هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد
Printable View
هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه
که گرگ از هی هی چوپان نترسد
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه می پنداشتیم .
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود
محرم راز دل شیدای خود
کس نمی بینم ز خاص و عام را
(حافظ)
الا یا ایها الساقی ا در کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
شعر تکراری نزارید....نقل قول:
_______________
اگر دل دلبر و دلبر کدام است
وگر دلبر دل و دلرا چه نام است
دل و دلبر بهم آمیته وینم
ندونم دل که و دلبر کدام است
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گزارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
این سر که فرو برم برآرم یا نه
خیام
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وآنکه این کار ندانست در انکار بماند
(حافظ)
در خانه دل اي جان اين كيست ايستاده / بر جاي شه كه باشد جز شاه و شاهزاده؟