سلام
حتا اگر بیشتر سکون سرمایه و ریسک در نهایت برعهده سازنده فرش باشد (یا روی سر او خراب شود)
Printable View
سلام
حتا اگر بیشتر سکون سرمایه و ریسک در نهایت برعهده سازنده فرش باشد (یا روی سر او خراب شود)
سلام
دوستان، ترجمه جمله زیر چی می شه؟
Now, this is not to say that any level of any quality attribute is achievable with any function.
دروود
در "Myriads of Marketing Strategies"
واژه Myriads
پیشاپیش سپاس:11:
"تعدادی" درسته؟
---------------------------------------------
"It scales easily from small to large"
این هم بی زحمت
لازم به گفتن نیست که هر مرحله با هر مشخصه کیفیت با هر نوع عمل کردی قابل انجام میباشد.نقل قول:
نقل قول:بسیار زیاد (آنقدر زیاد که قابل شمارش نباشد.)نقل قول:
در "Myriads of Marketing Strategies"
واژه Myriads
مقیاس (درجه بندی) اون به آسانی از کوچک به بزرگ (کم به زیاد) تغییر میکند.نقل قول:
It scales easily from small to large
سلام
ترجمه بخش پررنگ شده رو می خواستم. :11:
the environment within which the system operates (the systems with which it must interoperate, the protocols it uses to communicate with the rest of the world, etc.),
بسیار ممنون جناب ali_hp و جناب سعید ایرانزاد. توضیحاتتون واقعا مفید بود.
یه سوال دیگه: عبارت National Crime Victimization Surveys رو به چی ترجمه می کنید؟
من بهترین ترجمه ای که به عقلم رسیده اینه: مطالعات ملی قربانیان جرم و جنایت
نقل قول:
سیستم هایی که سیستم مزبور باید با آن ها در تعامل باشد
(عبارت توی پرانتز پارامترهای محیط رو داره میگه. میشه در ابتدای پرانتز عبارت "شامل " را اضافه کرد)
سلامنقل قول:
it به چی بر می گرده؟ به محیط؟ یعنی سیستم هایی که محیط باید با آنها تعامل کند؟
ممنون ميشم بنده رو راهنمايي کنين. (سريال South Park)
اسم اين اپيزود Here Comes The Neighborhood هستش و ميخواستم ببينم چه معادلي بهتره براي اين عبارت بنويسم
(توضيح: خانواده هاي جديدي به شهر ميان)
------------------------
يه مرد ثروتمند با خونواده ـش مياد داخل يه فروشگاه که افراد معمولي ازش خريد ميکنن
يکي اينا رو مي بينه و به دوستش با تعجب ميگه که نگاه کن اينا با اين وضع شون اومدن از همچين جايي خريد کنن
رفيقش هم در جواب ميگه: I don't get it. He must pull in at least two hundred thousand a year
------------------------
افراد پولداري اومدن توي شهر و مردم از اين بابت ناراحتن.
اولي: ميخوان بچه هاشون رو به مدرسه هاي ما بفرستن و اونا رو با بچه هاي پاک و غير پولدار ما قاتي کنن
دومي: Oh, yeah, and it won't be long before they drove all of us poor underachieving people out of town with inflated real-estate costs
------------------------
يه پسره داره به رفيقش بازي چوگان رو ياد ميده و بهش ميگه: You simply must hit the williard into some cilium with your fracaman
------------------------
يه جاي ديگه هم پسره با اسبش ميزنه به رفيقش که روي اسبه و بهش ميگه:
بايد بيشتر حواست رو جمع کني
I was able to jollyrow your davishmere with a forecastle
------------------------
شهردار شهر توي يک سخنراني ميگه: This certainly has been an enlightening evening
------------------------
يه کم در مورد معني جمله there may be hope in you yet هم شک دارم
سلامنقل قول:
فاعل اصلی معلوم نیست؛ یک سیستم یا محیط. هر چی هست همون با بقیه سیستمها در همکاری متقابل هست.
منم متوجه نمیشم/نمیفهمم (که چرا اینجا اومده...)... این یارو باید درآمدش حداقلش ۲۰۰ هزار دلار در سال باشه...نقل قول:
//
آره، یکم دیگه که بگذره با بالا رفتن هزینههای مشاورهای املاک توی تورم ما فقیر بیچارهها (در حالت خاضعانه! مثلا ما تو فارسی میگیم با مستغفها نمیپری! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) رو هم از شهر بیرون میکنن!
//
مطمئن نیستم سعی داره با این واژهها چه فرهنگی از سیاهپوستهای پولدار رو نشون بده، ولی فکر نکنم بشه ترجمهاش کرد...
نمیشه با همون اصطلاحهای فارسی جایگزینش کنی؟ ضرورتی هم نداره که عینا همون رو به کار ببری...
خوب توکن ببین، چوگان خیلی سادهاس... باید خیلی راحت توپ رو با چوبت توی دروازهی حریف بفرستی...
//
این هم به همون صورت... اون حرکتی که سرش میزنی رو بنویس...
میبینی توکن، باید حواست جمع باشه... من خیلی راحت تونستم تو رو با این حرکت (از پشت ضربه زدن یا هل دادن) به زمین بزنم...
//
این قطعا شب آموزنده/وارستهای بوده... (منظور همون تفکیک نکردن و... هست...)...
این شب باعث روشنگری/روشنبینی (خیلیها) شده...
//
شاید هنوز هم بهت امیدی باشه...
آخر این اپیزود که کایل به کارتمن ۴ تا میاندازه خیلی باحاله!
ممنون میشم راهنمایی کنید :
for the Space Shuttle launch vehicle
shown in the margin, we may be more interested in determining the thrust produced than we are in
the information obtained by following the highly complex, irregular path of the exhaust plume from
the rocket engine nozzle
اون قسمت اول که هایلایت شدرو خودم اینطوری ترجمه کردم :
وسیله پرتاب شاتل فضایی
درسه ؟
قسمت دوم هم ایده ای به ذهنم نمیرسه ،بیشتر به خاطر Following....
سلام
می شه جمله زیر رو معنی کنید؟
Increasing confidence and satisfaction. What does the system do to give the user confidence that the correct action is being taken?
خیر. ظاهرا به سیستم برمیگرده. سیستم هایی که توی پرانتز ذکر شده جزیی از محیط هستند.
سلام
لطفا متن زیر را به انگلیسی ترجمه کنید.
در نهایت شما چه راه حلی برای مشکل من پیشنهاد می کنید؟ اگر مشکل مطابقت نداشتن آی پی من با آدرسم هست که باید بگم از سرویس v.p.n استفاده می کنم. چون سایت شما و تمام سایت های مشابه در ایران مسدود شده اند.
لطفا راه حلی پیشنهاد بدید که قادر به انجام آن باشم.
با سپاس.
نقل قول:
Finally, what is your suggested solution, If there is an IP adrdress mismatch problem, it is because I use V.P.N service and I use It just becuse your website is blocked in Iran. please offer a feasible solution
اولی درستهنقل قول:
اطلاعات کسب شده بواسطه ی مسیر پیچیده و نامرتب دود خروجی
افزایش اطمینان و رضایت. عملکرد سیستم چیست تا به کاربر اطمینانی بدهد که عمل صحیح را انتخاب کند؟نقل قول:
دوستان معنی این عبارت چی میشه؟
Also, you can figure out which device turned your computer off last by going to the command prompt and typing in these commands:
نقل قول:
همچنین میتوانید با رفتن به بخش command prompt ( برنامه داس تحت ویندوز) و تایپ این دستورات بفهمید که کدوم برنامه ( وسیله) اخرین بار رایانه شما رو خاموش کرده
با درود
کلمه Hyper-tuning در مبحث تعمیر هارد دیسک چه معنی می تونه داشته باشه؟
following یعنی دنبال کردننقل قول:
lبطور خلاصه میگه ما بیشتر به تعیین نیروی پیشران موتور راکت علاقمند هستیم تا اطلاعاتی که از دنبال کردن مسیر گازهای خروجی بدست میآد.
دوستان بهترین عبارتی که بشه به کلمه real-time Scanning داد چی هست؟
این عبارت توی انتی ویروس نوشته شده و منظورش این هست آنتی ویروس فعال هست (یه چیزی تو همین مایه ها)
اگه شما قرار بود بخش های مختلف رو معنی کنید اسم این رو برا فارسی چی میزاشتید؟
بیشتر مد نظر من real-time هست چون اون کی رو اسکن مینوسم ولی کلمه ای که معنی این رو برسونه به ذهنم نمیرسه
سلام
real time یعنی بی درنگ، به محض دریافت، همزمان (با کمی اغماض)
یعنی اگه داره فایلی را میگیره، به محض دریافت اسکن میکنه تا خطرناک نباشه.
اسکن کردن بیدرنگ خوبه؟ چیز بهتری یادم نمیآد.
بیدرنگ تو ذهن خودمون هم بود ولی خیلی قشنگ نمیشه
گفتم اینجا بگم کسی کلمه ای قشنگتر به ذهنش نمیرسه
اگه چیزی دیگه ای نشه به کار برد یا باید بیدرنگ نوشت یا آنی
ممنون
در این جور موارد از "بلادرنگ" استفاده میکنن.
بله بلا درنگ هم خوبه مثل همونی که تو اواست هم مینویسه
اسکن لحظه ای هم میشه گفت
سلام
الان داشتم تکالیف رو نگاه میکردم
دیدم به استاد قول دادم یک فایل تخصصی رو ترجمه کنم
تا دوشنبه
تو رو خدا اگر از دوستان نرم افزار ترجمه متن بخصوص تخصصی اقتصادی سراغ داره ارسال کنه یا معرفی کنه
تو رو خدا . خیلی ضروری و حیثییتیه
it's force,please
and they would be labelled so anyhow, as there are state incentives for export of Pakistan carpets
این یعنی چی؟!:31:نقل قول:
سلامنقل قول:
والا اینو یکی از دوستان توی دهن ما انداخته کار به معنی دقیقش ندارم :دی
یعنی فوریه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و اونها به صورت الله بختکی برچسب گذاری میشوند، به خاطر( همانطور که اشتیاق) اشتیاقاتی که برای صادرات فرشهای پاکستان وجود داره.نقل قول:
درود ، چنین چیزی وجود نداره که بتونید باهاش متن ترجمه کنید، ولی بهترین کار اینکه گلاسری تخصصی اقتصاد رو برای بابیلون گیر بیارید و یانقل قول:
دیکشنری های دیگه و کارتون رو پیش ببرید.
منظور همان forcemajeure باید باشه !نقل قول:
واسهی فوری من urgent یا emergency رو شنیده بودم...:31:نقل قول:
Force که میشد زور!:31:
حاجی من زبانم خوب نباشه بد نیست دیگه در این حد میدونم که فوری نمیشه معنیش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
گفتم که یکی از دوستان انداخته توی دهن من اونم به این معنای فوری خودش میگفت حالا باز از کجا افتاده بود توی دهن اون من نمیدونم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نه نه نه، قصد توهین نداشتم دوست عزیزم، من شک اول خودمو گفتم!:46:نقل قول:
درود :11:
ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟
Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.
News is their chief interest and charm.
Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.
They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.
فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درستتر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟
سپاس
سلام it is out of در جملهی زیر به چه معناست ؟؟؟؟
it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.
مرسی ....
hi to everyone
There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.
i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.
please give me a hint.
نقل قول:
مسخ کننده خوبه به نظرتون
نقل قول:
جمله ناقصه - اگه کامل بود بهتر میشد معنی رو فهمید مثلا اون it به چی بر میگرده برای ترجمه خوب لازمه که بدونیم
چیزی که من فهمیدم: اون در زمره چنین انتقال انرژی که ما در تعریف گرما بهش رسیدیم گنجانده نمیشود
ولی بازم تاکید میکنم باید جمله کامل باشه - میتونه حتی معنی برعکس هم داشته باشه - باید جملات قبل رو خومد تا بشه فهمید اون معنی که من گفتم هست یا معنیش دقیقا بر عکس اینی که من گفتم هست - میتونه معنی نتیجه هم داشته باشه بستگی به جملات قبل داره
نقل قول:
1- منظور اینه که روزنامه ها تاثیر عمیقی بر ذهن مردم میگذارن
2- نمیدونم
3-به عنوان ارگانی که صحت و سقم کارهای دولت رو ارزیابی میکنه کار میکنن
4- نزاع های دسته جمعی --- اشفتگی - هرج مرج
5- خدشه دار کردن اذهان عمومی
تفاوت بین Quarterly و periodical در اینه که اولی دقیقا هر سه ماه یک بار هست یعنی همون فصل نامه - ولی دومی که معمولا فاصله زمانی مشخصی هم داره اما این ناشر هست که اون فاصلع رو تعیین میکنه - مثلا هر شش ماه یک بار - یا هر دو ماه یک بار - یا هر چهار ماه یکبار برا همین بش میگن گاهنامه
نقل قول:profound یعنی عمیق
exercise هم اینجا فعل جمله هست که فکر کنم دارند یا میگذارند جواب بده
chief:major, main, significant, important میشه اینجور معنی کرد علاقه و جذابیت اصلی
serve as check on اینو متوجه نشدم
پ.ن:همونی که پست قبلی گفته
cammunal quarrel نزاع عمومی (جمعی)
agitaion اشفتگی، پریشانی
corrupt the public taste ذائقه ی مردم رو خراب میکنند
sow هم میشه کاشتن
نقل قول:
فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درستتر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟
اولی درسته (qurterly=فصل نامه)دومی کلا به مجلات ،روزنامه ها و... میگن که به صورت منظم هر روز یا هر هفته (معمولا برای روزنامه)و هر ماه یا quarterly (معمولا برای مجلات) منتشر میشه. تو دیکشنری هم گاه نامه ترجمه شده
معنی کل جمله میشه "از رویاین چنین انتقال انرژی ای ما به تعریف گرما میرسیم "نقل قول:
it is اینجا ای است (بعد از انرژی) میشه که است رو اینجا بخاطر روان تر شدن لازم نیست نوشت
از روی این چنین انتقال انرژی ای [است] که ما به تعریف گرما میرسیم
حیران کننده ،شگفت اور،مبهوت کننده چیز دیگه ای به ذهنم نیرسهنقل قول:
+
پست قبلی رو ندیدم وگرنه همشو ترجمه نمیکردم :sq_22: