نه مثل اینکه واقعا وضع مملکت بده که شما اینجور قاطی کردی:n09:
پیشنهاد میکنم اول یه لیوان آب بخورید بعد نفس عمیق بکشید بعد این پست رو بخونید!!
نقل قول:
من اگر با 1001 معادله ریاضی به شما اثبات کنم که 2+3 میشه 5، شما تنها خواهی گفت که نه به نظر نمیاد 5 بشه. و مسلما 4 میشه. جواب 5 غلطه..!!
شما اگر اینطور فکر میکنید بهتر بود خودتون رو خسته نمیکردید اینهمه بنویسید!:n29:
نقل قول:
تمامی رانندگان خودروی مسافری شخصی دور میادین شهر بیکار هستند.
تمامی کارگران در انتظار کار کنار چهاراه بیکار هستند
تمامی کشاورزانی که بیمه ندارند و تنها قادرند شام شب خود را از راه کشاورزی فراهم کنند بیکار هستند.
تمامی کارگران بدون قرارداد در شرکتها بیکار هستند.
تمامی مسافرکش های موتوری بیکار هستند.
تمامی دست فروشان بیکار هستند. اینها درآمدشان تنها کمک خرجی به خانواده است. تا بتوانند کمی از بار روی دوش والدین را کمتر کند.
جوان فارغ التحصیل شده از دانشگاه که ار روی ناچاری و بیکاری با ماشین پدرش در آزانس کار میکند یک شاغل نیست و این دسته از افراد هم بیکار هستند. وجود این دسته از جوانان موجب اشباع شدن این رسته شغلی شده و سبب شده اشخاصی که به طور رسمی در آژانس کار میکردند، دیگر درآمد کافی نداشته باشد و دست به کارگری و خورده کاری های دیگر بزنن و به جمع بیکاران جامعه بپیوندند.
بماند آنان که عملا هیچ آینده روشنی را نمیبینند و رسما به کسب درآمد منفی اعتراف میکنند. و هزینه شان بر دوش والدین است.
شما به نظر میرسد با مفهوم شغل و شاغل مشکل دارید. نه تعداد افراد بیکار...
بسیار خب تعریف جالبی ارائه دادید. این هم یک تعریفه. اگر کسی آشنا باشه با شاخصهای بازار کار [که متاسفانه کسی رو ندیدم اینجا علمی این شاخصهارو تو بحث بکار ببنده] میدونه که شاخصهایی مثل اشتغال ناقص هم وجود دارند که این مسائلی که شما گفتید رو تا حدودی پوشش میدن. به هر حال اگر شما یک تعریف ارائه میدید برای بیکاری، بعدش باید بتونید اون شاخص رو اندازه بگیرید. مشکلی که وجود داره اینه که شما نمیدونید چند نفر از فارغ التحصیلان دانشگاهها دارن مسافرکشی میکنن یا پیتزا دلیوری میکنن. چون نمیدونید نمیتونید بگید اگر اینها رو بیکاری حساب کنیم نرخ بیکاری چند درصد میشه. نمیتونید بگید 20درصد یا 70 درصد. فقط میتونید بگید که با این تعریف بیکاری بیشتر از امارهای رسمیه [که باید بگم غیب هم نگفتید چون معلومه که با این تعریف بیشتره:n02:]. بنابراین وقتی شما ندونید این عددها دقیقا چند هستن با تعریفی که ارائه دادید، بهتره از خودتون بپرسید که این تعریف چه بدردتون میخوره؟ وقتی نمیتونید ازش قضاوت درستی بکنید. همونطوری که در پست قبل گفتم متخصص علمی این مسائل کشک نمیسابه، اینه که اونها میدونن وقتی یه تعریفی برای بیکاری ارائه میدن چطور اندازه گیریش کنن و چطور تفسیرش کنن و ازش تحلیل استخراج کنن.
نقل قول:
تعداد بیکاران خیلی بیشتر از این اعدادی است که در تلویزیون میبینید.
من اصلا تلوزیون نمیبینم :n39:
نقل قول:
چطوره همه برن کارگر بشن و شما تنهایی بری دانشگاه و شاخ همه ماها بشی؟
خوبه اینجوری؟ حس خوبی بهتون دست میده؟!
که این یک سیگناله هاااا؟؟؟؟
فرض کن از امروز همه دانشجوها از دانشگاه انصراف بدن و همه کارگر ساده بشن و تا 5 سال آینده هیچ کس وارد دانشگاه نشه.
بعد 5 سال شما حتی نمیتونی چاه فاضلاب خونتو خالی کنی چه برسه به اینکه بخواد برق خونت 24 ساعته روشن باشه یا در طول فصل سرما به طور تمام وقت گاز خونت وصل باشه.
اینکه جامعه کارگر ساده میخواد خوبه؟!!
تو چرا نمیری کارگر ساده نمیشی؟
میدونی چرا تقاضای کارگر ساده زیاد شده؟!
چون اشخاصی با منطق شما کلید اقتصاد کشور رو به دست گرفته
به نقطه جوش رسیدیها :n02: یه لیوان آب دیگه بخور بقیه پست رو بخون لطفا!
من در دوران تحصیلی کارشناسیم کارگری هم کردم. همونطور که گفتم در کشورهای خارجی هم خیلی از دانشجوها بصورت پاره وقت کار ساده میکنن و این یک ننگ نیست [اونجوری که شما بهش نگاه میکنید]. اما چیزی که شما تو این نقطه جوشت متوجهش نیستی اینه که بعضیها مدرک کارشناسی دستشونه ولی این مدرک به هیچ وجه نشونهی کارشناس بودن اون فرد تو اون حوزه نیست. این آدم اگر بره تو کشوری که نرخ بیکاری 4% هم هست بازم همون کارگر ساده بیشتر نمیتونه باشه. پس بیخود جوش نزن که چطوره همه برن کارگر بشن. این همه رو من نگفتم و هیچ جوره هم نمیتونی حرفامو اینطور تفسیر کنی برادر.
بله من نمیتونم چاه فاضلاب خونمونو خالی کنم بخاطر همین هزینه رو میدم کسی که بلده اینکارو بکنه میاد انجامش میده. این نتنها چیز بدی نیست بلکه تو ادبیات اقتصاد بهش میگن تقسیم کار و یه فاکتور برای توسعه اقتصادی بعد رنسانس بوده. اونچیزی که عیب داره اینه که کسی مدرک تحصیلیش مهندسی مکانیک باشه ولی ندونه یه موتور ساده چطور کار میکنه یا نتونه یه دستگاه ساده طراحی کنه و بعد بناله که چرا نمیتونه کار پیدا کنه.
نکته تاسف بار دیگه تو حرفای شما اینه که فکر میکنی اونی که میره دانشگاه درس میخونه شاخه و اونی که کارگر ساده میشه پست!!. برعکس شما من اینجور فکر نمیکنم و از نظر من هرکسی اگه تو جایگاه خودش بهره وری کافی داشته باشه هم باید به خودش افتخار کنه هم تا حدی بازخورد این بهرهوری رو میگیره.
جامعه به همه جور طیف کار نیاز داره و مسئله اینه که من بعنوان یک فرد نوعی با توجه به نیاز جامعه برای خودم برنامه ریزی شغلی کرده باشم. این حرفی که میزنم رو از خیلی از دوستانم در طول 7 سال تحصیل تو دانشگاه شنیدم که "بهتر بود بجای درس خوندن همون موقع میرفتم سر کار". شما بعد از 2 سال کارگر ساده بودن اگر توانایی داشته باشید میتونید به یه مرحله بالاتر پیشرفت کنید ولی بعضی ها با 6 سال در خوندن نتونستن پیشرفت کنن. این همش تقصیر جامعست یا اون فرد هم خودش یه مشکلی داره؟
نقل قول:
شما هنوز فرق بین پیشگیری و درمان رو نمیدونی...
هنوز نمیدونی که قبل اینکه نظریه پیشگیری پیش بیاد اول بحث درمان هست. و بعد از اون صحبت از پیشگیری کردن میشه.
اول بیماری پیش میاد و بعد اون به فکر راه پیشگیری هستند. و همیشه حتی با وجود راهکار پیشگیری باز هم بیماری بوجود میاد. و هیچگاه پیشگیری 100% موثر نیست.
شما مثل پزشکی هستی که یک بیمار با یک دندان عفونی به شما مراجعه کرده و در جواب بیمار میگی که بهتر نبود هر روز مسواک میزدی؟! حالا برو بمیر...!
خیلی بد تفسیر کردید حرف من رو. سعی میکنم بهتر توضیح بدم انقدر کج فهمی نشه از حرفم. من میگم اینکه دندون خیلی از مردم در حال حاضر خرابه بخاطر کمبود دندونپزشک نیست [هر چند اونم در نوع خودش میتونه یه عامل باشه]، بلکه عامل اصلی اینه که مردم خودشون مسواک نزدن. اگه میخوان خرابتر از این نشه بهتر مسواک بزنن و به دکتر هم مراجعه کنن. این درمان خوبه؟ انشالله وزارت بهداشت هم دکترهای دندانپزشکی رو تجهیز کنه و پوشش بیمه دندانپزشکی رو هم بهتر کنه که مردم بهتر بتونن از این خدمات استفاده کنن ولی با همه اینها کسی نمیتونه مسواک نزنه بناله که چرا دندونم خرابه!! حداقل مسواک زدن شرط لازم سلامت دندونه هرچند ممکنه کفایت نکنه و تنها شرط نباشه.
برنامه ریزی شغلی هم شرط لازم پیدا کردن کاره و بله خیلی از افراد برنامه ریزی شغلی ندارن. چه بیکاری 2% باشه چه 40% این افراد یا کار پیدا نمیکنن یا کاری که دارن رو دوست ندارن و بقول شما فرقی با یه بیکار نخواهند کرد. و این دقیقا هم درمانه هم پیشگیری برای یک فرد.
آیا حرفهای من به این معنیه که هرکسی کار پیدا نکنه بی عرضه بوده؟ همشون لیاقتشون یه کارگری ساده بوده؟ اصلا و ابدا اینطور نیست. همونطور که گفتم برنامه ریزی شغلی شرط لازم برای پیدا کردن کار خوبه ولی کافی نیست. بله وقتی شرایط اقتصادی بده پیدا کردن کار هم سخت و رقابتی تره. خیلی ها ممکنه لایق یه کار خوب باشن ولی نتونن پیدا کنن متاسفانه. با این حال کمک به اونها برای برنامه ریزی بهتر براش شغل ممکنه تو یه رقابت سنگین اونهارو موفق کنه. در کنارش من بیشتر از همه شما دوستان به سیاست های اقتصادی دولت نقد دارم، اقتصاد رشته منه و من هم در جایگاه خودم میدونم نقدم به دولت کجاست. ولی بحثی که اینجا کردم در سطح فردی بود.
نقل قول:
مخاطب تمام صحبتهای شما من بودم.
با این دیدگاهت خودتو باسواد و تحصیلکرده میدونی؟
خودت رو یک شخصیت اجتماعی میدونی؟
خودت رو یک شخص با ادراک طلقی میکنی و دست کم فکر میکنی از دیگران بیشتر حالیته و درک بالاتری داری؟
امیدوار بودم کسایی که حرف من رو بخونن بجای اینکه این رو یک سرزنش یا توهین بحساب بیارن به دید یک انگیزه بهش نگاه کنند. متاسفانه وضع انقدر خرابه که به کسی هم بخوای انگیزه بدی خودشو به در و دیوار میزنه! :n02:
اگر شما فکر کردید که حرفهای من برای این بود که این چیزها رو بگم واقعا یه مشکلی دارید باید با دید دیگه ای بخونید!
نقل قول:
حاضری هر دومون اسناد و مدرکها و سوابق کاریمون رو با اطلاعات معتبر تو فروم کپی بزنیم تا بهت بفهمونم که من کارگر ساده ام یا تو..؟!
شجاعتشو داری که بعد از ثابت شدن بی منطقی حرف هر کدوممون زیر همین پست با فونت درشت بنویسیم "غلط کردم تو این بحث شرکت کردم" ؟؟
:n02:
نقل قول:
من به شما یک پیشنهادی دارم. به پلنهای خودتان متمرکز شوید. چراکه این افکار شما ذهن شما را به سمت و سوی بی منطقی سوق میدهد. که در پلنهایتان موثر خواهد شد.
هر موقع ازتون پیشنهاد خواستم حتما بهتون پیغام خصوصی میدم :n09: