پس با این توضیحات نمی توان بین چند همسری زن یا مرد تفاوتی قائل بود درسته ؟! یا برای چند همسری مرد در مواقع لزوم می توان تبصره هایی وارد کرد؟نقل قول:
Printable View
پس با این توضیحات نمی توان بین چند همسری زن یا مرد تفاوتی قائل بود درسته ؟! یا برای چند همسری مرد در مواقع لزوم می توان تبصره هایی وارد کرد؟نقل قول:
فرقی نمیکنه ... چه زن - چه مرد ... زن دیگه اصلاَ ----> Neverنقل قول:
چند همسری همزمان واقعا نمیدونم دلیل منطقیش چی میتونه باشه؟اگه از اولی خوشت میاد چرا میری سراغ دومی؟اگه خوشت نمیاد چرا نگهش میداری؟
فرقی نمیکنه!نقل قول:
یکی اصلا!
این دو جمله یه بار معنایی نداره شما یک جنسیت رو با وجود تفاوت هایی که بین انسان و حیوان نام بردین، دارای حق بیشتری میدونید و حق دیگری رو " هرگز "
اگر واقعا چنین تفاوتی هایی بین انسان و حیوان وجود دارد :
نقل قول:
نقل قول:
ولی با وجود این تفاوت ها در مسائل مشترک بین انسان و حیوان یک جنس حق بیشتری بر دیگری دارد پس دو برداشت میشه داشت :
1) رفتارهایی که به حیوان نسبت دادین در یک جنسیت وجود دارد و در جنس دیگر وجود ندارد یعنی یک جنس حیوان یا موجودی بین انسان و حیوان است و جنسیت دیگر انسان است.
2) تعریفی که انسان رو از حیوان مجزا میکند ماهیت حقیقی ندارد یعنی ذاتا تفاوتی بین انسان و حیوان وجود ندارد بلکه این تعاریف ساخته و پرداخته ذهن بشری است برای داشتن یک زندگی بهتر و این تعاریف تحت تاثیر شرایط خاص یا به خطر افتادن منافع بعضی انسانها تغییر میکنه
جناب V E S T A هم از شما و هم از سایر دوستان یک سئوالی دارم.
جامعه ای رو در نظر بگیرین که به ازای هر 3 دختر، یک پسر هست. آیا در چنین جامعه ای چند همسری وجود داشته باشد بهتر هست یا تک همسر و دو دختر تا ابد مجرد به ازای هر پسر؟
و یا جامعه ای به ازای هر 3 پسر یک دختر !!
آیا در اینجا نیاز صرفا فیزئولوژیکی و جنسی و جبر جغرافیایی بر اخلاق و فرهنگ و... باید مقدم شود؟
(اگر تک همسری رو یک حرکت اخلاقی بدونیم).
نقل قول:
این تاپیک اصلا نحوه و روش های رفع نیاز فیزیولوژیکی و جن*سی رو بررسی نمی کنه هر دو انسانی آزاد هستند به هر طریقی که خودشون تشخیص میدن هر نوع ارتباطی رو با هر کسی با هر شرایطی داشته باشن تا قبل از اینکه ارتباطشون تحت حمایت قانون قرار بگیره این قسمت (انتخاب نوع ارتباط) مورد بحث ما نیست و جزو حقوق و آزادی های فردی هر کسی هست که درباره نوع ارتباطش خودش تصمیم گیری کنه..(فقط اخلاقیاتی که عرف تعیینشون کرده قدرت محدود کردن این نوع آزادی ها یا حقوق فردی رو داشته)
ولی زمانی که دو نفر تصمیم بگیرن ارتباطشون رو قانونی کنن و تحت حمایت و تایید قانون با هم ارتباط داشته باشن (ازدواج ؛ بحث مربوط به این تاپیک) :
چه در جامعه ای که به ازاء یک زن چند مرد وجود داره چه در جامعه ای که به ازاء یک مرد چند زن وجود داردیک بعد حقوقی هم اضافه میشه قانون موظف میشه در تمام زمینه های فردی و اجتماعی هر دو انسان رو به صورت یکسان حمایت کنه نه اینکه یک جنسیت رو بنا بر قدرت، پذیرش عرف و حتی جمعیت بیشتر یا کمتر دارای حقوق بیشتر از دیگری بدونه و یکی رو در تامین نیاز های جن*سی و فیزیولوژیکش بیشتر مورد حمایت قرار بده..
سوال بسیار جالبی بود !نقل قول:
اینجا بحث حقوق پیش نمیاد بلکه بحث جبری هست که ناخواسته تحمیل میشه بر نظر افراد و حقوق. قانون نمیخواد حقوق بیشتری برای یک گروه از افراد در نظر بگیره یا اینکه افراد نمیخوان حقوق بیشتری داشته باشن بلکه این جبر از یک عامل خارجی تحمیل میشه که برای رفع اون نیاز به زمان نسبتا زیادی هست. در این شرایط و به صورت راه حل موقت چه باید کرد؟!نقل قول:
ولی در عمل قانون حقوق بیشتری رو به جنسیت دیگر اختصاص میده چون: قدرت بیشتری دارد، چون جامعه و عرف پذیرای حقوق بیشتر برای اون جنسیت هست و برای دیگری نیست، چون جمعیت آماده ازدواج یک جنس بنا بر محاسبات عرف! کمتر از جنس دیگر هست بحث بر سر حمایت قانون و قانونی شدن یک نوع ارتباط هستنقل قول:
جمعیت آماده به ازدواج بر اساس محاسبات عرف چیست ؟ بر اساس عرف و سنت مرسوم در یک جامعه سن آماده به ازدواج برای یک جنس از سن 12 سالگی تا 30 سال و سن اماده به ازدواج یک جنس از 20 تا 30 سال هست و بر اساس این نوع حساب و کتاب همیشه جمعیت یک جنس که معمولا این جنس زنان هستن بیشتر از جنس دیگر میشه
(این عرف روابطی که مورد تایید قانون نیست رو برای جنسی که به نظر میاد جمعیت بیشتری داره نمی پذیره ولی برای جنسی دیگر قابل پذیرش میدونه بنابراین تنها راه رفع نیاز جن*سی در یک جنس ازدواج و در جنس دیگر هر نوع ارتباطی از جمله ازدواج می تونه باشه .. مسلمه هر عقل سلیمی می تونه با این نوع حساب و کتاب بگه حمعیت آماده به ازدواج این جنس بنا بر تحمیل این شرایط خیلی بیشتر از جنس دیگر هست و این جنس با اجبار خارجی باید چنین چیزی رو قانونا بپذیره ! چون راه حلی جز ازدواج برای یک جنس وجود نداره بنابراین نیاز یا امادگی به ازدواج در این جمعیت به نظر بیشتر از جمعیت دیگه میاد)
باز هم فکر میکنم دقت نکردین به توضیحاتی که بارها تو تاپیک تکرار شده .. بحث ما ازدواج هست یعنی صورت قانونی یک ارتباط نه روابط خارج از تایید قانون که در محدوده آزادی ها و حقوق فردی هر انسانی قرار گرفته و هر انسانی مجاز هست تو این نوع حقوق مسائل خودش رو حل و فصل کنه
[QUOTE=V E S T A;8211684]فرقی نمیکنه!
یکی اصلا!
این دو جمله یه بار معنایی نداره شما یک جنسیت رو با وجود تفاوت هایی که بین انسان و حیوان نام بردین، دارای حق بیشتری میدونید و حق دیگری رو " هرگز "
اگر واقعا چنین تفاوتی هایی بین انسان و حیوان وجود دارد :
ولی با وجود این تفاوت ها در مسائل مشترک بین انسان و حیوان یک جنس حق بیشتری بر دیگری دارد پس دو برداشت میشه داشت :
1) رفتارهایی که به حیوان نسبت دادین در یک جنسیت وجود دارد و در جنس دیگر وجود ندارد یعنی یک جنس حیوان یا موجودی بین انسان و حیوان است و جنسیت دیگر انسان است.
2) تعریفی که انسان رو از حیوان مجزا میکند ماهیت حقیقی ندارد یعنی ذاتا تفاوتی بین انسان و حیوان وجود ندارد بلکه این تعاریف ساخته و پرداخته ذهن بشری است برای داشتن یک زندگی بهتر و این تعاریف تحت تاثیر شرایط خاص یا به خطر افتادن منافع بعضی انسانها تغییر میکنه[/QU
انسان دارای اراده و اختیار و تفکر میباشد و میتونه به قله های کمال برسه یا به اعماق خفت ...
در مورد مرد و زن : چون مردان ابزار بیشتری دارند و معمولا قدرت بیشتر چه مادی و مالی و فیزیکی و روحی ، این زمینه بیشتر فراهمه ...
زن ها معمولا ضعیفترند و بیشتر در معرض خطر ... و معمولا جنس نر تمایل بیشتر به ماده داره و این تو همه موجودات صدق میکنه ...
حالا بعضی ماده ها خودشون یه پا نرند اون دیگه بماند :n04:
ولی پاسخ شما اصلا ارتباطی با سئوال مهم من نداشت. (با عرض پوزش)نقل قول:
یکی از مهم ترین دلایل ازدواج وجود نیازهای جسمی هست در کنار نیازهای عاطفی و...، وقتی توازن تعداد مذکر و مونثث بهم میریزه نمیتونین بحث قانونی و اخلاقی و... رو داشته باشین که در شرایط توازن شکل گرفته.
سئوال من کاملا در چارچوب تاپیک و مشخص و واضح هست :
آیا چند همسری از منظر اخلاق،روانشناسی، فلسفه و... در هر صورت قابل قبول نیست؟
یا در صورت وجود تبصره هایی هم اخلاقیست، هم قانونی و هم هرچیز دیگری که میخواهید اسمش رو بذارین، قابل قبول هست؟
چون افرادی که گفتن با چند همسری مخالفن، تحت شرایط توازن تعداد مرد و زن این رای رو دادن، یا تحت هر شرایطی این رای رو میدن.
و اگر کسی مدعی هست تحت هر شرایطی با چند همسری مخالفم، چه پیشنهادی برای اون قشر عظیم ازدواج نکرده داره؟
فکر نکنم فکر کردن و جواب دادن به این سئوال اینقدر چیز پرت و کم اهمیتی باشه که بگیم در راستای تاپیکم نیست پس نظر نمیدم !!!
تو یه جمله از انسان صحبت میکنید و بین انسان و حیوان تمایز قائل میشین و در جمله بعدی انسان بودن زن یا مرد رو زیر سوال میبرین و در جمله بعدی درباره ماده ها :نقل قول:
یعنی می تونن ماده ها رفتاری مشابه نر ها داشته باشننقل قول:
حالا بعضی ماده ها خودشون یه پا نرند اون دیگه بماند
حالا موضع شما در کل چی هست و کدوم جنس رو انسان میدونید! و کدوم جنس رو حیوان یا انسان رو حیوان میدونید یا غیر حیوان مشخص نیست چون هر بار نظرتون در باره انسان بودن و حیوان بودن تغییر می کنه و هر بار یک جنس رو جزو انسان یا حیوان محاسبه میکنید ! یک جا تفاوت بین دو جنس رو رد میکنید و میگین "فرقی ندارد" جایی دیگه تاکید به چند همسری مرد دارین جای دیگر تاکید بر انسان نبودن زن دارین جای دیگه تاکید بر تشابه رفتاری زن و مرد دارین !!
نقل قول:
خواهش میکنم
تو پست قبل جواب کامل به صورت واضح با تفکیک رابطه قانونی و غیر قانونی داده شد :
پاسخ :نقل قول:
آیا چند همسری از منظر اخلاق،روانشناسی، فلسفه و... در هر صورت قابل قبول نیست؟
یا در صورت وجود تبصره هایی هم اخلاقیست، هم قانونی و هم هرچیز دیگری که میخواهید اسمش رو بذارین، قابل قبول هست؟
و برای قسمتی که قانون وارد دو رابطه میشه :نقل قول:
نقل قول:در کل توضیحاتم چنین جمله ای رو ندیدم یا نتونستم قسمتی از توضیحاتم رو پیدا کنم که باعث چنین برداشتی بشه .. به صورت کامل با تفکیک قانون و غیر قانون نوع روابط رو توضیح دادم ..نقل قول:
فکر نکنم فکر کردن و جواب دادن به این سئوال اینقدر چیز پرت و کم اهمیتی باشه که بگیم در راستای تاپیکم نیست پس نظر نمیدم !!!
از نظر من شرایط میتونه روابط و حتی قانون رو توجیه پذیر کنهنقل قول:
پس در این شرایط که شما میگید میتونه یک زن چندشوهر یا یک مرد چند زن داشته باشه
ولی حالا سوالی که پیش مید این هست ایا فردی بخواد خلاف شرایط زمان و مکان حرکت کنه و میل دیگری داشته باشه تکلیف چی هست؟
مثلا در محیطی که زن خیلی بیشتر از مرد هست و جبر این هست هر مرد چند زن داشته باشه ولی در این شرایط زنی و مردانی بخوان چندشوهری داشته باشن چه؟
شما چه نظری در این باره میدید؟
ایا این امر رو خلاف اعلام میکنید؟یا اجازش رو میدید؟
و مرد دیگه سوال پیش میاره این هست اگر شما انسان رو حیوان جدا میدونید و دارای شرایط متفاوت از حیوان بخصوص در بحث ازدواج و جفتگیری
ایا در این شرایط چندهمسری رو درست دونستن مساوی با همان شرایط حیوانی نیست؟
یعنی فقط برای بقا و ارضا نیازها باید تمام انسانها ازدواج کنن حتی اگر تعداد یک گروه بیشتر بود چندهمسری مورد پذیرش میشه
دقیقا حالتی که بین حیوانات وجود داره
من که عرض کردم، آنچه از اخلاقیات و قانون در ذهن ما شکل گرفته یکسری چیزهای محدود به زمان و مکان و شرایط هست.نقل قول:
برای همینم هست مثلا گذشتگان رو به زن بارگی متهم میکنیم، در حالیکه شاید واقعا به دلیل کشته شدن مردها در جنگ، برای هر مرد چندین زن بوده و چند همسری ناگزیر باشه.
کما اینکه تو ایران هم یک سایت آماری رو دیدم که اکنون آمار پسر های مجرد نسیت به دختران مجرد در ایران 1 به 3 هست !!!!
و اینکه در این شرایط چه باید کرد خیلی مهمه :
1- روابط ازاد یا موقت رسمی گسترش پیدا کنه.
2- نیازهای جنسی ناکامین ازدواج سرکوب بشه.
3- چند همسری گسترش پیدا کنه.
اتفاقا فکر کردن به این موضوع بحث رو کاملا از قضیه حیوانی جدا میکنه، من این رو از لحاظ تولید مثل صرف نگفتم، از نظر مشکلات روانی حاصل از نداشتن ارتباط جسمی و روحی با جنس مخالف در اثر به هم ریختن توازن در جامعه گفتم.
که بعدش چه تبعات اجتماعی میتونه به همراه داشته باشه.
چون در حیوانات معمولا نر غالب میزنه بقیه نرهارو ناک اوت میکنه و همه ماده رو از آن خودش میکنه، مخصوصا در جاهایی که توازنی بین نر و ماده وجود نداره.
نقل قول:
دوست عزیز درباره تعداد پسران و دختران مجرد دقت کنید امار بر چه اساسی هست؟ بر اساس سن ازدواج هست سن ازدواج در هر جامعه تابع عرف و سنت اون جامعه هست مثلا برای یک جنسیت سن ازدواج از نظر عرف از 9 سالگی شروع میشه و سن ازدواج برای یک جنس از 20 سالگی شروع میشه بر این اساس آمار نشون میده تعداد افرادی که در سن 9 سال تا مثلا 30 سال هستن بیشتر از تعداد افراد از سن 20 تا 30 سال هست .. وگرنه تعداد مردان در ایران هم بیشتر از زنان هست .
بحث تاپيك كه صرفا از بعد قانوني به مساله نگاه نمي كنه چون :
تو هر كدوم از اين موارد شايد جوابا فرق كنه مثلا از لحاظ اخلاق يك جوري باشه جواب و از لحاظ قانون يك جور ديگهنقل قول:
+
در كل بحث چند همسري مثل اكثر بحثا بسته به زمان و جنس و عرف فرق مي كنه.....
علت اينكه در اكثر كشورهاي خارجي هم اين مسيله ممنوع هست اينه كه فرد قبل ازدواج از منظر جنسي بسيار تجربه مي كنه مساله رو و ازدواج در سن بالا (مجرد ماندنهاي طولاني و فرصت تجارب جنسي بيشتر) و البته طلاق راحتتر (تقريبا عادي شده در كشورهاي خارجي) و باز دوباره تجربه اي ديگه از لحاظ جنسي چندان فرد رو به سمت چند همسري سوق نميده
ولي در كشورهاي بسته تر اين پديده به نظر من به خاطر تنوع طلبي ها اتفاق مي افته كه شرايط به مانند كشورهاي غربي نيس(به خاطر مسايل عرفي و ايديولوژيك)
اگر از بعد كمبود مرد يا زن هم به اين مساله نگاه كنيم بازم وجود اين پديده رو توجيه نمي كنه چون اصلا مگر در كشورهاي غربي نسبت در اين مسيله تاثير داره؟؟(كه نداره به دلايل بالا كه كفتم)
+
اينم بگه كه كلا خودم مخالف چند همسريم
.
وقتی ما تعریفی از چیزی میدیم دیگه نمیتونیم تحت هر شرایط اونو تغییر بدیمنقل قول:
وقتی برای ازدواج تعریف مشخص دادید دیگه با شرایط نمیشه این تعریف رو در هم شکست و تعریف جدید داد
مگر اینکه قبول کنیم کلا تعریف اولیه ما ایراد داشته
نتیجه ای که من میگیرم اینکه تعریف ازدواج دارای اشکال اساسی هست و باید درک درستری از ازدواج داد تا اینطور هر کس به نفع خودش مصادره به مطلوب نکنه
هرچند دادن تعریف از نظر من ناممکن هست چون خوده موضوع ازدواج دارای اشکال اساسی هست
درباره زمان گذشته و جنگ و ... حرفی نمیزنم
فقط همین رو میشه دید ایجاد کردن جنگ و کشتن مردان و بعد برده و کنیز کردن زنان به بهانه نبودن مرد واقعا چه تفاوتی با عمل حیوانات داره؟ (از نظر من هیچ تفاوتی و این هم دقیقا نشون دهنده اشتراک انسان و حیوان هست)
ببین ... زن و مرد هر دو انسانند و مختار ... میتونن واسه زندگیشون تصمیم بگیرند ... انسان میتونه به اوج برسه یا به عمق ... چه زن چه مرد ...نقل قول:
در مورد چندهمسری هم باز انسان مختاره ... میتونه همزمان با چند نفر ازدواج کنه ... باز اون همسرانش هم مختارند که با تعدد همسران وی به پیمانی که با او بستن پای بند بمونند یا نه ؟ اگر دوست دارند که خوش باشن:n02: اگه نه جدا میشن...
در مورد کل جریان چند همسری ما گفتیم که این زمینه برای مردان فراهم تره ... جنس نر قوی تره و تمایل بیشتر داره و جنس ماده معمولا گزینش میشه و ضعیفتره ...
حالا اصولا چند همسری خوبه یانه بسته به نظر فرق میکنه...
بله توضیحات پست قبلی هم در تفکیک قانونی و غیر قانونی ارتباط ها بحث اخلاقیات و میزان محدودیت هایی که ایجاد میکنه رو یادآوری کردم همین طور پست هایی که در طول تاپیک ارسال شدن تمام موارد فلسفه ،روانشناسی ،اخلاق و حقوق بررسی شدن .نقل قول:
چیزی که نظر سنجی نشون میده مخالفت اکثر دوستان با چند همسری زن و مرد هست ولی در بیان علت ها این خیلی عجیب هست که گرایش به سمت حمایت از چند همسری یکی از دو جنس به خصوص مردان است بدون اینکه دلیل موجهی برای اون ارائه بشه بر پایه شنیده ها یا آموخته هایی یا باید و نبایدی که عرف اونا رو تبدیل به هنجار کرده نمی توان درباره زندگی انسان ها به صورت اصولی و عقلانی تصمیم گیری کرد..
درباره آمار تعداد جمعیت به تفکیک سن و جنس از درگاه ملی آمار ایران (مرکز آمار ایران) نتیجه سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 > نتایج سرشماری 1390 ضمیمه شد:
میتونین تعداد جمعیت به تفکیک جنس در هر استان، تعداد جمعیت به تفکیک جنس و سن و تعداد جمعیت به تفکیک زناشویی(یک فایل با دو فرمت Pdf و doc) رو مشاهده کنید :
نقل قول:حداقل به عنوان افرادی که در این تاپیک گفتین با چند همسری مخالف هستین، میشه نظر شخصی خودتون رو در قبال این سئوال بدین که در صورت بهم ریختن توازن جنس مذکر و مونث راهکار چیست؟نقل قول:
اونم با در نظر گرفتن جامعه ای که توش هستیم.
1- ترویج روابط آزاد یا روابطی موقت و رسمی.
2- ترویج چند همسری چه برای مرد چه برای زن.
3- آن کسیکه از قافله ازدواج دائم باز می ماند به سرکوب بپردازد و تقوا پیشه کند.
شخصا ده ها بار (خیلی بیشتر از حداقل :n02:) در طول تاپیک نظرم رو بیان کردم آخریش فکنم پست آخر ضفحه قبل در جواب سوال شما بودنقل قول:
گزینه هایی که گذاشتین اشتراکاتی دارن ارائه راه کار اصولی بر عهده حقوق دان و جامعه شناس و روانشناسان هست که به ابعاد روانی و اجتماعی و حقوقی این تصمیم گیری اگاهی کامل دارن ولی برای بیان نظرم اگر با این تقسیم بندی نگاه کنیم :
روابط آزاد به صورت موقت یا دائمی--> روابط آزادی که هنوز تحت حمایت قانون در نیومدن این روابط جزو حقوق فردی هر انسانی هست و از نظر من حقوق فردی هر انسانی از جمله آزادی در بیان، عمل و عقیده ارزشمند و قابل احترام هست و هیچ مرجعی اجازه ایجاد محدودیت تو این ازادی ها رو نداره (مگر اینکه حقوق فردی باعث ایجاد ضرر به بقیه افراد بشه)
روابط رسمی موقت و دائمی --> این روابط همان روابط قانونی هستن( ازدواج ) که درباره این مورد نظرم رو قبلا بیان کردم :
علاقه مندم نظر شما رو به عنوان یکی از مخالفین چند همسری زن و مرد درباره سوالی که پرسیدین بدونم :n16:نقل قول:
اولا بنده هرگز نگفتم با تک همسری یا چندهمسری موافق یا مخالف هستم و نمیدونم چطور این مطلب رو به من نسبت میدیدنقل قول:
دلیل موافق یا مخالف بودن با یک گروه هم این هست که اصولا تعریف ازدواج و سیستمی که بر روابط انسانی مسلط شده رو قبول ندارم
ولی جواب سوالتون
1-روابط همیشه باید ازاد باشه و کسی حق نداره بر روابط بین انسانها نظارتی داشته باشه چه رسمی چه موقت و...
پس راهکار من روابط ازاد هست
راهکار 2شما در صورت پذیرش 2طرف یک رابطه از نظر من بازم کسی حق دخالت در روابط دیگران رو نداره
پس در هر شرایطی چه زن چه مرد هر نوع و روشی در راستای روابط و سبک زندگیش انتخاب میکنه کسی حق نداره انسانها رو محدود کنه
راهکار3 رو کلا و از بنیان در هر شرایط مردود میدونم و کلا الفاظ تقوا و سرکوب و ... کاملا مزحک هست از نگاه من
ولی در بحث ازدواج رسمی از لحاظ قانون بحث دیگه ای هست
از نظر من در بحث قانون مدنی(بحث مالی و ...) میتونه تک همسری گنجانده بشه و چند همسری شاید نشه راهکار درستی براش گذاشت
ولی از لحاظ قانون جزایی از نظر بحث روابط بین انسانی چه در چهارچوب ازدواج چه خارج از ازدواج نباید هیچ قانون مجرمانه ای براش وجود داشته باشه
دمشون گرم اینجور مردایی که دوتا زندگی مجزا دارند یکی با خانواده یکی با معشوقه البته لزوما قرار نیست غیرشرعی و غیرعرفی باشه. اگه به زندگی خانوادگیشون آسیب نزنه یعنی بتونن کنترل کنن شرایط رو خیلی خوبه.نقل قول:
نقل قول:
یعنی به نظر خودتون خیانت و فرار از تعهد به همسر امکان داره که به زندگی خانوادگی و همسر آسیب نرسونه ؟
و اگر به جای اینجور مردا اینجور زن ها بودن که دو تا زندگی مجزا داشتن یکی با خانواده یکی با معشوق بازم دمشون گرم بود ؟ البته به شرطی که به زندگی خانوادگیشون آسیب نزنه یعنی بتونن کنترل کنن شرایط رو !
" هر چیزی که شرعـی و عرفـی باشـه لزومـا قرار نیست اخـلاقـی و انسـانـی باشد! "
با برچسب هایی که شما گذاشتید مثل خیانت و عدم تعهد موافق نیستم.نقل قول:
ببینید خیلی موضوع حساسی هست و کار هر مردی نیست من اشکالی نمیبینم اگه مردی که همسر و فرزندانش رو کاملا از لحاظ مادی و معنوی حمایت میکنه در کنارش معشوقه داشته باشه، به شرطی که به خانواده اش آسیب نزنه.
اونجور زن ها که مد نظر شما هستند بهشون میگند هرزه و فقط دمشون برای اون شخص ثالث گرم حساب میشه مگه نه به خودشون و خانوادشون و جامعه آسیب های جدی وارد میکنند.
شما اخلاقی بودن یا انسانی بودن رو تعین نمیکنید جامعه یه سری قوانین داره یکسری چیزها درونش میگنجند یکسری نه.
تفکرات مردسالاریت دیگه آمپر چسبونده هم تو این پست هم تو پستای دیگهنقل قول:
اینکه تو اشکالی نمیبینی دلیل بر این نیست که اشکالی نداشته باشه
وجود همچین رابطه هایی حتما رو طرف مقابل تاثیر میذاره حالا چه مرد چه زن چشما باز باشه و یه نگاه کوچولو کاملا روشن میکنه چی به چیه و اینکه بعضی ها سرشون میجنبه و میرن تو کار ماسمالی و داستانسرایی بحثش جداس
مثل همیشه: منبع تحویل بده که خیلی خوبه و مفیدِ وگرنه نقل و قول نگیر که حوصله داستان خوندن ندارم.
چنین طرز فکری میتونه در طرف مقابل شما هم دیده بشه .مثلا یک زن هم طرز فکر مشابه شما دارد و اخلاقیات رو بر اساس منافع شخصی خودش تعریف و تعبیر می کند در این صورت این زن هم اشکالی نبینه وقتی مرد و فرزندش رو از لحاظ مادی و معنوی تامین می کند در کنارش معشوق دیگری داشته باشد ولی واضحه از نظر اخلاقی و انسانی کاری که این زن میکنه ضد اخلاق هست چون داره به تعهدی که با کسی دیگه بسته به صورت پنهانی یا آشکارا خیانت میکنه.نقل قول:
شما ازدواج و تعهد رو کاملا یک طرفه میبینید برای همین براتون تعاریفی مثل خیانت، مسئولیت ، بی اخلاقی و بی بند وباری مرد مفهومی نداره.
ازدواج یک تعهد دو نفره است و مرد و زن هر دو نسبت به طرف مقابلشون در تمام اموری که با ازدواج به اشتراک گذاشته شده اعم از احساسات و عواطف ، روابط جنـسی ، فرزند و .. تعهد اخلاقی و قانونی دارند .
اگر واقعا کسی (چه زن و چه مرد) تصور میکنه نمیتونه پایبند چنین تعهد اخلاقی باشه یا تصور میکنه اخلاقیات رو میتونه طبق منافع شخصی خودش تغییر بده یا تبصره هایی برای فرار از تعهد اخلاقی پیدا کنه؛ اجباری براش وجود نداره که حتما چنین تعهد بزرگی رو بپذیره و زندگی و آینده همسر و فرزندش رو رو به بهانه مجوزهای شرعی و عرفی به نابودی بکشه
نقل قول:
به نظر نمیاد دمِ مردی هم که به همسر، فرزند و تعهدش ، خیانت میکنه برای کسی غیر از خودش و معشوفه اش گرم باشه!؟ یا با خیانت و بی بند و باری به خانواده و جامعه منفعت برسونن!! مگر برای کسانی که تایید کننده این نوع خیانت و بی بند و باری هستن.
از موضوع تاپیک دوره ولی شما نمیتونی یه سری ذهنیت های پیش فرض خودتون رو به همه تعمیم بدی.نقل قول:
اگه قانون کشور رو خونده باشید یک مرد میتونه تا چهار همسر دائم و هر چقدر همسر موقت داشته باشه پس میبینید که تعهد با یک زن بودن وجود نداره ولی عکسش برای زن وجود داره. داشتن همسر دیگر یا معشوقه هم کار هر مردی نیست کار مردی هست که بتونه تعادل رو تو زندگیش برقرار کنه. من خیلی مردهای موفقی میشناسم که هیچی هم از علاقه شون به زن و بچه شون کم نشده ولی در کنارش معشوقه هم دارند از اون طرف خیلی مردها هستند که به خاطر معشوقه شون قید خانواده شون رو زدن و این اصلا درست نیست.
باز هم در نظر بگیرید که این درصد کمی از مردان رو شامل میشه اکثر مردها به همون یک همسری که دارند قناعت می کنند.
باز هم تمایل داشتید یه تاپیک در مورد خیانت تو همین انجمن هست اینم لینکش:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقل قول:
یکی از اصول اصلی بحث های منطقی اینه که سعی کنیم احساسات و تمایلات شخصی مون رو وارد بحث منطقی نکنیم چون در این صورت هیچ وقت به نتیجه ای نمیرسیم.
شما درباره قانونی صحبت میکنید که طبق سنت گذشته و حال کشورهای عربی ،توسط مردانی با طرز فکر شما و بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی جنسیت زن وضع شده. (طرز فکری که طبق اون اخلاقیات مطابق منافع شخصی قابل تغییر است) زن در عرف و فرهنگ این کشورها موجودی پست و حقیر و بی بهره از شئونات انسانیست و لایق حقوق انسانی برابر با مرد نیست. این قانون فقط در چند کشور با سنت و فرهنگ مشابه یا طرز فکری مشابه با این کشورها اجرا میشه. (به نظر میاد شما هم موافق چنین طرزفکری باشین)
ولی در مقابل قانونی که جامعه جهانی ازون پیروی میکنه و بر اساس حقوق و شان انسانی زن و مرد وضع شده و در اکثر کشور های جهان در حال اجراست ، چند همسری رو غیرقانونی و یا جرم میداند. (قانونی که شما فکرمیکردین درحال حاضر فقط در مرحله پیش فرض های ذهنی قرارداره)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سیاه: چندزنی آزاد است
آبی کمرنگ: چندزنی غیرقانونی است اما به طور کلی جرم نشدهاست.
آبی تیره: چندزنی کاملاً ممنوع و جرم است.
در هند، سنگاپور، فیلیپین، مالزی و سریلانکا چندهمسری فقط برای مسلمانان آزاد است.
منبع : ویکیپدیا
چند همسری زن برخلاف تصور شما در بعضی از کشورهای تبت، نپال، چین، هند ، مغولستان پذیرفته شده است در عربستان هم در گذشته چند همسری زن (ازدواج یک زن با 10 مرد) رواج داشته .همانطور که چند همسری مرد در بعضی کشورهای آفریقایی و کشورهای عربی خلیج فارس از گذشته تا به امروز وجود داشته .
یعنی اگر شما به تبت سفر کنید همسرتون در این کشور از نظر قانونی کاملا مجاز هست همسری غیر از شما هم داشته باشه . ولی باز هم تکرار میکنم لزوما قانونی که در اون به صورت واضح حق یکی از طرفین قرارداد (ازدواج) چه زن و چه مرد نادیده گرفته شده از نظر اخلاقی و انسانی مورد تایید نیست .
من و شما خوب میدانیم چنین بی بندوباری برخلاف تصور شما حتی با گذشت این همه سال و حتی با وجود قانونی بودن هنوز هم مورد تایید عرف قرار نگرفته وگرنه هیچ وقت از طرف مردان موفق در خیانت ، دور از چشم همسر و به صورت پنهانی انجام نمیشد.
اگر واقعا مبنای تایید خیانت و عدم تعهد مرد به یک زن، رعایت عدالت بود ازدواج های مجدد مرد اشکارا اتفاق می افتاد و چند شوهری زن هم با در نظر گرفتن این مبنا میتونست مورد تایید قرار بگیره. (چنانچه در کشورهایی که مثال زدم بدون در نظر گرفتن مبنای عدالت چندشوهری کاملا پذیرفته شده است و پیش فرض های ذهنی شما برچسب هرزگـی به این نوع ازدواج میزنه)
به شما توصیه می کنم در صورتی که خیانت و عدم تعهد مرد به یک زن رو امری بدیهی و حق مسلم میدانید، برنامه ای که برای رسیدن به موفقیت مردانه در ذهن دارین رو حتما قبل از ازدواج با همسر آیندتون در میون بذارین .
به اضافه اینکه حتما به صور ت دقیق این دو تاپیک رو مطالعه کنید :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول اون استثناها رو تکلیفشون رو باید روشن کرد اون چند منطقه کوچک که چندشوهری رواج داره مساله عدم تقسیم زمان های موروثی هستش که شوهران متعدد یک زن با هم برادر هستند.نقل قول:
طبق سنت کشورهای عربی نیست چیزی که شما میگید این سنت بین اکثر پستانداران و نخستی ها و انسان در طول تاریخ بوده آخرین شاه ساسانی وقتی از دست لشکر اسلام فرار میکرد چندهزار همسرش هم بدنبالش بودند. همچنان که در یهود هم این سنت بوده و همچنین هم اکنون در بین بین مورمون ها در ایالات متحده تا هفت یا هشت همسر مجاز هستند و خیلی از مورمون ها به طور پنهانی بیش از یه همسر دارند.
همین چند همسری در غرب جای خودش رو به روابط خارج از خانواده داده نه اینکه به قول شما مشکل تعهد رو حل کرده باشه.
و اینکه گفتید مورد تایید عرف قرار نگرفته بستگی داره عرف کجا منظورتون باشه؟ تو خیلی از مناطق سنی نشین ایران به قدری این موضوع جا افتاده است که اگه مردی فقط به یک همسر اکتفا کنه باعث تعجب اطرافیان هست.
من خودم چند همسری به اون شکل کلاسیک رو فکر نکنم روزی بخوام ولی اینکه در کنار همسر و زندگی اصلیم یه زندگی دیگه اون هم در یه بازه زمانی خاص داشته باشیم به نظرم فکر خوبی هست و نیازی هم نمیبینم همسرم بخواد چیزی بدونه که باهاش در میون بگذارم.
چند همسری برای مردان در شرایط خاص با رعایت اصول و ضوابطش در نهایت به نفع جامعه هست.
دوست عزیز نباید تو همچین مسائلی که به زندگی شخص دومی هم مربوط میشه و آینده یک نسل رو هم رقم میزنه انقدر احساسی ، از روی غرایز ویا به قول دوستمون ابتدایی به قضایا نگاه کرد.نقل قول:
ازدواج فقط رفع نیاز جنسی نیست که تعدد شرکای جنسی به صورت قانونی و رسمی رو جزو موفقیت ها و افتخاراتمون تقسیم بندی کنیم . و گواه درستی این سبک زندگی رو سایر حیوانات یا سنت نا درست اقوام قدیمی وعصر جاهلیت بدونیم.
وقتی دو نفر با قراداد ازدواج نسبت به تشکیل یک خانواده تعهد پیدا میکنن یعنی علاوه بر اینکه نسبت به جز جز مسائل مشترک با هم دیگه احساس مسئولیت دارن باید ضامن سلامت روانی و آرامش نسلی باشن که حاصل همین پیمان و تعهد هست. کسی که نسبت به شریک زندگی خودش چنین تعهدی رو حس نمیکنه چطور میتونه نسبت به تضمین آرامش و سلامت روانی و آینده نسل بعد از خودش متعهد باشه ؟
در طبیعت هم درصد بالایی از پستانداران و پرندگان سیستم تک همسری دارند دلیلش هم تمایل جاندار نر به مراقبت و محافظت از فرزند و جفت اش هست. درطبیعت علاوه بر سلامت هر دو والد، مراقبت هردو والد از فرزندان هم سلامت و شانس بقای فرزند رو افزایش میده برای همین انتخاب طبیعی به سمت گزینش تک همسری پیش میره تا چند همسری (با وجود اینکه چند همسری تعداد فرزندان بیشتری رو تولید میکنه ولی تضمینی برای سلامت و افزایش شانس بقای نسل بعدی وجود نداره) علاوه بر این چند همسری جاندار ماده Polyandry و یا همسرکشی توسط جاندار ماده هم در طبیعت وجود داره !
اگر قرار باشه چنین الگویی برای عدم تعهد انتخاب کنیم پس زنان هم می تونن چنین الگویی داشته باشن.
در غرب! از نظر قانونی کسی اجازه نداره ازدواج متعدد داشته باشه. اگر ارتباط خارج از چارچوب خانواده شکل گرفت قانون از طرف دیگر تعهد حمایت میکنه و برای همسر (چه زن چه مرد) این حق رو قائل میشه که این تعهد رو هر زمان که دیگر تمایلی به ادامه اش نداشت (با در نظر گرفتن تمام حقوق قانونی )به صورت قانونی فسخ کنه.
نه مثل قوانین بعضی کشورها که خیانت مرد از طرف قانون حمایت بشه و زن حق جدایی بدون اجازه و خواست مرد رو نداشته باشه. زن ملزم باشه در هر شرایطی حتی ازدواج مجدد مرد ازش حمایت کنه! مطمئن باشین اگر زن تو این جوامع حق جدا شدن از مرد رو داشت یا شرایطی براش محیا بود که می تونست به تنهایی امرار معاش کنه هیچ وقت چنین خیانتی رو نمپذیرفت.
یه مقدار منطقی و دور از احساسات یا منافع شخصی مون به قضایا نگاه کنیم درک خیلی از مشکلات برامون خیلی راحت تر میشه .
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خخخخ پستت رو اصلا ندیدم الان متوجه اش شدم اون پستی که از من نقل قول گرفته اگه دقت میکردی کلمه من به طور واضح نشون میداد که نظر من هستش و نیازی نمیبینم برای نظر خودم به شما منبع و تانکر و بشکه تحویل بدم. همونجور که شما نیازی ندارید برای پیش فرض های ذهنیتون که تو همین نوشته اخیرتون هم بهشون استناد کردید سند گرو بزارید.
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] لزوما یه جایی مثل یه فاروم گفت و گو نیازی نیست مثل یه متن علمی برای هر گفته سند و مدرک و رفرنس آورد ضمن اینکه فقط چون نظر من با شما یکی نیست شما این رو میخواهید. من یه جایی دارم زندگی میکنم یه مشاهده ای دارم قرار نیست نظریه بدم یا برای یه مجله علمی مطلب بنویسم. هر جور آماری که در چند سال اخیر گرفته شده داره نشون میده میزان رشد جمعیت اهل سنت کشور بالا هستش یکی از دلایل هم اینکه چندهمسری بینشون رواج داره حالا میتونه واسه مذهبشون باشه یا واسه اینکه اکثرشون تو مناطق کمتر مدرن و توسعه نیافته تر کشور زندگی میکنن.
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شما باید خانوم باشید درسته؟
بر خلاف تصور شما شرکای جنسی متعدد برای یه نر نشانه ای از برتری اون نر بر نرهای دیگه هستش و در مورد ماده بدست آوردن نر برتر یه برتری حساب میشه. تقریبا تمام ماده ها در طبیعت شانس یکسان برای باروری دارند ولی در مورد نرها قضیه اینجوری نیست نرهای برتر شانس تولید مثل زیاد با ماده های زیاد و نرهای پایین تر شانس کمتر اغلب در غیاب نر غالب برای ادامه نسل دارند.
ولی از اون جایی که انسان کمی با حیوانات دیگه وضع زندگیش متفاوته این موضوع خودش رو جور دیگری نشون میده مثلا مردهای قوی تر/متمول تر همسران بیشتر.
چیزهایی که شما بر میشمارید فقط خواسته های خودتون از یه ازدواجی هست که خودتون فکر میکنید ایده آل هست نه چیزی که منطبق بر ذات بشری باشه در ثانی احساس مسئولیت مرد در قبال همسرش تناقضی با داشتن معشوقه و رابطه خارج از خانواده اش نداره.
وقتی شما با توجه با معیارها و قواعد فعلی ازدواج و زندگی مشترک که به نوعی بین همه جا افتاده است , برین و یک همسر دوم اختیار کنین یا عقد و صیغه و یا رابطه مخفی داشته باشین چطور میتونین ادعای تعهد نسبت به همسر اول رو داشته باشین ؟!نقل قول:
چیزهایی که شما بر میشمارید فقط خواسته های خودتون از یه ازدواجی هست که خودتون فکر میکنید ایده آل هست نه چیزی که منطبق بر ذات بشری باشه در ثانی احساس مسئولیت مرد در قبال همسرش تناقضی با داشتن معشوقه و رابطه خارج از خانواده اش نداره.
همچین روابط متعددی به طور حتم از نظر بار روانی طرف مقابل شما رو به هم میریزه و اون آسایش روانی که شما مدعی تهیه و بستر سازی اون هستین نمیتونه که تهیه بشه .
اینو قبول دارم که روابط داخل خانواده و خارج از حانواده هر کس به خودش مربوطه ولی در کل انسان باید یک سری اصول اخلاقی برای خودش تهیه کنه و در زندگی مشترک اهداف جمعی رو مد نظر قرار بده , نه اهداف و علایق شخصی . مخصوصن در مورد انتخاب شریک جنسی متعدد که با روند و قواعد فعلی و مد نظر شما ظلمی است به طرف مقابل .
بهتره به جای نگاه فرگشتی محض به زندگی مشترک یک سری نکات و قواعد اخلاقی هم ضمیمه اون کنیم تا به نوعی بتونیم انسان مدرن رو خارج از حیطه حیات وحش تعریف کنیم . همیشه داشتن GF و همسرهای متعدد دلیلی بر قدرت بیشتر نیست . بعضی وقت ها هم نیاز هست که قدرت اینو داشته باشیم که تعهدات اخلاقی که نسبت به یک شریک و همسر داریم رو در بهترنی حالت به اجرا بذاریم و اون حس وظیفه شناسی و درک متقابل رو در خودمون بیدار کنیم .
اگر این رویه مد نظر شما بصورت برعکس برقرار بود , آیا شما از این وضعیت رضایت داشتین ؟ بعضی مواقع لازمه که خودمون رو بذاریم جای طرف مقابل و از دیدگاه اون فکر کنیم .
نقل قول:
در ایین تاپییک و دو تاپیکی که معرفی کردم ، شما تمام دلایل زیست شناسی ، روانشناسی ، جامعه شناسی و حقوقی که برای لزوم تک همسری بیان شده رو ایده آل های شخصی در نظر میگیرن و تمایل دارین بر اساس قوانین بدوی و خارج از تمدن انسانی درباره روابط انسانی بحث بشه.
ملاک و مبنای نر غالب و برتر رو بر اساس خواسته و تمایل خودتون یا زندگی شخصی خودتون تعریف میکنید و بر همین اساس انتظار دارین بدون هیچ منطق و پشتوانه عقلی و منطقی توضیحاتتون مورد قبول سایرین قرار بگیره.
شما آزاد هستین نظرات شخصی تون رو در بحث بیان کنید ولی متاسفانه نظری که پشتوانه عقلی ، منطقی و علمی نداشته باشد مورد قبول قرار نمیگیره.مطمئننا منبع علمی صحت و اعتبار توضیحات شما رو بالا میبره و مخاطب رو مجاب میکنه که حداقل وقت گذاشتن و فکر کردن به توضیحات شما برایش ارزشمند خواهد بود.
پی نوشت: طبق براوردهای من از نظرات شما تنها زندگی منطبق با ذات بشری زندگی مطابق با سنت کشورهای عربیست (یا روستاها و بخش هایی که تابع سنت کشورهای عرب هستند)و در حال حاضر قوی ترین و برترین مردان به خاطر ثروت و همسران بیشتر،باید شیـوخ عـرب باشند. فکر میکنم برای نر برتر بودن در قرن 21 لازم باشه یه تجدید نظری روی ملاک های برتری داشته باشین.
یه بحثی در مورد چند همسری بین دوستمون Captain_America و V E S T A در جریان بود مثل اینکه، چون کامل نخوندم نقلو قول نمیکنم و از طرفی موضوع بحث تاپیک خیلی مربوط نیست (نمیدونم بحث چطور به اینجا رسید). ولی مسئلهی چند همسری من فکر میکنم از منظر روانشناسی و نظریه فرگشت یه تمایل تو جنس نر هست و برعکسش در خانم ها (داوکینز تو یکی از مستندهاش اینو دقیق شرح میده) و شاید هم تو کتاباش باشه باید نگاهی بکنم.
اما اینکه V E S T A در مورد ممنونعیت قانونی چند همسری در کشورها گفت و اینکه چند همسری بر خلاف برابری حقوق جنسی و بر پایهی باور پست بودن زنان هست. این کاملا غلط نیست، یعنی به دلایلی تو این جوامع دیدگاه نسبت به زنان یه دیدگاه نادرستیه. اما اینم میدونیم که چیزی که تو رابطه همسری بهش میگیم "خیانت" در همین کشورها هم آزاده و تو اونهایی هم که نیست تلاش میکنن که آزاد کنن (کره جنوبی آخرین کشوری بود که شنیدم خیانت از نظر قانونی آزاد شده). یعنی درسته که چند همسری قانونی نیست ولی این حق به مرد داده میشه که با هر کس دیگری هم باشه و مانع قانونی نیست و زن هم در این شرایط حق طلاق داره و یا استفاده میکنه یا نمیکنه ...
این بحث چند همسری تو این تاپیک رو اگه ساده کنین شده اینکه یه مرد بگه من میخوام چند همسر داشته باشم به این دلیل قانونی و فرگشتی و غیره و غیره حتی اگه زن نخواد!نقل قول:
من اسم این رو جز زورگویی نمیتونم بذارم.
بر همه واضح و مشخصه که جنس زن multiple orgasm هست و اگه بخوایم دلیل فرگشتی بیاریم پس زن ها بسیار محق تر از جنس مردی هستن که خودشو بکشه بیشتر از 10 بار نمیتونه در شبانه روز ارگاسم رو تجربه کنه!
بسیار بسیار بسیار مردانی دیدم که بعلت نیاز مفرط جنسی که در خودشون احساس میکنن خودشون رو محق خیانت میدونن (اصلا اگه اسمش رو بخوان خیانت بذارن که نمیذارن! ) حالا این دو تا کلا چه ربطی به هم دارن من این رو در همون تمایل به زورگویی جنس مرد به زن میدونم وگرنه ادعای نیاز به رابطه جنسی و درنتیجه چند همسری با توجه به نیازهای جنس مونث بسیار منطقی تر و فرگشتی تر بنظر میرسه!!
مردانی که موافق قانون چند همسری هستن میتونن به سراغ زنانی که موافق با چنین قانونی هستن برن و حداقل برای رسیدن به هدفشون و موجه نشون دادنش به قانون و عرف و فرگشت متوسل نشن همونطور که در بطن یک زندگی مشترک باید به احساسات طرف مقابل نگاه کرد نه اینکه مدام به قانونی بودن یا نبودن یک رفتار متوسل شد وگرنه کارهایی هم هست که زنان جامعه ما میتونن انجام بدن که قانونیه ولی بدون توجه به احساسات طرف مقابله و میتونه به زندگی مشترک صدمه بزنه مثل به اجرا گذاشتن مهریه بدون هیچ دلیل خاصی و به زندان انداختن مرد که تا بحال ندیدم مردی موافق این موضوع قانونی و عرفی باشه!
مسخره است که زمانی که در مورد شریک زندگیتون صحبت میکنین بجای توجه به احساساتش هی از موضع قانونی موضوع سواستفاده کنین و بخواین اینطوری حرفتون رو به کرسی بنشونین!
البته قسمت فرگشتی چندهمسری یا تک همسری ارتباطی به قسمت حقوقی و جامعه شناسی چند همسری نداره ولی لازم هست یه توضیح مختصر درباره تاثیر تک همسری یا چندهمسری بر فرگشت داده بشهنقل قول:
محتوای مخفی: تاثیر چندهمسری و تک همسری بر فرگشت
نقل قول:
به هیچ وجه منکر این نیستم که در کشورهایی که چندهمسری غیرقانونیست خیانت وجود نداره. ولی تاکید میکنم خیانت رسمی و با ازدواج، در این کشور ها مورد حمایت قانون قرار نمیگیره و یا یکی از طرفین تعهد قانونا ملزم به گذشت از حقوق انسانی خودش نیست.
قانون در این کشور ها در روابط شخصی و خصوصی انسانها تا زمانی که تحت حمایت قانون قرار نگرفتن دخالتی نمیکنه ( قبل از ازدواج رسمی و قانونی )یعنی هر کسی تا زمانی که ارتباط خصوصیش رو نخواسته قانونی کنه مجاز هست هر نوع ارتباطی با دیگری داشته باشه (چه متاهل چه مجرد) قانون تا زمانیکه دوطرف ارتباط نخواستند کسی رو ملزم به رعایت اخلاقیات خاص نمیکنه که بر اساس اون اخلاقیات خاص مجازاتی رو هم براش در نظر بگیره.
ولی از زمانی که دوطرف تصمیم میگیرن رابطه شون رو قانونی کنن قانون از هر دو طرف تعهد حمایت میکنه چه درحقوقی که به خاطر تعهد ازدواج دو طرف ازون بهره مند میشن چه حق طلاق و جدایی. به اضافه اینکه در قانون این کشورها یکی از طرفین محق به خیانت (به صورت قانونی وغیرقانونی)و دیگری ممنوع الخیانت! (به صورت قانونی و غیرقانونی)نیست.
قانون کره جنوبی هم به همین صورت تغییر کرده تا قبل از این در کره جنوبی خیانت بعد از ازدواج غیرقانونی بود (یعنی رابطه جنـسی بدون ازدواج با دیگری مشابه جرم زنـای محصنه در ایران که غیرقانونی محسوب میشه ) که به تازگی چنین خیانتی آزاد شده و در کره جنوبی روابط جنسی متعدد برای متاهلین (چه زن و چه مرد)جرم محسوب نمیشه.یعنی زنان و مردان متاهل مجاز هستند علاوه بر ازدواج هر نوع رابطه دیگری داشته باشند. چون طبق نظر دادگاه عالی کره خیانت (رابطه جنسی غیراز ازدواج) از مصادیق احوالات شخصیه و قانون اجازه دخالت در احوالات شخصی رو نداره.
بعضی ها یه مطلب از تکامل رو یاد گرفتن و مدام تکرار میکنن، خلاصه کلامشون اینه "مردان یا نر های قویتر همسران بیشتر باید داشته باشن"
مثال هایی که برای چندزنی و چندشوهری و تک همسری زده میشه همه به نحوه بزرگ کردن فرزندان هم اشاره کردن که کاربر VESTA تو پستاش به خوبی توضیح دادن، چیزی که اینجا مهمه اینه در انسان ها بزرگ کردن فرزندان فقط نمیشه حمایت های مالی و معنوی مرد و بزرگ کردن فرزندان توسط زن رو در نظر گرفت (چیزی که آقایی که بحثو شروع کرد اشاره کرد) در انسان ها متفاوت با جانوران هست، اگه ما بخوایم فرزندانی خوب و سالم پرورش بدیم باید امنیت روحی و روانی هم برای خانواده تامین کنیم و با چند همسری اولین چیزی که به خطر میفته همین امنیت روانی در خانواده هست، کسی نمیتونه ادعا کنه که من با GF یا BF ام در کنار همسرم رابطه برقرار میکنم و نون و آبشون رو میدم و همسرم و خانواده هم مشکلی نداره چون این رفتار در راستای تکامل بشر صورت گرفته! وجود همچن رابطه هایی تو ازدواج های سفید هم قابل قبول نیست چه برسه به ازدواج های رسمی که معیار های خاص خودشو داره
خیانت شاید هر جایی آزاد باشه ولی از نظر اخلاقی و عرفی تقریبا تو هیچ جا پسندیده نیست.
من معتقد نیستم قانون چند همسری توجیهش فرگشته !! (هرچند فکر میکنم تو حوزهی اخلاق طبیعی قابل پذیرش باید باشه). من سعی کردم شرح بدم که این یه تمایل طبیعی هست که چه چند همسری قانونی باشه یا نباشه سرجاشه. یعنی در کل داریم روی یه تمایل طبیعی در مردان صحبت میکنیم که وجود داره. حالا یا شما این تمایل رو قبول دارید یا نه اون یه بحثیه ... اینکه چند همسری باید قانون باشه یا نه بحث دیگریست ...نقل قول:
در مورد ارگاسم، ربطی نداره فکر کنم!. اینکه ارگاسم زنان با مردان متفاوته فکر میکنم دلیلش اینه که ارگسام زنان برای تولید مثل حیاتی نبوده.
خب تو ایران هم ازدواج دوم بدون اجازه همسر اول این حق رو برای همسر اول میاره که طلاق بگیره. حتی شرط ضمن عقد میتونه شامل ممنوعیت ازدواج مجدد باشه. یعنی درسته که چندهمسری قانونی هست ولی به جزئیات که نگاه کنیم میبینیم بازم برخی مسائل رعایت شده.نقل قول:
صحبت شما در مورد آزاد بودن خیانت هم در جهت صحبت منه ... یعنی همینکه خیانت از نظر قانونی جرم نیست، درسته حمایت به حساب نمیاد ولی این واقعیت رو در نظر میگیره که مرد یا زن ممکنه اصلا این رابطه رو نخوان و یا براشون کافی نباشه و دنبال رابطه با کس دیگری باشن. این وسط حق طرفین برای طلاق محفوظه فقط.
حالا اگر فرض کنیم همسر اول هیچ مشکلی با اینکه شوهرش همسر دومی داشته باشه، نداره (مثل بعضی از مناطق تو کشورهای خاورمیانه) اونوقت این چه فرقی میکنه با اینکه یه زن تو یه کشور غربی مشکلی با این نداشته باشه که شوهرش دوست دختر دیگه ای داره؟ یعنی این هم میتونه بره تو دامنهی مسائل شخصی ...
در کل حرف من اینه که : تمایل به چند همسری یه تمایل طبیعی تو مردانه. حرف شمارو در مورد نگاه پست انگارانه به زن تو جوامعی مثل ما قبول دارم که باعث شده قانون ناقصی در مورد چند همسری داشته باشه. اما با مثالی که از قانون کشورهای غربی زدم، خواستم بگم این تمایل کاملا قابلیت بروز داره و اگر قانون بخواد جلوش بیاسته به هر ترتیبی به نظر میرسه یا موثر نیست یا آسیب های دیگه ای ببار میاره ...
درباره قانون و اجازه همسر اول ،میدونیم که در عمل چنین چیزی نیست و ازدواج های موقت به اجازه همسر بستگی نداره و مرد میتونه بی نهایت ازدواج موقت بدون اطلاع همسرش داشته باشه ولی زن چنین اجازه ای قانونا نداره. (بماند که برای ازدواج های دائم هم با تبصره هایی میتوان بدون اجازه زن ازدواج مجدد داشت و در شرایطی اجازه ازدواج مجدد طبق صلاحدید دادگاه صادر میشه)نقل قول:
فرقش در حمایت قانونه و این که قانون این حق رو برای زن هم قائل میشه که اگر علاوه بر داشتن همسر ارتباطی خارج از چارچوب خانوادگی با شخصی دیگر داشته باشد و دخالت در این مورد رو هم جزو دخالت در احوالات شخصی قلمداد میکند درست مانند زمانی که مردی متاهل با کسی غیر از همسرش ارتباط داره ولی آیا در کشور های خاورمیانه قانون برای زن هم چنین حقی رو قائل میشه؟نقل قول:
حالا اگر فرض کنیم همسر اول هیچ مشکلی با اینکه شوهرش همسر دومی داشته باشه، نداره (مثل بعضی از مناطق تو کشورهای خاورمیانه) اونوقت این چه فرقی میکنه با اینکه یه زن تو یه کشور غربی مشکلی با این نداشته باشه که شوهرش دوست دختر دیگه ای داره؟ یعنی این هم میتونه بره تو دامنهی مسائل شخصی ...
حتی اگر قسمت اخلاقی این قضیه رو فاکتور بگیریم ،بحث من سر تمایز و تفاوت قائل شدن قانون برای دو جنس از انسان هست که هردو ذاتا امکان داره چنین تمایلی رو داشته باشن ولی قانون بعضی کشورها به صورت یک طرفه از خیانت یکی از طرفین حمایت میکنه و دیگری رو فاقد امیال ، غرایز و احساسات انسانی میدونه.
دقیقا متوجه منظورتون در پست اول شدم و برای همین توضیحات مربوط به چندهمسری رو با چند زنی و چند شویی شروع کردم و بعد تاکید کردم اینکه چند همسری در زنان و مردان وجود داشته باشه همه و همه مرتبط با ژنتیک و عوامل فرهنگی و اجتماعیه یعنی علاوه بر اینکه در بین زنان و مردان ژنتیک در بروز تمایلات جنسی نقش داره عوامل محیطی مثل فرهنگ و اجتماع هم در بروز اون تاثیرگذاره.نقل قول:
ولی چیزی که برام تو توضیحات شما عجیب هست و در هر دو پست میبینم که روش تاکید زیادی دارین (با وجود اینکه برای شما در دو پست قبلی توضیحاتی اورده شده) بازهم میبینم که چند همسری رو جزو تمایلات و غرایز مردانه میدونید دلیلش چیه ؟ چرا تصور میکنید چند همسری مختص جنس مذکر هست ؟ مدرک و دلیل ثابت شده علمی دارین که ثابت کنه فقط مرد چنین تمایلاتی داره؟
این حق به مرد و زن داده میشه. اینطور نیست که مرد حق روابط خارج از ازدواج رو داشته باشه ولی زن نداشته باشه. و در اکثر اون کشورها حق طلاق به نوعی "at will" هست یعنی لازم نیست شخص مقابل کاری کنه تا این حق فعال بشه، در هر صورت میشه طلاق گرفت.نقل قول:
دلیل اینکه خیانت از نظر قضایی در خیلی از کشورها جرم نیست به اصول مربوط به آزادی و قدرت کنترل شخص بر بدن خودش برمی گرده.نقل قول:
من نمی دونم شما "تمایل طبیعی" رو چطور تعریف می کنید (و بسته به تعریفتون احتمال داره من هم نظرم با شما یکی باشه)، ولی معمولا طبق تجربه هر وقت شخصی در بحثی میگه طبیعت انسان اینطوریه، فطرت انسان اونطوریه، و چیزهایی از این قبیل در نهایت قضیه به این ختم میشه که "من دلم میخواد اینطوری باشه".نقل قول:
در کل حرف من اینه که : تمایل به چند همسری یه تمایل طبیعی تو مردانه. حرف شمارو در مورد نگاه پست انگارانه به زن تو جوامعی مثل ما قبول دارم که باعث شده قانون ناقصی در مورد چند همسری داشته باشه. اما با مثالی که از قانون کشورهای غربی زدم، خواستم بگم این تمایل کاملا قابلیت بروز داره و اگر قانون بخواد جلوش بیاسته به هر ترتیبی به نظر میرسه یا موثر نیست یا آسیب های دیگه ای ببار میاره ...
مثالی که از قوانین کشورهای غربی زدید به هیچ وجه ربطی به چندهمسری مرد و طبیعت اون نداره.
-----------
من در نظرسنجی بالا وقتی تاپیک تاسیس شده بود رای مخالف دادم چون بیشتر نگاه کلی از جانب چندهمسری در چارچوب فرهنگ بود، الان جنبش هایی در کشورهای اروپایی هست که میخوان چندهمسری رو برای همه آزاد کنند و در قالب اون موضوع، اگه من قدرت رای دادن درباره اش داشتم قطعا رای من مثبت خواهد بود. دو یا چند نفر که قصد دارن به هر شکل زندگیشون رو با هم بگذرونن ربطی به من نداره.