-
Adolf Merckle [حقوقدان، داروساز و ميلياردر ]
سرمايهگذاري در كشور آلمان ويژگيهاي خاص خود را دارد . علاوه بر سرمايهگذاري در انواع بخشهاي صنعتي ، سرمايهگذ اري در بخش پزشكي ، خصوصا داور نيز به وفور مشاهده ميگردد . اين امر بدان دليل است كه در اكثر كشورهاي جهان ، قيمت دارو به مراتب بالا است و توليد و فروش آن به عنوان يك امر تجاري ميتواند بستر مناسبي براي جذب سرمايههاي كلان پراكنده باشد .
يكي از بزرگترين شركتهاي داروسازي آلمان كه شهرت جهاني يافته است شركت
« Phonix » ميباشد . داروهاي اين شركت در تمام داروخانهها و موسسات و مراكز پزشكي اروپا يافت ميشود و با توجه به اين فعاليت گسترده توانسته است رتبه دوم توليد و توزيع دارو در اين قاره را از آن خود نمايد . اين كمپاني مدعي است كه بازار داروي كشورهاي آلمان ، ايتاليا ، مجارستان ، چك و اسلواكي ، دانمارك ، سوئد و فنلاند را كاملا در اختيار دارد و براساس آمار منتشره در بيشاز 19 كشور جهان بالغ بر 122 مركز توزيع مستيقم دارد . بر طبق همين آمار در جولاي 2004 رقم فروش اين كمپاني 3/5 ميليارد دلار بوده كه نسبت به سال گذشته 2/0 ميليارد لار افزايش داشته است .
اما اسكان هدايت اين امپراطوري داروسازي در دستان كيست ؟
دكتر « Adolf Merckle » متولد سال 1935 در شهر « Dresden » آلمان اداره اين كمپاني عظيم را بر عهده دارد . او كه اشتغال در اين رشته را از اجداد خود به ارث برده است . هماكنون با سرمايهاي معادل 9/6 ميليارد دلار اين افتخار خانوادگي را به اوج خود رسانده است . او كه تحصيلاتش را در زمينه حقوق به اتمام رسانده بود ، تصميم گرفت تا همانند اجدادش وارد تجارت داروگردد و از استعداد و هنر ذاتياش در اين عرصه بهره فراوان جويد . از همين رو به همت ارثيه كلاني كه از پدرش برجاي مانده بود شروع به سرمايه گذاري در بخشهاي گونا گون صنعتي خصوصا صنعت داروسازي نمود .
او در ابتدا اداره كمپا ني دارويي « Phonix » را خريداري نمود تا به امروز كه 57 درصد از سهام اين كمپاني را در اختيار گرفته است . از سويي ديگر با آغاز ميدريت كمپاني بزرگ داروسازي «Merckle Group »توانست نام خود را در ليست بزگترينهاي اين حرفه جاي دهد و ثروت و شهرت كلاني را از آن خود نمايد . اين شركت بزرگ بيش از 125 سال است كه در آلمان به توليد دارو ميپردازد و نام «Merckle » مواد اوليه خود را از كشورهاي هند و چين و بخشي از تجهيزات خود را از ايالات متحده خريداري مينمايد . البته « Adolf Merckle » نيز همانند ديگر سرمايهداران جهان ، سرمايه خود را منحصر به يك صنعت خاص نميكند ، از اين رو در بخشهاي مختلف صنعتي خصوصا سيمان و شكر نام او و روند سرمايهگذاري هاي او به مراتب مشاهده ميشود .
مطلب آخر اينكه او هم اكنون در كشور آلمان به همراه همسر و چهار فرزندش زندگي ميكند و به آيندهاي چشم دوخته است كه فرزندانش همچون خود سكان هدايت اين كشتيهاي غول پيكر را در دست گيرند .
-
Charles Wang - مدير كمپاني «Computer Associates» [سومين كمپاني توليد نرم افزار در دنيا ]
«charles wang» مديري موفق و ميلياردري بزرگ است كه عليرغم عدم برخورداري از بسياري خصوصيات و ويژگيهاي انسان هاي مبتكر و نابغه ، توانست با شناخت و بكارگيري نيروهاي درونياش به جايگاه فعلياش دست يابد. در حال حاضر او مديريت شركتي را بر عهده دارد كه خودش بنيانگذار آن بوده و توانسته است در اثر مديريت عالي خود و بكارگيري روشهاي بكرو بينظير آن را به سومين غول دنياي نرم افزارهاي كامپيوتري تبديل نمايد.
«charles wang» در 19 آگوست سال 1944 در "شانگهاي " چين ديده به جهان گشود. پدرش قاضي عاليرتبه كشور چين بود كه پس از به قدرت رسيدن حزب كمونيست در اين كشور تصميم به انتقال محل سكونت خانواده به شهر نيويورك ايالات متحده گرفت. با مهاجرت به آمريكا ديگر دوران زندگي آرام و مرفه براي خانوداه «Wang» به سر آمد. بارها و بارها آنها مورد هتاكي و بيحرمتي نژاد پرستان آمريكايي قرار گرفتند اما ديگر چارهاي جز ماندن و تحمل كردن براي آنها باقي نمانده بود. حتي به دليل اين برخوردها آنها مجبور شدند تا چندين بار محل مسكوني خود را از محلي به محل ديگر تغيير دهند اما به هر منطقهاي كه ميرفتند نميتوانستند اثري از آرامش روزهاي گذشته در سرزمين مادري خود بيابند.
«Charles» نيز همانند ديگر اعضاي خانواده از اين وضعيت رضايت نداشت. او از همان ابتداي ورودش به مدرسه با همه چيز مشكل داشت. روش تدريس معلمان مدرسه از اساسي ترين مشكلات او به شمار ميرفت. به عقيده او معلمان تنها به تدريس فرمولهاي بي خاصيت دروس مختلف مشغول بودند. هرگز به دانش آموزان روشهاي درست فكر كردن را آموزش نميدادند. از همين رو نسبت به درس و مدرسه بيتفاوت بود و هميشه در تمامي درسها چه در دوران ابتدايي و چه در دوران دبيرستان پائين ترين نمرات كلاس را دريافت ميكرد.
به هر ترتيبي كه بود دوران مدرسه را به پايان برد و براي تحصيل در رشته رياضي وارد دانشگاه «Queen » شد. در سال 1966 مدرك ليسانس خود را در اين رشته دريافت كرد و به دنبال شغلي مناسب افتاد. يكي از مهمترين و شاخصترين ويژگيهاي «Charles» كه از دوران كودكي تا به امروز همراه او بوده است و او به بهترين نحو ممكن از آن ياري جسته است، توانايي او در برقراري ارتباط اجتماعي قوي با ديگران ميباشد. روابط عمومي بسيار خوب او كه حتي امروز آن را علت اصلي موفقيتهايش ميشناسد سبب گشت تا در دانشگاه كلمبيا به عنوان برنامه نويس مشغول به كار شود. اينكه چطور جواني كه در تمام عمرش با كامپيوتر سر و كاري نداشته است چگونه مي تواند به عنوان برنامه نويس كامپيوتر دانشگاه كلمبيا استخدام شود خود سوالي است كه تنها جواب آن داروي قوي برقراري ارتباط مناسب با ديگران ميباشد.
با شروع كار و آشنايي با اصول اوليه آن دريافت كه نوعي علاقه فطري و دروني به اين وسيله و نحوه كار آن دارد. از همين رو با جديت فراوان به كار با آن جهت آموختن تمامي نكات ريز و درشت مشغول شد.
در مدت چهار سالگي كه در اين دانشگاه مشغول به كار بود به خوبي با نرم افزارهاي كامپيوتري آشنايي پيدا كرد و پس از آن تصميم گرفت نحوه تجارت با اين نرم افزارها را نيز بياموزد. از اين رو به عنوان مسئول فروش نرم افزار در يكي از بخشهاي كمپاني «Standard Data Corp» مشغول به فعاليت شد. با كسب تجربه در مورد نحوه كار نرم افزارها و همچنين چگونگي خريد و فروش آنها «Charles» در سال 1976 تصميم به بناي يك شركت نرم افزاري گرفت و نام آن را «Computer Associates» نهاد.
هنگامي كه «Wang» شركت كوچك «CA» را راه اندازي نمود هرگز تصور نميكرد كه فروشي معادل فروش امروزهاش يعني بيش از 25 ميليارد دلار در انتظارش باشد. او كه با جديت فراوان كار را آغاز نموده بود توانست با مديريت فوق العادهاش«CA» را به سومين كمپاني بزرگ نرم افزاري در دنيا پس از «Microsoft » و «Oracle» تبديل سازد.
جديت او در كار به حدي است كه تا به امروز با گذشت بيش از 60 سال از زندگياش هيچ كس جرات نكرده او را «chuck» و يا «Charlie» بنامد و اين در حالي است كه معمولا كساني كه نام «charles» را در شناسنامه خود دارند توسط اطرافيان با اين دو نام غير رسميتر خطاب ميگردند.
از ديگر ويژگيهاي او ميتوان به تعصب بيش از حد او در رابطه با بكارگيري اصول قديمي اقتصاد به جاي اصول نوين اشاره كرد. او عقيده دارد با بكارگيري اصول قديمي، ديگر رقباي بزرگ كه از اصول جديد تبعيت ميكنند نميتوانند شدت وحدت كار را تخمين زنند و يا ضربههاي مهلك اقتصادي وارد نمايند.
اما مهمترين معيار او در بكارگيري افراد و استخدام كار مندان، داشتن روابط اجتماعي قوي ميباشد. گفته ميشود كه حساسيت او نسبت به اين امر به قدري بالا است كه حتي كارمندان خود را از استفاده از e-mail هاي اينترنتي براي برقراري روابط با ديگران منع كرده است چرا كه به عقيده او اين فن آوري سود بخش در حال حاضر به نادرستي مورد استفاده قرار ميگيرد و مانعي بزرگ براي رويارويي مستقيم افراد با يكديگر محسوب ميگردد.
مطلب آخر اينكه اين ميلياردر چيني عليرغم سال ها دوري از وطن و زندگي در غرب ، همچنان وابستگي خود را به شرق حفظ نموده است و در حد توان براي پيشرفت اين قسمت از كره خاكي تلاش مينمايد. از جمله اقدامات او در اين زمينه ميتوان به كمكهاي فراوان او به انجمن آمريكاييهاي آسيايي و يا هداياي مالي او به دانشگاه نيويورك جهت احداث بخش فرهنگي آسيايي در اين دانشگاه اشاره نمود.
-
جان جانسون [مجلات متعدد و شبكه مخصوص سياه پوستان ]
مجله ابوني در سال 1985 چهلمين سالگرد خود را جشن گرفت. قسمت اعظم موفقيت آن به تلاش بنيانگذار آن، جان جانسون نسبت داده مي شود. جانسون در شهر آركانسو در خانواده اي فقير به دنيا آمد. او و مادرش بعد از مرگ پدرش در اتفاق بدي كه در يك كارخانه چوب بري رخ داد، راهي شيكا گو شدند.
او هنگام تحصيل در دانشگاه و كار براي يك شركت بيمه به عنوان ميراستار اعلاميه هاي شركت، به كار روزنامه نگاري علاقه پيدا كرد. زمانيكه او هنوز براي آن شركت بيمه كار مي كرد، ايده تأسيس يك روزنامه به نام دايجسب به سبك گفتار سياهها به ذهنش رسيد. او احساس كرد كه اغلب انتشاراتي كه توسط سفيد پوست ها اداره مي شود ، تصوير منصفانه اي از يك فرد متشخص سياه پوست ارائه نمي دهد.
جانسون متقاعد شد كه عقيده عالي مي باشد، اما از لحاظ مالي امكان اجراي آن طرح وجود نداشت. او نهايتاً مجبور شد تابراي به دست آوردن 500 دلار، اسباب و اثاثه مادرش را گرو بگذارد. با آن پول او توانست در سال 1942 نگرو دايجست را پايه گذاري نمايد. در آن زمان ا. 24 ساله بود.
نوآوري و روح كارآفريني جانسون از طريق به كار گيري استراتژي اداره نگرو دايجست به وسيله توزيع كنندگان آن عيان شد. او و دوستانش به تمام دكه هاي روزنامه فروشي مراجعه كردند و تقاضاي مجله نگرو دايجست كردند. بعد از تقاضاي كافي، عاملان فروش در دكه هاي روزنامه فروشي به توزيع كنندگان مراجعه كردند و خواستار آن مجله شدند. در مورد ديگر، زمانيكه آگهي دهندگان سفيد پوست از دادن آگهي هاي خود به آن مجله امتناع كردند، او در مورد سرگرمي ها و خواندني هاي مورد علاقه مارشال فيلد خرده فروش شيكاگويي مطالعه كرد و سپس با او قرار ملاقاتي گذاشت. در اين ملاقات او علائق فيلد را مورد بحث قرارداد و سپس او را متقاعد كرد كه هم به او آگهي بدهد و هم ديگران را براي دادن آگهي به او متقاعد نمايد.
او در سال 1945 بر مبناي موفقيت نگرودايجست مجله ابوني را تأسيس كردو او مجله لايف را الگوي خود ساخت و تماماً داستانهاي موفقيت آميز را چاپ مي كرد. جانسون توضيح داد كه : مجله ما هميشه بيانگر موفقيت و دستيابي به اهداف بوده است ما طي سالها تلاش همه چيز را دوباره تعريف كرديم. زمانيكه ما كارمان را شروع كرديم موفقيت در چيزهاي همچون داشتن يك ماشين بزرگ و خانه هاي مجلل و...خلاصه مي شد. اكنون ممكن است موفقيت در پروش يك خانواده، فائق آمدن بر عقب افتادگي نژادي يا فرستادن فرزندان خود به دانشگاه معنا يابد. هدف ما تأكيد شديد بر جنبه هاي مثبت مسائل مي باشد.
امروزه، ابوني بيش از يك ميليون تيراژ دارد و پايه انتشارات جانسون مي باشد كه شامل مجلات ديگري به نامهاي جت، باك استارز، ابوني، جي آر و يك ايستگاه راديويي مختص سياه پوستان در شيكاگو مي باشد. جانسون شعبه هايي نيز در ديگر مناطق دارد. يكي از شعبه هاي پر سود، شعبه اي مي باشد كه لوازم آرايش تبليغ مي كند، اين شعبه كه فشن فر نام دارد، در مقابل شركت هاي بزرگ تبليغ لوازم آرايشي كه تلاش مي كنند با پي بردن به مرز موفقيت جانسون بازار او به دست بياوردند، رقابت مي كند.
-
كری پكر [ثروتمندترین استرالیایی]
● «پكر» یكی از دوستان تامكروز، بازیگر مشهور هالیوود است
● «پكر» مالك قدیمیترین مجله استرالیای با نام The Bulletin است كه از سال 1880 تاكنون چاپ میشود
اما «روپرت مرداك» چند وقتی است كه شهروند آمریكا شده است. بههمین خاطر دیگر لازم نیست «كری پكر» نگران این مساله باشد كه آیا رقیبش از او ثروتمندتر است یا خیر. چون «پكر» كه همچنان شهروند استرالیا است، عنوان ثروتمندترین مرد استرالیا را نیز در اختیار دارد. «پكر» نیز همچون «مرداك» ثروتمند بودن را در فعالیتهای رسانهای میداند. «كری فرانسیس بولمورپكر» در 17 دسامبر 1937 در استرالیا بهدنیا آمد و سهامدار عمده شركت PBL یا Publishing and Broadcasting limited است. این شركت مالك شبكه تلویزیونی Nine Television Network و همچنین Australian concolidated press است كه پرفروشترین مجلههای استرالیا را عرضه میكند.
مقر اصلی Publishing and Broadcasting limited در سیدنی، پایتخت استرالیا قرار دارد. این شركت مالك 33 درصد كانال اسكای نیوز استرالیا و همچنین 25 درصد Foxtel است و 4 شبكه GTV-9melboum ، TCN-9sydney، QTQ-9Brisban و NTD-8 Darwin را در اختیار دارد. شركت PBL بهطور تقریبی 40 درصد از پرفروشترین مجلات استرالیا را از طریق Australian consolidated press عرضه میكند. شبكه تلویزیونی GTV-9 یكی از اولین شبكههای تجاری در ملبورن استرالیا است كه فعالیت خود را بهطور آزمایشی در 27 سپتامبر 1956 آغاز كرد. در سال 1956 میلادی GTV-9 كه هنوز فعالیت خود را بهطور آزمایشی آغاز كرده بود، برای رقابت با شبكههای ABV-2 و HSV-7 بازیهای المپیك ملبورن 1956 را روی آنتن برد. از معروفترین مجریان اخبار استرالیا، آقای برایان تیلور، در سال 1979 قراردادی با این شركت عقد كرد و او به مدت 20 سال به فعالیتش در GTV-9 ادامه داد. شبكه تلویزیونی دیگر “ Nine Network” ، كانال TCN-9 است. مجوز فعالیت این شبكه تلویزیونی یكی از 4 مجوز ابتدایی بود كه برای شبكههای تجاری در استرالیا صادر میشود. TCN-9 فعالیت خود را در 16 سپتامبر 1956 آغاز كرد. اولین برنامه این شبكه با عنوان «این تلویزیون است!» فعالیت خود را آغاز كرد و به مدت 14 سال از این شبكه پخش شد در حالیكه كار را با خیلی از چهرههای تلویزیونی استرالیا آغاز كرد. مالك اصلی این شبكه تلویزیونی، پدر میلیاردر فعلی استرالیا یعنی «فرانك پكر» بود. «فرانك پكر»در سال 1906 بهدنیا آمد و فعالیت خود را در حوزه نشر آغاز كرد. وی در اول می 1974 جان سپرد. شبكه تلویزیونی Nine Networks كه مالك كانالهای تلویزیونی یادشده است، شعار «هنوز شماره یك هستیم» را سر میدهد. پیش از این نام این شبكه نشنال تلویزیون نتورك بود و اكنون در شهرهای اصلی استرالیا همچون سیدنی، ملبورن، آدلاید ، پرث و ... فعالیت دارد. در حقیقت این شبكه معتبرترین و پربینندهترین شبكه تلویزیونی در استرالیا بهشمار میرود . Nine Networks معمولاً برنامههایی كه در خود استرالیا تولید میشود را روی آنتن میبرد اما برنامههای آمریكایی نیز كه در استرالیا طرفداران زیادی دارد، بخش قابل توجهی از برنامههای تلویزیونی كانالهای Nine Networks را به خود اختصاص دادهاند. ورزش كریكت از ورزشهای محبوب كشورهای مشتركالمنافع است و طرفداران زیادی در استرالیا دارد. Nine Networks حق پخش محلی كریكت را از اواخر دهه 1970 در اختیار دارد و توانسته است با نصب دوربینهای ویژه، در زمین كریكت، تحولی در پخش این مسابقات پدید آورد. Nine Networks همچنین پخش مسابقات لیگ ملی راگبی را منحصراً در اختیار خود دارد. یكی دیگر از شركتهایی كه در اختیار میلیاردر استرالیایی است ، Australian consolidated press كه بهخصوص از شركت مادر PBL است. این شركت در سال 1993 فعالیت خود را آغاز كرد و هفته نامه The Australion Woman’s Weekly كه یكی از هفتهنامههای پرطرفدار استرالیا است را عرضه میكند. “The Bulletin” مجله دیگر این شركت است و در حقیقت این مجله قدیمیترین مجله استرالیا بهشمار میرود چراكه از سال 1880 تاكنون در استرالیا عرضه میشود. «جیمز پكر» پسر میلیاردر استرالیایی پیشتر مالك شركت one Tel بود كه در سال 2001 اعلام كرد دیگر قادر به فعالیت نیست.
سقوط “oneTel” در می 2001 باعث شد PBL مبلغ 327 میلیون دلار استرالیا ضرر دهد. «جیمز پكر» در مجمع سالیانه PBL گفت كه از فروپاشی “oneTel” درسهای تلخی فراگرفته است هرچند كه بعدها منكر این مساله شد كه درآن كنفرانس هدفش عذرخواهی از نحوه مدیریتش در “oneTel” بوده است. در سال 1999 «جیمز پكر» كه آن موقع تنها 32 سال داشت با «جودی میرز» ، مدل شنا، ازدواج كرد اما این ازدواج چند سالی بیشتر بهطول نینجامید و آنها در ژوئن 2002 از هم جدا شدند. وی یكی از دوستان تامكروز، بازیگر نقش اول «ماموریت غیر ممكن» ، است. ثروتمندترین مرد استرالیا همچنین مالك كازینوی معروف ملبورن “Crown Casino” و چند قمارخانه استرالیا است.
-
استيون كين، استيوارت رزمن، جان فرس [سايت بازي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هيچ وب سايتي ادعا نميكند: «صورتحسابهاي بانكي ما آنقدر سنگين هستند كه بايد با UPS ابلاغ شوند.» آماده كردن اين بسته ماهانه كاري تماموقت است، ولي حسابدار براي فهرست كردن سپردهها تمام صفحات را با دقت نميخواند. در عوض به چكهاي باطلشده رسيدگي ميكند كه تعدادشان به بيش از 3500 مورد در ماه ميرسد. آنهايي كه چكها را پشتنويسي كردهاند چه ميكنند؟ از سايتهاي وب بازديد ميكنند.
در Gamesville مردم به بازيهاي رايگان ميپردازند و جوايز نقدي ميبرند. توجه داشته باشيد كه اينجا كازينو نيست، بلكه محلي براي بازي در وب است كه از سوي آگهيدهنده پشتيباني ميشود و حضور در آن رايگان است. علاوه بر شركتكنندگان در مسابقه، شركت سازنده نيز از بازي پول درميآورد.
بازيها درمقياس بزرگ و با چند بازيكن در زمان واقعي انجام ميشوند. اگرچه اين برنامه ممكن است تقليدي به نظر برسد، ولي Gamesville منحصر به فرد است.
Gamesville تنها سايتي است كه به برندگان جايزه نقدي ميدهد و بيشترين تعداد برنده را دارد. از آنجايي كه بازيهاي Gamesville بدون سرمايه اوليه انجام ميشوند و بازيكنان هرگز شرطبندي نميكنند، يعني نه پولي با خود ميآورند و نه پولي از دست ميدهند، شركت در آنها قمار نيست.
مهمترين نكتهاي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه Gamesville به هيچگونه انتقال برنامه، نرمافزار خاص، سختافزار خاص، و مرورگر خاصي نياز ندارد.
استيو كين، 35 ساله و از موسسان Gamesville (در كنار استيوارت رزمن و جان فرس) ميگويد: «ما تكنولوژي ديروز را امروز ارائه ميدهيم.» با آنكه تكنولوژي Gamesville جديدترين است آنها هميشه از آن براي تغذيه قديميترين نوع تكنولوژي استفاده ميكنند تا هركس كه بخواهد بتواند وارد بازي شود.
در ابتداي 1998، Gamesville بيش از 700000 كاربر ثبت نام شده (با 1300 كاربر جديد در روز) داشت كه دو بازي اول خود را اجرا ميكردند: BingoZone يا بازي شانس، و Picturama به عنوان يك سرگرمي مهارتي.
كين توضيح ميدهد: «برنده كسي است كه زودتر از همه سرنخهاي بازي را درست كنار هم قرار دهد.»
BingoZone همانطور كه تصور ميكنيد اجرا ميشود. هر 20 ثانيه گوي جديدي نشان داده ميشود. بازيكنان براي به دست آوردن آن دكمه Continue را كليك ميكنند. با استفاده از ماوس علامتهاي كارتهاي بينگو و گويها را برميداريد. وقتي براي اعلام يك شماره آماده شديد Bingo را كليك ميكنيد. اولين اعلام درست برنده ميشود. در هر بازي اگر بيش از شش بار Bingo را اشتباهي كليك كنيد، از ادامه بازي محروم ميشويد. در Picturama برنده كسي است كه زودتر از همه قطعات يك تصوير (معمولا مربوط به يك چهره سرشناس) را كنار هم قرار دهد و كلمه يا عبارتي درهم ريخته را درست حدس بزند.
طبق گزارشهاي داخلي، Gamesville هر روز 40000 بازيكن دارد. هربار كه متقاضي ارتباط برقرار ميكند يك بازيكن به حساب ميآيد. همين شخص اگر دوبار ارتباط برقرار كند دو بازيكن محسوب ميشود. هر مراجعه كننده به طور متوسط 27 دقيقه در سايت ميماند. بازيهاي بينگو 8 تا 10 دقيقه طول ميكشند و اجراي Picturama حدود 7 دقيقه زمان ميخواهد. هر نفر در يك دوره 18 ساعته ميتواند 45 بار بازي كند، ولي نه به طور همزمان.
كين ميگويد: «اين بازيها طوري طراحي شدهاند كه همزمان اجرا نشوند. ما بازيكنان را بين بازيها جابجاميكنيم. اين كار با ميان پرده انجام ميشود. نميخواهيم آنها بلافاصله از يك بازي به سراغ بازي ديگر بروند.» در طول ميان پرده آگهيهايي به نمايش درميآيند كه ميتوانند شامل سايت وب حامي مالي، صفحات ويژه، Shockwave، جاوا، و هرچيزي باشند كه آگهي دهنده ميخواهد. «ميان پردههاي ما معمولا دو تا چهار دقيقه طول ميكشند كه براي ارتباط با حاميان مالي كافي است، ولي براي خروج آنها از سايت كفايت نميكند. ما آنها را مدتي بيرون ميفرستيم، با اين حال قبل از شروع بازي بعدي دوباره وارد ميشوند.»
استفاده از آگهي اساس درآمد بالاي يك ميليون دلاري Gamesville را تشكيل ميدهد. آنها هزينه آگهي را از حامياني مانند شركتهاي عظيم سوني، پلي گرم، جي سي پني، مايكروسافت، AT&T، و پابلشرز كليرينگ هاوس، در كنار بيش از 20 شركت معتبر ديگر به دست ميآورند. اين شركتهاي حامي براي هر هزار بار مشاهده (CPM) حداقل 20 تا 30 دلار ميپردازند كه با شكلهاي ديگر حمايت معمولا 10 تا 20 دلار ديگر به نرخ پايه اضافه ميشود.
برخلاف بسياري از ناشران آن لاين كه از تركيب آگهي و سرمقاله به دلايل اخلاقي و ژورناليستي پرهيز ميكنند، Gamesville از آن استقبال ميكند.
كين ميگويد: «ما در استفاده از آگهي قابل به تفكيك نيستيم. حتي در خود بازي از آگهي استفاده ميكنيم. مثلا در آگهي فيلم مستربين، صورت بين را در گوشه كارت بينگو، تصوير ديگري از او را روي كارت، و يك بنر مستربين را هم در بالاي صفحه نشان داديم.»
اين جنون استفاده از تصوير بين آن قدر خوب در بازي تنيده شده كه به قسمتي از آن تبديل ميشود و از اين رو براي بازيكنان مزاحمت ايجاد نميكند. كين ميگويد: «بازيهاي آنلاين و نمايشهاي بازي ابزار بازاريابي كاملي هستند. درواقع فضايي هستند كه مصرفكنندگان و بازاريابها از حضور در آن خوشحال ميشوند.» به علاوه بعد از آن ميزان مواجهه با بين، بازديدكنندگان تمايل پيدا ميكنند نگاهي به سايت مستربين بيندازند.
شركتكنندگان در مسابقه كه خواهان جايزه نقدي هستند بايد هنگام ثبتنام، اطلاعات درست ارائه دهند. دقت اين اطلاعات با حجم پايين چكهاي برگردانده شده ثابت ميشود. از 25000 چكي كه Gamesville از آوريل 1996 صادر كرده است (يك چك در هر بازي براي 25000 بازي انجام شده) فقط يك تا دو درصد توسط اداره پست برگردانده شدهاند. كين ميگويد: «ما هميشه براي احتياط چك را در فايل قرار ميدهيم. معمولا 10 روز بعد نامهاي الكترونيكي دريافت ميكنيم كه درباره چك سوال ميكند. ما آن را با پاكت باطل شده قبلي ميفرستيم تا درستي كار خود را ثابت كنيم. تعداد كل چكهاي باقي مانده در فايل از ابتداي فعاليت ما تاكنون حدود 600 مورد يا حدود 5/2 درصد است. مبلغ آنها نيز تقريبا 17000 دلار يا در حدود 10 درصد ميشود.»
اين ميزان اندك چك برگشتي بر دقت بانك اطلاعاتي Gamesville دلالت ميكند علاوه بر نام، نشاني، و شماره تلفن از متقاضيان ثبتنام خواسته ميشود اطلاعاتي درباره تاريخ تولد، وضعيت شغلي، و تحصيلات خود ارائه كنند.
كين ميگويد: «حمايتكنندگان مالي از اين كار ما رضايت كامل دارند. ما هميشه از بازيكنان ميخواهيم اطلاعات مربوط به خود را براي دريافت جايزه به روز كنند.»
(Gamesville هيچ گاه اين اطلاعات را نميفروشد يا آنها را در امور غير مرتبط با سايت به كار نميبرد.) ثبتنامكنندگان اين اختيار را دارند كه گزينه Special notice offers را انتخاب كنند. 95% اين كار را ميكنند و متوجه ميشوند Yes گزينه پيش فرض است. در حال حاضر از اين فهرست فقط براي توزيع خبرنامه ماهانه The Gamesville Times استفاده ميشود.
به دليل دقت فوقالعاده بانك اطلاعاتي، Gamesville قادر است مخاطبان خود را به گروههاي مختلف تقسيم كند، و مثلا براي هر منطقه جغرافيايي آگهيهايي خاص همان منطقه نشان دهد. U.S.Lottery فقط در 34 ايالت قانوني است. بنابراين اگر اهل آلاباما باشيد آگهي بنر U.S.Lottery را نخواهيد ديد.»
اين تقسيمبندي جغرافيايي در آينده در پخش آگهيهاي زماني به Gamesville كمك خواهد كرد. «مثلا NBC ميتواند 30 دقيقه قبل از پخش يك برنامه خاص براساس محل پخش آگهي بخرد.» با آنكه ترافيك Gamesville هنوز در حدي نيست كه پخش آگهي از آن تاثيرگذاري وسيعي داشته باشد محيط توسعه آن بينهايت باارزش است.
با اين حال بايد در نظر داشت كه تعدادي از مراجعان Gamesville در مناطق جغرافيايي دورافتاده زندگي ميكنند. با وجود آنكه 95% مراجعهكنندگان ساكن آمريكاي شمالي هستند، 5% باقيمانده در 65 كشور از جمله صربستان، بريتانيا، استراليا و هند ساكنند.
تعداد مخاطبان خارج از آمريكاي شمالي زياد نيست، ولي ارزش اين بازيكنان در سرگرمي، تازگي و هيجاني است كه براي بازيكنان ديگر به همراه ميآورند- آگاهي از اينكه با شركتكنندهاي از سوئد يا آرژانتين مسابقه ميدهند در هر حال جالب است. كين ميگويد: «از نظر تجاري اين 5% هيچ ارزشي ندارد. در واقع بعضي از حاميان مالي از ما ميخواهند بازيكنان خارج از آمريكاي شمالي را به بازي راه ندهيم.»
اطلاعات دقيق مراجعه كننده در مواردي نيز كه Gamesville مجبور به انجام كار غيرآنلاين است به كمك آن ميآيد. كين ميگويد: «برخي فرمها را خودمان براساس اطلاعات ارائه شده توسط بازديدكننده پر ميكنيم. عكسالعمل آنها جالب است. بعضيها آن را نهايت لطف ما ميدانند، بعضي ديگر از آن تلقي ثبتنام خودكار ميكنند، تعدادي هم صرفا راحتي كار را ميپسندند.»
با وجود موفقيت چشمگير فعلي، Gamesville در آغاز مجبور بود براي متقاعدكردن آگهي دهندگان به مزاياي نوآوري خود در صنعت سرگرمي سخت تلاش كند. كين در توضيح موضوع ميگويد: «يكي از بزرگترين چالشهاي ما فروش بازيها در حجم انبوه و بازاريابي براي آنها به عنوان محتواي مناسب براي حمايت مالي بود. ما با تصور قراردادي از بازيهاي كامپيوتري هيچگونه نسبتي نداريم، با اين حال در گروههاي محتوايي ديگر مانند ورزش، سرمايهگذاري، اخبار، و سفر هم قرار نميگيريم. به اعتقاد من بازيهاي ما براي وب همان حكمي را خواهند داشت كه سريالهاي كمدي تك قسمتي با شخصيتهاي ثابت براي تلويزيون دارند.»
بيشترين موفقيت Gamesville در زمينه آگهيدهي با موتور جستجو به Lycos مربوط ميشود كه در آن كلمه كليدي games را خريده است.
كين آشكارا ميگويد: «سعي ميكنيم بريك مبناي در حال پيشرفت حضور خود را حفظ كنيم. ما يك دسته آگهي بنر را براي مدت يك هفته نميخريم، بلكه يك ميليون براي شش ماه ميخريم. نرخهاي كليك ما معمولا 1 تا 2 درصدي هستند. ولي فقط روي كليكها حساب نميكنيم. كليكها فوقالعادهاند اما راههاي ديگري هم وجود دارند.»
علاوه بر موتورهاي جستجو، بنرهاي Gamesville را درسايتهاي سرگرمي مكمل از قبيل The Bingo Bugle, Hollywood Online, The Hub, Entertainment Asylum و Gambling.com نيز ميتوان يافت. نتايج اين سايتها درست مانند نتايج موتورهاي جستجو است.
-
ردكوم [میلیاردر خبرساز]
«میخاییل خودوركوفسكی» یكی از میلیاردرهای روس است كه دست روزگار وی را به زندان افكنده است. در حقیقت او ثروتمندترین مرد روسیه بود كه به جرم فساد مالی راهی زندان شد. اخیرا یكی از همسلولیهای میخاییل از زندان آزاد شده است و درباره زندگی میخاییل در زندان حرفهایی برای گفتن دارد.
هم سلولی خودوركوفسكی میگوید: او به جای آنكه لباسهایش را برای شستوشو به كارمندان زندان بدهد، ترجیح میدهد دور بیاندازد و یك دست لباس نو بگیرد.
همچنین زمانی كه خوراكی میخرد، برای دو هم سلولی دیگرش نیز تهیه میكند و در كل فردی اجتماعی است. «پیوتر شچدروف» مدعی است كه زمانی با میخاییل خودوركوفسكی هم سلولی بوده است، اما وكیل میلیاردر روس میگوید كه موكلش به یاد ندارد این فرد هم سلولی وی بوده باشد، چرا كه اصولا در طی 20 ماهی كه در زندان به سر برده با افراد بسیاری در زندان هم سلول بوده است. زندان فدرال نیز در لحظهمخابره این خبر هنوز ادعای پیوتر را تایید نكرده است. شچدروف با اعلام این سخنان به رادیو «اخوموسكوی» ادعا كرد از ماه جون تا سپتامبر سال گذشته با خودوركوفسكی هم سلولی بوده و در این مدت در زندان ماتروسكایا تیشینا دوران حبس خود را گذرانده است. قوانین زندان فقط اجازه میداد كه زندانیان دوبار در سال از لباسهای نو بهرهمند شوند اما خودوركوفسكی خیلی بیشتر از لباسهای نو استفاده میكرد. شچدروف میگوید: «روتختیهای خودوركوفسكی از كیفیت بالایی برخوردار بودند و بیشتر قرمز گیلاسی و یا آبی تیره بودند و هر هفته آنها را عوض میكرد. او به غذای زندان هم لب نمیزد و ترجیح میداد تا از موز، سیب و پرتقال كه خانوادهاش هفتهای دوبار برایش میآورند استفاده كند. او معمولا هفتهای یك بار گوشت میخورد.» میلیاردر روس به گفته هم سلولی سابقش- كه هنوز معلوم نیست كه آیا راست میگوید یا نه- پول غذای هم سلولیهایش را كه از بوفه زندان خریداری میكردند به علاوه هزینه استفاده از باشگاه زندان را پرداخت میكرد. شچدروف، میخاییل را مردی خوش خنده نامیده كه همیشه حرفی برای گفتن دارد. به گفته وی خودوركوفسكی درباره ادبیات، هنر، فلسفه، دین و سیاست در زمانی كه او هم سلولیاش بود صحبت میكرد و به خواندن رمانهای بوریس آكونین علاقهمند بود. افكار عمومی روسیه بر این باور است كه مجازات خودوركوفسكی نه به خاطر فساد مالی بلكه به خاطر مخالفتهای وی با سیاستهای كرملین و نیز جاهطلبیهای او در بخش اقتصاد بوده است. میلیاردری كه امروز قصد معرفی وی را داریم، همچون خودوركوفسكی طی چند روز اخیر خبرساز بوده است. «بیلی جومكوم» متولد 1927 در ایالت تگزاس آمریكا، موسس شركت ردكوم آتوموتیو گروپ یكی از موسسان ارتباطات كلیرچنل مالك قبلی San Antonio Spucs، Denver Nuggets و Minnesota Vikings،بوده است. شركت Clear Channel-Communications در بخش رسانهها فعالیت میكند و مركز آن در ایالات متحده واقع است. این شركت در سال 1972 تاسیس شد و بیشتر به راهاندازی كانالهای رادیویی و برگزاری كنسرتهای متنوع شهرت دارد. این شركت بیش از 1200 كانال رادیویی با موج FM و AM و همچنین 30 كانال تلویزیونی در ایالات متحده دارد. به علاوه شركت مذكور در كشورهای دیگر جهان نیز فعالیت میكند. Clear Channel در زلاندنو، مكزیك، نروژ و استرالیا مالك چندین كانال رادیویی است و در كشورهای سوییس، لهستان، شیلی، برزیل و ایتالیا شركتهای تبلیغاتی دارد. پس از حادثه 11 سپتامبر، این شركت لیستی از 150 ترانه را در بین زیرگروههای خود منتشر كرد تا از پخش آنها جلوگیری شود اما این لیست خیلی زود در اینترنت انتشار یافت و كاربران به دانلود كردن آن ترانهها روی آوردند.
گفته میشود در این لیست ترانهای از «جان لنون» نیز قرار داشت كه مضمون ترانه درباره صلح و نوعدوستی در بین اقوام مختلف جهان است. هر چند خیلی از شبكههای رادیویی به لیست منتشر شده اعتنایی نكردند و به پخش آن ترانهها روی آوردند. گروه موسیقی دیكسی چیكز در یك شوی انگلیسی، سیاستهای بوش را مورد انتقاد قرار داد، این عمل دیكسی چیكز باعث شد تا Clear Channel محافظهكار از پخش ترانههای این گروه جلوگیری كند. هر چند مسوولان شركت ادعا میكنند كه این اقدام از سوی مسوولان شبكههای رادیویی صورت گرفته و دستوری از روسای این شركت درباره ممنوعیت استفاده از ترانههای دیسكی چیكز در كار نبوده است. تیم بسكتبال Denver Nuggets كه بیلی جو مالكیت آن را بر عهده داشت، در شهر دنور و ایالت كولورادو قرار دارد. این تیم NBA در سال 1967 تاسیس شد. تیم فوتبال Minnesota Vikings نیز از ایالت مینسوتای آمریكا است و عضو لیگ NFL این كشور است. این تیم در سال 1961 تاسیس شد و در سال 1961 به قهرمانی لیگ NFL دست پیدا كرد. اما خبرگزاری آسوشیتدپرس چند روز پیش از اقدام انسان دوستانه مرد میلیارد دلاری آمریكا خبر داد. «ردكوم» كه طبق آخرین برآوردهای به عمل آمده ثروتی معادل 1/1 میلیارد دلار دارد، مبلغ 30 میلیون دلار برای توسعه تحقیقات به دانشگاه پزشكی تگزاس اهدا كرده است. این مبلغ به مركز تحقیقات سرطان آندرسون دانشگاه تگزاس داده شده و قرار است در این دانشگاه مجموعهای از 6 ساختمان تاسیس شود كه هزینه احداث آن 500 میلیون دلار خواهد بود. نام این مجموعه «رد و چارلین ردكوم» خواهد بود. انتظار میرود زمان بهرهبرداری از این مجموعه، سال 2008 باشد. مجموعه «رد و چارلین ردكوم» در شناسایی زودرس سرطان در بیماران و معالجه آنها فعال خواهد بود.
-
ريچارد لستر ، سالي لستر [سايت سوار كاري
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر يك سايت بازرگاني داشتيد از كداميك از موارد زير صرف نظر مي كرديد ؟
الف- ارائه عناصري از قبيل تصاوير و برنامه نويسي.
ب- جلب و توجه مخاطباني كه 85 % آنها هنوز آن لاين نيستند.
ج) دادن پيوند به همه سايت هاي رقيب.
د- همه موارد فوق.
باور عمومي پاسخ «د» را ديكته ميكند. ولي اين ديدگاه براي ريچارد لستر ، 32 ساله، و مدير خدمات اينترنتي HorseNet ارزشي ندارد. او عقل متعارف رابه چالش گرفته و با گنجاندن همه موارد فوق در برنامه خود به نتايج خيره كننده اي رسيده است.
او در توضيح ميگويد: « ما به همه رقباي خود پيوند مي دهيم ، هر چند كه ممكن است در عوض به ما پيوندي ندهند. به نظر من تعداد بازديدكنندگان از سايت براي همه سايتهاي بزرگ مربوط به اسب يكسان است. مسئله اين است كه آنها بعد از چه مدت دوباره مراجعه مي كنند.»
تا امروزه پيش نيامده است كه HorseNet به درخواست پيوند تا زماني كه محتواي آن به سوار كاري مربوط است جواب رد بدهد. لستر ميگويد : «كار ما تامين اطلاعات مفيد براي مراجعه كنندگان است . بر اساس اين معيار ارائه پيوند قسمتي از كار محسوب ميشود .»
سايت فعلي وارث معنوي HorseNet اوليه است. در حال حاضر چيزي از شكل گذشته سايت وجود ندارد و حتي مدل تجاري آن تغيير كرده است. HorseNet يك سايت تركيبي واقعي است كه در آمدهاي آن از سه منبع تامين ميشود: محتوا، معامله، خدمات جنبي .
زماني كه HorseNet در دسامبر 1994 با هزينه 500 دلار راه اندازي شد لستر 28 سايت مربوط به اسب پيدا كرده بود. امروز او ميگويد هزاران سايت از اين دست وجود دارد . آنها در روزهاي عادي پذيراي بيش از 4000 بازديد كننده هستند كه نيمي از آنها را زنان 13 تا 50 ساله تشكيل ميدهند. لستر خاطر نشان ميكند: « HorseNet اولين و مهمترين اجتماع اينترنتي علاقمندان سواركاري است.»
پيشتازي HorseNet نتيجه ارائه محتواي مفيد و به روز ، در تركيب با طراحي جذاب و پاسخگويي مناسب به نيازهاي علاقمندان اسب شامل سواركاران مبتدي و حرفهاي صاحبان اسب، و دوستداران اسب در سراسر دنيا است. اين سايت حتي توجه كساني را جلب مي كند كه در عمر خود اسب را از نزديك نديدهاند.
لستر ميگويد: «يكي از امتيازهاي HorseNet كه من بيشتر از همه ميپسندم آن است كه اسب را نزد كساني مي برد كه اسب ندارند يا نميتوانند بخرند . من چيزهاي محاوره اي زيادي براي آنها طراحي ميكنم از جمله اتاقهاي گپ زني.»
بيشتر بازديدكنندگان وقت خود را به طور مساوي بين همه قسمتهاي محتوايي HorseNet تقسيم ميكنند، و كمي زودتر از قسمتهاي ديگر به قسمت اخبار و تابلوهاي پيام ميپردازند. آگهي هاي نيازمندي نيز كه هزينهاي ندارند فوق العاده پرطرفدار هستند. لستر ميگويد : «ما هميشه نيازمنديها را محتوا در نظر گرفتهايم . به همين دليل است كه رايگان هستند. اين آگهيها را مثل روزنامهها دستهبندي ميكنيم تا خواندشان راحت شود. »
دليل اينكه لستر ميتواتد آگهي نيازمنديها را رايگان ارائه كند آن است كه ارائه آنها مانند بخش اعظم محتواي HorseNet شامل رويدادها و نمايشگاههاي اسب، نتايج آنها، و اخبار منتشر شده فرايندي كاملا خودكار است. به همين دليل است كه لستر ادعا مي كند: «كار بران واقعي در 24 ساعت شبانه روز محتواي سايت را شكل ميدهند.»
با آنكه بازديد كنندگان محتوا را ميسازند ، بيشتر قسمتها از طريق آگهي دهي و حمايت مالي پشتيباني ميشوند. 40 % در آمد HorseNet ازاين طريق حاصل ميشود..يك بنر 144*144 پيكسلي (معادل 2 اينچ در هر طرف ) در صفحه خانگي HorseNet از 200 تا 500 دلار (بر چسب محل صفحه ) قيمت دارد. هر چه صفحه جلوتر باشد هزينه هم بيشتر است. HorseNet همچنين به ارائه بنرهاي " run of site" ميپردازد كه ميتوانند فقط 75 دلار در ماه قيمت داشته باشند و حداقل زمان آنها دو ماه باشد. حمايت مالي قسمتهاي كليدي مانند اطلاعات دامپزشكي و تقويم رويدادهاي HorseNet از 2000 دلار شروع ميشود. HorseNet به طور متوسط 40 حمايت كننده مالي دارد . تعدادي از موفق ترين حاميان عبارتند از : Vait-Flex Nutrition (ويتامينها و مكملهاي سوار كاري )، Norfields (كالاهاي مغناطيس درماني )، و Buckeye Nutrition.
علاوه بر ايجاد محتوا، بخش ديگري از هزينه HorseNet از ساخت و ميزباني سايتهاي دامپزشكي تامين ميشود . اين سايتهاي وب 20% از درآمد را شامل ميشوند. بيشتر سايتهاي ايجاد شده توسط HorseNet به ميكروسايتهاي داراي پيوند از داخل HorseNet تبديل ميشوند كه از URL اين سايت استفاده ميكنند، مانند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
. HorseNet بيش از 100 نمونه از اين ميكروسايتها ساخته است.
خريداران ميكرو سايت و خريداران آگهي با HorseNet نفع بيشتري ميبرند چون اين شركت ميداند چگونه براي خدمات و سايتهاي دامپزشكي بازاريابي كند. لستر ياد آوري ميكند: «ميانگين هزينههاي ميزباني و هزينههاي ديگر ما به حدود 160
دلار در ماه مي رسد كه شش برابر بيشتر از هزينههاي ISP محلي است . ولي مردم سرويس به مراتب بيشتري دريافت ميكنند كه شامل طرح بازاريابي هم ميشود. اگر كسي بخواهد در سايت ما 5000 دلار خرج آگهي كند برنامهاي براي همراهي با او طراحي ميكنيم .»
با وجود اين ارقام بهتر از متوسط ، لستر تاسف ميخورد كه چرا از ابتدا براي خدمات مربوط به سايت مانند ايجاد و به روز رساني قيمتهاي منصفانه بالاتري در نظر نگرفت تا مثلا هزينه ها را دو تا سه برابر حساب كند.
HorseNet علاوه بر حمايتهاي محتوايي، آگهي دهي و ساخت ، سرويسهاي ديگري هم دارد . مثلا هر كس – بازرگان يا مصرف كننده – مي تواند با پرداخت 9 دلار در ماه يك آدرس پست الكترونيكي (name@horsenet.com) HorseNet داشته باشد.
يك منبع در آمد ديگر به سرويسهاي گپ زني بازرگاني مربوط است كه ميخواهند از اين رسانه محاوره اي سود ببرند و لي يا از مهارت كافي براي انجام مستقل كار برخوردار نيستندو يا ترجيح ميدهند كار را به ديگران واگذار كنند.
سرويسهاي گپ زني ساعتي فروخته مي شوند و قيمتها با هر ساعت 300 دلار شروع ميشوند (HorseNet در قراردادهاي بلند مدت تخفيف كلي ميدهد. اين گپ زني از نظر فني به وسيله يكي از كاركنان HorseNet اداره ميشود و در ميكرو سايت HorseNet شركت ميزبان اتقاق مي افتد.
به عنوان مثال يك شركت مكمل ويتامين گپ را با موفقيت در برنامه بازاريابي خود گنجاند. هدف اين بود كه دامپزشكان را به سايت خود بكشانند . لستر ابتدا پيشنهاد كرد كه در يك مجله دامپزشكي آگهي دهند واعلام كنند كه اولين دوشنبه هر ماه يك گفتگوي ميزباني شده برگزار ميكنند. ساعت اول اين گفتگوها مانند ميزگرد كنفرانس با پرسش سوالهاي فني از يك كارشناس ميگذرد، و در ساعت دوم به دامپزشكان اجازه داده ميشود درباره هر موضوعي كه ميخواهند صحبت كنند.
در مورد اين شركت تعداد دامپزشكاني كه در گفت و گوها حضور مييابند از 10 تا 1000 نفر متغيير است و به طور متوسط به 40 نفر ميرسد . به گفته لستر تعداد شركت كنندگان با ميزان آگهي در تناسب كامل است. مجموع هزينه هاي اين شركت
توليد ويتامين ، با احتساب آگهي ، براي هر گفت و گو به 1000 دلار ميرسد . ولي اين هزينه اي است كه لستر اصرار دارد بگويد ارزش آن بعد از پرداخت روشن ميشود .
او ميگويد: «به هزينه فرستادن يك نفر بازارياب نزد هر يك از اين 40 نفر فكر كنيد در نظر بگيريد كه دو ساعت از وقت اين دامپزشكان براي شركت د ربحث گرفته ميشود . »
ضلع سوم مثلث رآمد HorseNet معامله است . HorseNet 2000 كالا از جمله زين ، ميخ سر پهن ، مكملهاي تغذيهاي، لباس و اسباب بازي (شامل اسب چوبي )دارد . اين شركت از زمان آن لاين شدن بيش از 5000 سفارش انجام داده و ا زميانگين سود 40 % برخوردار بوده است. اولين سفارش آنها سه نوار ويدئويي آموزشي با قيمت 150 دلار بود . قيمت سفارشهاي فعلي نيز در همين حد است ، ولي گاهي سفارشي ستثنايي دريافت ميكنند كه طبيعتا قيمت بالاتري دارد .
-
مطالب قشنگ و مفیدی بود
لطفا ادامه بدهید ...
هر کس مطالب دیگری در مورد میلیاردرها داره اینجا بنویسه
خدا رو چه دیدی !!! شاید ما هم یه روزی میلیاردر شدیم !!!
-
تشکر... تشکر...
برای تحقیق درس کارآفرینی خیلی به درسم خورد..
مرسی.
-
خیلی ممنون از شما
من هم برای درس کار آفرینی استفاده کردم
فردا صبح هم باید کنفرانس بدم