نوشته شده توسط Mani_Borna
يكدفعه با دوستان در خانه مجرديمون قرار شد كه يكي از دوستان قايم بشه و من پيداش كنم.هر جايي بگيد دنبالش گشتم بجز توالت.رفتم اونجا رو بگردم اول در زدم گفت اهه من فكر كردم داره شوخي ميكنه ميخواد تا دور ميشم بياد بيرون بره جاي ديگه من درو باز كردم ديدم نه بابا واقعا اهه
يكدفعه ديگه توي شركت داشتم براي يكي از مهندسان همون جوكي كه ميگند يك پستاندار نام ببر كه پرواز كنه از روي موبايل ميخوندم و كلي ميخنديديم.نگو يكي از خانمهاي مشتري مهماندار هواپيما بود و اومده براي سفارش برج مراقبت
يكدفعه ديگه يه دختري اشتباه زنگ زده بود به موبايلم گفت امير خودتي؟ گفتم نه. امير كدوم خريه؟البته اينو بگم اون موقع اعصابم از جايي خرد بود
يكدفعه ديگه توي پياده رو يه دختري جلوم به فاصله خيلي كم داشت راه ميرفت كه پياده رو ليز بود و نزديك بود بدجوري ليز بخوره كه من دويدم زود گرفتمش و از اونجايي هم كه بدجوري داشت ميافتاد يكجورايي انگار گرفتمش توي بغل
اگر وقت شد باز هم چندتايي ديگه دارم كه بعد ميگم