کاش
کمی
دیر شدنها
هم
خسته میشدند
…تا گاهی
انقدر ، زود نرسند
Printable View
کاش
کمی
دیر شدنها
هم
خسته میشدند
…تا گاهی
انقدر ، زود نرسند
گــــEــ ره خـورد ِاي بـَــر حـَنجـره ام ..
حاجَتــــ ــ روا كـ ِ نميـشــAـ وَم
كـاش فـــAـقط باز شـَـــوي .. !
یه وقتایی دیگه حسش نیست غصه بخوری . . .
رسما" غصه تو رو میخوره......
تنهایی ام را با کســــــــــی قسمت نـــــخواهم کرد !
یک بار قسمت کردم ، چندیـــــــــن برابر شد ...
ای کاش بودی
تا می دیدی که چگونه ثانیه های بی تو بودنم دقیقه می شوند !
ای کاش بودی
و می دیدی که چگونه چشمانم از ته دل فریاد می زنند و ...
ای کاش بودی و می دیدی
که چگونه بیقرار توام
بیقرار تویی که لحظه ای از عمرت را به سالها خواستنم ندادی
بی قرار توام که واژه ی انتظار را برایم همیشگی کردی !
و خسته ام از همیشه ای که همیشه تو را در آن نخواهم داشت !
ما بدهکاریم
به یکدیگر
و به تمام " دوستت دارم " های نا گفته ای
که پشت دیوار غرورمان ماندند
و ما آنها را بلعیدیم
تا نشان دهیم منطقی هستیم...
هوای دهکده آلودهست
و نان نازک تیری
زیادها رفتهست
چه روزگار غمانگیزیست
که هر پرنده
هماره به ابر مینگرد.
مــَن را بـبخش اگــَـــر بـــِ تـــو پیـلـه کــَـرده ام ..
قــَــدری تـَـحمل کـُن
پــَروانــــه می شَـوَم ..
خــودم هم قبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه کــه می شــود
روی گَردو خـــاک تنـم یــادگــاری نــوشت
...بنویس و برو ..
یک جایی وجود دارد
بنام سیم آخر
من دقیقا" همانجا هستم ...