دوستان گول نخورین ازدواج کردن تو این دوره زمونه ضررهاش از مزایاش خیلی بیشتره.
Printable View
دوستان گول نخورین ازدواج کردن تو این دوره زمونه ضررهاش از مزایاش خیلی بیشتره.
مثال بزنید لطفا. تو چه زمینه ای ؟نقل قول:
چند نکته ی مهم در مورد لیست خط قرمزها
این لیست رو به طرف مقابل نشون ندین بلکه بهش یک یا دو هفته فرصت بدین تا بره فکر کنه و همه ی خط قرمزهاش رو در یک لیست بنویسه وگرنه اگر قبلش لیست شما رو ببینه ممکنه یک لیست شبیه لیست شما درست کنه تا شما رو فریب بده و نظرتون رو جلب کنه
پس با هم توافق کنین در یک روز معین لیستها رو رد و بدل کنین
حالا هر دو طرف میتونند برند با خیال راحت خط قرمزهای همدیگه رو بررسی کنند و با خط قرمزهای خودشون مقایسه کنند
هر چه اختلاف بیشتر باشه یعنی تفاهم کمتر میشه در زندگی مشترک و برعکساما یادتون باشه بعضی از اختلافها قبل از ازدواج قابل مذاکره و به توافق رسیدن هست اما دل به وعده ها خوش نکنین
مثلا اگر از دخانیات متنفرید و طرف مقابل هم اهل دخانیات و معتاد به دخانیات هست ،بیخود دل خوش نکنین به وعده ی ترک دخانیات بعد از ازدواج . احتمالش یک در ملیون هم کمتره که بتونه برای همیشه ترک کنه
نکته ی مهم دیگه:
آدمها در طول زندگیشون تغییر میکنند و خط قرمزهاشون هم دچار تغییر میشه اما کسی که بر فرض مثال به همسر آینده اش قول داده که هرگز سیگاری نشه ، دیگه حق نداره در زندگی مشترک بره سیگاری بشه وگرنه همسرش حق اعتراض داره و صد درصد کلی هم مشکلات پیش میاد
پس یادتون باشه کسی که وارد زندگی مشترک میشه دیگه قبل از تغییر یک عادت یا طرز فکر باید اول ببینه آیا همسرش راضی و موافق هست یا نه ؟
البته اگر تغییرش به سمت بهتر شدن باشه گاهی مجبوره علی رغم مخالفت همسرش تغییر کنه
مثلا یک غیر مسلمان که مدتی بعد از ازدواج تصمیم میگیره مسلمان بشه اما همسرش نمیخواد همسرش مسلمان باشه و این براش یک خط قرمز هست
اینجا دیگه ممکنه به همسرش بگه یا موافقت کن با مسلمان شدن من یا باید جدا بشیم
گاهی تغییر یک عقیده یا رفتار بعد از ازدواج باعث عشق و علاقه ی بیشتر بین زوجین میشه مثل کسی که از سیگاری بودن همسرش زیاد راضی نبوده و وقتی بعد از ازدواج سیگار رو داوطلبانه ترک میکنه ، همسرش بیشتر بهش علاقمند میشه
==============================
به هر حال از خط قرمزهای همدیگه قبل از ازدواج مطلع بشید و اگر اختلافات عمیق هست بهتره از ازدواج صرف نظر کنین
اگر تونستین , لیست خط قرمزها رو ضمیمه ی قباله ی ازدواج کنین تا پایبندی به رعایتش تضمین بشه
از همه نظر ریسک ازدواج تو این اوضاع بالاس.نقل قول:
نبودن امنیت مالی-مشکل شغل و توقعات بالا از طرف خانواده ها.
نبودن امنیت روانی-برفرض که شرایط مالی فراهم باشه عدم تفاهم خانواده ها به شدت رو زندگی تاثیر میزاره.ما تو جامعه ای زندگی میکنیم که انواع و اقسام رسم و رسومات دست و پا گیر وجود داره که گاهی وقتا باعث درگیری میشه.مهمترین عدم تفاهم الان بین خانواده های مذهبی و غیر مذهبی وجود داره.خودم شخصا شاهد چند موردش بودم.نتیجه اینکه دو نفر آدم بهم علاقه دارن تفاهم هم دارن منتها خانواده هاشون سد راه میشن.این موضوع خیلی جای بحث داره.از جایی هم ناشی میشه که کلا ماها بیش از حد تو زندگی هم دخالت میکنیم.
نبودن آینده روشن-الان شما چه تصوری از آینده این مملکت دارین؟ من هیچ آینده روشنی نمیبینم.برای خیلیا مهم نیست.منتها برا من مهمه نسل بعد از خودم مثل یک انسان تو آرامش و امنیت زندگی کنه نه تو مملکتی که همش در حال جنگ با مردم خودش و کشورهای دیگس.
و ..... دلیل برا ازدواج نکردن خیلی زیاده من سه تا از مهمتریناشو از نظر خودم گفتم.
ازدواج از نظر من جشن عشق و علاقه بین دوتا انسانه که تصمیم گرفتن این عشق و علاقه رو با خانواده و دوستانشون به اشتراک بزارن.
اینجا ما به مسابقه چشم و هم چشمی و ریخت و پاش بیمورد میگیم ازدواج.بعدم ازدواج باید آخرین مرحله یه رابطه باشه نه اولش.به قول یه آدم قدیمی آدما تا باهم زیر یه لحاف نرن نمیفهمن بدرد هم میخورن یا نه.
امنیت مالی : یه بار من قبلا گفته بودم که هزینه زندگی 2 نفر مجزا بیشتر هست از هزینه زندگی 2 نفر باهم ، اصلا گیرم ازدواج نکنه شخص نباید زندگی خودش رو بگزرونه؟ در خصوص توقع خانواده ها باید بگم خانواده های پر توقع اکثرا از این تازه به دوران رسیده ها هستند که مسئله شون مالی نیست بلکه شخصیتی هست.نقل قول:
امنیت روانی : هر کسی میتونه با کسی وصلت کنه که هم کفو همدیگه باشند برای همین دیگه این مشکلات کمتر پیش میاد در ثانی وقتی دو نفر همدیگه رو از صمیم قلب بخوان پای همه سختیش هم می ایستند نه اینکه جا بزنن.
نبودن آینده روشن : هیچ کسی از آینده خودش و جامعه اش خبر از عیب نداره، شما فکر کن تو اوج رفاه تو اروپا یا آمریکا ش هم که باشی یه دفعه چی میدونم جنگ جهانی شوم شد یا جنگ بین ایالتهای امریکا شد یا اصلا آدم فضایی ها حمله کردند. مهم اینه که زندگی جریان داره.
زندگی انسان که فقط خوشی نیست سختی داره زحمت داره بالا داره پایین داره مهم اینه که واقع بینی و درک صحیح و برنامه ریزی مناسب به مشکلات زندگی غلبه کنه.
تمام حرف های شما ناشی از ببخشید ولی عدم مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی خودتونه در وهله اول و بعدش دیدگاه آرمانی و خیال پردازانه هست.
دقیقا من حاضر نیستم مسئولیت تشکیل خانواده رو بپذیرم به همون دلایلی که گفتم.توضیحات شما از نظر من توهم خوشبینیه که با واقعیت مطابقت نداره.مشکلاتی که من گفتم وجود داره.اگر غیر از این بود الان ما در این مورد صحبت نمیکردیم و آمارهای جامعه حرفهای شمارو تایید میکرد.من و بقیه آدمهای جامعه که نمیخوان یا نمیتونن مسئولیت تشکیل خانواده رو بپذیرن چرا باید به عدم مسئول بودن متهم بشیم؟ اصولا این جامعه چه امکاناتی در اختیار من نوعی قرار داده که الان توقع مسئولیت پذیری داره؟ نسل ما اگه قرار بود تحت هر شرایطی خانواده تشکیل بده و تولید مثل بکنه الان جمعیت ایران بالای صد میلیون بود.بعدم یه عده مینشستن از ارتش صد میلیونی دم میزدن.این کشور همین الانشم جمعیتش خیلی بیشتر از ظرفیت فعلیشه.از نظر من هرآدمی خودش انتخاب میکنه چطور زندگی کنه و هیچ کس دیگه ای حق نداره روش و مدل زندگی اون آدم رو قضاوت کنه.یه زمانی براساس نیاز فرد و جامعه تحت سخت ترین شرایط هم افراد خانواده تشکیل میدادن و تولید مثل میکردن.الان همه چی فرق کرده.نهایتا اینکه از نظر من ازدواج سخت ترین تصمیم زندگی هر انسانیه که غیر از خودش زندگی چندین نفر دیگرو هم تحت تاثیر میزاره.اصلا شوخی بردار نیست.
سلام
در راستای تشویق ملت به مزدوج شدن:
وام ازدواج از 6 م ت شد 20 م ت
هر کدوم از زوجین 10 م ت
ازدواجهای مصلحتی زیاد میشه
امیدواریم ازدواجهای واقعیِ مُستَدام (ماندگار )هم زیاد بشه
ایران دیگه نابود شد رفت. ازدواج نمیشه کرد تو این کشور. همه چیز گرونه .
یعنی خداوکیلی اگر همین باباهای ما زمان اونا هم اینقدر گرونی بود ما الان نبودیم.
والا بابای من همین خونه ای هم که خریده 20 سال پیش خرید. الان هر چی کاسبی میکنه اندازه خورد خوراک خانواده میشه.
تو پایین شهر تهران آپارتمان متری 4 میلیون تومنه.توی نیاوران متری 40 میلیون تومنه.دیگه حسابشو بکن با درآمد ماهی 1 -2میلیون کی میتونه ازدواج کنه.
پرونده ایران بستست.
گرانی درسته هست و قابل انکار نیست زندگی هم خرج داره چه متاهلی چه مجردی.نقل قول:
ولی این مشکلات مثلا تو شهرهای کوچکتر کمتره از یه جهت چون خرج زندگی کمتره از یه جهت دیگه هم هست که الان شرایط ازدواج ساده هم هست چون به همون اندازه که پسر در جامعه هست کم و بیش دختر هم هست و همه این دخترا میدونن اکثر پسرا تو شرایط سنی اوایل جوانی از لحاظ مالی آمادگی لازم رو ندارن و به همون اندازه اون دخترها هم تمایل به ازدواج دارند و الان چیزی که من میبینم دیگه اون تفکر شاهزاده و اسب سفید بین دخترا نیست چون اگه عاقلانه فکر کنن متوجه میشن چنین امری دور از دسترسه برای همین سطح توقع اکثر دخترا چیزی بیشتر از یه زندگی معمولی از لحاظ مالی نیست و دیگه واقع بین شدند. :n09:
نه عزیز در شهرستان هم همچین آسون نیست . من خودم ساکن شهرستانم و خیلی ها توی تامین مایحتاج ابتدایی دوران زندگیشون موندن و ابتدایی ترین ملزومات خانواده خودش رو نمیتونه تهیه کنه یا هر چی هست نصف و نیمه است . کسی رو میشناسم که برای تهیه پول جهیزیه دخترش اقدام به فروش کلیه کرده .نقل قول:
یا کسانی که بخاطر بیکاری مجبور به طلاق شدن و اون شخص از پس مهریه برنیومده و در حال حاضر در زندان به سر میبره.
کشور که ثبات اقتصادی نداره و از طرف دیگه هم شرکت ها و کارخانجات یا ریزش نیرو دارن یا اینکه حقوق کارکنان رو پرداخت نمیکنن یا این که بین هر پرداخت 3 تا 4 ماه فاصله هست .
در شرایطی که تعادلی در اقتصاد دیده نمیشه و شما هیچ تضمینی برای آینده ندارین و ممکنه هر لحظه بیکار بشین یا با عدم پرداخت حقوق یا تاخیرهای مکرر و طولانی در دریافت حقوق مواجه بشین به نظرتون چقدر شانس تشکیل زندگی مشترک یا حفظ اون زندگی مشترک دارین !؟
همین الان خیلی از اونایی هم که پیش تر ازدواج کرده بودن آرامش از زندگی اونا سلب شده و بیکاری پدر یا پسر یا عدم پرداخت حقوق ها به کل درون خانواده ها رو دگرگون کرده . شما نگاه کن چقدر خودکشی به دلیل فقر یا بیکاری در کشور اتفاق افتاده و میافته .
دولت نمیتونه شرایط مناسب برای نیروهای بیکار فعلی رو محیا کنه بعد از اون طرف در سخنرانی ها و فتواها و تزهای من درآوردی از وجود شرایط ازدواج و تشکیل خانواده و به دنیا آوردن چند جین فرزند میگه ! تازه میخوان جمعیت رو به 150 میلیون هم برسونن ! اونم موقعی که نه کار هست نه زیر ساخت مناسب و از همه مهمتر بحران کم آبی در آینده هم هست . اونم از نوع شدیدش.
در همچین وضعیتی به نظر من تشکیل یک زندگی مشترک میتونه ریسک بزرگی به حساب میاد که میتونه زندگی هر دو طرف و آینده اونا رو تحت تاثیر قرار بده.
مسائل و مشکلات مالی رو اصلا نمیخوام کم اهمیت جلوه بدم، کشور وضع اقتصادی مناسبی نداره خودم بازار رو میبینم ولی لزوما تنها دلیل مالی نمیتونه توجیه مناسبی باشه ، تو کشورهای با شرایط اقتصادی مشابه حتی درگیر جنگ باز مردم میتونن خانواده تشکیل بدن . اگه کسی دچار چشم و هم چشمی نشه و کمی هم قناعت کنه مطمئنا از پس زندگی مشترک بر میاد. من خودم حساب و کتاب کرده همسر از gf خرجش کمتره ! عدم تشکیل زندگی ریسکش به مراتب بیشتر از ریسک تشکیلش هست.نقل قول:
فکر نمیکنم هر کسی که ازدواج نکرده باشه حتما درگیر مخارج دوست دختر یا دوست پسر باشه، افراد مجرد راههایی به جز اینهایی که ذکر کردین برای رفع نیاز های جنسی و حتی عاطفی دارننقل قول:
گذشته از اینها الان برای تشکیل زندگی شخص باید با خودش کمی فکر کنه و ببینه میتونه حداقل نیاز های زندگی خودشو تامین کنه یا نه؟
خیلی طبیعی هست کسی که وضعیت مالی خوبی نداره و این احساس خطر رو حس میکنه که فردا روز تو زندگی مشترک به مشکل میخوره و امکان داره زندگی بچه ای هم خراب کنه تن به ازدواج نده - جایی که مردمش از پس حداقل هزینه های زندگی مشترک برنمیان اصلا کار به چشم و هم چشمی و قناعت و این حرفا نمیرسه مردم تا یه جایی تحمل میکنن و بعد از اینکه میبینن کشش ندارن طغیان میکنن.
هستن افرادی که میگن این اشخاص مسئولیت پذیر نیستن ولی من به شخصه میگم کسی که کور کورانه بدون محاسبه و فکر قبلی ازدواج میکنه و بعدا توش میمونه فاقد شعور کافی هست چون نه تنها به زندگی خودش چند نفر دیگه زربه میزنه بلکه جامعه رو خراب میکنه.
در کشوری که وام ازدواج 3 میلیون تومان هست که اونم با صد تا ناز و التماس و ... شاید بهت دادن مگه میشه ازدواج کرد ؟؟؟؟؟
چرا وام خرید خودرو 20 میلیون 30 میلیون میشه (اونم خودرو های باکیفیت وطنی ) و ولی وام ازدواج نه ؟؟؟؟
چون دغدغه ها و اولویت هاشون چیزای دیگس! :n05:نقل قول:
چون زنمو دوست دارم معمولا بعد یه مدت باس ازدواج کنم!
میشه بیشتر توضیح بدین؟ چجوری؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
سلامنقل قول:
وام ازدواج هم شده 20 م ت
هر یک از زوجین 10 میلیون
البته طبق معمولِ همیشه این قانون هم بی حساب کتاب و بررسی تصویب شده و تقریباً غیر قابل اجرا هست (حرف مسئولین بانکها )
علتش اینه که میگن وقتی 6 م ت بود با بدبختی پولش رو جور میکردیم و زوجین ماهها و حتی چند سال باید مناظر میموندند . حالا دیگه باید 10 سال صبر کنند تا نوبتشون بشه
بایستی به چین رفته و همچون بتمن آموزش ببینید که چگونه روش های نوین این زمینه ی علمی تخصصی مهم رو انجام بدید. :n26:نقل قول:
100% تضمینی با بازگشت پول در صورت عدم رضایت تا 30 سال --بنیاد هنرهای تجسمی Ra's al Ghul
سلام دوستان
در ازدواج و هر کار دیگه , مادیات یکی از ضروریات هست اما این نباز مادی یک کف و حداقل داره
پس کسی که میخواد ازدواج کنه باید دو چیز رو بررسی کنه
1- آیا خودش و همسرش حداقل شرطهای معنوی و جسمی رو دارند ؟
این شرطها تفسیر داره و نمیشه در چند کلمه توضیحش داد
شما امکان نداره با یک فرد مبتلا به ایدز ازدواج کنین اما هستند کسانی که دنبال فرد مبتلا به ایدز میگردند و حاضر نیستند با فرد سالم اردواج کنند . علت اینه که خودش هم ایدز داره , به همین دلیل دنبال همسر مبتلا به ایدز میگرده
البته اقدامات لازم رو انجام میدند که تا درمان نشده اند بچه دار نشند
مسئله ی هماهنگ بودن طرز فکر (تفاهم عقیدتی و فکری) خیلی مهمه
داشتن حداقل اطلاعات برای زندگی با هم زیر یک سقف و انجام امور روزمره ی زندگیشون در خانه . استفاده از تجربه های دیگران خیلی باارزش هست برای کسب مهارتهای بیشتر
2- حداقلِ مادیات
حداقل مادیات یعنی :
• فراهم بودن مسکنی که در اون آسایش داشته باشند و راحت بتونند با هم زندگی کنند
این مسکن ممکنه مشترک باشه مثل زندگی در اتاق جداگانه در خانه ی پدر داماد یا پدر عروس یا خانه ی برادر , خواهر عمو , عمه و غیره
پس داشتن مسکن یکی از ضروریات هست که قابل گذشت نیست .
• درآمد .
این هم از ضروریاتِ مادیاتِ زندگی مشترک هست
مهم اینه که این پول پاک و قانونی و کافی باشه .
ممکنه والدینشون این پول رو بهشون میدند چون هنوز در حال درس خوندن هستند یا سربازی شوهر
به هر حال این دیگه حداقل مادیاتِ لازم برای تشکیل زندگی مشترک و حتی مجردی هست (مسکن - مخارج ماهیانه )
بنده کسانی رو دیدم که زود ازدواج کردند اما بعداً گفتند که پشیمانند
علتش این بود که هدفشون از ازدواج رسیدن به آزادیِ ارتباط با هم و دور بودن از حرف مردم و آبروریزی و رسوائی و بدنام شدنِ دختر و این حرفها بوده
اما بعد از ازدواج , پشیمانی میاد سراغشون (خصوصاً داماد ) چون ازدواج یعنی با هم بودن د؟ خوشیها و سختیها , مسئولیت پذیری , روبرو شدن با مشکلات مادی و معنوی که نیاز به پخته بودن و صبر داره که چون سن و سالشون کمه تحمل این مشکلات رو ندارند و از طرف دیگه کسانی که اهل آزادیِ کامل هستند و دوست ندارند کسی محدودشون کنه و بهشون بگه کجا بودی ؟ این کیه ؟ کجا میری ؟ چرا دیر اومدی ؟ جائی نزو فلانی داره میاد برای دیدنمون .
این جور آدمها بعد از ازدواج خیلی بیشتر پشیمون میشند چون ازدواج آزادیهای فردی رو محدود میکنه .
برای موفقیت در ازدواج خیلی مهمه که انسان شخصیتِ پرستار داشته باشه یعنی دوست داره از همسرش و فرزندانش مراقبت کنه و وسائل زندگی و راحتیشون رو ب؟اشون فراهم کنه . این شخص از این چیزها لذت میبره .
وقتی نصف شب بچه اش بیدار میشه و گریه میکنه , با شوق و صبر کنارش میمونه و آرومش میکنه و میدونه این وضعیت طبیعی هست و باید با صبر و حوصله و خرسندی باهاش برخورد کنه و کارهای لازم رو انجام بده
بعدش هم برای دیگران اینها رو تعریف میکنه به عنوان خاطرات خوش زندگی
این رو هم بدونین که زن خیلی لذت میبره که سوهرش براش مثل چتر و سایه بون باشه تا از بودنش احساس آرامش و امنیت کنه
یکی از هنرهای انسانهای موفق اینه که همیشه میدونند چکار کنند تا کمتر با مشکلات و خطر و ضرر روبرو بشند و اگر هم مشکل و خطری پیش اومد بلدند چطوری حلش کنند از بهترین راه
این افراد اصلاً غُر نمیزنند , تقریباً هیچوقت غصه نمیخورند چون یقین دارند که غصه مشکلی رو حل نمیکنه بلکه باعث بدتر شدنش میشه
غُر زدن هم کار افرادِ کم صبر و حوصله با معنویات کم هست و اگر غر نزنند و داد نزنند آروم نمیشند چون مغزشون پر از برنامه های غلط و اشتباه هست (طرز فکرها و عقیده های غلط و درک نکردنِ وضعیت دنیا و زندگی و علت و حکمتِ زنده بودن و زندگی )
همه جا داناتر موفقتر هست .
در زندگی , درس , کار , عشق , پیشگیری , درمان , حل مشکلات , ورزش و غیره
علم و دانشتون رو زیاد کنین تا راحتتر و با آسایش بیشتر زندگی کنین
هر جا انسان دانایی دیدین که چیز مفیدی میدونه که به دردِ زندگی میخوره با تواضع ازش یاد بگیرین حتی اگر یک بچه ی هفت هشت ساله باشه
==================================
حرف از علم دانش شد و ازدواج و موفقیت .
آیا خبر دارین بیش از 95% از طلاقها و زندگیهای جهنمی علتش عدم تفاهم جنسی بین زن و شوهر هست ؟
اطلاعاتتون در این زمینه رو قوی کنین . مثل اینها:
محتوای مخفی: !
خواهر عزیز! برادر گرامی! دوستی که داری این کانال را می خوانی:
اگر مشکلت تنها بودن است، اگر مشکلت حرف خانواده و فامیل است، اگر فکر می کنی به سنی رسیده ای که باید ازدواج کنی، اگر دوست دختر یا دوست پسر مناسب گیر نمی آوری یا آنهایی که گیر می آوری آدم های جالبی نیستند، اگر مشکلت سکس و مسائل جنسی است، اگر عاشق بچه داشتنی، اگه دلت جشن عروسی می خواهد!، اگه خانواده اذیتت می کنند و می خواهی مستقل بشوی، اگر اعتیاد داری، اگر یکی را می خواهی که خانه را تمیز کند و غذا بپزد، اگر یکی را می خواهی که کار کند و برایت لباس و ماشین و خانه بخرد، اگر دوست داری بروی شهر بزرگتر، اگر دنبال وام هستی، اگر حوصله ات سر رفته، اگر خوشی زده زیر دلت، اگر دانشگاهت تمام شده و سر کار می روی و دیگر نمی دانی چه کار کنی، اگر عاشق کسی شده ای و نمی توانی توی شهر کوچک بدون ازدواج کردن با او باشی، اگر می خواهی سربازی ات کم بشود، اگر می خواهی طرف مال خودت باشد و با کس دیگری نباشد!!، اگر فکر می کنی برای عروسی کردن دیر شده یا نگران حرف مردمی، اگر فکر می کنی بدون انسان دیگر، کامل نیستی...
چاره اش ازدواج کردن نیست!!
می توانی بروی با آنهایی که به این دلایل ازدواج کرده اند حرف بزنی و ببینی چقدر به هدف هایشان رسیده اند.
مواظب باش از چاله در چاه نیفتی...
ازدواج پروسه ای جداگانه دارد که به مسائل بالا هیچ ربطی ندارد و آنهایی که برای هدف های بالا ازدواج کرده اند همین دوستان شکست خورده ی خودمان را تشکیل می دهند... ازدواج، وظیفه ی شما نیست بلکه یک انتخاب از بین صدها انتخاب مسیر در زندگی است و می توانم هزاران هزار دختر بااستعداد در شعر و هنر را نام ببرم که بعد ازدواج شعرشان افت کرد یا نابود شد، یا اینکه مثل فروغ و سیمین و پروین اعتصامی و... بعد طلاق توانستند به جایگاه واقعی شان برسند، یا اینکه مثل رابعه و قره العین در جوانی کشته شدند.
این پست نمی گوید که ازدواج نکنید بلکه می گوید به همین سادگی ها ازدواج نکنید و قدر زندگی تان را بدانید تا بتوانید در صورت ازدواج، زندگی دو نفره ای را تجربه کنید که لذتی مداوم و شادی ابدی باشد نه تحمل و صبر...
ازدواج، بلوغ فکری می خواهد که خیلی از ما هنوز نداریم یا اینکه طرف مقابلمان ندارد.
دقت کنیم!!
تازه بعد از ازدواج یادمان باشد:
برای سرگرمی خودمان، برای نیاز به دوست داشتن کسی، برای سر به راه شدن همسر، برای تحکیم بنیان خانواده!!، برای حرف مادرشوهر و عمه و خاله، برای ادامه ی نسل و ماندن نام و فامیل و تخم و ترکه مان، برای رفع تنهایی، برای انجام وظیفه ی زنانه یا مردانه، برای نگذشتن سن بارداری، برای آمدن برکت به خانه، برای تنها نماندن بچه ی اول و همبازی داشتن او!!!، برای گرفتن یارانه ی بیشتر، برای عملی کردن آرزوهای خودمان که در بچگی عملی نشده روی کسی دیگر و...
بچه تولید نکنیم!!
بچه تولید نکنید...
ما بچه ها اسباب بازی و عروسک و آدم آهنی نیستیم که برای دنیا آمدن ما اینقدر راحت تصمیم می گیرید، ما وسیله ی سرگرمی و عشق ورزیدن و... نیستیم. ما یک انسان مستقل هستیم!
بچه دار شدن علاوه بر بلوغ فکری و روحی حتی به بلوغ جسمی و اقتصادی هم نیازمند است. آن کس که دندان می دهد نان نمی دهد. بلکه نان با دو شیفت کار کردن و تا صبح سگ دو زدن درمی آید.
و تازه اگر با آن همه تلاش نان هم دربیاید آن بچه نیاز به وقت و روح و... هم دارد.
و از همه مهم تر این سوال:
پس خودتان چه؟؟؟
بچه باید وقتی به دنیا بیاید که پدر و مادر بعد تولد او باز هم با یکدیگر سینما و کافه و مسافرت و... بروند. روابط جنسی شان کم نشود، عصبی نباشند و از هم فاصله نگیرند، به شغل و فعالیت های اجتماعی هیچ کدام لطمه نخورد، مواظب جسم و سلامتی و زیبایی خود بعد از بچه هم باشند، وقت برای کتاب خواندن و شعر گفتن و... داشته باشند و...
بچه داشتن حس خیلی قشنگی است. من هم دوست دارم! اما بچه همان چهار تا کلیپ بامزه ی داخل اینترنت و موبایل نیست. خیلی سخت است و خیلی تبعات دارد. اگر با همه ی آنها آشنا هستید و برای مقابله با آنها آمادگی روانی و جسمی دارید و هدفتان از بچه دار شدن خودخواهیتان نیست اشکال ندارد. خیلی هم خوب...
فقط یادتان باشد در صورت عدم آمادگی، شما نه فقط به آن بچه که به جامعه ای خیانت کرده اید که در آن کار، مسکن و... به اندازه ی کافی وجود ندارد و به دنیا آمدن هر فرزند تازه اقتصاد و شرایط اجتماعی را بدتر می کند...
سید مهدی موسوی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-----
نظر من در مورد حرفهای ایشان:
در مورد حرف هایش در مورد فرزند، بسی موافقم .... واقعا حرف حق گفته ... لعنت به بی خردانی که سودای جمعیت 200 میلیونی دارند و مردم فقیر را به بچه به دنیا آوردن تشویق میکنند :)...
اصلا من باور شخصیم در مورد زاد و ولد اینه که با توجه به رشد خارج از کنترل جمعیت جهان، مسایل زیست محیطی، کمبود آب و غذا و زمین، نگرانی های موجود در مورد آینده های نامعلومِ نسل های آینده و ... مردم تمام جهان باید تشویق بشند به بر عهده گرفتن کودکان بی سرپرست تا بدون منظور هم این طفل های بینوا از بی پناهی و بی کسی در بیایند هم زنان مشگلات بارداری و ... را متحمل نگردند و هم جمعیت انسانها افزایش پیدا نکند ... (که البته خوب این مساله هم ریسک هایی را هم دارد...)
در مورد بخش اولش گمان میکنم خیلی نهیلیستی و نا امیدانه حرف زده ... من داشتن شرایط ساده را هم در صورتیکه توافق طرفین در مورد ازدواج وجود داشته باشه و به شرط اینکه پای بچه میان نباشه تایید میکنم ... اما باز هم همه چیز به اشخاص بستگی دارد و همه که مثل هم نمیتونند در این موضوع مهم هم عقیده باشند ...
ازت خواهش میکنم یکم فکر کن
ببین اگه نخاد بدنیا بیاد چی
اگه نخاد متولد بشه چی
اگه وقتی بزرگ شد فریاد زد اعتراض کرد که آخه شما به اجازه ی کی منو بدنیا آوردی تو که مادری اگه ازت پرسید برایچی منو زاییدی چی جوابش رو میدی
حتمن بهش میگیم میبخشید :تو محصول ملاقات اتفاقی اسپرتومازوئید پدرت و اوول مادرت توی هند بود
میدونی هیچ آدمی خلق شده ی عشق نیست
همه محصول حواس پرتی زن و مرد در یک لحظه ی هماغوشی..یک لحظه غفلت..یک لحظه فراموشی..اونجایی که زن و مرد موقعی که به اوج لذت رسیدن حیفشون میاد عشق بازیشون رو قطع کنن
آره من از پدرشدن میترسم
ترس من از کودکی که قربانی یا جنایتکار بدنیا بیاد
میدونی پدرشدن من مثل اینکه بدنیا اعلام میکنم من بدنیا اومدم مزه ی زندگی رو چشیدم اینقدر به نظرم خوشایند اومده که تولیدمثل رو وظیفه ی خودم میدونم
بخشی از دیالوگ فیلم فریاد مورچگان مخملباف
دو سه روز پیش موقع خرید نان , یکی از نانواها رو به جمعیت حاضر در نانوایی گفت : " اگر میتونین 4-5 تا 10 نان بیشتر بخرین و بذارین در نانوایی بمونه تا به اونایی که آخر وقت میان و پول خرید نان ندارن بدیم "نقل قول:
شما نگاه کن ... حتا از بعضی از خانواده ها قدرت خرید نان سلب شده و همچین رویه ای در نانوایی ها پیش گرفته شده برای کمک به این افراد و خانواده ها . بعد هنوز یک سری دوستان باور ندارن که مشکل مالی و وضعیت رو به زوال اقتصادی دلیل این مشکلات هست .
چرا سن ازدواج باید بیاد پایین و همراه با زاد و ولد های بدون محدودیت باشد؟!
پاسخ این پرسش:
مردم ستمدیده، بی دفاع و نفرین شده ی ایران هیچ گونه امیدی به امروزشان ندارند که تغییر بنیادی و ریشه ای یکباره بوجود بیاید و وضعیت شهروندی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ... شان بهبود پیدا کند ... در این شرایط اندک سویی از امید به فردا باقی می ماند ... بغضی در گلو میفشارند و آرزو میکنند فرزندان و نسل پس از خودشان دردها و مصایب پدران و مادرانشان را متحمل نگردند.
اما مسببان همه ی این بلایا باز هم همین امید کوچک را هم نشانه میگیرند... آنها میخواهند نسل آینده را خودشان تعیین کنند که چگونه افرادی و از چه تباری باشند نه ما!!!
پر واضح است که افرادیکه به حقایق موجود واقفند سالها پیش از اینکه این بحث ها بوجود بیاید به نتایجی در این زمینه ها رسیده اند و خودشان بهتر صلاح زندگی خود را میدانند.
اما توده ی مردم که در ناآگاهی و فقر دانش بسر میبرند گوش به تبلیغات دروغین آنها میدهند که تاثیر بسزایی هم بر ایشان میگذارد ... پر واضح است که فرزندانی هم که طبق تربیت این نوع خانواده ها بزرگ شوند شاید از هر 1000 تایشان یکی مهر باطل بر عقایدی که در طول زندگی اش به ازث میبرد بزند و به جرگه ی آگاهان بپیوندد.
حال برگردید به امید کوچک مردم که گفته شد ... فرزندان و نسل های پس از ما تعدادشان بسیار کمتر از نسلی است که قرار است ادامه دهندگان راه موافقان ایدئولوژی مسلط فعلی باشند ... و این گونه است که " با وجود نادان های بیشتر و تعدادی خائن تسلط بر یک ملت آسان میگردد." (چرچیل)
در مورد سوال اول (سن ازدواج) توضیحات دیگری هم لازم است... با ازدواج زودهنگام فرصت های زیادی از پسر و دختر جوان گرفته میشود و شانس هایشان در کسب علم، ثروت، موفقیت و ... تا حدودی کمرنگ تر میگردد... چیزیکه نمیخواهند ... مردم باید فقیر و تو سری خور و نادان و غرق در گرفتاری ها و مشگلات و بی پولی و سگ دو زدن و ... باشند تا "تهذیب نفس کنند و منتظر ظهور امام زمان بمانند...."
نقل قول:محتوای مخفی: چیز خاصی نبود،تایپکش بود،گفتم تو تایپیکش بنویسم
سلام دوست گلمنقل قول:
شاید یکی بچه دوست داشته باشه خوب
بچه داشتن امید به زندگی رو بیشتر میکنه
اینکه بخوای بچه رو مجبور کنی کار درستی نیست باید راهنماییش کنی تا خودش راهشو پیدا کنه
بچه دار شدن مسئولیت سنگینیه متاسفانه با اوضاع امروز بچه زیاد داشتن امکان پذیر نیست اینقدر والدین مشغله دارن که نگو
اما ازدواج
من این مدت خیلی تحقیق کردم و دیدم جوونا میل به ازدواج ندارن جوونا دنبال ببخشید ولی تنوع طلب شدن و ملاکای ازدواج به جای اینکه اخلاق و منش طرف باشه ملاکای ظاهری و مواردی که نمیشه اینجا گفت شده همچنین پول و درآمد
چرا اینجوری شدیم نمیدونم اما داریم راه اشتباه میریم
Sent from my GT-N7100 using Tapatalk
بیکاری دلیل اصلی عدم ازدواج بیشتر جوانان است .:n30:
همه تنوع طلب نیستن عزیز مننقل قول:
لطفا برچسب نزن رو همه
با این اوضاع اقتصادی و انتظار دخترا میخوای نتیچه ای غیر از این ببین؟ من به عنوان پسر 21 ساله که ماشین (206)به نام خودم دارم حمایت خونوادم پشتم هست ولی چون دانشجو هستم و طبعا کاری نمیتونم داشته باشم که خونه اجاره کنم زمانی که رفتم خواستگاری همینو زدن تو سرم
خب؟(تازه معافم هستم سربازیم ندارم اینم ی درد دیگ اقا پسرا!)
اینو ببین حالا منه 21 ساله راهی جز دوستی و تنوع طلبی دیگ دارم؟(اینم بگم من تاحالا رابطه دوستی با دختر تجربه نکردم) یک سوال نگاه به آمار طلاق های ثبتی انداختی؟ یک سوم از ازدواج ها فقط به طلاق ختم میشه! معلوم نیست چه آمار گنده تری از زن شوهرهایی وجود داره که فقط تو شناسنامه اثری از ادواجشون میبینی ولی تو زندگی واقعی زن راه خودشو داره میره مرد راه خودشو! همون طلاق عاطفی!
یک نگاهی انداختی به زندگی های دور بر چقدر سخت شده؟ چقد چشم و هم چشمی؟ چقدر خرج عروسی و عقده و بریز بپاش باید بشه؟؟؟ خود من تو فامیل میبینم فلانی 100 تا سکه برای مهریه پیاده شده اون یکی داره از حقوقش همینقدر مهریه میده! خوب این چه وضعشه عزیز من ؟ با این وضع اقتصادی و این همه انتظار از پسر بابت موقعیت مالی چه خبره؟ یک پسری که پشتیبانی پدر مادرش نداشته باشه با این وضع کنونی تا آخر عمرش باید کار کنه تا یه پولی پس انداز کنه برای خونه و ماشین و ... .تا اون موقع هم که دیگه از سن ازدواجش گذشته چه تمایلی برای ازدواج داره؟
پ.ن : یک دوستی اینجا حساب کردن خرج gf از زن داشتن بیشتر هست امکانش هست بیان اینجا ریز بنویسن؟ البته اگه نیان بنویسن عروسی خیلی ساده و زندگی در خونه پدر مادر و نون پنیر خوردن؟ خرج gf تهش دو تا آبمیوه و شامی که بهش میدی یا اون میده تموم شد رفت! ظاهرا یادشون رفته زمانی که همین خونواده ها میخوان دخترشونو بدن چه شرایطی انتظار دارن از پسر که مهیا کنه!! کجا دوستی این شرایط میخواد دقیقا؟
بیکاری فقط نه گرونی و بالا رفتن انتظار ها و بریز بپاش های زندگی از نوع ایرانیش!نقل قول:
آخه با حقوق های پایین هم بدون پشتوانه مگه میشه کاری از پیش برد؟مگه همون اول بری یکی دو تومن حقوق میذارن کف دستت؟
بالاخره کسی که کار داره دستش باز تره نسبت به کسی که بیکاره. حالا هر چقدر هم که گرونی باشه .نقل قول:
من گفته بودم سر حرفم هم هستم منتها منظور من این بود که دو نفر که جداگانه زندگی میکنند هزینه شون بیشتره از دو نفری که با هم زندگی میکنند. فرض بر اینه که هر دو نفر خانه مجزا ، شغل و خرج مجزا دارند. کسی که هنوز سربار والدینش هست که معلومه وضعیتش چی هست.نقل قول:
پ.ن : یک دوستی اینجا حساب کردن خرج gf از زن داشتن بیشتر هست امکانش هست بیان اینجا ریز بنویسن؟ البته اگه نیان بنویسن عروسی خیلی ساده و زندگی در خونه پدر مادر و نون پنیر خوردن؟ خرج gf تهش دو تا آبمیوه و شامی که بهش میدی یا اون میده تموم شد رفت! ظاهرا یادشون رفته زمانی که همین خونواده ها میخوان دخترشونو بدن چه شرایطی انتظار دارن از پسر که مهیا کنه!! کجا دوستی این شرایط میخواد دقیقا؟
خودم هم شرایط مجزا هم شرایط زیر یک سقف رو تجربه کردم و مطمعا باشید مجزا خرج بیشتری داره.
تو این وضعیت الان هیج تضمینی نیست که حتما خانوم کار داشته باشه! برای اقا باشه کلاهتو بنداز هوا. کارهایی هم ک هست مثل منشی فلان جاست که هدف صرفا اینه که خانوم باشه و باقی قضایا که مطرحش نمیکنم :))) (حقوق هاشم که در جریانید در حد رفت و امد در میاد!) بعدشم همه با اما اگر هست اکثر زندگی های الان پرخرجه تعداد کمتری هستن ب زندگی ساده تری قانع باشن و خرج های اضافه و الکی نکنن !!! (حداقل همین مشهد داریم میبینیم که بالاترین امار طلاق تو کشور ب خودش اختصاص داده) داریم میبینیم دیگ بهرحال تو زندگی مجردی لاقل ولخرجیم بکنی واسه خودت رفته !!نقل قول:
زندگی که هنوز شروع نشده سر مهریه چک چونه میزنن مشخصه بعدشم قراره چه اتفاقی بیفته
حالم بهم میخوره از این وصلت ها
پ.ن: اینو هر کی میدونه ی خونه ای که 10 نفر زندگی میکنن در مقایسه با ی خونوار 4 نفره خرجش ب ازای هر نفر در شرایط یکسان کمتره ولی در مورد ازدواج تو ایران اما و اگرش متاسفانه زیاده!! بنظر من که تبدیل به تجارت شده !! من شخصا دوست ندارم اینطور باشه ولی واقعیت و امارها کاملا مشخص میکنه که وضعیت گل و بلبله یا نه.
Sent from my C6903 using Tapatalk
اكثرا در مورد گروني و بي كاري صحبت شده، از نظر من كه قبلا حدود ٢،٣ سال پيش توي همين تاپيك عرض كردم؛ ازدواج يك قالب بسيار باستني و سنتي و يكي از يادگاران اولين روز هاي يكجا نشيني بشر هست و هيچ قول نامه اي رو امضا نكردند اجدادمون كه اين اختراعشون ١٠ هزار سال بعد هم مقبول و قابل اجرا خواهد بود. از نظرم ابتدا بايد نگاهي بكنيم به پيشينه ازدواج كه چطوري بوده. تا جايي كه بنده اطلاع دارم اولين شكل هاي ازدواج توسط پدر و مادر يك فرد تصميم گيري ميشده كه در سنين بسيار كم صورت ميگرفته. هيچ نوع رتباط عاطفي ميان طرفين حائز ارزش و اهميت نبود و تنها مسئله ارتباط طائفه ها و اقوام و ايجاد صلح و روابط تجاري و ... بوده. در اكثر موارد طرف مذكر رابطه با زنان ديگري هم مقاربت داشت. اما همين اوايل نهضت رمانتيك در اروپا حدود ٣ قرن پيش، ارزش احساسات در روابط به تدريج مطرح شد و ازدواج به همون شكل قديمي ادامه داشت اما مرد ها به دنبال زني بودند كه در كنار همسر رسميشون باهاش ارتباط پيدا بكنند و هم رابطه عاطفي باشه و هم جنسي. اما نتيجه اين جنبش اين شد كه افراد به دنبال يك نفر بگردن و همون فردي رو كه مناسب ترين هست و رابطه عاطفي باهاش برقرار ميكنند رو براي ازدواج انتخاب بكنند و ديگه نرن دنبال هم بستر هاي ديگه.اين ديدگاه خيلي زيبا بود، اما عشق و دوست داشتن همه ي يك رابطه نيست، بلكه عوامل سنتي مثل پول، قدرت، تضمين آينده و ... هم نقش اساسي دارن. وقتي ازدواج بر اساس ايده هاي صرفا رمانتيك شكل ميگيره، نتيجه اش به زودي شكست مطلق رابطه ميشه، چرا كه تمامي انتظاراتي كه طرفين در يك رابطه رمانتيك از هم خواهند داشت غير واقعي و صرفا نتيجه ٢ قرن تفكر رمانتيك بشر هستند. و مهم تر اينكه مسايل ساده اي مثل گرسنگي، بي خوابي، خستگي و ... خيلي تعيين كننده هستند كه طرفين در يك لحظه مشخص از خودشون "درك" رمانتيك و از خود گذشتگي رو نشون بدن يا نه. پس اگر پول و در نتيجه كار و علاقه به شغل و نا محسوس بودن گذروندن وقت در انجام اون شغل و خسته شدن براي اون شغل و هزار نوع عوامل ديگر برقرار باشند ازدواج سخت تر و سخت تر خواهد شد. از نظرم ديدگاهي كه الان همه دارن و اينه كه باور ميكنيم براي هر فردي يك قرين روحي و يا جفت وجود داره كه فقط بااون خوشحال خواهد شد چيزي جز افسانه نيست. چنين فردي وجود ندارد.هيچ دو انساني دقيقا مشابه هم نيستند و اكثر اوقات زماني كه دو فرد از نظر ساير افراد بسيار مشابه مي باشند، خود اين دو فرد علاقه چنداني به هم نشون نميدن. افراد چيزي رو دوست دارن كه ذاتا بهش عادت دارن و بلدن چطوري باهاش برخورد كنن. انسان شرايط آشنا رو دوست داره و بنابراين اگر در افكارمون فكر ميكنيم اكر انساني با فلان ويژگي ها باشه بهش عاشق ميشيم وخوش بخت، اين يك خيال خام هست. واقعيت اين هست كه در انتخاب زوج كسي رو ميكزينيم كه برامون آشنا ترين هست مثل مادر و يا پدر يا دوست صميمي يا خواهر يا برادر، هرچند صفات مشخصي داشته باشن كه ازشون خوشمون نياد.
حرف آخرم اين هست كه ما فكر ميكنيم كه ازدواج يه چيزي هست كه انجام ميديم و همه چيز خود به خود پيش ميره. هيچ كس به ما نميگه كه ازدواج هم مثل ساير كار هايي كه انجام ميديم، مهارت مي مواد بايد با تحربه و مطالعه و دقت و زحمت حفظ بشه و واقعا يك پروژه مشترك ميون دو نفر هست. مهم ترين ركن ازدواج توانايي ايجاد رابطه هست، با پذيرش طرف به طور كامل و با نشان دادن خود به طور كامل با تمام ابعاد بد و زشت خودمون مي تونيم يك رابطه رو واكسينه بكنيم كه ادامه حيات بده. با همه اين حرف ها ميگم كه ازدواج مي كنم. اما هيچ انتظار خارق العاده اي ندارم و براي هر چيزي آماده هستم. مسائل و مشكلات مالي به هر حال هميشه وجود خواهند داشت اما اگر فردي كه هم ميتونم بفهممش و تا حدودي هم سليقه باشيم و ذهن بازي داشته باشه و منو بتونه بفهمه و ايرادات منو قبول و درك كنه و هردومون در عين حال سعي در رشد دادن همديگر داشته باشيم نتيجه عالي و خوشحال كننده خواهد بود.
پس تاكيد من روي آموزش مهارت هاي لازم از نظر رواني و انسان شناسي و درك مكانيزم عملكرد ذهن انسان و مسائل نظير اينهاست. و عامل اصلي طلاق رو نبود اين مسايل مي دونم.
با سلام
بنده هیچ وقت منبعی پیدا نکردم که چرا انسان باید خود را محدود به تامین نیاز جنسی از طریق یک نفر پس از ازدواج بکند؟ خیانت را چه کسی تعریف کرده؟ چه کسی این حد و مرز ها را برای ما تعین کرده است؟
چه کسی چنین چیزی را گفته است؟
چرا کار حیوانات را قبول نداریم و فکر میکنیم کار ما درست است؟
نیاز جنسی همانند سایر نیاز های انسان است و هیچ تفاوتی بین آن با دیگران نیست.
بهترین غذایی که دوست دارید چیست؟ اکثریت چند نوع غذا را نام خواهند برد. آیا یک نوع غذا با بهترین پخت و کیفیت را به شما بدهند. تا چند وقت توانایی خوردن آن غذا را خواهید داشت؟
از نظر بنده نیاز جنسی همانند سایر نیاز ها نباید به یک مورد ختم شود در غیر این صورت تفریط صورت گرفته است.
این نیاز ها در ذات انسان است.قابل سرکوب نیست و با حرف های خوب و مثبت (از نظر برخی ها) قابل کنترل نیست.
محدود کردن شریک جنسی به یک نفر ، باعث همین مشکلات فعلی شده است. تجاوز.طلاق. عدم سازگاری و ...
نقل قول:
بله طبیعت انسان هم همینه اما خاصیت انسان غیرطبیعی بودنش هست . بر خلاف طبیعتش عمل کردن به همین دلیله که تمدن به وجود اومد
مرسی
مقایسه فرد با غذا گمراه کننده هست. با توجه به اینکه تنوع در مسائل جنسی میتونه با یک فرد وجود داشته باشه و تکراری نباشه و این جزئی از هنر این کار هست که اگر کسی نداشته باشه نمیتونه تنوع طلبی رو توجیه کنه.نقل قول:
اما چرا خیانت بد شمرده میشه؟... ساده ترین توضیح طبیعی که براش وجود داره اینه که در ازدواج دو جنس منافع متفاوتی رو دارند و سعی میکنند کنار هم در مورد اون منافع به توافقی برسند. جنس ماده بخاطر اینکه باردار میشه تمایل نداره جنس نر برای مدتی باهاش آمیزش کنه و بعد رهاش کنه. بخاطر اینکه تمام هزینه و فشار بزرگ کردن بچه به دوش اون می افته. به همین خاطر جنس ماده تمام تلاششو میکنه که از خیانت کار نبودن همسرش مطمئن بشه. برای همین سعی میکنه جذاب باشه همیشه و جنس نر رو همیشه به خودش وابسته کنه. از طرفی برای جنس نر منفعت بحساب میاد که بعد از مدتی بودن با یک ماده، بره سراغ یکی دیگه و حداکثر نیازهای جنسی خودش رو برآورده کنه بدون زیر بار رفتن هزینه بزرگ کردن بچه. بخاطر همین تنوع طلب تر هست.
این دو تمایل در کنار هم تعادلی رو ایجاد کردن که شده سبک امروزی ازدواج. درسته که مردها تمایل دارن همیشه تنوع طلب باشن ولی از طرفی میدونن که زن ها به مردهای خیانت کار اعتماد نمیکنن بخاطر همین تنوع طلبی افراطی در نهایت شکست میخوره و به استثنا تبدیل میشه و مردها حاضر میشن به یک همسر وفادار بمونن در مقابل از زن ها میخوان که تا جای ممکن نیازهای جنسی اونارو تامین کنن.
جدای از بحث اخلاقی که خیانت بد هست یا نه، به نظر من خیانت یا رابطه ی جنسی ازاد و خارج از ازدواج نمیتونه تبدیل به یک نرمال بشه و همیشه استثنا می مونه (جدای از مسئله ی دروغ). از نظر من این تعادل طبیعی هست و نمیشه گفت انسان خلاف طبیعت داره عمل میکنه.
ازدواج و تشکیل خونواده به خودی خود بد نیست اگر نباشه یه سری مشکلاتی پیش میاد مثلا بچه دار میشن پدر هم رفته پی کارش انگار نه انگار! (معلوم نیست اصلا کی هست) یا باعث کاهش انتقال HIV و ... میشه (در ارتباط بدون محافط)نقل قول:
بنظر من مشکل اونجایی هست که خود شرایط ازدواج سخت میشه شرایط طلاق هم سخت از اونورم ارتباط با محرم و نامحرم مطرح میشه و مشکلات اساسی پیش میاد.
پ.ن : بنظر من هیچ اجباری نباید در ازدواح باشه و دو طرف باید کامل به این نتیجه برسن درغیراینصورت یک جای کار عیب دار خواهد بود
ارضای جنسی 2 وجه داره: فیزیکی و روانی
از نظر فیزیکی به جز تفاوتهایی که البته خیلی هم مهم هستند، فیزیک بدن جنس مخالف شبیه هم هست.
اما این تفاوت های مهم که شما هم حتماً میدونید، چه هست؟
کسی که طبیعتش به اصطلاح گرم هست و نیاز جنسی بالایی داره باید بگرده یکی مثل خودش رو پیدا کنه وگرنه اگه با فردی به اصطلاح سرد مزاج ازدواج کنه قطعاً دچار مشکل میشه.
در مجموع اگه آدم انتخاب درستی داشته باشه از نظر فیزیکی دچار مشکل نمیشه.
اما انچه که باقی می مونه بعد روانی مسئله هست که اسلام عزیز در این مورد همگان رو به تقوا دعوت کرده (:
در کل نظر من اینه که اگه کسی در ازدواجش از نظر جنسی دچار مشکل شده یا مشکل از انتخابش هست یا زیادی عجله داره
در واقع 2 طرف باید به هم فرصت بدهند تا به طور کامل با هم هماهنگ بشن
امیدوارم تونسته باشم منظورم رو درست منتقل کنم.
ضمناً نیاز جنسی انسان ها شاید شبیه حیوانات باشه. اما در بین همین حیوانات هم موجوداتی هستند که در طول حیاتشون تنها یک شریک جنسی دارن و لا غیر.
سلام
این روز ها هر کسی ازدواج میکنه واقعا دل شیر داره
سلامنقل قول:
فرمودید زن از خیانت بدش میاد چون بارداری براش هزینه داره، از نظر شما چرا مرد از خیانت بدش میاد؟
بهش میگن Love :(نقل قول:
یا به عبارت دیگه از نظر مغز وی، جفت مناسبی یافته و نمیخواد از دستش بده. در طی صدها هزار سال "انتخاب جنسی" توسط زن ها، مردهایی بیشتر انتخاب شدن که به monogamy (تک-همسری) تمایل داشته اند و در کنار یک زن باقی مانده و از وی و فرزندانشون حمایت حاضر بودن بکنن با تمام توانشون. شاید یکی از دلایل وجودی جوامع پیچیده ی امروز ما همین انتخاب زنان بوده در انتخاب مردانی کمتر وحشی که عاشق یک زن و خانواده میشن و براشون حتی جان هم میدن...