رنگ سادگی زود بی رنگ می شود
رنگ سادگی زود بی رنگ می شود
سردی سردی می آورد
سردی: بی توجهی
در تلاطم امواج دریا؛
خاطراتی گم شده.
موج ها با سفری هر از گاه به ساحل آن را با خود برده اند ...
باورهای نو به بازار آمده است خریدار هستی؟
منتظر که باشی ، اعدادش به کنار
ساعتها کلی حرف دارند ...
با مرگ کتاب زندگی به کتابخانه برمی گردد
می شود در آب همه چیز را حل کرد حتی جدول را
این روزها همه چیز را پاک می کنند حتی صورت مسئله را
دریای چشم هایم به ساحل نگاهت می رسد
هنوز کسی برنده بازی زندگی را ندیده است.
وقتی قلبم تیر می کشد همیشه به هدف می زند
فیلم زندگی سیاهی لشکر هم می خواهد
لطفا ....... را با حضورتون پر کنید!
محتوای مخفی: .
ترس حریصانه مارا بلعید
بی خیال شده ام از این دنیای پر خیال
این روزها برای احوال پرسی باید به ثبت احوال رفت
از سردرگمی کلاف سرنوشت، کلافه ام!
- - - Updated - - -
توپش پُر شد، قلبم خالی
بدون قراری، تو قراری بر این بی قراری
محتوای مخفی: توضیح
- - - Updated - - -
زمان را می گویم لعنتی، دیر شده اما هنوز نرسیده
با سِری سَر میکنم که به سَر نمی رسد
محتوای مخفی: توضیح
وفای عشق جدیدش بعد خیانتی تلخ امروزی بود
.
.
.
در دریای غم ، اگر غرق هم شوی ، نخواهی مرد !
فروم زدم، بس که توو فروم برام زدنزده = زده شدن، گریزان بودن
که دیگه خیال فروم زدن، نزنه به سرم
زدن = زیرآب زدن، توطئه چیدن
زدن = راه اندازی
نزنه = زدن به سر، کنایه از تصمیم گیری
بروم دلم را بشورم بیایم کمی درد دل کنیم ، دلم لک زده برایت ...:)