شما باید عضو مدرسه جادوگری بشی. قبل از ورود به همینجا در راه یک خانمی جلوتو میگره و توضیحاتو بهت میده:46:نقل قول:
Printable View
شما باید عضو مدرسه جادوگری بشی. قبل از ورود به همینجا در راه یک خانمی جلوتو میگره و توضیحاتو بهت میده:46:نقل قول:
توی یکی از اتاق های اون خونه(فکر کنم یک صندلی با یک میز داره) یک در مخفی پشت کمد است.نقل قول:
اقا این رمز گرفتن پرک هاش چیه؟
یکی دو تا پرک هست که می خوام داشته باشم ولی نمی خوام توی اون کلاس اسکیلم بره بالا.
من اسبم گم شد! رفتم دم یه خرابه ای ازشش پیاده شدم یهو کشیده شد از کادر رفت بیرون. بعدش هر جا گشتم نبود. هر چی فست تراول کردم برنگشت. توی استبل وایتران هم نبود ( از اون جا خریده بودم.) نمی دونید چیکارش کنم؟ البته یکی دیگه خریدم، ولی به هر حال 1000 سکه ام رفت...
ID پرکی که میخوای اضافه کنی رو از لینک زیر پیدا کن :نقل قول:
بعد این کد رو بزن :
player.addperk ID
که به جای ID همون ID ـیه پرک مورد نظر رو مینویسی ( اون 3 تا صفر اولش لازم نیست )
دمت گرم ویروس خیلی حال دادی
رفتم بازی رو بترکونم
دوستان کسی ادرسی، لینکی، چیزی داره برا این Patch 1.31 بازی که از رم 4GB هم ساپورت میکنه؟
این بازی بدجوری منو گرفته از یه طرف سرم به امتحانات شلوغه این همه مدت نتونستم بیام اینجا :31:
یکی از مواردی که دوستان اشاره کردند درست می گید داستان در حد عالی و متعالی نبود ولی مثلا شخصیت پردازی بازی خیلی خوب بود مثل اون اژدها Parthurnax و Dark brotherhood و .... همینطور این اشکال هم به نظر می رسید که مثلا شما میتونستید رییس هر گروه بشید و زیاد جالب به نظر نمی رسید. این مورد توی oblivion اصلا به نظر نمیومد یعنی نحوه رسیدن به ریاست خیلی جالبتر و جذابتر بود و داستانشون هم بهتر بود. ولی خود سازندگان بازی گفتن که قصدشون از ساختن این بازی این بوده که شما وقتی دسته ایکس باکس رو برمیداری راحت بشینی بازی کنی و حال کنی برای همین روی داستانش خیلی کار نکرده بودند. همینطور بازی به این بزرگی ممکن نیست که باگ نداشته باشه ولی کاملا مشخص بود که نسبت به نسخه های قبلی خیلی کمتر باگ داره من الان حدود 213 ساعت با 500 تا Save بازی کردم تنها به 3 -4 تا باگ خوردم که اصلا به بازی لطمه نمی زد. تازه patch هم نصب نکردم. من الان یه مصاحبه خوندم قصد دارن با DLC های بازی خیلی چیزها رو بهتر کنند و از الان خیلی منتظشرم. اینهمه بازی توی این سال عرضه شد هیچکدوم به پای این بازی نرسید این نشون میده کارشون چقدر سخته که یک بازی خوب در این حد بسازند. خوب دیگه برگردم به بازی :31:
توی تاپیک زیر هست :نقل قول:
دوستان کد پول چیه؟پول لازمم بدجورررررر
نقل قول:
player.additem 000000f gold
به جای کلمه gold مقدار گلدی که نیاز داری رو بنوسی ، مثلا 1000
دوستان من میخوام تازه شروع کنم:31:
اگه پچ مچ ی میخوا بگین وسط بازی تو کف نمونم:31:
شما پست اول این تاپیک رو بخون + پست های آخرنقل قول:
دوستان این Azura star به چه دردی میخوره؟ من گرفتمش ولی نمیدونم به چه دردی میخوره !
بعنوان Soul Gem ها عمل میکنه(همه ی سول جم ها غیر از Black soul gems)نقل قول:
دوستان این Azura star به چه دردی میخوره؟ من گرفتمش ولی نمیدونم به چه دردی میخوره !
نقل قول:
توضیح کامل :
( سه خط آخر azura's star توضیح داده شده )
اقا من نسخه ی 1.3 و خورده ای دارم.
ولی بازم به نظرم باگ زیاد داره. اول که اسب رو گم کردم، الانم که پیش هر ترینری می رم می گه باید لولت رو ببری بالا تا بتونی بیشتر ترین ببینی. که من از اون موقع که این حرف رو زده سه لول رفتم بالا تر و هنوز هم نتونستم از هیچ ترینری اسکیل بگیرم.
کمکی از دست کسی بر می اد؟ کسی می دونه چرا همه ی ترینر ها می گن بیشتر از این تو این لول نمی تونن چیزی یادم بدن؟
یه سوال دیگه، این اسکرین کپچرش چیه؟ اوایل پرینت اسکرین می زدم به امید این که خودش فایل بسازه توی فولدر های بازی...
دوستان کسی از اسب استفاده میکنه؟! من چندبار اسب گرفتم ولی توی مبارزات کشته میشه! چه کنم؟
مگه شوالیه سوار بر اسب سفیدی که انتظار داری نمیره؟!نقل قول:
+
من در مواقعی که میدونم خطر در کمین است قبل از رفتن سراغ دشمنا یه جای خوبی پارکش میکنم!:31:
بعد از اینکه 5 لول به اسکیلت اضافه کردی ( به وسیله ترینر )نقل قول:
باید لول آپ کنی ( لول کاراکتر نه لول اسکیل )
مسیر ذخیره اسکرین شات هم تو فولدر اصلی بازی هست ، حداقل برای من که اینجوریه
دوستان یکس منو راهنمایی کنه که چطور باید enchanting رو 100 کرد
smithing صد شده والان حدود 500 عدد iron dagger دارم
چطور باید با iron dagger اسکیل enchanting رو آپ کنم :20:
سلام باید واسه هر شمشیر یا دگر یه Soul Gem پر پیدا کنین و توی Arcane Enchanting اون ها رو جادو کنین تا Enchanting تون بالا برهنقل قول:
این کدهای
black star
و یک نفر هم گفته بود یک کدی هست بزنی میری تو یه اتاق که همه چیز تو هست اینا رو اگه میتونید بزارین
پیدا کردم واسه اونایی که میخوان بدونن
room all items
ورود
coc QAsmoke
خروج
coc riverwood
ویروس جان می گم سه لول رفتم بالا!! لول اسکیل رو نگفتم لول خودم رو می گم.نقل قول:
البته درست شد، فقط یه دونه دیستراکشن مونده که نمی تونم توش ترین ببینم. نمی دونم مشکلش از چیه...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خیلی دور خیلی نزدیک
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در دو سه سال اخیر بازی های اندکی بوده اند که حین بازی کردنشان، متوجه گذر زمان نمی شدم. بازی هایی که یک دنیای قوی، از همه ی جهات، داشته اند و وقتی با کارکتر بازی در آن دنیا قدم میزنید، آنچنان در آن غرق شده اید که هیچ چیز خارج از آن معنایی ندارد. دنیایی که اینقدر کامل است که به معنای واقعی کلمه در آن زندگی می کنید و هیچ چیز نمی تواند مانع لذت بردنتان از آن باشد. اسکایریم، دنیایی است که هر کس به راحتی می تواند در آن زندگی کند و از گوشه گوشه ی آن لذت ببرد. از رودهای پر آب و کوه های بلندش گرفته تا مردم دهکده های دور و نزدیک، تا اژدهایان بزرگ و در عین حال کوچک، تا غارها، معبد ها، دژها و … و … اش. به هر نحوی می شود با اسکایریم ارتباط برقرار کرد. با هر سبک و نژاد و level . می توان ساعت ها در جنگلی وسیع گشت زد و با دشمنان اتفاقی روبرو شد، حیوانی شکار کرد و یا مکانی دور از دسترس را کشف نمود. می توان عزم صعود به قله ای بلند کرده و در راه یک اژدها را سلاخی نمود. می توان به غاری رفت و به ماجراجویی پرداخت تا در نهایت، یک گونه ی جدید از دشمنان بازی را کشف کرده و پس از تار و مار کردن آن، یک شمشیر قدرتمند، یک تیر و کمان قوی جایزه گرفت. می توان دقایقی را کنار آبشار کوتاهی ایستاد و فقط آن را تماشا کرد، شاید هم نه فقط آن را، بلکه خرسی را که سعی دارد ماهی ها را به چنگال بگیرد هم. و بسیار می توان های دیگر، می توان در اسکایریم سراغ هیچ ماموریت اصلی نرفت ولی بیشترین لذت را از بازی برد. همین که در دنیایش غرق شوید بس است. در دنیایی که می شود همه کار کرد، می شود همه چیز داشت، به همه ی بازی های دیگر لعنت فرستاد و با نیشخندی مرحله ی فرعی بازی را به کل آن بازی دیگر تشبیه کرد. وقتی تاد هاوارد خلق این دنیای عظیم را در سر داشت، فکر نمی کرد این قدر خوب باشد، اینقدر خوب بشود با آن ارتباط برقرار کرد، اینقدر خوب بشود در آن گم شد، در حالی که از همیشه پیدا تر بود. در اسکایریم، چیز های زیادی برای یادگیری هست، مکان های زیادی برای کشف هست و تنوع محیطی و گونه ای آن قدر بالا است که هیچ وقت از آن خسته نمی شوید. خسته نمی شوید نه به این سادگی ها … اسکایریم یک رازی دارد، شاید یک فوت کوزه گری، یک جادو یا هر چه که اسمش را بگذارید که باعث می شود هر چه بیشتر بازی می کنید، هر چه بیشتر کشفش می کنید و زمان بیشتری می گذرد، بیشتر لذت ببرید. شاید اعصابتان از خیلی چیز ها (در ادامه خواهم گفت چه چیزهایی) خرد شود، ولی می دانید که زندگی در اسکایریم در جریان است. پس ادامه می دهید. ادامه می دهید تا از پس مشکل بر آیید، مهم نیست مشکل کوچک است یا بزرگ، قوی است یا ضعیف، مهم این است که هر چه باشد، احساس رضایت می کنید، از پیروزی، از پیروزی که خودتان به دست آورده اید، نه قهرمانی ساختگی شبیه بازی های اول شخص خط خطی. و بعد از آن پاداش می گیرید، پاداشی که بازی می دهد در برابر جشنی که خودتان تنهایی برپا کرده اید اهمیت ندارد. این گونه اسکایریم با احساسات بازی می کند. با احساسات بازی می کند که همه ی منتقد ها در جو بازی از آن تعریف کنند و اشکالاتش را ندید بگیرند، به آن نمره ی کامل و نزدیک به آن بدهند و بعدش دوباره سراغ بازی رفته و زندگی را ادامه دهند. اما این جا از این خبر ها نیست، اسکایریم با این که دنیای بزرگ و جذابی است، با این که می شود در آن همه جوره سر کرد، ولی عیب هایی دارد، عیب هایی که جو زده ها فکر می کنند باید نادیده گرفته شوند، ولی من فکر می کنم باید دیده شوند، نسبت به آن ها انتقاد صورت گیرد و بازی برای یک بار هم که شده نقد شود.
پس از اینکه خوب با دنیای بازی حال کردید (!) اولین چیزی که به چشم می آید، باگ است. مشکلات گرافیکی عدیده ای که لذت بازی را تا حد قابل توجهی پایین می آورند. با توجه به محیط بزرگ بازی و تعدد و تکثر آبجکت های موجود، وجود باگ اجتناب ناپذیر است. ولی مساله وجود آن ها نیست، بازی های دیگری مثل فال آوت بتسدا هم باگ داشتند و احتمالا خواهند داشت، ولی در اسکایریم، به دلایلی نا معلوم، باگ های فراوان، متفاوت و به ظاهر حل نشدنی مشاهده می شود. باگ هایی که ممکن است در موارد نادر، در حساس ترین لحظات بازی اتفاق بیفتند و همه ی معادلات شما را بر هم زنند، از آن جایی که بازی کلا خطی است، باگ ها هم خطی اتفاق می افتند، یعنی اگر هم مرحله را از نو آغاز کردید احتمال تکرار شدن باگ بسیار بالاست. ظاهرا مرتفع شدن باگ ها یک طرف قضیه است. در کل Performance بازی مشکل دارد و بر روی پلتفرم های مختلف شاهد مشکلات متفاوتی هستیم. افت فریم برای PC بازان و مشکل ذخیره کردن برای PS3 و یا مشکل بافت ها در Xbox 360 نشان از آن دارند که بازی پولیش خوبی نشده، سعی در برطرف شدن مشکلات این دست نشده و نتیجه یک گرافیک خام و اعصاب خرد کن است که می شود بلای جان گیمرهای بد شانس٫ بماند که Glitch های ساده و پیش پا افتاده و چاله های گرافیکی زمان IGI در این بازی تکرار می شوند! در هم روی اشیا هم به درستی کار نشده و همه چیز در همه جا فرو می روند! به امید خدا این ها قرار است نوستالژی باشند و ما را یاد بازی های خاطره انگیز قدیمی بیاندازند.
به طور کلی، گرافیک بازی قابل قبول است، به جز مسائل فنی و باگ ها که واقعا روی اعصاب اند، کیفیت بافت ها قابل قبول اند. افکت ها به درستی اجرا می شوند و محیط وسیع خیلی خوب بارگذاری می شود. طراحی هنری بازی از همه لحاظ بی عیب و نقص است. مدل سازی در بازی حرف ندارد. بی شک یکی از بهترین های نسل را در این بازی شاهدیم. دقیق، تراشیده و زنده. از حشرات کوچک گرفته تا اژدهایان بزرگ و ساختمان های بزرگ تر. محیط های داخلی معماری بسیار خوبی دارند و آن قدر بزرگ هستند که به راحتی بشود چند ساعتی در آن جا بازی کرد. به طور کلی، از این حیث بازی کم و کسری ندارد. موتور پایه ی بهینه شده ی بازی این امکان را فراهم آورده تا در حالی که کیفیت بافت ها قابل قبول است، حجم کمی توسط آن ها اشغال شود. همچنین نورپردازی و جلوه های آتش و آب و … هم در بازی چشم نواز هستند.
بعد از باگ، گیم پلی پر فراز و نشیب بازی به میان می آید. گیم پلی که شباهت های کمتری به پیشینیان خود دارد و اثری از آن روند نقش آفرینی Elder Scrolls نیست. گیم پلی بازی دچار تغییرات احمقانه ای شده است که وجود هر یک از آن ها در یک بازی نقش آفرینی می تواند دوستداران این سبک را کلافه کند. حال در اسکایریم، چند تا از آن خوشگل هایش را میبینیم. هیچ دلیلی به جز عامه پسند کردن برای چنین تغییراتی وجود ندارد. اسکایریم با این تغییرات توانسته گستره ی عظیم تری از گیمرها را به خود جذب کند و در نتیجه فروش بهتری داشته باشد. از تغییرات اساسی سیستم Leveling که بی سابقه بوده و از نظر من بسیار مضحک است گرفته تا عدم Damage برای سلاح ها و …
در بازی به طور کلی عمل Level Up معنایی ندارد. یعنی دلیلی ندارد که شما خود را به زحمت بندازید و لول آپ کنید وقتی دشمن در رویارویی با شما به اندازه تان ضعیف می شود. البته این امر بستگی به دشمن دارد. ولی وقتی اتفاق مشابه برای غول آخر بازی هم می افتد، دیگر اعصابی برایتان باقی نمی ماند. از طرف دیگر، شما با سیستم Level Up در هر چیزی که بیشتر استفاده کنید، پیشرفت می کنید. حالا اگر بخواهید با Skill Point هایی که دارید، قابلیت های جیب زنی خود را ارتقا بدهید، چه باید بکنید؟ لول آپ جدید کاری می کند که تا اواسط بازی شما نیازی به مراجعه به منوی Leveling بازی نداشته باشید. البته اگر از قبل بدانید و بکنید بهتر است، ولی در حقیقت، چالش خاصی روبرویتان نیست، از طرف دیگر، وقتی از سلاح مانند تیر و کمان استفاده می کنید، خود به خود به درجه ای بالاتر میرسید و Archery تان لول آپ می شود. حالا به فرض که من نمیخواهم امتیازی که از طریق کشتن دشمنان توسط تیراندازی به دست می آورم صرف ارتقای همین قابلیتم شود! باید بخواهی … زور است! مشکل بعدی که Level Lock باعث آن می شود، این است که شما در بازی پیشروی می کنید، ولی با چالشی روبرو نمی شوید که بخواهید پیشرفت کنید و از پیشرفتتان استفاده کنید. یعنی در درجه ی اول شما لازم نیست لول آپ کنید چون برعکسش اتفاق می افتد، در درجه ی دوم، شما وقتی لول آپ می کنید، باید بتوانید از قابلیت های جدیدتان استفاده کنید، وقتی یاد نگیرید و به همان چند ضربه ی ابتدایی بسنده کنید، چون دشمنتان متناسب با Level شما قوی تر شده، زودتر می میرید و بازی سخت تر می شود! یعنی به طور کلی بالانس کشک!
باز هم هست! مشکل بعدی که این سیستم به وجود می آورد، یک وجهی شدن بازی است. در یک بازی مثل Dark Souls شما ممکن است در مسیری بیفتید که در اواسط بازی به غول آخر برسید. غول آخر هم در این گونه بازی ها یعنی نور علی نور. همین احتمال باعث می شود شما در هر مسیری، دقت کنید که هیچ آیتمی از قلم نیفتد و همواره سعی در ارتقای قابلیت های خود دارید حال به هر نحو ممکن. و این یعنی لذت مضاعف برای انجام ماموریت های فرعی. در اسکایریم، انگیزه ی انجام ماموریت های فرعی به کلی فرق می کند. ولی از این نظر، به یک بازی نقش آفرینی شباهت ندارد. بلکه یک اکشن خالص است که در نتیجه ی یک ماموریت فرعی یک سلاح جدید و خفن هدیه می گیرید. بنابراین در اسکایریم هرگز خود را به خاطر سختی های احتمالی ماموریت های فرعی به زحمت نیاندازید، چون قرار نیست با غول آخر قدری دست و پنجه نرم کنید و بازی جور کم کاری شما را می کشد. به همین سادگی! عدم رابطه ی قوی با یاران احتمالی و دیگر شخصیت های مرتبط و نبود درجه ی شخصیت در بازی هم از دیگر نکات منفی گیم پلی اکشن شده ی آن هستند. مثلا در بازی هیچ Feed Backـی برای کارهای شما وجود ندارد. شما همان اول بازی توسط Jarl قهرمان شناخته می شوید و تا آخر هم همان هستید. فقط سربازان در برابر کارهای خلاف شما واکنش نشان می دهند که حتی در حد Notoriety بازی فرقه ی اساسین هم نیست. میزان وفاداری پیرو شما هم به هیچ چیز بستگی ندارد. واقعا چرا این بازی اینقدر از یک نقش آفرینی اصیل دور شده؟
در نهایت، آخرین چیز آزار دهنده ی بازی، داستان خطی آن است. البته داستان پیچیدگی های لازم را دارد و به علاوه میخکوب کننده هم هست. از همان لحظه ی شروع شما را در حالتی قرار می دهد که احساس کنید همه چیز به شما بستگی دارد. شخصیت های بازی به خوبی پرداخته می شوند و در راس آن ها خود شما قرار دارید. شکل گیری شخصیتتان هم به خودتان بستگی دارد ولی برخی چیزها کاملا اجتناب ناپذیر اند. در طول بازی هیچ تصمیم سرنوشت ساز و اثر گذار واقعی وجود ندارد. داستان که از نیمه رد شد، خود به خود متوجه پایان آن می شوید. به هر حال هدف از ابتدا مشخص بوده است و دلیل اتخاذ این هدف هم خیلی زودتر از آن چه که لازم است به شما گفته می شود. می ماند تک پایان بودن بازی که با توجه به خطی بودن مراحل و عدم وجود تصمیمات مهم در بازی و تاثیر گذاری اندک روابط و چگونگی انجام ماموریت ها در روند داستان قابل توجیه است. ولی بدون شک برای این بازی قابل قبول نیست. از طرفی روایت داستان هم مناسب این بازی نیست. به نوعی که وقتی شما یک ماموریت را از خط اصلی داستان به پایان میرسانید، شرایط اقتضا می کند که بدون معطلی به سراغ Quest بعدی بروید و از ماموریت های جانبی چشم پوشی کنید. در واقع وقتی برای آن ها قائل نشوید مگر در مواقع حساس! حد اقل چیزی که باید در روایت داستان جذاب بازی رعایت می شد، فاصله ی زمانی اندک بین یک ماموریت و ماموریت بعدی بود، به طوری که با یک فلسفه ی اسکایریمی (برای مثال) رسیدن به Paarthurnax فقط در یک ساعت خاص از روزهای زوج ممکن باشد، و شما مجبور باشید این فاصله ی زمانی را یک جور بگذرانید. به هر دلیلی، چنین چیزی را در بازی شاهد نیستیم. در این صورت، مجبورید ماموریت های اصلی را بروید، در جایی توقف کنید و به ماموریت های فرعی بپردازید، سپس به ادامه ی داستان اصلی بازی گوش دهید. مشکلی که اینجاست دور شدن از اتفاقات خط اصلی داستان و کم شدن جذابیت آن است. با این حال، اگر میخواهید از ماموریت های فرعی بازی هم لذت ببرید، باید یکی را انتخاب کنید، یعنی اول هر چه ماموریت جانبی هست بازی کنید، بعد به سراغ داستان اصلی بازی بروید، که البته یکی از خوبی های بازی هم همین است. ولی با توجه به این که Side Quest ها هم می توانند برای ادامه ی بازی تاثیر گذار باشند، نمی شود آن ها را با Quest های اصلی مخلوط نکرد. هر چند لذت بخش نباشد.
The Elder Scrolls V: Skyrim بازی خوبی است. بی نهایت خوب. می شود بی نهایت از آن لذت برد. با گشتن در دنیایش. با پاس کردن تست های سخت و آسانش. با تمام کردن مراحل اصلی و جانبی که وقت زیادی میگیرند. ولی فقط بازی زیبایی است. بی نهایت زیبا. یک نقش آفرینی حرفه ای نیست. یک بازی اکشن اژدها کشی Open World است که همه می توانند از آن لذت ببرند. از موسیقی خارق العاده اش که هیچ چیز از آن نگفتم، چون نقصی ندارد. بسیار زیبا و شنیدنی است و به هیجان بازی کمک می کند. به همه چیز بازی کمک می کند و به نوعی می توان گفت قدرتمند ترین ابزار دست سازندگان برای خلق اتمسفر قابل باور در کنار صداگذاری و صداپیشگی خوب است. اگر میخواهید اسکایریم را بازی کنید، مجذوب دیدنی هایش شوید، به گیرهایی که من دادم کاری نداشته باشید، حیف است که نهایت لذت را از این بازی نبرد. از طرف دیگر، حیف بود که مشکلات بازی عیان نمیشدند.
اسکایریم، شاید بهترین بازی سال باشد، ولی بهترین نقش آفرینی سال، هرگز … کافی است آن را با عنوانی مثل Witcher 2 مقایسه کنید.
نمرات:
گرافیک: ۷٫۵
گیم پلی: ۷٫۵
صداگذاری و موسیقی: ۱۰
داستان: ۸
نمره کلی: ۸
نکات مثبت: بی نهایت اسکایریم، مبارزات خوب و سرگرم کننده
نکات منفی: + آن هایی که در متن بود، هوش مصنوعی ضعیف و کنترل بد بر روی
---------- Post added at 08:14 PM ---------- Previous post was at 08:13 PM ----------
خودمونیم بعضیا واقعا کم دارن ...این چ نمره های مضخرفیه ب همچین بازیی داده شده ؟؟؟؟
نمره کل :8
مسخرس!
یه لحظه گفتم نقد خودته.الان فهمیدم ماله یه جا دیگه هست.گفتم این چرا همچین نقد کرده.:دی
من نمیدونم چرا هر جا نقد میکنن فقط روی باگ های بازی مانور میدن. من که باگ زیادی از بازی ندیدم چند تا مرحله بود که تموم نمیشد اونم به لطف کنسول کدها حل شدن :31:
البته تا حدودی راس می گه.
من خودم یه گیمر حرفه ای نیستم. ولی به نظرم میاد که این بیشتر از این که نقش افرینی باشه، اکشنه. تو این زمینه به نظر من دراگون ایج به مراتب بهتر بود. توی اون هر قسمت بازی باید یه تصمیمی می گرفت ادم ، هر تصمیمت هم روی روند بازی و مدل تموم شدنش یه اثری می ذاشت. کسایی که همراهت بودن هم نظراتشون راجع بهت تغییر می کرد. ممکن بود عاشقت هم بشن.
این یکی که من تصمیم خاصی توش ندیدم.
ولی از لحاض گیمپلی عالیه. کشته ی جادو هاشم. هیج بازی نبود که مثل این بشه توش از جادو استفاده کرد ( یعنی من نمی شناسم. اگه کسی می شناسه معرفی کنه.) و به این خوبی بشه از شمشیر و اینا استفاده کرد.
فقط نمی دونم چرا همه یه بند از صدا گذاری این بازی تعریف می کنن. چون من به نظرم موسیقیشه که خیلی خوبه. صدا گذاریش اصلا خوب نیست. صدای پاها که خوب نیست، مخصوصا صدای سم اسب، افکت ها هم که کمن، عمق صدا هم به نسبت کمه.
ولی هر کی رو دیدم از صداگذاریش تعریف می کرد.
از نظر گرافیکی به نظر من منظره هاش رو خیلی خوب درست کرده بودن. یعنی بعضی صحنه ها از خود طبیعت هم بهتر درومده بود! ولی از نزدیک خیلی خوب نبودن ابجکت ها و اینا. یعنی معمولی بودن. همون طوری بودن که توی فال اوت 3 بود.
تنها چیزی که به نظر من روش بد کار کردن واقعا، پرواز اژدها هاس. بال زدن هاشون اصلا خوب نیست. حالم رو می گیره وقتی یه اژدها میاد بالا سرم تو بازی...
کسی این باگو توی Elder Knowledge داره که وقتی میخوای بری recover کونی اسکرول رو ییهو وسط راه از بازی بپره بیرون؟
کسی میدونه مشکل چیه؟
مسخره ترین جمله ای که توی عمرم شنیدم... شاید مسخره ترین جمله ای که توی سال 2012 شنیده ام (ببینیم چی میشه...)نقل قول:
خب اصلا شما می فهمید ایشونی که این نقدو نوشته اصلا فهمیده این جمله یعنی چی؟
سلام دوستان
چجوری باید SNEAK و LIGHT ARMOR رو 100 کرد
برای 100 کردن SNEAK باید پنهانی آدم کشت یا پنهانی ماموریت انجام داد .برای LIGHT ARMOR کامل بگید ممنون میشم
نقل قول:
موقعی که همه خوابند به حالت snake برو تو یک خونه و برو رو به روی یک دیوار و C رو بزن ، همین طور که ولش کنی اسکیلت میره بالا
در کل تو حالت snake اگه Hidden باشی اسکیلت میره بالا
برای Light Armor هم یک ست light پیدا کن یا خودت بساز بعد برو پیش یک دشمن بزار بهت Attack بده ، health ـت که کم شد با اسپل یا potion به خودت Heal بده.
من برای snake کاریرو که گفتید انجام دادم ولی میفهمند بعدم دستگیرم میکنن . میبخشید در مورد دومی نفهمیدم اگه دربارهی Light Armor بیشتر توضیح بدید ممنون میشم یه ست light از کجا باید پیدا کنم یا چجوری درست کنم
نقل قول:
وقتی تو حالت Snake هستی Capslock رو هم بزن که یواش راه بره
ست منظورم یک دست لباس Light Armor ـه که متشکل از ( Hand - Head - Feet - Chest )
با Smithing میتونی Light Armor بسازی ( توسط Forge یا همون آهنگری که توی بیشتر شهرها هست ) یا اینکه یک نفر که Light Armor تنشه رو بکشی و لباسش رو برداری
دوستان عضو Thieves Guild بشی بهتره یا عضو dark brotherhood ؟! میشه همزمان عضو هر دو بشی؟ محل dark brotherhood ها کجاست؟!
ممنون
نقل قول:
شما میتونی عضو همه گروه ها بشی ( به جز Imperial و Stormclock که باید یکی رو انتخاب کنی ) ، پیشنهاد میکنم عضو همه گروه ها بشو
نحوه عضو شدن DB :
سلام
اقا یکی بگه چرا من نمیتونم بعضی از وسایلم رو بندازم
الان 2 تا شمشیر و 1 کلاه اهنی دارم که وزنش شده 50 کیلو و نمیتونم هیچکدومش رو بندازم
علتش چیه؟
اونا رو از تن افرادی که میکشتم گرفتم
منم همینطور...نقل قول:
یه موقع فک نکنید من همچین حرفی زدما:31:
یه کاراکتر ساختم که ایندفعه mage نیست. عجب حالی میده :31:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من یک اشتباهی کردم اول بازی Nord برداشتم
توی بازی هم دوباره اشتباه کردم و با nord روی مجیک بیشتر کار کردم :31:
که البته تاثیر چندانی نداشت تو بازی
الان که بخوام ، دوباره بازی رو بازی کنم بازم باید nord بردارم چون میخوام جنگجو بشم :31:
نقل قول:
نمرات:
گرافیک: ۷٫۵
گیم پلی: ۷٫۵
صداگذاری و موسیقی: ۱۰
داستان: ۸
نمره کلی: ۸
نمیدونم این یارو چجوری به گرافیک و گیم پلی 7.5 داده :41:
حتما با کرایسیس مقایسه کرده :13:
آخه یکی نیست بگه مرد حسابی کدوم بازی Open World ـی با این عظمت گرافیکش اینجوری بوده...؟؟؟!!!!
معلومه ک اصن کامل بازی نکرده بازیرو ...شاید دو سه ساعت !نقل قول:
اون منظره های ب اون باحالی ک draw distance غوغا میکنرو ندیدیه دیگه...
گیم پلی ...چن تا باگ از بازی دیده برداشته اینقد نمره پایین داده ...یکی نیس بش بگه بازی بدون باگ مگه میشه؟!
منم nord برداشتم....ینی اشتب کردم؟:41: