واپسـین نفَـس های پاییــز...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرگِ
پاییــز
تـب فصلی که آتــش بر دل انداخت
به سـرمای زمســتان چلـه انداخت
بــه تنـهایی ازیــن ویــرانــه هـا رفت
گــذر کـرد و هــراسی بر دل انداخت
زمیـن و آسـمان را بــر دلــم دوخــت
سـه وقـت بـــرگ را از دفــتر انداخت
خزان از چشـمِ باران، قصــه ها خواند
نبــاریــد آخــر و غــم بــر دل انداخت
تــلاش بــرگ ها بــر شاخه ها، مُـرد
به جانم ســردیَــش را بر دل انداخت
چه خوانم از
خزان؟ یک عمـر خواندم
بــرفـت و عاشـقی را بــر دل انداخت