من خودم دارم میگم جد من یکی میمون ه...
ادیانی که شما دارید میگید با میمون مشکل داره...نه من...من که خودم دارم میگم.....
شما اگه ادیان رو بررسی کنید که کردید بلا استثنا با میمون مشکل دارند...چه ذاتی چه تفسیری.....
ببینید یه سوال و واضح به من جواب بده.....
معتقدی اجدادت میمون ه؟ من معتقدم جد من میمون ه. تو چی؟
اگر علت العلل تسلسل رو نبره چه اتفاقی میوفته؟
یک مثال میگم...شما این مثال رو رد کنید...
ماشینی در جاده ای متروک میرود. ناگهان به تخته سنگ بزرگی میرسد که در وسط جاده است...زور میزند تا تخته سنگ را جابجا کند تا جاده باز شود...نمیتواند...
منتظر ماشین 2 میشود...ماشین 2 میرسد...ماشین 1 میگه بیا تخته سنگ رو جابجا کنیم...ماشین 2 میگه باشه به یه شرط...شرط این است که ماشین 3 هم به ما کمک کند...اگه کمک نکنه منم نیستم.....
منتظر ماشین 3 میشوند...ماشین 3 همین شرط رو در مورد ماشین 4 میگذارد...4 به 5...5 به 6 و الی آخر...
اگه همه این شرط و بذارند سنگ جابجا میشه؟
فردا به همون جاده می آییم و میبینیم تخته سنگ جابجا شده...چه نتیجه ای میگیریم؟
همه این شرط رو گذاشتند بغیر از ماشین 35...ماشین 34 این شرط و گذاشته و همشون منتظر ماشین 35 شدند...
ماشین 35 اومده گفتند بیا این تخته سنگ رو جابجا کنیم...
گفته باشه یااله جابجا کنیم...
یکی این تسلسل رو بریده...چون اگه نمیبرید تسلسل ادامه پیدا میکرد و تخته سنگ جابجا نمیشد...
تعمیق میدیم مثال و به جهان...
معلول 1 به علت 1 میگه منو بوجود بیار...علت 1 میگه باشه ولی باید خودم هم بوجود بیام که بتونم تو رو خلق کنم...علت 1 به علت 2 میگه منو بوجود بیار تا معلول 1 رو بتونم خلق کنم...علت 2 میگه باشه به شرط علت 3...علت 3 همون و به علت 4 میگه...علت 4 به 5...اگر علتی این تسسل رو نبره چیزی بوجود می آید؟ پس یک علت برتر (خدا) باید تسلسل رو ببره تا نیست تبدیل به هست بشه.
اگر علت العلل تسلسل رو نبره چی میشه؟
بدلیل ادامه تسلسل همه چیز در نیستی میمونه و هست پدیدار نمیشه.....
آیا جهان ما نیست است یا هست است؟
هست است...پس علت العلل (خدا) بریده تسلسل رو.....
رد کنید.....