دردا من جواني را به سر كردم
تنها از ديار خوب سفر كردم
ديريست قلب من از عاشقي سير است
خسته از صداي زنجير است
دريا اولين عشق مرا بردي
دنيا دم به دم مرا تو آزردي
دريا سرنوشتم را به ياد آور
دنيا سر گذشتم را مكن باور
Printable View
دردا من جواني را به سر كردم
تنها از ديار خوب سفر كردم
ديريست قلب من از عاشقي سير است
خسته از صداي زنجير است
دريا اولين عشق مرا بردي
دنيا دم به دم مرا تو آزردي
دريا سرنوشتم را به ياد آور
دنيا سر گذشتم را مكن باور
روزی ست خوش و هوا نه گرم ست و نه سرد
ابر از رخ گلزار همی شوید گرد
بلبل به زبان حال خود با گل زرد
فریاد همی کند که می باید خورد
دستمون تو دست هم بود، یادته؟
غصه هامون،کم کم بود یادته؟
چشم نازت مال من بود یادته؟
دیدن من قدغن بود یادته؟
روزای بی غم و غصه یادته؟
ببینم، اول قصه یادته؟
دست گرمت تو زمستون، یادته؟
شونه ی من زیر بارون، یادته؟
واسه ی خنده، اجازه یادته؟
اونا که می گفتی رازه، یادته؟
دستاتو می خوام بگیرم، یادته؟
راستی تو، بی تو می میرم یادته؟
پیش هم بودیم، نذاشتن،یادته؟
اونا ما رو دوست نداشتن، یادته؟
چیزی خواستیم از خدامون،یادته؟
مستجاب نشد دعامون، یادته
هان ای شب بی ستاره ! فردایی نیست ؟
خورشیدِ بلندِ عالم آرایی نیست ؟
جان دارویِ کشتگان این دشت غریب
لبخندِ مبارکِ مسیحایی نیست ؟
تا ساختم براي خود از عشق عالمي
او پنجسال كرد پرستاري مريض
در اشك و خون نشست و پسر را نجات داد
اما پسر چه كرد براي تو ؟ هيچ ، هيچ
چون به نگه نقش تو تصوير شد
اشك من از شوق سرازير شد
اشك كجا گريه ي باران كجا
باده كجا نامه ي ياران كجا
بر سر هر واژه كه كاوش كند
عطر تو از نامه تراوش كند
------------
آواتارو [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم می خام.نقل قول:
----------
در شوخی و دلبری بت من طاقست
بیچاره دلم به وصل او مشتاقست
نازک بدن و لاله رخ و سیمین تن
شیرین سخن و ظریف و سیمین ساقست
تو دنیای دلم بودی چرا ترک وفا کردی
که خون و اشکاز چشمم به یادت می شود جاری
به دیده یاد سبزت را همیشه آب خواهمداد
اگر چه جای دل ٬ سنگی درون سینه ات داری
به پایت زندگانی را فناکردم ٬ نمی دانی
ندارم دل که بینم از دو چشمت اشک غم باری
شکایت هایقلبم را دوباره سرخ میگریم
که زردی نگاهم را به روی خود نمیآری
----------
شما چی می خوای آقا امیر از آواتار فرانک؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فرانک چاخان تو یه قول به من نداده بودی خالی بند؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نه یدونه خوشگل مثل اون.
------------------------
یک قطره آب بود با دریا شد
یک ذرۀ خاک با زمین یکتا شد
آمد شدنِ تو اندرین عالم چیست
آمد مگسی پدید و نا پیدا شد
دلم گرفته تر از این غروب غمگین است
نشان مرغ غم بغض بر گلو این است
پگاه خنده کنم بی ریا سحر گریه
زبسکه بار غمم همچو کوه سنگین است
غزال وحشی دشت خیال من چندیست
به قصد دیدن تو در کنار پرچین است
شکاف زخم دلم داغ جنتی دارد
که شاخه شاخه تردش به غنچه آذین است
زوال دل هم از آن رو میسر افتاده
که شهد سفره گردون هلاهل آگین است
ـــــــــــــــــ
وای شرمنده مونی جون تا همین فردا انجام می دم قول را
اتفاقا امروز داشتم فکر می کردم چه اواتار قشنگی گذاشتی ! به مژگان هم گفتم .
حالا اواتارم خوبه ؟
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ
اقا امیر شما هم مرسی . اواتار خودتون که خیلی پرمفهوم و قشنگ