I wonder how winter will be
در شگفتم که زمستان چگونه خواهد بود
with a spring that I shall never see
در حالی که هیچوقت بهار را نخواهم دید
I wonder how night will be
در شگفتم که شب چگونه خواهد بود
with a day that I shall never see
در حالی که هیچگاه روز را نخواهم دید
I wonder how life will be
در شگفتم که زندگی چگونه خواهد بود
with a light I shall never see
در حالی که هیچگاه نور را نخواهم دید
I wonder how life will be
در شگفتم که زندگی چگونه خواهد بود
with a pain that lasts eternally
در حالی که گرفتار دردی ابدی هستم
In every night there's a different black
هر شبی سیاهی خود را دارد
in every night I wish that I was back
to the time when I rode
through the forests of old
هرشب آرزو میکنم که به زمانی برگردم که میان جنگل های کهن اسب میراندم
In every winter there's a different cold
هر زمستانی سرمای خود را دارد
in every winter I feel so old
هر زمستان احساس کهنسالی میکنم
so very old as the night
کهن، به اندازه ی شب
so very old as the dreadful cold
کهن، به اندازه ی سرمای وحشتناک
I wonder how life will be
در شگفتم که زندگی چگونه خواهد بود
with a death that I shall never see
در حالی که هیچگاه طعم مرگ را نخواهم چشید
I wonder why life must be
a life that lasts eternally
در شگفتم که چرا زندگی باید اینگونه ابدی باشد
I wonder how life will be
در شگفتم که زندگی چگونه خواهد بود
with a death that I shall never see
در حالی که هیچگاه طعم مرگ را نخواهم چشید
I wonder why life must be
a life that lasts eternally
در شگفتم که چرا زندگی باید اینگونه ابدی باشد