بچه ها آدرس سایت ماه عسل رو کسی داره ؟
Printable View
بچه ها آدرس سایت ماه عسل رو کسی داره ؟
نقل قول:کد:www.maheasal3.ir
امشبم برنامه جالبی بود !
یه مادر با قاتل پسرش رو به رو میشه ...
خیلی باحاله !
فقط من نفهمیدم چه جوری علی رو کشته بود که میگفتن خودش مقصر نیس !
از سر بچگی دیگه، عصبانیت بچگانه و آنی.نقل قول:
علت همه قتل ها جهل و عدم خویشتن داریه دیگه.
در ضمن، پدر علی چه چهره ای داشت!
غم عجیبی توام با آرامش و خلوص و صبر رو تداعی می کرد....
و اینکه احسان علیخانی آخر برنامه با میثم محمدی اومد بیرون، به نظرم تا حدودی تعمدی بود. چون می دونست موندنش با خانواده مقتول پشت پرده (حتی برای یه لحظه!) هم سخته.
ظاهرا میثم 6-7 تا ضربه چاقو به پسر اون خانواده زدش !!نقل قول:
اگه از روی جهل باشه وقتی آدم اولین چاقو رو میزنه درجا خشک میشه و فشارش میوفته ! نه اینکه باز هم چاقو رو توی بدن طرف فرو کنه !! بعدشم ، حتما پسرشون یه کاری کرده بود که باعث شد درگیری بالا بره و میثم چاقو بزنه ! وگرنه همچین اتفاقی نمیوفتاد به نظرم ! حتی اگه به نظرم اتفاق برعکس میشد و میثم چاقو میخوردش و میمرد ، همه میثم رو به عنوان قهرمان ملی میشناختن و میگفتن که میثم خیلی پسر خوبی بود و همیشه سر به زیر بود !! اینطور نیست ؟
+
قسمت آخر پستتون : دقیقا ، من هم همین نظر رو دارم ...
اشکم رو درآورد.
راستی احسان می گفت امروز پیامک زدن به برنامه و گفتن چرا مردم رو میزارین سر کار.
با این مهمونایی که میارین.
منظور پیامها برنامه دیروز بود!!!
حامد
درسته، اکثر مواقع مقتول، مظلوم شمرده می شه و گناه اون در بروز درگیری نادیده گرفته می شه.نقل قول:
جهل رو عمداً به کار بردم، چون اگه جهل نبود، اولین چاقو رو هم نمی زد!!
جهلی که منجر به جنون آنی شده و غیر قابل کنترل که 6 تا ضربه وارد کرده.
چند روز پیش یه دعوای لفظی رو شاهد بودم که بین یه برادر و خواهر به وجود اومد (طوری که در کم عقلی و ابلهی برادر با وجود 31 سال سن و درست برعکس، عقل و فهم خواهر با وجود 20 و خرده ای سن هیچ شکی ندارم!) و برادر که مثلاً خودشو یه لات حرفه ای می دونه و صدای نکره شو برده بود بالا و فحش های رکیک می داد، یه نمکدون بزرگ رو محکم پرت کرد سمت دختره. طوری که اگه خدایی نکرده بهش برخورد می کرد، حتماً یه اتفاقی می افتاد!
در صورتیکه شروع بحث و ادامه اون هم کاملاً تقصیر پسره بود که خودشو الکی انداخته بود وسط و به اون هیچ ربطی نداشت (این موضوع رو کاملاً بی طرفانه نقل می کنم، اون پسره حتی تو بیرون عرضه نداره با یه بچه گربه درگیر بشه!)
به این میگن جهل مطلق که متاسفانه در مورد بعضی ها درمان هم نداره.
می گم، چون چند روز پیش از نردیک شاهد همچین ماجرایی بودم و بعد بهش فکر کردم، موضوع برنامه امروز خیلی باهاش مطابقت داشت و پست قبلیم رو بیشتر با توجه به اون ماجرا نوشتم...
نقل قول:
قرمز اول : حرف شما متین هست ، اما ببین دوست من ، مادر مقتول گفت که تمام ضربات به یک نقطه نبوده که ما بگیم جهل آنی بوده و زده طرف رو کشته بعد پشیمون شده ! مادر مقتول گفت که ضربه ها پراکنده بوده ، به شکم ، به پا ، به قلب ، و ... !! یعنی اینکه قاتل با فکر ضربه زده نه اینکه همینجوری به یک نقطه 6 بار چاقو بزنه و بعد بفهمه که چیکار کرده !! به نظر شما همچین جهلی چقدر دوام داره ؟! مطمئنا در همون ضربه ی اول طرف میفهمه که چیکار کرده ، مثل این فیلم ها که مثلا یکی با گلوله رفیقش رو میزنه ، بعد شروع میکنه به گریه کردن ! نه اینکه 6 تا گلوله دیگه بزنه بعد شروع بکنه به گریه کردن !!!
قرمز دوم : باز هم حرف شما متین هست ، اما ببین ، برادره از روی عصبانیتِ لحظه ای ، نمکدون رو پرت کرد اما بعد مطمئنا توی ذهنش پشیمون شد ، اما این کاری که میثم کرد یعنی اینکه علاوه بر نمکدون ، بیاد 3-4 تا ظرف و لیوان هم پرت بکنه !!
به نظرم اوردن کسی که با 6 ضربه چاقو کسی رو به قتل رسونده اونم الان که هنوز مردم ایران از کشته شدن مرحوم داداشی ناراحت هستن کار اشتباهی بود.و اینکه یه جوری بخوان این فرد رو مظلوم نشون و دوربین رو چشمهای این فرد زوم کنه که شاید به قطره اشکی بیاد که مردم دلشون بسوزه اونم برای کسی که با نامردی 6 تا ضربه زده.و علیخانی یه جوری صحبت میکرد انگار نه انگار که یه اتفاق بزرگی مثه قتل افتاده !!!!!
دوستان ممکنه بین آدمها دعوا و درگیری بوجود بیاد اما اینکه کسی با نامردی چاقو رو حتی بیرون بیاره وچه برسه که بخواد با چاقو کسی رو بزنه باور کنین اتفاق کوچیکی نیست که متاسفانه این روزها تو ایران زیاد شده...
.
.
.
.
خیلی بزرگی می خواد که قاتل عزیزت یک متر باهات فاصله داشته باشه ... و تو فقط تکرار کنی که بخشیدیش ..
+
هر دو مقتول هم اسمشون علی بود ..
ولی یه چیزی جالبه !
آدم قاتل باشه و بیاد تو تلویزیون :31:
نقل قول:
واقعاً هم همین طوره. به حرف آسونه و در عمل....
+
از این چیدمانشون خیلی خوشم اومد.
حامد
وای واقعا چه پدر و مادری بودن
یعنی اگه بزنی با چاقو یکیو ناکار کنی و بعد ببخشنت بعد از چهار پنج سال میای بیرون و ...درسته آینده خوبی نداری اما واقعاً فقط چهار پنج سال زندان؟؟!!!!! عجب
خب وقتی کسی دست به قتل میزنه! اول باید ولی دم رضایت بده! و بعد از اون از نظر قانونی باید جواب پس بده!نقل قول:
وقتی ولی دم می بخشن که دیگه تمومه میمونه مجازات خودش!
ولی خب 17سالگی هم سن خیلی کمیه! امیدوارم بچه محلاشون دست از اذیتای اون بردارن تا بتونه به زندگی و اجتماع برگرده! اشتباه کردن خیلی بده! و مهر خوردن روی پیشونی چیزی نیستکه به راحتی پاک بشه!
و حالا یک نگاه دیگر: برنامه «ماه عسل» و احسان علیخانی از نظر نویسنده «کافه سینما»: آدمهای معمولی، سوژههای دلنشین...
کافه سینما-وحید قادری: (یادداشت قبلی کافه سینما درباره برنامه ماه عسل با واکنشهای موافق و مخالف فراوانی همراه شد. قول داده بودیم نظر دیگر نویسندگان سایت را هم درباره این برنامه موفق و پربیننده منعکس کنیم. و این یادداشت تازهای است درباره این تاک شوی داغ تابستان امسال.)
چند سال گذشته، و ماه عسل همچنان مطرح است. اتفاق کمی نیست. ماه عسل توانسته در میان انبوه برنامههای زنده و گفتگو محور تلویزیون، شکل و شمایل تازهای ارائه دهد و یک برند برای خودش دست و پا کند. این برنامه توانسته بینندگان زیادی را پای موضوعاتی که ظاهرا نمیتوانند بینندگان زیادی داشته باشند بکشاند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتگوهای ماه عسل پر از موضوعات نه چندان خوشایند مثل مرگ و بیماری و نقص عضو و چیزهایی از این دست است و حداقل جذاب شدن یا قابل تحمل شدن چنین موضوعاتی برای بینندگان، آن هم در لحظات آخر روز که دیگر رمقی برای فکر کردن برای روزهداران نمانده به خودی خود توفیق بزرگی است. و بخش بزرگی از این موفقیت را هم باید پای مجری (و تهیهکننده و یا احتمالا همه کاره برنامه) نوشت.
چه دوست داشته باشیم یا نه و چه از ادا و اطوارهای خاص احسان علیخانی خوشمان بیاید یا نه، او حالا موفق شده یک برنامه زنده تلویزیونی موفق درباره روابط روزمره انسانها بسازد و روی آنتن ببرد. که البته و احتمالا تمام این موفقیتها را نمیتوان به نحوه اجرا مربوط دانست. سازندگان برنامه در اولین گام توانستهاند موضوعات خوبی را برای برنامه پیدا کنند. ساخت تصاویر مستندی از زندگی آنها هم بخش بعدی است که جزو ضعیفترین بخشهای کار این گروه به لحاظ فنی است و امیدوارم در سریهای بعدی خیلی بهتر شود. بعد از همه اینها سوژه به دست احسان علیخانی میرسد تا در فرصتی بسیار کم، جذابیتهای پیدا و پنهان فرد یا افراد مورد نظرش را نشان دهد. کار احسان علیخانی به عنوان مجری از اینجا تازه آغاز میشود. علیخانیای که پیش از این به عنوان تهیهکننده وظیفهاش را انجام داده و حالا خودش به عنوان یک مجری میخواهد از مواد اولیهای که تهیه کرده یک آش خوشمزه برای مهمانانش بپزد.
اولین نکته مثبتی که در کار او دیده میشود شور و شوقی است که در مواجهه با موضوع مورد بحث دارد. به نظرم علیخانی خیلی خوب توانسته این اشتیاق را در خودش زنده نگاه دارد و به بیننده منتقل کند. سختگیری جالبی هم چاشنی موضوع شده که به نظرم از نکات مثبت اجرای اوست. او به عنوان مجری انتظار دارد سوژه مورد نظرش، همانطوری باشد که او میخواهد. تیز و پرحرف. علیخانی این را از طرف مقابلش میخواهد و متاسفانه گاهی از اوقات همه چیز آن طوری که او انتظار میکشد پیش نمیرود. اصلا یکی از ضعفهای اجرای علیخانی همین است که اگر نتواند یخ طرف مقابل را بشکند برنامهاش چیز جالبی از کار در نمیآید و به نظر میآید از تغییر اوضاع ناتوان است. که البته در برنامهای با آدمهای واقعی و موضوعات سختی که پیش رویش هستند چیز عجیبی نیست.
به نظرم مشکل دیگر برنامه هم به همان مشکل همیشگی وقت بر میگردد که بخش زیادی از آن هم به خاطر طراحی نامناسب ساختار برنامه است. فکر نمیکنم دعوت از دو مهمان در هر برنامه ایده چندان خوبی بوده باشد و خیلی وقتها دست و پا گیر شده است. اینجاست که علیخانی تهیهکننده دست علیخانی مجری را در پوست گردو میگذارد و به خاطر این معضل خودخواسته مجبور است از سر و ته خیلی از موضوعات جذابش بزند. طراحی ساختاری منعطفتر میتوانست به حل این مشکل کمک کند.
برنامه اشکالات ریز و درشت بیشتری هم دارد که البته میشود خیلی از آنها را طبیعی دانست. بالاخره با موضوعات سختی که برنامه با آنها درگیر است این اشکالات قابل چشمپوشی هستند و احتمالا خود بیننده هم باید آنها را در قیاس با انواع و اقسام برنامههای گفتگو محور که دیگر باید تلویزیون در ساختن آنها استاد شده باشد (و البته نشده!) بخشیده باشد که این چنین پرشمار، پای برنامه مینشیند.
نکته قابل تحسین دیگر در اجرای امسال علیخانی این است که او توانسته اصلاحاتی در نحوه ارتباط با مهمانانش ایجاد کند که ادا و اطوارهای خاص و لحن تندش (که زمانی باعث شد به خاطر انتقادات زیاد از ادامه کار خداحافظی کند و البته بعدا ادامه دهد) کمتر برای بیننده آزاردهنده باشد. او توانسته بسیاری از نکات مثبت را در ظاهرش حفظ کند و نکات منفی را (بدون این که در ظاهر کارش تفاوت زیادی ایجاد شود و از شکل آشنای اجرایش دور شود) کمتر کند که به نظرم خیلی اهمیت دارد. مهم است که فشارها باعث نشده خودش نباشد و خیلی مسائل را با یک معذرتخواهیهای ساده از دل بینندهاش در میآورد.
ماه عسل برنامه موفق و پربینندهای است و این نشان میدهد که هنوز میشود به تولید سریهای بعدی آن امیدوار بود. میشود امیدوار بود که این مجموعه در سریهای بعدی روند رو به رشد خودش را طی کند و قهرمانان واقعی و دوستداشتنیای از دل مردم معمولی همین دور و بر، از غلام کاردی توبه کرده و بانوان غسّال تا مبارزان با سرطان و خیرین و خانواده امیدوار فرزند به کما رفته را به ما نشان دهد. این برای شبهای رمضان ما خیلی دلنشین است. حالا مهمانان این برنامه، به دوستهای خوب ما تبدیل شدهاند.
وحید قادری/کافه سینما
پ.ن : یادداشت قبلی کافه سینما در مور ماه عسل رو میتونین از آدرس زیر بخونین :
کد:http://caffecinema.com/index.php?option=com_content&view=article&id=3216:----q-q--------------q-q----------------------&catid=34:news-iran&Itemid=58
با این برنامه علیخانی من هم وسوسه شدم برم اونی که دشمنمه رو بزنم .خیلی هم خوب میشه.
منو تو یه برنامه پخش زنده میارن کلی بهم محبت میکنن .با پسوند "جان" صدام میزنن درحالی که الان کسی نقش منو هم نداره.
دوربین طوری منو نشون میده که همه دلشون برام میسوزه و ناراحت میشن و کلی چیزهای خوب دیگه. اصلا و ابدا هم جون اون ادمی که کشتم ارزش نداره.میگن بچه بوده حالیش نبوده(با 25 سال )البته امروزه بچه های 10 ساله هم دیگه بچه نیستن .
شما فکر میکنین قاتلها چه جور ادمای هستن؟ادمهای مثل من و تو که از سر نفهمیو بچگی و اینکه یه لحضه نتونستن خودشونو کنترل کنن همچین کاری کردن.تازه پسر 18 ساله واقعا بچستنقل قول:
من از اونی که وسط نشسته و علیخانی دستشو گذاشته رو شونش، اینقدر خوشم میاد :10:نقل قول:
صداش هم خیلی خوبه!
نه داداش اینطور نیست!!نقل قول:
شما رو نمیدونم ولی من وقتی از خونمون میرم بیرون چاقو و قداره تو جیبم نمیذارم و نخواهم گذاشت!!
پس با 1 لاتِ بی سر و پا فرق دارم!
اگه شاهد همچین برنامه ای از تلوزیون این ممکلتِ خراب شده نباشیم اینطور نظرات فنی رو هم کمتر شاهدش هستیم:2:
1 لحظه فقط نتونستن خودشون رو کنترل کنن ، فقط همین؟؟!! ...اتفاق مهمی نیوفتاده که ، فقط 1 یارویی به قتل رسیده
کسی که نمیتونه خودش رو کنترل کنه غلط میکنه چاقو تو جیبش میذاره ، غلط میکنه درگیر میشه
اگرم کسی 18 سالش شده و هنوز احساس میکنه بچه اس بگه تا پوشکش کنن و بفرستنش مهد کودک
وقتی از کودکی یاد نمیگیرم که مسولیت پذیر باشم و مسولیت اعمالمون رو بپذیریم همین میشه دیگه
پس خیلی هم دور از انتظار نیست که حتی قتل رو هم بندازیم گردن بچگی و از دست دادن کنترل!!
وای امشیش خیلی جالب بود به خصوص اون تیکش که اون یارو که ترکش خورده بود گفت ایشالله ایشون بیان مشهد ترکش زیارتشون به ما بخوره خیلی خنده بود
شما رو نمیدونم ولی اینو میدونم که اگه خدای ناکرده با یکی دعوا کردم وباز خدای ناکرده یه چیز تیز رو تو شکمش فرو کردم دیگه 5 تای دیگه رو نمی زنم ،دیگه از اون شهر میرم،دیگه حتی تا کیلومتر ها از خانواده اون مقتول فاصله میگیرم و یه عمر عذاب وجدان میگیرم نه اینکه بیام خیلی راحت کنار بابای مقتول بشینم همون بابایی که تا چند وقت پیش باعث خوشحالی خونوادش بود همه رو حرفش حساب میکردن ولی امروز دیگه صدایی ازش در نمیاد.نقل قول:
نمیخوام انشا بنویسم.
ولی به نظر شما کسی که 18 سالشه بچس؟
همین چند هفته پیش کنار مغازه دوستم دعوا شد که هر دو طرفش تقریبا به قول شما بچه بودن همه 15تا 18 یه طرف دعوا فرار کرد اون طرفی که مونده زنگ زد که مثلا ادماش (دوستاش )بیان باورت میشه ادمای اینا کی بودن؟
4تا موتور دو پشته که این هشت نفر جمع سنشون حتی به 100 هم نمیرسید.ساعت 11 شب بود به رفیقم گفتم خانواده اینا چطور گذاشتن اینا الان بیرون باشن به زور میخورد که اینا دبیرستان باشن .یه مشت بچه هر کدومش هم یه کارد برا خودش داشت .خب این بچه وقتی دعوا کنه چون زورش نمیرسه و بچه هم هست فورا چاقو رو مستقیما وارد شیکم طرف میکنه چون حتی چاقو زدن هم بلد نیست و معمولا بار اولشه که داره تز چاقو استفاده میکنه .از فرداش هست که خونواده همین بچه میان التماس و زاری که بچه بوده،اشتباه کرده و ببخشین.
جای اینکه بیان تربیت بچه بدن میان چاقو زدن رو به طور غیر مستقیم ترویج میدن و اقا احسان گل هم میاد اقا میثم جان رو دعوت میکنه و به همه نشون میده طوری که انگار رفته تو جنگ به دشمنا چاقو زده.
چند وقت پیش یه مسیج برام اومد که به قاتل داداشی میگن شما بعد از قتل داداشی چه برنامه ای داری میگه میخوام برم مرحله بعدی که قتل فاطمی هست.درسته که این مسیج برا خنده هست ولی یه چیزی نشون میده که خود سازنده مسیج هم شاید ندونسته که اون هم اینه که وقتی راحت ازشون میگزرن یه اعتماد به نفس برا کارهای بعدیشون پیدا میکنن
ببینین دوستان واقعیت این هست که به عقیده اکثر کسایی که این برنامه رو میبینن مهمونای این برنامه یه نوع قهرمان اون شب هستن کما اینکه تو یادداشت کافه سینما گفته شده (صفحه قبل):
میشود امیدوار بود که این مجموعه در سریهای بعدی روند رو به رشد خودش را طی کند و قهرمانان واقعی و دوستداشتنیای از دل مردم معمولی همین دور و بر به ما نشان دهد.
شاید هم قصد این برنامه به قول علیخانی قهرمان سازی نباشه اما الان این تو ذهن مردم جا افتاده و مسئولین برنامه باید به این نکته توجه میکردن
پس این خیلی مایه تاسف هست که یکی از این قهرمانان یک قاتل باشه که قتل عمد مرتکب شده
الان چاقو کشی واقعا معضلی شده در ایران البته شاید جاش اینجا نباشه اما چند روز پیش خبری شنیدم که دادستان تهران در انتشار اعلامیه ای دستورالعمل مقابله با شرارتها را صادر كرد.که بند 4 اون این هست که :
4- در جرایم دارای جنبه عمومی مانند چاقوکشی، پرونده با رضایت شاکی مختومه نشود و برای مجازات مجرم از جنبه عمومی به دادگاه ارسال شود؛
نمیدونم که این کارهاشون میتونه کمکی کنه یا نه اما امیدوارم این جنایات تو کشورمون کمتر شه و برنامه ای مثه ماه عسل هم یک کم با درایت بیشتری عمل کنه و نه صرفا با احساسات
نقل قول:
من یه دخترم هیچ وقت از این دعوا نمیکنم .نه نه نه ادم نمیگه هیچ وقت.من همچین ادمایو قاتل می دونم اما چون تو همچین دعوای هر دو نفر مقصرن نمیشه باهاشون اینجوری برخورد کرد.در زمن به نظر من اینا انقدر عذاب میکشن انقدر عذاب وجدان دارن که دیگه جرات ودل دعوا کردن ندارن.من کلا با اعدام همچین ادمای مخالفم به نظر من ترویج خوشونته.مخصوصا در ملا عام که ادمای که میرن اعدامو میبینن از 1000 تا قاتل بدترن
نقل قول:
اره اما کی قراره بهش یاد بده که مسئولیت پذیر باشه.خانواده؟جامعه؟اره من و تو ام مال همین جامعه ایم مال همین مملکت خراب شده ایم.اما چیکار کردیم؟اما فقط بلدیم بگیم وای میدونی اون پسره چیکار کرده میدونه اون دختره چیکار کرده؟غلط کرده.ما که شبیه اونا نیستیم ما خوبیم. ما اشتباه نداریم.من و با اونا مقایسه نکن.فقط من فقط من فقط من.حاضر نیستیم یه ذره اونورتر مونم ببینیم.حتما نباید با چاقو کسیو کشت ممکنه حولش بدی بیفته بمیره.
نقل قول:
.یه مشت بچه هر کدومش هم یه کارد برا خودش داشت
متاسفانه مشکل جدی ما اینه که همیشه تو استفاده ها دچار افراط یا تفریط میشیم!!!!!!! نمونش همین چاقو ..خدا رو شکر توی ایران اسلحه مثل چاقو در دسترس نیست و گرنه خدا می دونه چی می شد...باز هم به مرام و با جنبه ای آمریکایی ها که همه چیز دارن و فرهنگ استفادش رو هم دارن .نقل قول:
الان چاقو کشی واقعا معضلی شده در ایران
.................................................. .................................................. .........
خود مجری (علیخانی )گفته بود که امروز (شنبه) میاد توی روابط عمومی صدا و سیما تا با مردم صحبت مستقیم داشته باشه و نظراتشون رو بشنوه ..... گویا این برنامه آقای قاتل بخشیده شده خیلی سروصدا کرده
.................................................. .................................................. .................
اما در کنار این پسره و کار وحشتناکش مادر و پدر اون پسره هم خیلی دل و جرات داشتند که اومدند و توی یه برنامه زنده تلویزیونی کنار اون ادم نشستند ....من مادر خودم تصادف کرده بود رانندش جرات نمی کرد بیاد سمت من و برادرم !!! خونمون اومد رفت کنار بابام نشست که یه موقع یه بلایی سرش نیاریم تازه مادرم کلی قسم داده بود مارو که کاری بهش نداشته باشیم .... نشستن کنار قاتل بچه آدم و صحبت کردن خیلی دل بزرگ می خواد .... خدا هر به اون پدر و مادر صبر بده.
.................................................. .................................................. .........................
راستی مگه اخیرا نگفتن که حمل چاقو جرم هستش و حبس داره و استفاده از اون توی دعوا یمنجر به زخمی شدن کسی حکم مفسد فی الارض رو داره ....پس طبق قانون پسره باید به یه جرم از جنبه عمومی اعدام می شد !!!!
توی خارج ازایران طرف خودش تصادف میکنه و مثلا می زنه به درخت راهنمایی رانندگی ازش به عنوان یه راننده خطرناک و به خطر انداختن جان مردم شکایت عمومی می کنه و سوای جریمه ماشین و خسارت به شهر باید جریمه یه جرم و تخلف رانندگی رو هم بده ....ولی توی ایران همه چیز طبق مهر و عطوفت سنجیده میشه نه قانون و عدالت !!!!
خب اینبار بجای برادر باید بگیم خواهر:دینقل قول:
نه خواهر اینطور نیست!!!!
ببین شما مسائل رو با هم قاطی میکنی
قتل 3 مدل داره:دی عمد ، شبه عمد و غیر عمد............این تقسیم بندی فکر میکنم بر اساس قوانین اسلامی باشه
خب تا اینجا که مشکلی نیست؟
حالا با تــوجه به این 3 نوع ما میایم اظهار نظر میکنیم
بله شاید منم فردا یکی از دوستانم رو به شوخی هُل بدم و طرف سرش بخوره به دیوار و خدای نکرده بمیره
به این حرکت میگن قتل غیــــــــر عمد :دی
درسته که من قاتل دوستم هستم ولی هیچ قصدی نداشتم
شما تو این حالت میتونی برای من دل بسوزونی و بگی این بدبخت تا دیروز 1 آدم حسابی بود ولی امروز شده 1 قاتل :18:
اما حالا میایم سراغ قتل شبه عمد و بدتر از اون قتل عمد
دیگه مثال نیاز نیست ، میتونیم همین مورد که تو برنامه ماه عسل پخش شده رو بررسی کنیم:
اشتباه اول: اینکه این جناب قاتل با خودش چاقو حمل میکنه
اشتباه دوم: اینکه درگیر میشه
اشتباه سوم: اینکه چاقو رو از جیبش در میاره
اشتباه چهارم: چاقو رو وارد بدن مقتول نگون بخت میکنه
اشتباه پنجم: مرحله ی قبل رو مکرراً تکرار میکنه
.
.
.
.
.
به این میگن قتل عـــــــــــــــمد.......که به نظر بنده هیچگونه دلسوزی ای برای این شخص جایز نیست به علاوه عمل این شخص به هیچ وجه من الوجوه بخشودنی نیــــــــــــــست!!
///////////////////
حالا اینا زیاد مهم نیست
مسئله ای که خیلی جالبه اینه
بجای اینکه بیان تو این برنامه این قاتل جوان رو نشون بدن و بگن چه بلاهایی سرش اومده و زندگیش نابود شده و عمرش تباه ....... و به واسطه ی این مسائل به بقیه ی جوانان توصیه کنن که برید دنبال درس و مشق و کار و زندگی که به سرنوشت این قاتل دچار نشید
میان نشون میدن که 1 خانواده قاتلی که فرزندشون رو عمداً از زندگی ساقط کرده بخشیدن:18:
میدونم این قتل عمد محسوب میشه اما به نظر من چون از قبل واسش برنامه ریزی نکرده تو دعوا این اتفاق افتاده و حتما هر دو تاشون مقصر بودن قابل بخشیدنه.واقعا خیلی دل بزرگی میخواد که بخشیدننقل قول:
بحث قاتله چه کش دار شد :دی
قبلش بگم که این پست منه، نظر منه ..
تو اینکه قتل عمد بوده که شکی نیست .. اونم با چاقو و قمه و امثالهم .. اون لحظه هر چقدرم یه آدم (یه آدمی که از عقلش استفاده می کنه، چه 15 ساله، چه 18 ساله، چه 50 ساله) عصبانی باشه، داره به اون طرف آسیب می رسونه! یه جوون 18 ساله تو دوره زمونه ی 4 سال پیش نمی دونسته با ضربه ی چاقو ممکنه موجبات قتل یه آدم رو فراهم کنه؟ اصلاً قتل به کنار .. همینکه داره طرف رو مجروح می کنه به عمد، جرمه .. اینقد توجیه نکنیم کار میثم رو! قتل کرده اونم با 6 تا ضربه پشت سر هم! حالا هی بگین 18 سالش بوده، هی بگین جوونی کرده، خامی کرده، عصبانی شده! نتیجه ی این کار، شده عزاداری یه خونواده، از دست دادن جوون دسته گلشون که 20 سال زحمتشو کشیدن، نمی دونم شاید تا حالا عزیزی رو اینجوری از دست ندادن خیلیا که بدونن چقدر درد داره .. اتفاق باشه، بیماری باشه آدم خودشو آروم می کنه یه جوری! ولی اینکه طرف بیاد جوونتو با 6 تا ضربه بزنه خیلی سنگینه .. خیلی ..
تو پست قبلیم گفتم خیلی بزرگی می خواد قاتل عزیزت یه متر باهات فاصله داشته باشه و تو بگی بخشیدیش! یه لحظه خودمو گذاشتم جای اون مادر، دیدم نمیشه، دیدم اون کینه هه هست! نمیشه بگی به خاطر امام حسین بخشیدم! نمیشه قاتله بگه میخوام جای پسرتو برات پر کنم وقتی میخوای سر به تنش نباشه! اینکه اون مادر بخشید از حق مسلمش گذشت! اینکه آمنه بخشید از حق مسلمش گذشت .. برای من اصلاً قابل درک نیست این بخششا، اینکه یکی زندگی رو به کامم زهرمار کنه و من ببخشمش که اون زندگی کنه .. فقط می تونم اینطور فرض کنم که اون آدما خیلی بزرگتر از منن شاید، که تونستن ببخشن ..
از طرف دیگه ماه عسلم محکوم نمی کنم به خاطر دعوت از خانواده مقتول که بخشیدن و قصاص نکردن ..(البته برخورد علیخانی با قاتله هم جای بحث داره که نمیخوام واردش بشم، فقط از این مطمئنم که حقش مسلماً میثم "جان" نبود) .. اینایی که می بخشن کم نیستن، با دیدنشون خودمو خیلی بهتر شناختم(حداقل درسی که گرفتم)، که نمی تونم از حق مسلمم بگذرم ..
میشه یه جور دیگه بهش نگاه کرد .. مثل نگاه خانواده ی خودم، که الان اینا رو میارن ملت میرن هر غلطی دلشون میخواد میکنن به امید اینکه طرف ببخشه .. آره، اینم هست! و تو رسانه ملی(و برنامه ی ماه عسل که پرمخاطبه) کار درستی نبود رو به رو کردن خانواده مقتول با قاتل .. مهمونای بخش اول هم بخشیده بودن! ولی بخش دوم به من حس به مراتب بدتری داد از بخش اول .. که یه آدمی که عنان عقلشو داده دست چاقوش، با کمال احترام باهاش برخورد بشه و ازش "دعوت" بشه که بیاد رو آنتن رسانه ملی!
مشکل گذشتنه و بخششه نیست اصلاً .. اونجاشو هیچکدوممون مشکل نداریم باهاش .. اینکه یکی از حقی که بهش داده گذشته،حقش بوده، گذشته .. با "دعوت" از اون قاتله که اکثرمون مشکل داریم و رو به رو کردنش با خانواده مقتول .. که در کمال وقاحت بیاد بگه من می دونستم امام حسین یه روز نجات میده منو و دستمو می گیره! این قسمتشه که برای ما حل نمیشه .. اینکه یه قاتلی که بخشیده شده رو مهر تأیید رو حماقتی که کرده بزنیم .. اون حقش قصاصه .. پشیمون باشه، سنش کم بوده یا هر دلیل دیگه ای، حقش قصاصه .. تمرکز علیخانی رو اون بخش قضیه، قاتله، درست نبود ..
یه بار دیگه میخوام به این اشاره کنم که کسی که اختیار رفتارشو نداره "آدم" نیست .. کسی که چاقو می گیره دستش جوون مردمو به هر دلیلی که تو کله پوکش داره می کشه "آدم" نیست .. منم اگه عنان عقلمو بدم دست احساسم، بدم دست خشمم، از آدمیت خارج میشم .. فرق آدما با حیوانات چیه واقعاً؟ از راهنمایی برامون گفتن که قدرت تفکر و اختیار .. تو کشتن یه آدم کدوم یک از اینا دخیله؟
پ.ن. بعد از اون برنامه این سوال برام پیش اومده که گذشتن از حق حماقت میخواد یا بزرگی .. هنوز به جوابی نرسیدم ..
بچه ها این علیخانی چیه آخه اوردن:2:واقعا مسخره تر از اون نبود؟ انگار داره با پسر عمو دختر عمو هاش حرف میزنه انقدر باهاشون صمیمی میشه البته بعضی جاها که اصلا حیا نداره خودتون میدونید چی میگم در کل در انتخاب مجری واقعا اشتباه کردن...
اون کرده اومده بود نمیدونم اسمش چی بود همون که ماشین افتاده بود روش واقعا باعث افتخارمه که یه همشهری اومده بود توی برنامه ماه عسل
تازه واقعا یه چیزی که خیلی منو عصبانی کرد اون برنامش بود که دو نفر یکیشون حدود90میلیون اونیکی حدود160میلیون پیدا کرده بود :18:
اونوقت دومیه همون160 تومنیه میره پولشو به صاحبش میده وقتی که میخواد بهش مژدگانی رو بده فقط 50000تومنشو میده اه...:19:
واقعا اگه من بودم اوووونقددددر میزدمش که خون از دهنش بیاد بیروننننننن:47:
خوب منم کلا با قصاص مخالفم اینم نظر منه به نظرم واقعا خشونته
نظر من اینکه قصاص رو باید در زندان انجام داد نه داخل خیابان پیش زن و بچه مردم ;)نقل قول:
یعنی اینکه قصاص باید باشه :cool:
سلام
بیشتر راجع به ماهیت برنامه صحبت شه تا اینکه یه موضوع رو انتخاب کنیم و خیلی بیشتر از ظرفیت اون برنامه راجع بهش صحبت کنیم بحث کاملا از روال خودش خارج میشه . چون هر کس نظر شخصی ایی داره این نقل قول گرفتن ها فقط باعث ادامه یک بحث میشه که فقط یک شب در برنامه مطرح شده و میشه نهایتا در چند جمله نظر شخصی خودمون رو مطرح کنیم نه اینکه تاپیک تبدیل بشه به قصاص آری یا نه ! این بخش مربوط به برنامه های رادیو تلویزیونی هست و در مورد چهارچوب و نقاط قوت و ضعف برنامه از دیدگاه فنی ( شامل تمام اجزای تشکیل دهنده یک برنامه تلویزیونی : کارگردانی ،نویسنده، طراحی صحنه و ... ) بحث میشه. بحث های اجتماعی در حیطه فعالیت این انجمن نیست.
لطفا این مورد رو مد نظر داشته باشین.
ممنون
بالاخره شبکه 3 بعد از حدود 40 روز از کشته شدن مرحوم داداشی ، در برنامه ماه عسل(بنا به درخواست زیاد مردم)با دعوت کردن از خانواده مرحوم یادی از ایشان کرد
تو این برنامه خواهر و شوهر خواهر و علی داداشی و همسر علی داداشی و یکی از دوستای صمیمی ایشون دعوت شده بودن.
خیلی از مردم تشکر کردن که اونها رو تنها نذاشتن و همیشه کنارشون بودن و این رو مایه دلگرمیشون دونستن
علی داداشی که بسیار ناراحت بود تو یک تیکه گفت که کسی که روح الله رو کشته قبلش هم با یک نفر دیگه دعوا کرده بوده و اون رو کتک زده بوده.بعد گفت چرا باید سرگرمی یک نفر این باشه که برای دیگران مزاحمت ایجاد کنه ...و گفت این فرد حدود 4 یا 5 سال هست که تو جیبش چاقو رو حمل میکنه و درخواست کرد که مجلس یک حکمی رو برای حمل کردن سلاح سرد تصویب کنه
همسر علی داداشی گفت که روح الله رو مثه برادرش میدونسته و گفت که خودش 3 تا برادر داره اما مرحوم روح الله داداشی رو بیشتر از اونا دوست داشته و گفت اول اون بوده و بعد برادرهای خودم
شوهر خواهرش هم میگفت که مردم خیلی دوسش داشتن و شنیده که یک نفر تو یکی از شهرای ایران(فکر کنم همدان)به خاطر کشته شدنش سکته کرده
و میگفت وقتی بهش خبر دادن که روح الله چاقو خورده باور نکرده و فکر کرده که برای کس دیگه ای این اتفاق افتاده چون مطمئن بوده که روح الله اصلا اهل دعوا و درگیری نیست که بخواد این اتفاق براش بیفته و میگفت که خیلی اهل خیر بوده که مثلا یک خانمی از یکی از شهرا (فکر کنم مریوان)اومده و گفته که مرحوم روح الله داداشی هزینه ترم دانشگاهش رو داده بوده.و میگفت که مرحوم احترام زیادی به پدر و مادرش میگذاشته و حتی کف پای مادرش رو میبوسیده.
دوستش هم همش میگفت که خیلی اروم بوده و اصلا اهل دعوا نبوده و عصبانی نمیشده و علی داداشی میگفت که مثلا تو مسابقات اصلا اهل درگیری نبوده و با اینکه حقش رو مثلا در مسابقات جهانی خوردن و الکی گفتن که ایرانی ها تقلب کردن اما اصلا دعوا نکرده و با دست پاره اش برای اینکه ابروی ایران حفظ کنه دوباره یک ایتم رو انجام داده که دوباره رکورد زده و میگفت که اون شب حادثه هم میخواسته که اینها رو اروم کنه و نصیحتشون کنه که این اتفاق افتاده
به هر حال به نظرم دعوت از خانواده داداشی در برنامه ماه عسل کار قشنگی بود:40:
برای اولین بار توی عمرم میگم که این برنامشون جالب بود:20:
دیروز حیف شده ندیدم واقعا پس برنامه خوبی شده بود .
علیخانی تو این سری واقعا اون جرائت و ظرفیت تلوزین رو به چالش کشید ولی من موندم چطور میرفت و این سوژه ها رو پیدا میکرد .
ولی من اعتقاد دارم یه جوری دعوت از خانواده داداشی برای علیخانی رفع کوتی بود.اولا خیلی روی زمان حساس نبود.یعنی به عنوان میشد خیلی بیشتر روش کارمیکرد.
+
هنوز علی داداشی بغض داشت و حرف برای گفتن. که نداشتن مدیریت زمان توسط احسان علیخانی خیلی از حرفای داداشی رو ناتمام گذاشت.
طفلک دامادشون هم که توی هر جمله 3-4تا سوتی داد.
اگه قاتل روح الله داداشی رو ببخشن ، مردم خودشون میرن قاتلشو تیکه تیکه میکنن...
.
نقل قول:
یادمه تو یکی از مصاحبه ها علی داداشی گفته بود که در این مورد ما فقط تصمیم گیرنده نیستیم بلکه تمام مردم ایران از من قصاص قاتل رو میخوان.
.
نه کار به مردم نمی رسه.این مدل جرم ها یه جنبه شخصی داره که مربوط میشه به خانواده اقای داداشی و یه جنبه عمومی داره که مربوط میشه به نظام.حتی اگه خانواده داداشی هم رضایت بدن که نمیدن خود مسولان امر و دادستان به خاطر جرم حکم قصاص رو میده.نقل قول:
البته به نظر من حالت ایده آل اینه که خانواده داداشی بزرگی کنن و رضایت بدن (که یه چیزی فراتر از سخت هست این کار و بخشش) و خود نظام قاتل رو از جنبه عمومی قصاص کنن.به نظر من این مدل قتل ها رو باید تو ملا عام اجرا بشه که درس عبرتی باشه برای امثالهم.نه مثل اقای علیخانی که میاد " میثم جان " میکنه ...
اما میرم سراغ خود برنامه دیشب به نظر من ابتدا خواهر،داماد و عروس خانواده رو دعوت کرده بودند که وقتی از برنامه تلف بشه اون دامادشون هم بنده خدا یه سری سوتی های عجیبی داد که حالا بحثش جداست.
چون عوامل برنامه میدونستن شاید حرف های علی داداشی برا خیلیها سنگین تموم بشه بهمین خاطر وقت کمی رو بهش دادن حتی اون دوست داداشی هم که بنده خدا 10 کلمه هم نتونست حرف بزنه.
حرف های علی هم خیلی تیز بود البته یه سری تناقضات هم توش بود که احسان هم یه حسابی بهش گیر داده بود.مشخص بود که احسان موظف شده بود بحث رو خیلی کنترل کنه.
مثلا اون جایی که بحث حمل چاقو بود خب نه میشه که جیب مردم رو گشت برا یه چاقو و نه میشه ازاد گذاشت اما علی داداشی در پاسخ به همین حرف احسان برگشت گفت که همین حالا که گشت ها همین کار ها رو میکنن.منظورش گشت های بود که حضور توام جنس مذکر و مونث :20: گیر میدن.
در کل روح ا.. پهلوانی بود که طبق معمول وقتی رفت شناخته شد.روحش شاد و یادمش گرامی