اگر روم ز پيش فتنه ها برانگيزد
ور از طلب بنشينم بكينه برخيزد
و گر برهگذري يكدم از وفا داري
چو گرد در پيش افتم چو باد بگريزد
Printable View
اگر روم ز پيش فتنه ها برانگيزد
ور از طلب بنشينم بكينه برخيزد
و گر برهگذري يكدم از وفا داري
چو گرد در پيش افتم چو باد بگريزد
سلام
دفتر خاطره هام تا بخواي خط خطيه
يادگار سرخ يار بوسه كاغذيه
همينم قيمتيه
...
سلام
ــــــــ
هر عهد كه با چشم دل انگيز تو بستم
امشب همه را چون سر زلف تو ، شكستم
فرياد زنان ، ناله كنان عربده جويان
زنجير ز پاي دل ديوانه گسستم
جز دل سيهي فتنه گري ، هيچ نديدم
چندان كه به چشمان سياهت نگرستم
دوشيزه ي سرزنده ي عشق و هوسم را
در گور نهفتم به عزايش بنشستم
مي خوردم و مستي ز حد افزودم و ، آنگاه
پيمان تو ببريدم و پيمانه شكستم
عشقت ز دل خون شده ام دست نمي شست
من كشتمش امروز بدين عذر كه مستم
در پاي كشم از سر آشفتگي وخشم
روزي اگر افتد دل سخت تو به دستم
...
سلام:
ما فقط مشق نوشتیم از عشق
ما فقط رنج کشیدیم آروم
و به آیین کبوترهامون باز گشتیم دوباره بر بوم
باز از وسعت درد رنگ مهتاب گرفت
باز این ماه نجیب داغ بر سینه گرفت
عشق با ما ننشست بی صدا پر زد و رفت
بر پریشونی ما رنگ ماتم زد و رفت
ما فقط مشق نوشتیم از عشق
ما فقط رنج کشیدیم آروم
و به آیین کبوترهامون باز گشتیم دوباره بر بوم
من سايه وار از هستي خود مي گريزم
شايد كه بر بگذشته ها اشكي بريزم
...
من و هم صحبتي اهل ريا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما رابس
قصر فردوس ب پاداش عمل مي بخشند
ما رنديم و گدا دير دير مغان ما را بس
مرحوم حافظ شيرازي!!!
ساغر مستيه من , همه هستيه من
مثل يک کبوتر عشقی نشستي دل من
همه بود و نبود , بهترين شعر و سرود
تو عزيزي واسه کوير قلبم مثل رود
دل من سياست ولي آبي رو خيلي دوست دارم
روزاي روشن آفتابي رو خيلي دوست دارم
(سرقت ادبي) :biggrin:
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است :)
تو ميازار موري كه دانه كش است كه جان دارد و جان شيرين خوش است!!!!!!!!!!