-
آن روزها که تو به من می گفتی میان سنگلاخ ها و دره ها و کوه ها مواظب هم باشیم و دست هم را ول نکنیم روز ها گذشته است.
اما دست هر دویمان در هواست و میل به گرفتن نداریم.همیشه می خواستم بگویم که تو یعنی همه ی زندگی من اما غرورم مانع شده است.می خواهم بدانی که دلم برایت به اندازه ی همین یک دنیا فاصله تنگ است ...پس دستت را به من بده که برای شروع دوباره آماده ام.........
-
گفتی عاشقمی ....
گفتم دوست دارم
گفتی اگه یه روز نبینمت می میرم...
گفتم من فقط ناراحت میشم
گفتی من به جز تو به کسی فکر نمی کنم...
گفتم اتفاقا من به خیلی ها فکر می کنم
گفت یتا ابد تو قلب منی...
گفتم فعلا تو قلبم جا داری
گفتی اگه بری با یکی دیگه من خودم رو می کشم..
گفتم اما اگه تو بر یبا یکی دیگه من فقط دلم می خواد طرف رو خفه کنم.
گفتی.........گفتم................
حالا فکر کردی فرق ما این هاست؟............نه خیر ...اشتباه کردی....فرق ما اینه که تو دروغ می گفتی ولی من راستش رو می گفتم.
-
یکی بود یکی نبود
اون که بود تو نبودی.اون که تو قلب تو نبود من بودم
یکی داشت یکی نداشت
اون که داشت تو بودی .اون که جز تو کسی رو نداشت من بودم.
یکی خواست یکی نخواست
اون که خواست تو بودی . اون که نخواست از تو جدا شه من بودم.
یکی رفت یکی نرفت
اون که رفت تو بودی . اون که به جز تو دنبال هیچکی نرفت من بودم.
-
یادت میاد اون روز که اون گل رو دادی گفتی
گل ها بی معرفتند
زود خشک می شند
و زود از پیش آدم میرند
ولی اشتباه کردی چون گلی که بم دادی اینجاست رو به روم رو به روی دیوار
کمی خشک شده ولی ترکم نکرده
با هام مونده ...ولی تو........
گل هست اما تو نیستی
تو رفتی چون بی وفاتر بودی.
-
زندگی همانند زنگ درس نقاشی کردن است...با مداد رنگی ولی بدون پاک کن.
زندگی درس حساب است..خوبی ها را جمع و بدی ها را کم...خوشی ها را ضرب و بدی ها را تقسیم کنیم.
زندگی تفریخ است میان تولد و مرگ و در نهایت زندگی نکن برای مردن..بمیر برای زندگی کردن.
-
وقتی که تو را دیدم بذر عشق در قلبم کاشته شد و با محبت آن را آبیاری کردم و با لطافت آن را نورانی کردم و اینک عشقت در قلبم سر به فلک کشیده و جوانه های خاطره را به میوه های آرزو سپرده.
من با دستان انتظار میوه هایت را می چینم و لبریز از امید فریاد می کشم.تک درخت عشق و امید و آرزوی من با تمام وجود دوستت دارم.
:40:
-
لبریزم از حس دوست داشتن...
دیگر جمله های دوستت دارم، عاشقتم، کفایت نمی کند!
هنوز پیدا نکرده ام واژه ای را که لایق عشق ناب تو باشد!
هنوز پیدا نکرده ام واژه ای که گویای احساس من به تو باشد!
نامت را آسمانی ترین می نهم، اما نه...! باز هم شایسته ی تو نیست...! تو فراتر از آسمانی!
آن قدر خوب و مهربانی... آن قدر برایم عزیزی که نمی دانم تو را چه بنامم!
فراتر از گل واژه، فراتر از عشق نمی دانم...
دلم می خواهد زیباترین و با احساس ترین جمله های عاشقانه را به پای تو ریزم!
اما چه کنم زبانم قادر نیست...!
می بوسم خدایی که تورا برای من خلق کرد،
می بوسم خدایی که فرشته تر از فرشته برای من خلق کرد!
-
در خانه نشستم
در اتاق
در خانه مان
کنار تخت
به بالشت خیره شدم........
و به جای خالی سرت روی بالشت.......
و این همه یعنی :
تو به راستی زمانی اینجا بودی..!!!
(بر گرفته از هیتو مارو)
-
من به سوی تو غوطه ور بودم
مثا آبی که غریقی در آن غوطه می خورد
و تو از همه چیز سخن گفتی
حتی از من
و باعث شدی که من هم از خودم سخن بگویم .
تو از من پرسشی کردی و من هراسان شدم.
اما این هراس دوست داشتنی بود
چرا که مرا به تو نزدیک می کرد.........
و دنیا
با پرسش های تو
کم کم معنا پیدا کرد.
(جبران خلیل جبران)
-
به تو فکر می کنم و تو همیشه در عجیب ترین زمان
و غریب ترین مکان به فکر من می آیی
چه احساس زیبایی است
که ناگهان
با فکر زیبای تو
غافلگیر شوم.
(کلودیا آدرین گراندی)