آره شما درست میگید, اصلا نمیدونم امشب همه دارن درست میگن!نقل قول:
شما درست میگید که استیل آذین و شاهین بوسعر و شیرین فراز که قبلا بود خیلی طرفدار داشتن و بعد همه چی عادی شد!
Printable View
آره شما درست میگید, اصلا نمیدونم امشب همه دارن درست میگن!نقل قول:
شما درست میگید که استیل آذین و شاهین بوسعر و شیرین فراز که قبلا بود خیلی طرفدار داشتن و بعد همه چی عادی شد!
چرا تایپیک بسته نمیشه!!! شما جنبه ندارید
یکی بیاد این تایپیک رو بقلفه
من رفتم بهش رای هم دادم....دمش گرم که هم خوب بازی می کرد و هم محکم و جدی بازی می کرد...مگه اینهمه بازیگر و خواننده و فلان و بهمان که ما طرفدارشونیم همه از نظر اخلاقی توپن؟هیچکی کامل نیست...
اتفاقا من از قضیه خبر داشتم و در نظر سنجی هم شرکت کردم ولی بخاطر دوستی بسیار زیادی که بین من و ایشون هست(بچه های قدیمی تاپیک خبر ورزشی میدونن) بهش رای ندادم , رفتم به یه یارو شرقیه که از اسم اش خوشم اومد رای دادم
(توی اسم اش kun داشت)
البته بنده بعد از وقایع اخیر به این نتیجه گیری رسیدم :نقل قول:
کلا من تو ایران به یک تجربه ای رسیدم...اینکه از کسی هرگز قهرمان سازی نکنم
اول اینکه قدرت بازو هیچ ربطی به قدرت تفکر نداره (رضازاده و سوریان) و دوم پهلوان فقط تختی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل - اولين تمرين استقلال بعد از شكست مقابل استقلال اهوازبا صحبتهاي عبدالصمدمرفاوي براي بازيكنان آغاز شد.
در ابتداي اين تمرين عبدالصمد مرفاوي شاگردان خود را فراخواند و در جمع آنان صحبت كرد؛او به شاگردانش گفت: از امروز شرايط تازهاي آغاز ميشود اتفاقات بازي گذشته را به فراموشي بسپاريد و ذهن خود را به بازي آينده متمركز كنيد. شكست جزئي از فوتبال است و اگر چه اين اتفاق ناخوشايند است اما بايد اين را به عنوان بخشي از فوتبال بپذيريم و از آن درس بگيريم. فراموش نكنيد كه فصلي طولاني پيشروي ماست و نبايد با يك باخت نااميد شد.
مرفاوي سپس موارد مختلفي را براي بازيكنان استقلال برشمرد و تصريح كرد: شرط به ميدان رفتن هر بازيكني خوب تمرين كردن است و سعي كنيد در تمرينات بهترين باشيد من شخصاً در مورد تركيب تيم تصميم گيري ميكنم و انتخاب تركيب استقلال ارتباط مستقيم با شرايط تمرينات دارد.دلهايتان را به هم نزديك كنيد و از امروز مصمم و پرتلاش براي شكست دادن حريف پيشرو با تمام تمرين كنيد.
استقلاليها پس از شنيدن صحبتهاي مرفاوي تمرينات خود را در زمين شماره 2 كمپ تيمهاي ملي آغاز كردند.
2009/10/14
کد:http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2009/10/14/1559421/%D9%85%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%88%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D9%83%D9%86%D9%8A%D8%AF
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل - حسن بيادي از جمله مديراني است كه طي سالهاي اخير در ورزش مطرح شده است. او با حبيب كاشاني به پرسپوليس آمد و در هيئتمديره پرسپوليس با مديريت كاشاني تيم قرمزپوش پايتخت را قهرمان ليگ برتر كرد. همه كساني كه با سياست آشنايي دارند رفاقت كاشاني و بيادي را مثالي روشن از رفاقتهاي همحسيها در جريانهاي سياسي ميدانند. كاشاني و بيادي پيش از هر چيزي با هم دوست هستند. اما ظاهرا اين دوستيها نيز در عالم سياست روزي با تغيير ديدگاهها تغيير ميكنند. به گونهاي كه ظاهرا اين دو دوست نيز حالا در مسيرهاي جداگانه قدم گذاشتهاند. بيادي ميگويد كاشاني را دوست دارم. او از توانمنديهاي مديريتي همكارش در شوراي شهر سخن ميگويد و معتقد است كاشاني مديري است لايق. اما ديدگاههاي بيادي نسبت به مديريت ورزشي كاشاني تغيير كرده است. او حضور دوباره كاشاني در پرسپوليس را از سر نارضايتي همراه با اكراه تعبير به عدم موفقيت ميكند. به سراغ رفيق حبيب كاشاني رفتيم تا از دليل دوري اين روزهايش از ورزش بپرسيم:
*آقاي بيادي مديران ورزش در دوران جديد چيده شدهاند خبري از حضور شما نيست؟
-روزگار اينگونه است. به هر حال قرار نيست همه براي هميشه در ورزش بمانند. در حال حاضر علاقهاي به حضور در ورزش ندارم. هرچند به نظر ميرسد كه شرايط براي كسب موفقيتهاي گذشته نيز فراهم نيست.
*چرا فكر ميكنيد شرايط گذشته در حال حاضر وجود ندارد؟
-به هر حال حضور من در ورزش با ورود به پرسپوليس بود. در حال حاضر پرسپوليس وضعيت گذشته را ندارد. قطعا اين وضعيت نيز دگرگون ميشود چراكه ورود اصل 44 به ورزش تغييرهاي مديريتي را در ورزش ايجاد خواهد كرد. معتقدم دستور رئيس جمهور درباره واگذاري پرسپوليس و استقلال به بخش خصوصي به زودي اجرا خواهد شد و بر اين اساس تغييرهاي مديريتي نيز در آن مجددا انجام ميشود كه اين حكايت از ثابت نبودن تغييرهاي كنوني در پرسپوليس دارد. اين مديريتها موقتي است.
*يعني معتقديد كاشاني به زودي از پرسپوليس ميرود؟
-به هر حال هيچ چيز دائمي نيست. حضور كاشاني در پرسپوليس موقتي است. كاشاني هم بايد برود. شايد هم مثل دوره گذشته شرايط باعث تغيير او شود. به هر حال پرسپوليس و استقلال ثابت كردند هيچ چيز در آنها قابل پيشبيني نيست.
*فكر ميكنيد كاشاني اين بار هم در پرسپوليس موفق خواهد بود؟
-كاشاني مدير توانمندي است اما معتقدم او بايد اين بار براي موفقيت، نوع مديريتش را تغيير دهد. پرسپوليس اين بار با همان مديريت گذشته كاشاني روي موفقيت را نخواهد ديد. چرا كه شرايط و مشكلات تغيير كردهاند لذا مديريت نيز بايد تغيير كند. معتقدم در مجموع مديريت در پرسپوليس فرمايشي است.
*به نظر ميرسد ديدگاه شما در مورد پرسپوليس خيلي تغيير كرده است؟
-چون شرايط عوض شده نگاه من هم عوض شده است. متأسفانه بايد پذيرفت كه در پرسپوليس اين روزها كسي براي علاقه و عشق به پرسپوليس توپ نميزند. همت بازيكنان پرسپوليس آن غيرت گذشته نيست. پيراهن براي آنها مانند گذشته مقدس نيست و متأسفانه بازيكنان پرسپوليس همه معادلات فوتبال خود را با پول ميسنجند و به نظر ميرسد كه مديريتها هم نسبت به درك اين مسائل بيتوجه هستند و به راحتي نميتوانند به دليل عدم درك موضوع اين مشكلات را حل كنند و اين اساس و پايه مشكلات امروز پرسپوليس است.
*به نظر ميرسد تعريف جديدي از مشكلات پرسپوليس ارائه كرديد؟
-شايد اينگونه باشد. معتقدم در جريان ناكاميهاي گذشته و آينده پرسپوليس كادر فني كمترين تقصير را دارد. بيشتر اين مشكلات ناشي از رفتارهاي غيرحرفهاي بازيكنان و عدم درك و تحليل مديران پرسپوليس نسبت به شناخت اين مشكلات است. متأسفانه در اين مسير همواره بازيكنان نيز به گونهاي عمل ميكنند كه كادر فني مقصر معرفي شود. چرا كه مديريت هويت و قوام ندارد و اين موضوع بر تمام ساختارهاي تأثيرگذار تيم تأثير ميگذارد.
*با اين اوصاف چه توصيهاي براي كاشاني و پرسپوليس جديد داريد؟
-معتقدم بايد دست كاشاني را باز بگذارند. كاشاني نيز بايد در مسير اداره باشگاه پرسپوليس از مشاوران عاقل و خردمند استفاده كند. همان كاري كه در دوره گذشته كرد. اگر اين مسير ادامه يابد كاشاني و پرسپوليس موفق خواهند بود.
*كاشاني گزينه رياست فدراسيون فوتبال هم هست در اين باره چه نظري داريد؟
-معتقدم كاشاني لياقت مديريت در فدراسيون فوتبال را هم دارد. او با ابتكارها، ابداعها و تعاملهايي كه دارد در فدراسيون فوتبال هم موفق خواهد بود.
*اما دادكان رقيب جدي كاشاني است!
-با شناختي كه از دادكان دارم معتقدم او عاقلتر از اين حرفهاست كه بخواهد به فدراسيون فوتبال باز گردد
2009/10/14
کد:http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2009/10/14/1559385/%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%AF%D9%8A-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%83%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D9%82%D9%84-%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%83%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%AF
واقعا تایید میشهنقل قول:
دوم پهلوان فقط تختی
بعضی ها پهلوان نیستن فقط اسمشون پهلوان است یا بهتر بگم پهلوان پنبه ان
ولی برای دایی اگه اخلاقش بد بود یک ویژگی داشت هیچکی الان نداره اونم اینکه با تعصب بازی میکرد برای تیم ملی جون میداد
سايت گل ـ اگر با وحيد طالبلو و محمد محمدي بود، عمرا حتي لحظهاي كنار هم تمرين نميكردند، بخصوص كه محمدي بعد از اتفاقات روز دوشنبه به شدت از رقيبش در استقلال دلگير است و حركت او را در ترك نيمكت عامل شعارهاي هواداران ميداند. محمدي كه به نسبت طالبلو ريشهاي در استقلال ندارد. در هرصورت، جنگ محبوبيت را به وي واگذار كرده است.
امروز در تمرين استقلال،محمد محمدي و وحيد طالبلو بدون كوچكترين صحبتي زيرنظر بهزاد غلامپور و به همراه دروازهبان سوم تيم، لحظات سختي را كنار هم گذراندند. البته طبيعي است كه آنها بايد در تمرينات تيمي حضور پيدا كنند و به هر حال وجود يكديگر را تحمل كنند. رابطه اين دو در حال حاضر احتياج به حضور يك بزرگتر براي ميانجيگري دارد. استقلال قبلا اين مشكل را در زمان حضور توام طالب لو ورحمتي نيز داشت.
2009/10/14
کد:http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2009/10/14/1560493/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B3%D8%B1%D8%AF-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D9%88-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%85%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84
قلعه نویی که پس از انتشار مستند آبی استقلالی 2 به انتقاد از تصویری که ازا و در این فیلم نمایش داده شده پرداخت در بخشی از صحبت هایش گفته بود تیم فعلی استقلال تیم خود اوست و اکثر بازیکنان فعلی همان هایی هستند که توسط امیر قلعه نویی با استقلال قراردا دو ساله امضا کردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل - به دنبال مصاحبه اخیر امیرقلعه نویی در خصوص باشگاه استقلال سایت رسمی اینم باشگاه در جوابیه ای نسبتا تند به ادعاهای سرمربی سابق خود پاسخ داده است.قلعه نویی که پس از انتشار مستند آبی استقلالی 2 به انتقاد از تصویری که ازا و در این فیلم نمایش داده شده پرداخت در بخشی از صحبت هایش گفته بود تیم فعلی استقلال تیم خود اوست و اکثر بازیکنان فعلی همان هایی هستند که توسط امیر قلعه نویی با استقلال قراردا دو ساله امضا کردند.
در جوابیه سایت باشگاه استقلال امده است:به دنبال اظهارات برخی آقایان و عنوان کردن این موضوع که 80 درصد قراردادهای بازیکنان استقلال دوساله بوده. سایت رسمی باشگاه استقلال برای روشن شدن افکارعمومی فهرست بازیکنانی را که قرارداد خود را در ابتدای لیگ هشتم (فصل 88-1387) امضا کرده بودند،اعلام می دارد؛
1-وحید طالب لو2- خسرو حیدری3-هادی شکوری4-حسین کاظمی5-آرش برهانی6-سیاوش اکبرپور7-فابیو جانوآریو
این افراد تا پایان امسال با استقلال قراداد دارند و بقیه بازیکنان در ابتدای فصل جاری با استقلال به توافق رسیدند. حال اینکه چگونه 7 بازیکن از 22 بازیکن فهرست استقلال معادل 80 درصد است، نشان از ضعف محاسباتی و ناآگاهی برخی آقایان از مفهوم درصد دارد که همواره همه مقولات را با 80 درصد ارزیابی می کنند!
موضوع دیگری که در اظهارات اخیر مطرح شده؛ طرح تخلف جذب بازیکنان استقلال با چک شخصی است که اتفاقا یکی از موارد جدی و نیازمند پیگیری قانونی است. اینکه کدام قانون و مقررات اجازه می دهد افراد با چک شخصی برای یک باشگاه دولتی بازیکن جذب کنند تخلفی آشکار است و کسانی که مدعی آگاهی از مسایل پشت پرده هستند، این بار قانون و مقررات را نادیده گرفته اند.
اینکه فصل گذشته مذاکره برای نقل و انتقالات باشگاه استقلال در دفتر کار فردی مرغ فروش انجام می شده نیز در نوع خود جالب توجه است. هر چند ما مایل به طرح این مسایل نبوده و نیستیم اما به نظر می رسد دوستان به طرح موضوعات پشت برده میل و رغبت بسیاری دارند که در صورت ادامه این رویه ها سایت استقلال به طرح موضوعات دیگر هم خواهد پرداخت.
به زعم آقایان استقلال امروز کار غیر استاندارد انجام می دهد حال آنکه برخلاف روال گذشته استقلال براساس مقررات مالی و قوانین فوتبال حرفه ای پیش می رود و قاطعانه مانع بروز تخلفات این چنینی است.
2009/10/14
کد:http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2009/10/14/1560495/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%82%D9%84%D8%B9%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%8A%D9%83-%D9%85%D8%B1%D8%BA
در حالی که تا پیش از این پناهندگی خبرنگاران اجتماعی و سیاسی باب بود و بسیاری از این گروه خبرنگاران به کشورهای اروپایی و آمریکایی پناهنده شده و یا تحت عنوان اقامت، ماندگار میشدند، دور تازهای از جذب خبرنگاران به راه افتاده که برای نخستین بار حوزه ورزش را نیز در بر گرفته و نگرانیهایی را از این بابت رقم زده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی "تابناک"؛ در سالهای اخیر با راهاندازی و توسعه وبسایتها و شبکههای تلویزیونی و رادیویی فارسیزبان در اروپا و آمریکا که مواضعی بر علیه ایران را به عنوان سیاست قالب خبری در دستور کار قرار داده بودند، برخی از خبرنگاران و گزارشگران داخلی با سفر به شکل قانونی یا غیرقانونی درخواستهای تحت عنوان اقامت یا پناهندگی به کشورهای اروپایی داده و عموماً در مشاغل خود در این شبکهها به فعالیت پرداختهاند.
انگلیس، فرانسه، آلمان، هلند، سوئد، کانادا، رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا عمده کشورهایی هستند که به واسطه سرمایهگذاری مالی و سیاسی منجر شده به پوشش فارسی اخبار، بستر آمادهای برای پذیرش پناهندگان خارجی محسوب شده و بخش قابل توجهی از خبرنگاران سیاسی و اجتماعی ایران هماکنون در این کشورها مستقر هستند و حتی برخی از ایشان به جای رسانههای فارسی، در رسانههای مطرح انگلیسیزبان به عنوان گزارشگران حوزه خاورمیانه فعالیت دارند.
اما با گسترش موج هزینه کردن برای رسانههای گروهی که مسائل ایران را هدف قرار دادهاند، جذب خبرنگاران ایرانی منتقد تسهیل یافته و حتی با برقراری تماس با برخی از ایشان درخواست همکاری به چهرههایی که مطلوب نظر اهالی رسانه میباشد، داده شده که در این میان BBC فارسی سهم عمدهای از جذب این خبرنگاران را در این اواخر به خود اختصاص داده است و تلاش کرده نیروهایی که به لحاظ فنی از توانمندی قابل قبولی برخوردارند در صورت قبولی در تستهای معمول این شبکه به عنوان کارشناس و مجری جذب کند.
در این میان اما یک اتفاق جالب به وقوع پیوست و آن جذب خبرنگاران حوزههای تخصصی توسط این رسانهها بود که خبرنگاران حوزههای فرهنگی و هنری یکی از این بخشها بوده و البته از این بخش پراهمیتتر ورزش بوده که پناهندگی برخی چهرههای شاخص حوزه خبر را در مدت زمانی نه چندان طولانی به خود دیده و موجی به راه انداخته که پایانی برای آن نمیتوان متصور شد.
محمد شادابی خبرنگار حوزه والیبال خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نخستین کسی بود که با چنین شرایطی مواجه شد. این خبرنگار ورزشی ایسنا که گفته میشود موضوع سفرش با تیم ملی والیبال بزرگسالان به ژاپن مطرح بود، به دلایل نامشخص به عنوان خبرنگار همراه کاروان والیبال نوجوانان ایران ویزای سفر به ایتالیا را اخذ کرد اما قدری زودتر از نوجوانان ملیپوش کشورمان و و در اواخر مرداد راهی ایتالیا شد.
پس از آنکه پرواز تیم ملی ایران به ایتالیا به زمین نشست و مسافران ایران راهی هتل شدند، مسئولان فدراسیون درصدد تماس با شادابی برآمده و حتی بر اساس شنیدهها برای وی اتاق نیز رزرو کرده بودند اما این والیبالنویس به کاروان ایران نمیپیوندد و پس از بازگشت کاروان والیبال نوجوانان کشورمان به ایران خبری از وی نشد.
بعد از پایان مهلت ویزای بیست و یک روزه، خبرهایی از حضورش در اتریش به گوش میرسد. البته این خبرنگار رسماً در هیچ رسانهای اعلام پناهندگی نکرده و مشخص نیست درخواست اقامت یا پناهندگی به کشور اروپایی داده باشد و شاید به همین دلیل باشد که برخی مدعی میشود، او کسالت دارد و پس از رفع کسالت به ایران باز میگردد؛ کسالتی که حدود چهل روز از آن میگذرد!
پس از والیبال، نوبت به کشتی رسید تا شاهد پناهندگی رسمی یک خبرنگار ورزشی باشد که علیرغم ادعای این خبرنگار برنامه قبلی برای پناهندگیاش طراحی کرده بوده و به یک باره به اخذ تصمیم برای پناهندگی نزده است. برای شناخت مهدی رستمپور مجری و کارشناس کشتی و وزنهبرداری صدا و سیما و خبرنگار روزنامه خبر ورزشی باید قدری به عقب و پس از بازیهای المپیک پکن بازگشت.
مسئولان فدراسیون کشتی همچون تعداد دیگری از روسای فدراسیونها به تلویزیون دعوت شدند تا محاکمه شوند و ژست موقت نقادی رسانه ملی به اوضاع ورزش پس از ناکامی المپیک دیدنی باشد. مسئولان فدراسیون در آن برنامه که با مجریگری جواد خیابانی همراه بود، متوجه پرسشهای کارشناسی جواد خیابانی شد که تنها یک کشتینویس مطلع میتوانست این چنین به توالی بیان کند و اهالی کشتی را گوشه رینگ بکشاند تا سيمخواه که عصباني شده بود، بگوید: مگر آقاي مهدي رستم پور(کارشناس آن برنامه) چند ساله است که درباره کشتي سخن ميگويد؟ ايشان تا چند سال پيش، عکس کشتيگيرها را جمع ميکرده است.
و بلافاصله جواد خياباني پاسخ دهد: آقاي سيمخواه، شما «مارتين اسکورسيزي» کارگردان معروف آمريکايي را ميشناسيد؟ ايشان هم عکس ستارگان سينما را جمعآوري ميکرد، اما امروز از بزرگان سينماي دنياست. ضمناً مگر در دانش مهدي رستم پور ترديدي است؟!
آن برنامههای انتقادی صدا و سیما با آن ادبیات و محتوا طبق پیشبینیها چندان ادامه نیافت و پس از ان برنامه یزدانی خرم مجدداً دعوت شد که از نقدهای پیشین تنها رگهای در برنامه جدید دیده شد و این اتفاق ادامه یافت تا دیگر کسی رستمپور را بر پرده تلویزیون مشاهده نکرد و او همچون برخی مجریان راهی بخش ورزشی رادیو و همچنین شبکه جهانی جام جم شود که در مقایسه به جایگاه گذشتهاش ناامید کننده بود.
در این اوضاع مجله دنیای کشتی که با مدیریتش اداره میشد نیز دیگر به دلیل مشکلات مالی منتشر نمیشد و او در رسانههای مکتوب آخرین پناهگاهش روزنامه خبر ورزشی بود که علیالظاهر با تغییر مدیریت محتوای این روزنامه قصد ماندن در آن را نیز نداشته است. او اما با برنامه عمل کرد و با تغییر ادبیاتش از انتقاد به تعریف روی آورد و خود را به مجموعه فدراسیون کشتی و رئیس این فدراسیون نزدیک کرد تا در اندک زمانی عضو کمیته رسانههای فدراسیون کشتی شود.
پس از این، وقت رفتن او فرا رسید و چهرهای که تصور میشد تا مدتها در کشتی جای نداشته باشد، مسافر دانمارک شد و همراه تیمهای ملی کشتی به کنارههای تاتامی پیکارهای قهرمانی جهان 2009 رفت. او که علیالظاهر با معرفینامه خبر ورزشی به فدراسیون کشتی و تایید این فدراسیون و معرفی به سفارت دانمارک ویزایش را دریافت کرده بود ماموریتش را انجام میدهد و گزارشهایی را از این مسابقات ارسال میکند اما بنابر شهادت برخی حاضرین در حول و حوش این مسابقات با پیشنهاد یکی از مجریان BBC و فرصتهای شغلی مشابه با ارقام سه هزار و پانصد پوندی و چند هزار یورویی روبرو میشود.
اینچنین بود که ناگهان این گزارشگر ورزشی ناپدید میشود و در تماس با برخی دوستانش از پناهندگی در این کشور خبر میدهد تا برخی همکارانش که چند صد دلار از او بدهی داشتند، چمدانهای لباسش را در عوض طلبشان بردارند و همراه سایر کشتیگیران به تهران بازگردند! در بازگشت اما یزدانی خرم پناهندگی وی را تکذیب کرده و مدعی شد وی پس از اقامت در آنجا و ملاقات دوستانش با توجه به اینکه همسر دارد، به تهران باز خواهد گشت و این ادعا را حتی در کنفرانس خبری که دوشنبه برگزار شد، تکرار کرد اما همان دیشب مصاحبهای که چندی پیش با وی توسط رادیو فردا گرفته شده بود، پخش شد تا رسماً مهر تکذیب بر گفتههای رئیس فدراسیون کشتی بخورد که عملاً مسئولیت اعزام وی برعهده اوست.
این کارشناس برنامه ورزش از نگاه دو و دایره طلایی ضمن حمله به مواضع ورزشی ایران همچون بحث ارزشی عدم مسابقه ورزشکاران ایران برابر نمایندگان رژیم غاصب اسرائیل، به ناکامیهای ورزش ایران اشاره و سپس با طرح مسائل سیاسی و حمله به برخی بزرگان نظام، به طرح ادعای عدم مشروعیت احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور پرداخت که عملاً او را نخستین پناهنده سیاسی ورزشی ایران ساخت.
وی که تاکید میکرد هیچکس از نقشه وی برای پناهندگی خبر نداشته، چرایی پناهندگیاش را متوجه گفتههای اخیر رئیس قوه مجریه کرد که ضرورت مدالآوری در المپیک را دیدگاه اشخاص کوتهفکر خوانده بود و مدعی شد فضای نقادی در ورزش ایران همچون برخی حوزهها دیگر وجود ندارد و از این بابت برای طرح معضلات ورزش ایران در فضای باز رسماً پناهنده شده است!
او که از آلمان با این رادیو فارسیزبان آمریکایی گفت و گو میکرد اما دقیقاً به ارائه درخواست پناهندگی به کشور مدنظرش اشاره نکرده، بحث داشتن نامزد که توسط یزدانی خرم بیان شده بود را رد کرده و عنوان نمود تا زمانی که در ایران بوده نامزد نداشته است(!) و اینچنین بود که رویای بازگشت رستمپور نیز برای مسئولان فدراسیون کشتی نقش بر آب شد و مسابقات قهرمانی جهان آبستن حوادث بدی در کنار عناوین نایبقهرمانی و سومی جهان بود.
رادیو فردا که پیش از پخش گفت و گوی مهدی رستمپور، خبر پناهندگی مهدی حقشمار عضو تیم ملی قایقرانی در جمهوری چک و گفت و گویی با وی را پخش کرد، درصدد القاء چنین مسئلهای بود که این موج در خصوص قهرمانان ورزشی نیز به راه افتاده، حال آنکه در طول سالیان اخیر طی هر سال به طور معمول عمدتاً ورزشکاران ایرانی نه چندان برجسته به تعداد انگشتان یک دست پناهنده میشدهاند و این اتفاق تازهای نیست اما موجی که در خصوص خبرنگاران ورزشی به وقوع پیوسته که قطعاً با تحریک و تشویق رسانههای خارجی همچون اتفاقی که در دانمارک به وقوع پیوسته، روندی تازه است.
این پناهندگیها موجبات رقم خوردن نگرانی وسیع در فدراسیونهای ورزشی شده و باعث گردیده فدراسیونها در هفتهها اخیر برای معرفی خبرنگاران ورزشی به سفارتخانهها جهت اخذ ویزای همراهی با کاروان ورزشیشان یا وثیقههای مالی سنگینی را از خبرنگاران به عنوان ضمانت بازگشت دریافت کنند و یا از اعزام خبرنگار به دلیل ترس از پناهندگیشان، خودداری کرد و پاسپورتشان را به ایشان باز پس دهند.
با این حال خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد که در صورت تکرار پناهندگی خبرنگاران در سایر کاروانهای ورزشی که احتمالاً از این پس در اعزام خبرنگاران ورزشی و همراهان با سختگیریهایی مواجه خواهند شد، امکان عدم صدور مجوز اعزام خبرنگار با کاروانهای ورزشی وجود دارد تا این موج بدین شکل فرونشانده شود و پناهندگی خبرنگاران ورزشی با بیان چند مطلب سیاسی در رسانههای اپوزوسیون باب نشود که این اتفاق قطعاً به ضرر ورزش ایران تمام خواهد شد.