تا شهاب باران را تماشا کنی ، پرده ها را کشیده ایی
ابروان پیوندی ات معماران را شگفت زده کرده
خرمن موهایت محصول کشاورزان را به باد داده
چشم هایت شاعران را به کوچه کشانده
شهر در وضعیت رنگ لبان توست !
*
هوا ابری ست و بی حوصله ،زیر لب ترانه خوانده ایی .
گوش ها پر از صدات شده
پای پنجره
تظاهرات شده .