندن روانی و جسمی به خودمونه ... که این هم نتیجه ی ادامه داشتن مشکلات بعدیه ... مریضی ، نداشتن تمرکز ... تصمیم گیری های نادرست د آینده ...
در روانشاسی بحث مثبت اندیشی خیلی مهمه ...
به نظرم جفت تون دارید تا حدی شبیه به هم صحبت می کنید ولی زیادی به هم دیگه گیر دادید
مثبت اندیشی عالیه،اما واقع بین بودن هم خیلی مهمه
نمی شه که ماشین آدم رو بدزدند بعد آدم بشیینه مثبت اندیشی کن
چه بخواد چه نخواد اشکش در می یاد
ولی این که بخواد تو اون شرایط برای مدت زیادی بمونه ، خب این اشتباهه
باید کاری که از دستش بر می یاد رو بکنه،و برا کاری هم که نمی تونه بکنه و از دستش بر نمی یاد ناراحت نباشه
بله ... بخاطر همین هم گفتم 100 درصد قابل اجرا نیست ... بالاخره اون 5 دقیقه اول طبیعیه ... ولی بعدش به ضرر خودمونه ...نقل قول:
امروز یه ایملی از طرف یه دوست برام اومد ... از زبان برایان دایسون (من ایشون رو نمیشناسم ... ولی حرفش جاله به نظر من) :
فرض کنید زندگی همچون یک بازی است
قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند . پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.
او در ادامه میگوید : " آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است
کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای که از هم پاشید دیگر جمع نمیشود، سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد.
البته به نظر من کار بر دوش گرفتن مسئولیت هست و هرگز از زیر مسئولیت در رفتن خوب نیست. ولی بیش از حد کار کردن هم میتونه باعث افتادن گوی های شیشه ای بشه .
هرچقدر باظرفیت تر خودمونو نشون بدیم جذاب تر خواهیم بود. وقتی مادربزرگ من بهم چیزی میگه که منو ناراحت میکنه، دوست داره من طاقت داشته باشم و اون احساس امنیت کنه که من در هرحالی اونو میخوام و بهش مشتاقم. من اینو کاملا درک میکنم، ولی همیشه به خودم میگم باید یادم بمونه که مادربزرگ شوهرم هم ممکنه دوست داشته باشه منو محک بزنه، پس یادم بمونه که ظرفیت نشون بدم.
نازداشتن زمانی خوبه که بلد باشیم ناز دیگران رو هم بخریم...............
سلام به دوستان گل سایت
تاپیک با ارزشیه به شخصه خودمم به یسری از نکته هاش رسیدم بصورت تجربی به همین خاطر مابقی تجربیات رو هم آویزه گوشم کردم که اگر در موقعیتش قرار گرفتم بدونم چطور برخورد کنم انسان موجودیه که باب طبع و میل خودش کاریرو انجام میده حتی اگه در اون مورد تجربه داشته باشه یا بدونه که به سودش نیست یا صدنفر بگن آقا نکن دادش به صلاح نیست ولی باز تحت تاثیر خواسته اش قرار میگیره که اگه در این وسط بحث پول هنگفت و بی زحمت و قدرت و شهوت پیش بیاد به همون نسبت احتمال حماقت هم بالا میره و...
ولی در کل منم با این صحبت که هر رازی داری هر غمی داری هر گرفتاری مریضی (دور از جونتون) دلتنگی و حتی شادی داریم فقط و فقط با آفریننده عشق و محبت خداوند بی مانند در میون بذاریم اگرهم کاری هست که میخوایم توش با کسی مشورت کنیم اول با خدا در میون بذاریم و ازش بخوایم که وسیلشو جلویه پامون بذاره تنها کسی که تویه همه احوال کمکمون میکنه تنها کسی که سرزنشمون نمیکنه به حرفامون خوب گوش میده و در نهایت کمکمون میکنه خود خود بزرگوارش هرجا بریو کارمون اول و آخر به خودش ختم میشه این به واقع برای من مجسم هست.
من یه چیزیو همین امروز درک کردم..همین امروز ِ امروز!
پدر و مادر آدم فقط به فکر خود آدمن هر چی میگن...شاید لحنشون بد باشه و نتونن اون لحن رو تغییر بدن ولی تو دلشون جز سربلندی ما چیزی نمی خوان...اگه بابات یا مامانت نمیتونن نرم باشن ولی پشت حرفایی که باعث میشن عصبی بشی، یه لطافت قشنگ، یه دلسوزی قشنگ پدرانه یا مادرانه س..همیشه احترام بذار بهشون.. حتی اگه ظاهراً احترام نبینی ..
کاملا درستهنقل قول:
این تجربه ی من هم بهش اضافه کنید
سعی کنید تا می تونید با خانوادتون رفیق باشید(مطمین باشید بهترین رفیقیه که می تونید داشته باشید)
هیچ وقت جوری رفتار نکنید که بین تون فاصله بیفته،مثلا با گفتن جمله ی "شما امروزی نیستید و درک نمی کنید و .."
وگرنه بیشتر از همه خودتون ضربه می خورید
شما يه جوري از پيام نور ميگي ، انگار پيام نور همين جوري مدرك ميده دست مردم. منم مثل شما فكر ميكردم. تا اينكه وارد دانشگاه پيام نور شدم و تازه فهميدم قضيه چيه.نقل قول:
يه تجربه :
دانشگاه پيام نور ورودش آسونه ، اما مدرك گرفتن ازش خيلي سخته.
پيام نور مثله يه قيفه....همه واردش ميشن....اما از اون طرف خيلي كم ميتونن مدرك بگيرن.
تعداد كسايي كه به پيام نور وارد ميشن و در نهايت يا انصراف ميدن يا به مدرك كارداني قانع ميشن ، خيلي زياده.
منم موافقم دانشجوهاش باید همت و پشتکار بیشتری داشته باشن چون درصد زیادی از آموخته ها به عهده خودشون گذاشته میشه و امتحاناشونم تا اونجا که من میدونم از تهران سوالهاش مطرح میشه در کل هیچ چیزی آسون بدست نمیاد شاید در حرف راحت عنوان بشه اما در عمل متفاوت خواهد بود.نقل قول:
دانشگاه پيام نور ورودش آسونه ، اما مدرك گرفتن ازش خيلي سخته.
قبل از که وارد هر مرحله یا برنامه ی خاصی از زندگیتون میخواید بشید در مورد اون موقعیت، خوب اطلاعات کسب کنید. حداقل در حدی که تلاش خودتونو کرده باشید و از اطرافیانتون هم بهره ای ببرید.
خیلی ها ازدواج میکنن بدون اینکه بدونن وظائفشون چیه، چقدر صبر میخواد، چقدر هنرمندی لازم داره، چقدر گذشت لازمه، اصلا اهداف ازدواج رو نمیدونن؛ بعد بچه دار میشن چون بدون بچه خوش نمیگذره، اما نمیدونن مامان و بابا بودن یعنی چی، هنوز خودشون دوست دارن بچه باشن و بچگی کنن، با بچشون دعواشون میشه و باهاش لج میکنن، اصلا بچه ی بدبخت رو بیچاره اش میکنن. خیلی از خانمها هم که اصلا بچه داری بلد نیستن، فقط میدونن بچه رو باید شیر داد و پاشو تمیز کنن. فکر میکنن وقتی سرما میخوره خودش میخوره، چی بگم خلاصه خیلی چیزهااااااااااااااا.
اگه خدای نکرده هم بخوان طلاق بگیرن، بازم بدون مقدمه و تحقیقی دست به این کار زننده و نادرست میزنن، یکبار باخودشون زندگی بعد از طلاق خودشونو بررسی نمیکنن. نمیگن همونی که الان من ازش متنفرم ممکنه اگه باشعورتر باهاش برخورد کنم خیلی بهتر بشه و به خودشون بگن من آفریده شدم تا اونو به کمال برسونم و اندکی صبر لازمه ی کارمه. نمیگن اون هم داره با بعضی ازخصلتهای من کنار میاد، اصلا هیچی نمیگن، فقط میدونن میخوان جدا بشن.
یکمی بخاطر خودمون هم که شده، قبل از هرکاری جوانب اون کار رو در نظر بگیریم تا عاقلانه تر عمل کنیم.:40:
آه ه ه ه ه ه......دردمون همینه به کارهامون به حرفامون به زندگیمون به هدفمون به راهمون وبه خیلی چیزهای دیگه یا اصلا فکر نمیکنیم یا خیلی کم و سرسری ازش رد میشیم چرا دخترخانم شما میخوای ازدواج کنید هدفتون چیه؟جوابش تویه بیشتر موقعیتها:والا مامانم خالم دخترعموهام ازدواج کردن منم باید ازدواج کنم از غافله عقب نیفتم رسم دیگه یا اگه دیر بشه ممکنه بترشم،الان هم یه طوری شده من دیدما میگن یه نونخور کمتر بشه بدیمش شوووهر(البته معذرت میخوام ولی واقعیته)آقا پسرا هم که دیگه بعد از سربازی اگه خودشون هم نخوان مادر و خواهرو و فامیلها و در وهمسایه بسیج میشن طرف رو به قول معروف از یللی تللی در آرن مرحله بعدهم نوبت سناریو بچه و.................نقل قول:
قبل از که وارد هر مرحله یا برنامه ی خاصی از زندگیتون میخواید بشید در مورد اون موقعیت، خوب اطلاعات کسب کنید. حداقل در حدی که تلاش خودتونو کرده باشید و از اطرافیانتون هم بهره ای ببرید.
خیلی ها ازدواج میکنن بدون اینکه بدونن وظائفشون چیه، چقدر صبر میخواد، چقدر هنرمندی لازم داره، چقدر گذشت لازمه، اصلا اهداف ازدواج رو نمیدونن؛ بعد بچه دار میشن چون بدون بچه خوش نمیگذره، اما نمیدونن مامان و بابا بودن یعنی چی، هنوز خودشون دوست دارن بچه باشن و بچگی کنن، با بچشون دعواشون میشه و باهاش لج میکنن، اصلا بچه ی بدبخت رو بیچاره اش میکنن. خیلی از خانمها هم که اصلا بچه داری بلد نیستن، فقط میدونن بچه رو باید شیر داد و پاشو تمیز کنن. فکر میکنن وقتی سرما میخوره خودش میخوره، چی بگم خلاصه خیلی چیزهااااااااااااااا.
اگه خدای نکرده هم بخوان طلاق بگیرن، بازم بدون مقدمه و تحقیقی دست به این کار زننده و نادرست میزنن، یکبار باخودشون زندگی بعد از طلاق خودشونو بررسی نمیکنن. نمیگن همونی که الان من ازش متنفرم ممکنه اگه باشعورتر باهاش برخورد کنم خیلی بهتر بشه و به خودشون بگن من آفریده شدم تا اونو به کمال برسونم و اندکی صبر لازمه ی کارمه. نمیگن اون هم داره با بعضی ازخصلتهای من کنار میاد، اصلا هیچی نمیگن، فقط میدونن میخوان جدا بشن.
یکمی بخاطر خودمون هم که شده، قبل از هرکاری جوانب اون کار رو در نظر بگیریم تا عاقلانه تر عمل کنیم
همدردی قشنگه ... هم فکری قشنگه ... اینکه جز خودت ، مشکلات انسان ها برات مهم باشن قشنگه ولی هیچوقت یادم نمیره چقدر ضر کردم از اینکه ندونستم :
نیکی چو از حد بگذرد ، نادان گمان بد برد ...
...
تو رو خدا وقتی یه مشکلی سد راهتون میبینین ، وقتی چاره دردتون رو پیدا نمیکنین ، وقتی راه حلی به ذهنتون نمیاد و کلافه ایم فکر خداوند و پدر و مادر و دوستانمون نیفتیم ...
تلخه ، حتی گفتنش . ولی تجربه ش کردم که اون لحظه چقدر همه چیز حتی در میان همنوعانت بودن برات زیبا میشه ...
تموم تلاشم اینه همیشه اینقدر زیبا بیاندیشم
میشه یه خورده بیشتر توضیح بدی دوست عزیز . اگه تو سختی ها از خدات و نزدیکترین کسات کمک نخوای پس کی میخوای بهت کمک کنن؟ اینکه آدم مستقل باشه خیلی خوبه ولی خوب انسان به خاطر انسان بودنشون از انجام خیلی کارها ناتوانه و باد بهش کمک بشه ...:10:نقل قول:
نمیدونم ... شاید این چیزی که اینجا میگم ، برای خیلی ها جالب نباشه ...
اما : قدر ثانیه هایی که با دوستاتون هستید رو بدونید .
یک هفته پیش ، یکی از دوستهام که رفیق دوستمم میشد ، ( یعنی 3 نفری هم دیگه رو میشناختیم ، اون 2 نفر بچه ی یه شهر بودن و من یه شهره دیگه ... ) خبر آورد که آره ، فلانی امروز تصادف کردش و الان کما هست ... ( در یاهو مسنجر )
بعد از اینکه خیلی ناراحت شدیم و به درگاه پروردگار رجوع کردیم و دعا نمودیم، بعد از یک هفته بی خبری و ... ، امروز دوباره دوستم آنلاین شد و خبر داد که : فلانی تموم کرد ... :37::37::37::37:
نمیدونید که چقدر لحظه ی سختیه ، چقدر دردناکه ، چقدر بده ، اوون روزی که دوستم تصادف کرد تا ساعت 3 شب داشتیم با هم میگفتیم و میخندیدیم ... روز بعد که شنیدم تصادف کرده زیاد ناراحت نشدم چون با خودم گفتم به این نمیاد به این راحتی ها بمیره ! همچین آدمی مرگ رو نمیشناسه ... حتی با این که دکترها گفته بودند ممکنه حافظش رو از دست بده ... :45:
نمیدونید امروز چقدر ناراحت شدم که تموم کرده ، چقدر حرف هایی مونده بود که بهش نگفته بودم ... چقدر لحظات با هم بودن کم هست ... :41:
چقدر سخت هست که آدم جای خالی دوست صمیمیش رو توی ادلیست خالی ببینه ... :sad: ... چقدر سخت هست که الان ساعت 12:30 شب ببینی که کسی نیست تا ساعت 3 صبح باهاش حرف بزنی بخندی .......
چقدر سخت هست کسی که این همه مدت باهاش دوست بودی ، این همه بازی آنلاین باهاش زدی و باهاش خوش گذروندی ، ببینی که دیگه در بینت نیست و تموم کرده ... :41::41:
خدایا ... این چه حکمتیست ! ... :37::37:
:45:
:45::45:
:45::45::45:
:45::45::45::45:
:45::45::45::45::45:
:45::45::45::45:
:45::45::45:
:45::45:
:45:
روحت شاد ... :41::41:
--------------------
ویرایش :
تا امشب احساس میکردم مرگ برای ما جوونا نیست ...
ما بمیریم ؟ هه ! زکی ! بزار 30 -40 سال دیگه ...
مرگ مگه به این زودیا با ما کار داره ؟ مرگ برای پیر هاس ! نه برای ما !
اما ... از امشب ، احساس میکنم که مرگ چقدر میتونه به انسان نزدیک باشه .........
چقدر راحت میتونه دوست های صمیمی رو از هم جدا کنه ..........
چقدر راحت میتونه چشم های یک انسان رو پر از اشک کنه .......
حتی وقتی که شنیدم ممکنه حافظشو از دست بده ... گفتم الکیه باو ... مگه میشه این همه کرمی که براش ریختم رو فراموش کنه ... :9::9:
افسوس ... که اون دوران دیگه تکرا نمیشه .... :41::41:
روحت شاد ................... :41::41::41::41::41::41::41::41:
--------------------
ویرایش 2 :
از تمام دوستانی که چه در پ.خ. و چه در پروفایل تسلیت گفتند ممنونم ، انشاا... همچین ضایعه ای نصیب هیچکس نشه ....
موفق باشید ......
به این مدیا فایر لعنتی اطمینان نکنید:31:
یهو حال کرده پارت 12 یه پک 20 لینیکی رو پاک کرده.پس تا میتونید سریع دانلودتون رو بکنید تا دستتون تو پوست گردو نمونه!این بار سومه یه همچین بلایی سرم میاره!4 گیگ دانلود به خاطر 200 مگ پــَــر:19:
آدمی رو به خاطر سه چیزشون هیچوقت مسخره نکن (حتی به شوخی)
1-چهره 2-محل تولد 3-خانواده 4-نام
چون تو هیچکدومشون دخالتی نداشتن...
آدمی رو به خاطر چیزهایی که درش دخالت داشته هم نباید مسخره کرد چون اصلا مسخره کردن کار بدیه :31:نقل قول:
یاد این جمله افتادم که نمیدونم کجا شنیدم:نقل قول:
به چیزی بناز که خودت به دستش آورده باشی :20:
هر که را دیدم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کرد و رفت
هر که با من بود یار من نبود
هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت
خود ندانستم از این غمها چه سود
واقعا همینطوره حالا اگه این دوست رو در دنیایی واقعی از دست بدیم که خیلی بیشتر هم تاسف میخوریم:41:نقل قول:
چقدر سخت هست کسی که این همه مدت باهاش دوست بودی ، این همه بازی آنلاین باهاش زدی و باهاش خوش گذروندی ، ببینی که دیگه در بینت نیست و تموم کرده ...
به قول یه دوستی رفیق خوب مثل کوه میمونه هرچی ازاش بشتر دور بشی بیشتر به بزرگیش پی میبری