اگر (ای کاش) ساختار معماری مورد نیاز برای به انجام رساندن آنها -ساختار استفاده - با دقت طراحی شده بودنقل قول:
Printable View
اگر (ای کاش) ساختار معماری مورد نیاز برای به انجام رساندن آنها -ساختار استفاده - با دقت طراحی شده بودنقل قول:
نقل قول:
ببینید به نظر من برای اینکه بشه بهتر فهمید این جمله رو فقط احتیاج به یه پرانتز هست با استفاده از ترجمه دوست خوبمون اقا شهاب به این شکل میشه
اگر ساختار معماری لازم برای به انجام رسانیدن آنها ( ساختار استفاده) با دقت طراحی شده بود..................
trading band رو دوستان چی معنی می کنند ؟
سلام. عبارت in the literature یعنی چی؟
America's Loss Is The Currency Market's Gain
" به دست آوردن بازار ارز به ضرر آمریکا است " رو معنی بهتری هم میشه براش پیدا کرد ؟
Squaring the whole thing won’t change which vector makes it smallest (the minimizer) since squaring preserves order
در متون (برای مقالات علمی) یا در ادبیاتنقل قول:
گروه بازرگانینقل قول:
There are various ways that these governing laws can
be applied to a fluid, including the system approach and the control volume approach.
ممنون میشم کمک کنید ، اصن نمیتونم معنیی برا Approach اینجا پیدا کنم
نقل قول:
خب اینا بیشتر کاربردشون تو بحثهای مدیریتی هست -
ببین شما دو تا اصطلاح داری که این apporoach با اینکه توشون یه معنی مشترک داره اما تو این بحثها همین یه کلمه رو دو جور مختلف ترجمه میکنن البته یه معنی داره و لی خب اینطوری جا افتاده
1- system apporoach = نگرش سیستمی - رویکرد سیستمی
2-- control volume approach = روش حجم کنترل .
اگه جمله های این ور اون ورشو بزاری بهتر میشه فهمیدشنقل قول:
نقل قول:
بچه ها من با اون عبارتی که دوست خوبمون Silver65 'گفته موافق نیستم
ببین به نظرم باید یه چیزی تو این حدود باشه ( البته اگه کل جمله رو میزاشتین بهتر میشد توضیح داد)
میزان ( گستره ) مجاز نوسانات نرخ ارز
نظر بقیه دوستان چیه
نقل قول:
سلام
کل جمله خوبه در این حالت هم که هست ابهام داره 1-صفت +اسم
2- مصدر +مفعول
wikipedia: In [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] , a [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] is a range of prices for a commodity or currencyنقل قول:
سلامنقل قول:
ترجمه: مربع کردن کل(کل عبارت) تغییری در اینکه کدام بردار ان را مینیمم می کند(مینیمم کننده) ، ایجاد نمی کند، چون مربع کردن ترتیب را حفظ می کند.
توضیح اضافه: میخوایم بررسی کنیم که یه عبارت داده شده(که احتمالا نامنفی هم هست!) به ازای چه برداری مینیمم میشه ، میگه که کافیه مربع اون عبارتو(که احتمالا از نظر جبری کار کردن باهاش ساده تره!) بررسی کنیم و ببینیم توسط چه برداری مینیمم میشه!چون مربع کردن ترتیبو حفظ می کنه.
سلامنقل قول:
خود منم موافق نیستم و توضیحش اینجا نوشته شده
Web definitions
- (Trading bonds) In finance, a bond is a debt security, in which the authorized issuer owes the holders a debt and, depending on the terms of the bond, is obliged to pay interest (the coupon) and/or to repay the principal at a later date, termed maturity. ...
- ولی همین رو من معادل فارسی نمیدونم چی براش بذارم
- حالا از جمله شما هم استفاده میکنم
معذرت با trading group اشتباه گرفتم:31:نقل قول:
band تو اقتصاد می شه دامنه نوسان پس کلا همون دامنه نوسان ارز باید بشه
من نمی فهمم این چی می گه شما ببینید ازش چی متوجه میشین (مفهوم)
Why does the minimum have to lie on a tangent of the two level sets? Well, imagine that it didn’t. Then we could pick one of the two level sets (say the l1 surface) and follow it in the direction decreasing the other term, which would make the LASSO objective smaller. So if we’re not sitting on a tangent point, we’re for sure not at the minimum
توضیح:lasso جمع دو تا جمله l1 وl2 هست.
که l1 شبیه لوزی هست و l2 شبیه دایره
می گن مینیمم lasso روی نقطه مماس این دو تا سطح l1 وl2 قرار می گیره و چون l1 لوزیه (در اصل چون گوشه داره و تیزه ) این نقطه مماس روی همین سطح l1 واقع میشه !:blink:
حالا اینجا مثلا دلیل اینکه مینیمم روی مماس این دو شکل میفته رو توضیح داده ببینین چیزی ازش متوجه میشین
به خاطر این نیست که در نقطه مینیمم مشتق صفره؟ شاید تو نقطه تماس مشتق صفر میشه.نقل قول:
ضمنا جمله اول شاید میگه مینیموم باید روی خط تماس دو سطح تراز باشه نه نقطه تماس!!!
خودم هم یه سوال بپرسم.
من از جمله پررنگ شده زیر چیزی رو درک می کنم که چندان از نظر منطقی درست نیست. بی زحمت یه نگاه بندازید ببینید درست فهمیدم!
آمار، تغییرات در میزان بروز مسئله را به آن اندازه اندازه گیری نمی کند که تغییرات صورت پذیرفته در گرایش های اجتماعی نسبت به مسئله و فعالیت های سازمانی نهادهای ردیابی کننده را اندازه می گیرد.
The same pattern occurs after nearly every successful cam¬paign to draw attention to a new social problem. Whenever a previously ignored social condition becomes defined as a serious social problem, and people begin to worry about it and try to solve the problem, they also begin keeping better records and, as a result, statistics for that problem show a sharp rise. In most cases, this need not mean that the problem is getting worse; rather, the statistical change reflects the fact that people now consider the problem worth reporting and important enough to deserve more accurate records. The statistics do not measure changes in the incidence of the problem so much as changes in social attitudes toward that problem and the organizational practices of the agencies that keep track of it. (However, activists often point to such statistics as evidence that the problem is get¬ting worse, and argue that even more needs to be done to address the problem.)
زیاده منت است
سلام
می تونم درخواست کنم که بخش پررنگ شده رو معنی کنید؟ متوجه ترکیب فعل هاش نمی شم.
The uses structure is used to engineer systems that can be easily extended to add functionality or from which useful functional subsets can be easily extracted. The ability to easily subset a working system allows for incremental development, a powerful build discipline that will be discussed further in Chapter 7.
نکته: uses structure یعنی ساختار استفاده
که زیرمجموعه های مفید تابع میتواند از آنها استخراج شود.توانایی راحت زیرمجموعه قرار دادن یک سیستم در حال کار اجازه ی یک پیشرفت رو به افزایش (یک انتظام نیرومند که بعدا در فصل 7 در موردش توضیح میدهیم) را میدهد.نقل قول:
نقل قول:
سلام
measure changes را بگو اندازه تغییرات را نشان میدهد /نشان نمیدهد.
سلامنقل قول:
با توجه به ترجمه درست آقا شهاب، یک نکته بنظرم میرسه.
a powerful build structure مفعول فعل Allows for هست. یعنی توانایی زیرمجموعه بردن فلان، یک انضباط نیرومند (یا قوی بنیه) را برای پیشرفت افزاینده فراهم میکند یا به آن اختصاص میدهد.
After rehabilitation, the factory is now processing around 10,000 Mt per year, or 30 of all province production
نه فکر نکنمنقل قول:
این لینک اصلی همین مطلب هست یه سری عکسم داره دوستان اگه فرصت داشتید یه نگاه بندازید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنون
بعد از عمل نوسازی این کارخانه هم اکنون توانایی فراهم کردن 10000 تن در سال (یا 30 درصد محصول کل استان ها) را دارد.نقل قول:
اگه 30 درصد نباشه منظورش معادل محصول تولیدی 30 استانه
شما هم ترجمه خودم رو گفتی و از شک درم آوردی، مرسینقل قول:
نه همون 30 هست نه 30 درصد + اینکه Mt به نظرم میلیون تن هست
Structure of margins and evolution of prices
اینجا این margin رو چی معنی می کنید ؟
نقل قول:
فکر میکنم در اینجا معنی " بودجه" داشته باشه
سلامنقل قول:
به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
باز با توجه به این جمله :
- Typical margins from the watermelon grower to a regional market
Mt بنظرم Metric Tonne هست.نقل قول:
oxford: metric tonne ■ noun a unit of weight equal to 1,000 kilograms
سلام ، به نظرم تا حدودی همون هزینه معنی میده اینجا.نقل قول:
در اینجا margin یعنی اختلاف قیمت هندونه سر زمین و توی بازار!که البته بی ربط به هزینه رسیدن هندونه از پرورش دهندش به بازار نیست!یعنی از دید یه فرد خارجی که دستی در این انتقال هندونه نداره ، این margin همون هزینه میشه. و برای کسی که می خواد این انتقالو انجام بده margin یکم مفهومش فرق می کنه!
معمولا در marketing منظور از margin اختلاف قیمت در دو مرحله مختلف فرایند رسیدن کالا به مصرف کننده هست.
اینجا که از marginS استفاده کرده احتمالا منظورش اینه که رسیدن هندونه از پرورش دهنده به بازار مراحلی داره ، و هر کدوم از این مراحل یه margin داره.
سلامنقل قول:
فکر می کنم این دیگه کار ترجمه نیست ، و ریاضیه!و فکر کنم جاش این جا نباشه!(بازار گرمی برای انجمن ریاضیات:31:)
شما فرض کن در نقطه ای مثل x میینیمم رخ داده .حالا فرض کن L1 در نقطه x مقدار a رو داره و L2 در نقطه x مقدار b رو داره.حالا بیا همه نقاطی رو در فضا در نظر بگیر که L1 در اون نقاط میشه a. که خوب اسم این سطحو میزاریم لوزیگون!دقت کنید که در داخل لوزیگون مقدار L1 کمتر از a میشه و روی لوزیگون L1 دقیقا a میشه و بیرون لوزیگون L1 بیشتر از a میشه!
همچنین نقاطی رو در فضا در نظر بگیر که L2 در اون نقاط میشه b که خوب اسم این سطحو میزاریم بیضیگون!دقت کنید که در داخل بیضیگون مقدار L2 کمتر از b میشه و روی بیضیگون L2 دقیقا b میشه و بیرون لوزیگون L2 بیشتر از b میشه!
حالا نکته اینه که شما اگه بتونی از نقطه x روی سطح لوزیگون ، طوری حرکت کنی که همچنان روی لوزیگون بمونی و بری داخل بیضیگون ، چون L1 ثابت میمونه و L2 کم میشه مقدار lasso کم میشه. پس چون x مینیممه ما نباید بتونیم همچین حرکتی انجام بدیم!
خوب حالا میشه با کمی تجسم هندسی فهمید که اگه قسمتی از لوزیگون داخل بیضیگون باشه ، حتما میشه همچین حرکتی انجام داد!
پس هیچ قسمتی از لوزیگون نباید داخل بیضیگون باشه و با توجه به اینکه هر دو از x می گذرن ، باید یه جورایی مماس باشن!
margin سود ناخالصم معنی میده ولی فکر کنم همون تفاوت قیمت که ali-hp گفتن بهترهنقل قول:
The ratio between irrigated and rainfed surface also depends from the weather and the on-going campaign: in 2009 (a year when rains arrived in the right moment) the irrigated area was 89,000 ha against a rainfed cultivated area of 155,000, while in the 2010-2011 campaign (affected by severe droughts) irrigated areas cultivated with wheat was 100,000 ha vs. a rainfed cultivated area of 102,000 ha (FAO-FAAHM 2011).
campaign کوفتی یعنی چی اینجا ؟
نقل قول:
خودم هم یه سوال بپرسم.
من از جمله پررنگ شده زیر چیزی رو درک می کنم که چندان از نظر منطقی درست نیست. بی زحمت یه نگاه بندازید ببینید درست فهمیدم!
آمار، تغییرات در میزان بروز مسئله را به آن اندازه اندازه گیری نمی کند که تغییرات صورت پذیرفته در گرایش های اجتماعی نسبت به مسئله و فعالیت های سازمانی نهادهای ردیابی کننده را اندازه می گیرد.
The same pattern occurs after nearly every successful cam¬paign to draw attention to a new social problem. Whenever a previously ignored social condition becomes defined as a serious social problem, and people begin to worry about it and try to solve the problem, they also begin keeping better records and, as a result, statistics for that problem show a sharp rise. In most cases, this need not mean that the problem is getting worse; rather, the statistical change reflects the fact that people now consider the problem worth reporting and important enough to deserve more accurate records. The statistics do not measure changes in the incidence of the problem so much as changes in social attitudes toward that problem and the organizational practices of the agencies that keep track of it. (However, activists often point to such statistics as evidence that the problem is get¬ting worse, and argue that even more needs to be done to address the problem.)
زیاده منت است
ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.نقل قول:
علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.
:41: :41::9::37::37:
سلامنقل قول:
به نظر من اینجا statistics به معنای علم امار نیست!اینجا صرفا یعنی امار ، گزارش...اینجا منظور از statistics ، اماره یک مساله اجتماعی خاصه ، مثلا امار تصادف!!!
متن اینو می خواد بگه که وقتی یک مساله اجتماعی که قبلا بهش توجهی نمیشده ، حالا جدی گرفته بشه، مردم و سازمانهای مربوطه در اون مورد حساس و نگران میشن و در نتیجه مردم گزارشات بیشتری از داشتن اون مشکل می دن و بنابراین امار اون مساله اجتماعی بالا میره.
اما این امار بیشتر از اینکه تغییر تعداد وقوع اون مساله اجتماعی رو نشون بده ، تغییرات واکنش اجتماع نسبت به اون مساله و اقدامات سازمانهای مربو طرو نشون میده.
سلامنقل قول:
از نظر کیفی بله؛ حق با شماست. ولی تغییر در کمیت یه کار آماریه. همونطور که دانشجویان علوم اجتماعی هم کار آماری انجام میدهند.
در اینجا تغییر در نگرش جامعه نسبت به مشکل موجود را اندازه میگیره. یعنی فرض کنید امسال کمتراز 20% مردم به وجود اختلاس در ادارات اهمیت میدهند. ولی سال اینده بیش از 50% مردم.
فعالیت سازمانی هم باید شدتش را اندازه گرفته باشه. در واقع شدت واکنش نهادها به مشکل را اندازه میگیره.
---------------------------------------------
margin=profit margin=حاشیه سود
تفاوت هزینه تولید با قیمت بازار که در زمانهای مختلف، تغییر میکنه.
سلام
seems you forgot about my question about campaign in the last page
any way
====
they have a stake in the carpet industry and their performance is decisive for the profitability of the business, even if most of the capital immobilization and the risk eventually fall on the carpet maker.
i can understand meaning but can't put the right words together
my main problem is here :
even if most............. i know what text says but translation.....