نقل قول:
میشه اینطوری گفت
برای عمری ( مدت زمانی) که به بطالت و نادونی گذروندی چی داری بگی ( ارائه بدی)؟
Printable View
نقل قول:
میشه اینطوری گفت
برای عمری ( مدت زمانی) که به بطالت و نادونی گذروندی چی داری بگی ( ارائه بدی)؟
سلامنقل قول:
اصلا این دیالوگ ها ارتباط نداره به قسمت های دیگه ی فیلم اینا
فکر کن در همین حد که شما مثلا وارد یک خونه بشی بگی سلام . حال احوال ؟ همین !:19:
مال یکی از فیلم های فلینی عزیز هست
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باز هم فكر مي كنم بازي با كلمات باشهنقل قول:
مثلا I will murk you به معني تو رو مي كشم ويا بد جوري كتك خواهم زد
hello,these ones please :
نقل قول:
No, now your name
is that of the goddess
نقل قول:
"Among the trials
was that of the labyrinth which was the worst.
نقل قول:
Our zoom cameras make secrecy
an outdated concept.
نقل قول:
I send him to the void
with illusionary blows.
نقل قول:
Your number was wonderful.
My most heartfelt compliments.
.نقل قول:
Perhaps Grandpa's
bareback rider
.نقل قول:
The sound put.
The sound fut.
The sound plat
thanks in advance .
درود
مناسب ترین ترجمه برای عبارات زیر چه هستند؟ لطفاً برای هر کدام یک مثال هم بیاورید که بهتر درک شود.
با سپاس فراوان
1- off the beaten track
2- off-peak
3- off-the-peg
4- in the public eye
5- filing cabinets
6- traffic warden
7- window dresser
8- saloon car
نقل قول:
]چیزایی که بنظرم رسید مینویسم امیدوارم کمکتون کنه
دوردست - دور افتاده .......not on the main road, out of the way I like to explore places that are off the beaten track - wild places
زمانی که تقاضا کم هست رفت آمد کمه - رکود- خلوتی work on the highway will be done only during off- peak hours
آماده -حاضر
مورد توجه عموم بودن
پارکبان - مامور راهنمایی رانندگی
دکوراتور
اتومبیل کالسکه ای - ون - منظورش ماشینهای سفری هست
1.پرت،متروکنقل قول:
2.خلوت
3.حاضری،سری دوزی
4.در انظار عموم
5.فایل(اصطلاح رایج در ایران)
6.پارکبان
7.دکوراتور ویترین
8.ماشین سفری(ماشین شاسی بلند در ایران با مسامحه)
اینم چند تا مثال تو جمله:نقل قول:
1 We found a nice little Italian restaurant off the beaten track.
lower rates for telephone calls made during off-peak hours. 2
Shop At Off The Peg The Discount Clothes Store For A Wide Range. 3
he killed them in the public eye. 4
All the types of filing cabinets shown below were produced in wood. 5
درود
لغت Second چطوری ترجمه می شود؟ من توضیح دیکشنری کمبریج را خواندم ولی هنوز گیر دارم.
توضیح لغت و مثال پایین از دیکشنری کمبریج است، اگر هم خواستید خودتان مثالی بنویسید. اما مثال پایین را هم ترجمه بفرمائید تا بفهمم این Second در چه مواقعی کاربرد دارد. و انگار حرف ربط آن همیشه Only است، چون در دیکشنری مک میلان و کالینز هم حرف ربط Only را در چند مثال بعد از Second آورده بود.
با سپاس فراوان
بدرود
Second is used to show that only one thing is better, bigger, etc. than the thing mentioned:
Iraq's oil reserves are second only to Saudi Arabia's.
second مشخصا به معنای دومین هستنقل قول:
her second year of school
david's second wife
the second largest city in the state
و جمله ای هم که شما نوشتی میشه اینطوری ترجمه کرد
عراق تنها بعد از عربستان سعودی دومین ذخایر نفتی را دارا میباشد
البته تا جایی که من میدونم عراق باید سومین یا چهارمین کشور باشه