موفقیت
موفقیت را در انتهای علم می دید ...
از موفقیت چیزی به غیر از علم نجوم نصیبش نشد ...
Printable View
موفقیت
موفقیت را در انتهای علم می دید ...
از موفقیت چیزی به غیر از علم نجوم نصیبش نشد ...
طناب
طناب آرزوهایش را پاره کرد و در انتهای سقوط آرام گرفت . . .
اوووووووووه ببینید کی اینجاست...بنی برگشته [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برگشته چیه .. مگه من رفته بودم ؟ فقط 2.5 ماه نبودم دیگه ... :دی
نظر نمیدید ؟
سلام دوست گرامي ...
طناب و موفقيت هر دو زيبا بودند و در عين كوتاهي تاثيرگذار ...
درواقع بايد بگويم با آنچه كه از داستانهاي شما خواندم و اين دو ، قلم زيبايي داريد ، كوتاه و موجز و البته بسيار روان ...
موفق باشيد ...
ممنون دوست عزیز ...
کسی دیگه نیست ؟
تنهایی
تنهایی را وقتی درک کرد که اطافیانش هنوز زبان اشاره را یاد نگرفته بودند ...
سینما
زندگی سینمایی است که کسی به فیلم توجه نمیکند .
هنر درون
هنری نداشت که احساساتش را با آن ابراز کند ...
پس گریست و هنرمند شد ...
جزیره ی تنها
برای فرار از این جزیره شانسی جز مرگ نداشت ...
چندی بعد جزیره تنها ماند ...
ایول..دوباره داره تاپیکمون جون میگیره....!
بنیامین جون...عالیه...یه برگشت خیلی خوب....!
سلام بنیامین، خیلی خوش اومدی.
من از مینی مال تنهایی خیلی خوشم اومد.
ولی جون من جواب بده: وبلاگمون ریخته به هم، همه چیزش پاک شده... من هم می خوام برم داخل خطا میده. تو می دونی چه مرگشه؟ باور کن من دست کاری نکردم!
منتظر جواب سریعت هستم.
سلام
به همه اره برگشتم و هستم ..
در مورد وبلاگ هم من همه رو پاک کردم .. :دی
ولی درست میشه خواستم یک تغییر اساسی بدم .. یوزر نیم شما رو هم درست میکنم ... ببخشید ... سعید جان ...
داستانهات عالی بود بنی جونمx: