چه قدر تو خوبی دستت درد نکنهنقل قول:
western جان زود اقدام کن واقعا حیفه چه آدمایی پیدا میشن
Printable View
چه قدر تو خوبی دستت درد نکنهنقل قول:
western جان زود اقدام کن واقعا حیفه چه آدمایی پیدا میشن
aeed عزیز باورم نمی شه بخاطر من عضو شدید!خیلی خیلی متشکرم ببینم چکار می تونم بکنم...
westernعزیز من به خاطر عروسی یکی از بچه های فامیل آخر داستان رو امروز خوندم قشنگ بود ولی همون طور که rsz1368گفته شیطان کیست بهتر بود
اینکه داستانات به خوبی و خوشی تموم میشن شاید خوشحال کننده باشه ولی هیچ وقت هیچی کامل نیست همیشه یه چیزی کمه این باعث میشه داستانت غیرواقعی بشه
یه سوال دیگه در مورد پیوند کبد و جزئیات مربوط به اون که تو داستانت نوشتی مطمئنی ؟ من فکر نمیکردم امکان این نوع پیوند یعنی از دهنده زنده ممکن باشه حالا جدا از خطرش
بله من مطمعنم.راستش بخاطر این کتاب از یک دکتر کتاب پونصد صفحه ای در مورد عمل جراحی کبد خریدم وخوندم
حتی هذینه رو هم از اینترنت پیدا کردم همونطور که نوشتم(و از این موضوع استفاده کردم)این عمل خیلی خطرناکیه
و فداکاری عظیمی می خواد...
از توضیح و دقتی که تو کار داری ممنون، به امید موفقیت و رشد بیشترتنقل قول:
دوست عزیز داستانت را خوندم خیلی خوب بود ولی شیطان کیست خیلی بهتر بود
ولی خیلی زحمت کشیدی دستت درد نکنه که گذاشتیش این رمان را
سلام وسترن عزيز.
دليل عضويت من هم در اين انجمن شما بودي:x
قسمتي از داستان شيطان كيست؟ از طريق ايميل به دستم رسيد از اونجايي كه به زودي براي مدتي دسترسي به اينترنت ندارم به دنبال بقيه داستان توي نت گشتم و اينجا رو پيدا كردم، البته قسمتهايي از داستان چندجاي ديگه هم بود!!!
دوست عزيزم، صميمانه توصيه ميكنم داستان رو به فورمت Pdf توي اينترنت قرار بده (دلم نمياد بگم نذار) چون اينطوري احتمال اينكه مورد سوء استفاده قرار بگيره خيلي بيشتره!
در مورد چاپ متأسفانه بايد بگم تا اونجايي كه من ميدونم احتمال اينكه داستان «شيطان كيست؟» بتونه از وزارت ارشاد مجوز بگيره حداكثر 30% كه اگه بشه احتمالا به قدري بايد سانسور بشه كه خودتم از چاپ داستانت منصرف بشي!!! (ميدونم كه حتي گفتنشم بي رحمي بود)
در مورد باقي داستانهات، در رابطه با مجوز من هنوز نرسيدم كه بخونم، ولي در مورد چاپ بايد اول از همه بايد يه ناشر پيدا كني كه تمايلي به چاپ داستانت داشته باشه! (موضوع فقط محتواي داستان نيست) معمولا ناشر ها به ميزان سودهي و البته كم دردسر بودن كار، نگاه ميكنند و روشهاي مختلفي هم براي بستن قرارداد با مؤلف دارند.
براي پيدا كردن ناشر ميتوني خيلي راحت از طريق وزارت ارشاد ليست ناشران محل سكونتت رو پيدا كني، ميگم از شهر خودتون باشه چون مسلما تماس با اون ناشر برات راحتتره!
اگر دوست داشتي من ميتونم توي تهران با يكي دو ناشر صحبت كنم يا هماهنگ كنم تا خودت صحبت كني، ولي بايد شرايط خودت رو هم بدونم! (مثلاً ميخواي به چه صورت با ناشر كار كني؟)
==============
موفق باشي.
وسترن عزیز اگر این طوری که این دوستان میگن زودتر یه کاری واسه رمانت بکن وگر نه خیلی بد میشه
موفق میشی عزیزم
شاید خیلی شاعرانه باشه وبرام بخندید اما دیگه به فکر چاپ کتابهام نیستم من اونها رو نوشتم و لذت بردم
برای چاپشون تلاش کردم تا به دست بقیه ی دخترها برسه و مثل دخترهای اطرافم لذت ببرند اما نشد پس
به فکرم زد بذارم اینترنت تا لااقل در دسترس عده ی بیشتری قرار بگیره و حالا دیگه برام مهم نیست سرشون
چی میاد چون همونطور که دوست عزیز گفتند اگر شیطان کیست چاپ بشه ویرانش می کنند ومن حاضر نیستم
حتی یک سطرش رو هم پاک کنند رانده شدگان رو هم به خدا هدیه کرده ام تا خدا هر طور دوست داره عمل کنه
از شماها ممنونم که به فکرم هستید من از اولش می دونستم اگه کتابهام رو بذارم اینترنت می دزدند اما به خودم
گفتم تا کی نگه دارم؟اینطوری که کسی نمی خونه و گذاشتم حالا کاری نمی تونم بکنم برای چاپ هم امکانات
ندارم نه امکان پی گیری برای پیدا کردن ناشر و ویرایشگر نه امکانات مالی!پس چرا بی خودی دست وپا بزنم؟
Western jan salam,mamnoon az roman sheytan kist? in roman vaghean jalebe,man in roman ro dar e-meilhaye groohe taraneha mikhoonam, albate azashoon porside boodam ke nevisande in roman kist,vali modeereeyate taraneha ham nemidoonest,mishe beporsam ke in dastan ro dar koodoom site gozashtid, va mishe beporsam ke esme vagheeye shoma chi hast,va doost daram 1bar dige ham begam,'
:10:IN ROMAN FOGHOLADAS
من سعی کردم در بلاگ فا که مال خودم بود بذارم اما گفتند لود شدنش طول می کشه منصرف شدم اسم من
آمنه محمدی هریس متولد /1358/ 5/ 25 هستم می شه بگی چطور می تونم با این گروه ترانه ها تماس بگیرم؟
باید بهشون ایمیل بزنم؟
سلام
لطفا قوانین انجمن را رعایت کنید و فقط فارسی تایپ کنید
ممنون از توجهتون
سلام
من به خاطر این در اینجا عضو شدم که بگم من مشتاقم بقیه رمان رو هم بخونم
خیلی قشنگه
لطفا بقیه ش رو هم بذارید ممنون
پاسخ هایی که من می دم کجا میره ؟
من دوست دارم بقیه داستان رو بخونم
داستان ها بطور کامل گذاشته شده من نمی دونم چطور نمی تونید بقیه شو پیدا کنید؟
اينجا اولاش خوب شروع شد چرا اينقدر اين تاپيك مرده شده؟
دیگه همه کتابها رو خوندند و رفتند البته من دوست داشتم کمی در مورد نویسندگی ورمانها صحبت بشه اما کسی
تحویل نگرفت
Western jan (amene joon) salam,
man romaneto ta akhar khoondam va baram kheyli jazab jelve kard va faghat yek chizish be nazaram kami kharej az vagheeyatesh karde bood in roman va oonam inke hame afrade famil be nahvi asheghe virginia shode boodand va be tarighi mikhastand bahash be ghole dastan MOASHEGHE konand, vali dar majmoo fogholade bood,va omidvaram ke har che zoodtar ketabesho ke dar ziresh esme khodet be onvane nevisande bashe,bebinam.
khaste boodi ke bebini be che tarigh mitooni ba groohe taraneha tamas begir,manam adrese e-meil zadan be grooh ro be het midam.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
RAstee chizi ke jaleb bood baram in bood ke nevisande in ketab shakhsee hast iranee ke ba tamame jozyeeyate kharejiha ashnast,man avayel fekr mikardam ke in roman kharji hast ke be farsi tarjome shode va modam donbale nevisandash boodam, be har hal khoshhalam ke in roman az tarafe yek iranee hast va be in ghashangee.
Western jan (amene joon) salam,
man romaneto ta akhar khoondam va baram kheyli jazab jelve kard va faghat yek chizish be nazaram kami kharej az vagheeyatesh karde bood in roman va oonam inke hame afrade famil be nahvi asheghe virginia shode boodand va be tarighi mikhastand bahash be ghole dastan MOASHEGHE konand, vali dar majmoo fogholade bood,va omidvaram ke har che zoodtar ketabesho ke dar ziresh esme khodet be onvane nevisande bashe,bebinam.
khaste boodi ke bebini be che tarigh mitooni ba groohe taraneha tamas begir,manam adrese e-meil zadan be grooh ro be het midam.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
RAstee chizi ke jaleb bood baram in bood ke nevisande in ketab shakhsee hast iranee ke ba tamame jozyeeyate kharejiha ashnast,man avayel fekr mikardam ke in roman kharji hast ke be farsi tarjome shode va modam donbale nevisandash boodam, be har hal khoshhalam ke in roman az tarafe yek iranee hast va be in ghashangee.
:10::10::11::11:
عزیز فارسی بنویس پدرم دراومد تا خوندم!در مورد عشق همه به ویرجینیا بهانه ی ثروت اونو گذاشته بودم مثلاً نیکلاس عاشقش نبود یا کارل و پرنس اوایل خوششون نمی یومد....بهر حال خوشحالم که خوشت اومده
سلام
وای که چقدر دلم برای همگی تنگ شده بود.
چه خبر از رمان جدید
کسی رمان نداره؟
تابستون تموم شد یک فکری بکنید.
خوش به حالت ناراحتیت از تموم شدن تابستون به خاطره رمانهنقل قول:
من چی بگم که نه برای پروژه ام #c خوندم نه فلش رو که می خواستم کدنویسیش رو یاد بگیرم یاد گرفتم:18:
ولی راستی اینجا از رونق افتاده :41: باید یه فکری براش بکنیم
منم موافقم ولی بقیه همکاری نمی کنند البته شاید هم به خاطر اینه که جوابات قانع کننده است و بحث ادامه پیدا نمی کنهنقل قول:
بگو چه قدر صرف نوشتن هر کدوم کردی از وقتی که تو مغزت شکل گرفتن
برای رز سفید هفت سال چون اولین کارم بود و باید اطلاعات جمع می کردم برای شیطان کیست چهار سال وبرای رانده شدگان دو سال!ببینید اگه کسی می خواد چیزی بنویسه می تونم راهنمایی کنم احساس خوبیه نوشتن!
این مدتی که گفتی صرف نوشتن شده یا از وقتی که داستان رو تو ذهنت پرورش میدادینقل قول:
بگو چه جوری می نویسی مثلا تصمیم میگیری که برم ادامه داستانم رو بنویسم یا مثل الهامه خودمونه خودش باید بیاد
Western jan salam azizam man nemitoonam Farsi benevisam, chon man too Iran zendegi nemikonam
ghorbanet
neveshtehat aleeye
ممنون عزیز.هر کجا هستی امیدوارم شاد وسلامت باشی.اما هبوط جان...اون مدت که گفتم کل زمانی کی صرفنقل قول:
کتاب شده هم درخشیدن فکر هم نوشتن و...همه چی ,مثلاً تایپ شیطان کیست هفت ماه طول کشید و اما اهام
خانم نیاد نمیشه!باید یک شوقی یک جرقه ای باشه در حقیقت من چند تا پروژه دارم یعنی طرح و چهارچوب داستانها
حاضره فقط کمی هیجان ودلیل لازمه شروع کنم همین کتاب چهارمم(سرزمین سایه ها)تاحدودی در ذهنم کامل شده
شخصیتها هم ساخته شدند و حتی موضوعات و حوادث رو هم خلاصه وار نوشتم اما...؟حوصله ندارم این الهامه نمیاد!من حتی طرح کتاب پنجمم رو هم دارم اما...؟!؟!نمی دونم چکار کنم یعنی به خودم میگم چرا بنویسم که؟
چقدر جالبه آدم رو جاذبه یه داستان که همش در سرزمین وجود خودته وادار به نوشتن کنهنقل قول:
آندره ژید میگه : آنچه را بنویس که دیگری نمیتواند به خوبی تو بنویسد
western عزیز تو هم بنویس چون کسی به خوبی تو نمیتونه زندگی ویرجینیا رو شکل بده
راستی یه چیزی نمیدونم انگیزه ننوشتن تو مثل عین القضاه یا نه ولی من که خیلی بهش نزدیکم
هر چه مینویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتنش بهتر است از نانبشتنش
.
.
.
چون احوال عاشقان نویسم نشاید
چون احوال عاقلان نویسم هم نشاید
و هر چه نویسم هم نشاید
و اگر هیچ ننویسم هم نشاید
و اگر گویم نشاید
و اگر خاموش گردم هم نشاید
و اگر این واگویم نشاید و اگر وانگویم هم نشاید...
و اگر خاموش شوم هم نشاید!
رساله ی عشق عین القضاه همدانی
خوب این عین القضاه منو درک می کنه!فکر کنم فعلاً کارهای دیگه ام برام مهمتر جلوه می کنه که وقت برای نوشتن پیدا نمی کنم به خودم می گم اینو بکنم بعد اونو بکنم بعد!اصلاً من وقتی بی کار بودم رمان نویسی شروع کردم
حالا کارهای زیادی دارم از جمله عاشق شدم! برعکس افکار مردم من وقتی عاشق بشم از نوشتن سقط می شم!
نه اینکه فکر کنید دم به دقیقه عاشق می شم!نه...قبلاً یکی بود که زندگی منو به باد داد حالا هر وقت یادم می افته
حالم بهم می خوره وخیلی ممنون خدا هستم که روی کثیف اونو بهم نشون داد!حالا عاشق این پسره ام...این آواتارم!
سلام دوستان
لطفا از مرح كردن بحث هاي غير مرتبط خودداري بفرماييد و همينطور پستهاي خودتون رو فارسي ارسال بفرماييد.
تاپيك ويرايش و بازگشايي شد.
شاد و پيروز باشيد :20:
:10::10::10::10:
saiz عزیز تو رمان رانده شدگان منو خوندی؟
عزیزم من اول از طریق گروه ترانه ها با رمانت اشنا شدم بعد گشتم اینجا پیدات کردم
هر دو رمانت رو خوندم ...........خیلی خوب بود
در اولین فرصت نظرم رو برات می فرستم:10:
در کل رانده شدگان رو بهتر نوشته بودی( طرز نوشتار و دیالوگ ها و نظمش و ...) یعنی اگه نمی گفتی هم می تونستم بهت بگم که رانده شدگان رو بعد از شیطان کیست نوشتی ولی شیطان کیست جاذبه و کشش بیشتری داشت یعنی خواننده رو تا اخر دنبال خودش می کشوند یه جورایی که اگه می خواستی هم نمی تونستی از پای کامپیوتر بلند شی !
شخصیت ها رو تا حدودی نمی شد حدس زد مثلا من شخصیت دیرمی رو تا لحظه ی اخر نفهمیدم ولی در مورد پرنس حتی یک لحظه هم شک نکردم که شیطان باشه یعنی مطمئن بودم که خوبه. فکر کنم چون خودت پرنس رو خیلی دوست داشتی نتونسته بودی قایمش کنی.
ادامه...
ولی پایانش رو دوست نداشتم. یعنی از اونجایی که دیرمی میاد دنبال ویرجینیا همه چیز یه دفعه قاطی میشه. انگار که سر هم بندی شده. مثل سریال های تلویزیونی که قبل از رسیدن به ماه رمضون سر و ته شو هم میارند(شوخی کردم). می تونستی با ارامش و تامل بیشتری تمومش کنی.
چیزی که در هر دو داستانت دیده می شه اصرار بر درست شدن همه چیز در پایان قصه است
(به قول معروف happy ending).
به نظر من لزومی نداره که همه چیز خوب تموم شه. میتونی یه پایان تلخ داشته باشی اونقدر که خواننده گریه کنه و یا حتی خواب شبش رو ازش بگیری.
اینطوری واقعی تر هم هست .تو زندگی واقعی هم تو همه چیز رو با هم بدست نمی یاری. همیشه یه چیز رو می دی یه چیز دیگه بدست میاری .تو همه چیز همین طوره حتی تو فیزیک و ریاضی و مهندسی و... فقط کافیه یه خورده توجه کنی.
مثلا تو شیطان کیست به نظرم دیرمی رو کشتی که انتخاب برای ویرجینیا یا شاید خود تو اسون تر بشه. انگار که در هر صورت سایه ی دیرمی سنگینی می کرد. چه اشکال داره؟ می ذاشتی سایه اش سنگینی کنه. می ذاشتی پرنس و ویرجینیا عذاب وجدان داشته باشند. اصلا چه لزومی داشت ویرجینیا نصیب یه کدوم از این دو تا بشه؟ چه بهتر نصیب هیچ کدومشون نمی شد. مثلا من مطمئن بودم که اخرش ویرجینیا با پرنس ازدواج می کنه. اگه اینطوری نمی شد من شوکه می شدم و این خیلی خوب بود.
یا توی رانده شدگان خیلی شروع خوبی داشتی. مخصوصا تعریف گذشتشون به اون شکل عالی بود. ولی به نظرم بازم اخرش رو خراب کردی. لزومی نداره که شخصیت ها کارشون رو برای خواننده توجیه کنند. همان طور که ادم خوب داریم ادم بد هم داریم. تو اعمالشون رو تعریف کن قضاوتش رو بذار به عهده ی خواننده.
بهتر بود درباره ی خانواده هاشون به همون گذشته اکتفا می کردی. بازگشت معصومانشون به داستان زیادی خوشبینانه بود. سعی نکن برای خواننده دلیل بیاری. احساس می کنم می خوای به همه ی سوال های تو ذهن خواننده جواب بدی. این وظیفه ی تو نیست. بذار خودش هم فکر کنه!
یا این که همه شخصیت ها مثل فیلم های ایرانی اخرش با هم ازدواج می کنند. انقدر این کار رو کردی که فکر کردم الان کریس هم با ملیسا ازدواج می کنه که خدا رو شکر در اون مورد اخرش رو باز گذاشتی.
سعی کن دست از توازن و تقارن بر داری. اینطوری داستانت جذاب تر می شه.( البته باید بگم در شیطان کیست، اوایلش خیلی خوب اینکار رو کرده بودی. طوری که نمی شد حدس زد بعدش چی میشه. شاید برای همین هم بود که انقدر کشش داشت.)
یا در مورد پیوند کبد من اگه جای تو بودم کریس رو انتخاب می کردم. چون تنها کسی بود که سایمن درباره اش اشتباه فکر می کرد. بعد هم یه کاری می کردم که زیر عمل بمیره. خیلی دلرحمی!
در مورد دختر شدن شوان هم با نظر بقیه موافقم. البته این مسئله تو فیلم های هالیوودی امکان پذیره و خیلی هم واقعی جلوه می کنه ولی برای یه داستان ارزشمند مناسب نیست.
من رمان خارجی زیاد خوندم. باید بگم نزدیک شدنت به فضای خارج از ایران عالی بود.اونقدر که وقتی فهمیدم نویسنده ایرانیه تعجب کردم! فقط بعضی از شوخی ها و دیالوگ ها خیلی ایرانی بود که البته تعدادشون خیلی کم بود.
در مورد انتخاب فضای خارج از ایران باهات موافقم. البته تو فضای ایران هم می تونی داستان خوب بنویسی(لا اقل تو می تونی). به هر حال اونم یه تجربه اس.
در اخر می گم که خسته نباشی! خیلی عالی بود. برات ارزوی موفقیت نمی کنم چون به موفقیتت اطمینان دارم.:46:
ببخشید که سرتو درد اوردم. در هر صورت اینا فقط نظر من بود و دلم نیومد نگم چون داستان تو ارزشش رو داشت.:20:
اشکال نداره! من 300 صفحه کتاب تو رو خوندم تو هم یه صفحه نقد منو بخون.
باز هم اگه چیزی به نظرم رسید برات می نویسم. البته اگه دوست داشته باشی و خوشحال می شم اگه تو کتابای بعدیت باهات همفکری کنم.
راستی! اگه نمی خوای چاپشون کنی حداقل برو ثبتشون کن تا کس دیگه ای این کار رو نکرده....
western jan salam azizam
man romane randeshodeganet ro moteasefane nakhoondam,
vali say mikonam ke oon ro ham peyda konam va bekhoonam chon motmaenam ke oon ro ham ziba va jazab neveshtee,mesle sheytan kist?
rastee chera chizhayee ro ke man too in topic neveshte boodam dige nist???:13::37::42::45::23::29::47::jealous::thumb sdow
Noshine aziz man be shakhse hamishe be donbale payane khoob va lezat bakhsham az oayane bad khosham nemeeyad va hamishe romani ro ke mikham bekhoonam aval miporsam ke aya payanesh gham angize ya shad baaad romano mikhoonam albate bejoz in yeki(sheytan kist) chon man inaro daryafrt mikardam yavash yavash baad az 7-8 ghesmat too in roman ghargh shodam vali az shansam payanesh khoob bood
MERSI WESTERN BARAYE PAYANE KHOOBE DASTANET
hamishe PAYANHAYE khoob be adam omidvari mide