نقل قول:
یک سوتی می خوام براتون بگم حال کنید
آقا ما رفته بودیم جایی بعد همه وایستاده بودن ما هم سریع پریدیم تو ماشین و گفتم می خوام من رانندگی کنم
خوانواده هم گفتن باشه تازه اقوام دیگمونم بودن و داشتن نگاه می کردن.ماهم استارت زدیم بعد نده رویک کردیم و خواستیم راه بیفتیم هر کاری می کردم ماشین راه نمی افتاد بعد اعصابم خورد شد و بیشتر گاز دادم و کلاج رو هم به سرعت بالا آوردم که شاید ماشین راه بره ،که یکدفعه چشمتون روز بد نبینه ماشین پرید جلو و خاموش شد.
ما هم آبرومون جلو همه اقوام و فامیل رفتم بعد که از ماشین پیادم کردن فهمیدم ترمز دست هنوز کشیده بوده و به خاطر همون راه نمی رفته. چه فایده که آبروم رفت
نقل قول:
چند شب پیش رفتم کلوپ تا فیلم کرایه کنم.
به طرف گفتم پیمان چطوره؟
گفت خوبه سلام میرسونه.
گفتم نه جدی دیدینش؟؟
گفت نه چند وقته نمیبینمش. خیلی نامرده
گفتم مارو گرفتی. بابا پیمان رو میگم.
باز گفت همون پیمان دیگه. تو از کجا پسر عموم رو میشناسی؟
منو میگی مردم از خنده.
گفتم بابا فیلمه پیمان رو میگم تابلو...
ايول اينم خيلي باحال بود