تهوع
ژان پل سارتر
امیر جلال الدین اعلم
آنتوان روکانتن یک پژوهش گر تاریخ است اما ذهنش درگیر مفاهیم دیگری مانند "وجود " یا " دلایل وجود " یا " ارتباط اسنان ها با یکدیگر و اشیا " می باشد . او خاطرات روزانه اش را یاداشت می کند که این خاطرات کتاب تهوع را تشکیل می دهد .
چیزهایی ذهن آنتون را ازار می دهد : اولا اینکه وجود چه معنی می دهد و اصلا چرا باید به وجود می امدیم و دیگر اینکه از اینکه سایرین خودشان را فریب می دهند و احساسات دروغ را به خود می قبولانند پریشان است .
کتاب قشنگیه اما خیلی سخته من دلم اصلا نمی خواست زیاد درگیر فلسفه های انتوان بشم به خصوص که خیلی از حالات تهوعش را بارها امتحان کردیم جمله ای که نوشتیمش و هر چی نگاهش می کنیم برامون غریبه است و ...... احساساتش خیلی هماننده و از دچار شدن به فلسفه اش می ترسیدم دلم می خواست از همون ادمهایی باشم که خودشون رافریب می دهند تا به جاش معمولی زندگی کنم اگه ادم با جرعت تری باشید شاید خیلی بیشتر ازش لذت ببرید .
به نظر من کسایی که بیگانه کامو را دوست داشتن از سبک این کتاب هم خوششون خواهد امد
سارتر در سال ۱۹۶۴ سارتر برندهٔ جایزهٔ ادبی جایزه نوبل ادبیات شد ولی از پذیرفتن آن امتناع ورزید. اساس نگاه فلسفی سارتر به انسان این است که انسان را مختار میداند و بر این اساس به انکار خداوند میرسد؛
یک چیز جالب دیگه مادر سارتر دختر عموی دکتر شوایتزر بوده :دی