اولا سلام...
ثانیا شرمنده به خاطر بن شدنم. من فک کردم تو این یه ماهی که نبودم ترکوندین ولی دیدم نه. فقط فکر کل کل بودین. ماشالله به شما بچه های خوب و پرتلاش.
از همون جایی که بن شدم شروع می کنم.. یعنی صفحه 14:
مرتضی:
نقل قول:
دستور بده و تسخير کن: جنگ هاي تايبريوم Command & Conquer: Tiberium Wars
" فرمان و تسخير" رو پيشنهاد ميكنم كه روانتر مي باشد
قبلا هم یکی همینو گفته بود اما چند بار بگم conquer فعله نه اسم پس امریه. حالا اگه خیلی رو این تاکید دارین همین فرمان و تسخیر رو بذارم.
نقل قول:
خرده سلولSplinter Cell
هان ؟ مگه پول خرده ؟ " شكافتن سلول " به نظر من خيلي به بازي نزديكتره . Splinter در علوم نظامي به معني شكافتن مياد كه معقولانه تره براي اين بازي كه نقش اولش يك مامور نظامي هست اين معني به كار برود.
نه مرتضی جان. به هیچ عنوان به معنی شکافتن سلول نیست. قبلا توضیح دادم اونم با انواع مثال های انگلیسی. سرچ کن پیدا می کنی. ولی درستش می کنم همون "سلول انفرادی".
نقل قول:
دژ نظامي Stronghold
دژ به معني « قلعه نظامي » هست و « دژ نظامي » از لحاظ دستور ادبيات فارسي مشكل دارد . " قلعه نظامي " رو پيشنهاد ميكنم.
همون خالی دژ کافیه. باشه.
در مورد بازی Stranglehold زیاد خودتونو خسته نکنید. همونی که گفتم. به معنای کنترل و مراقب (اوضاع) میشه و به هیچ عنوان به معنی ضربه خفه کننده نیست ؟ خیلی ببخشیدا... میشه بگید که ضربه خفه کننده یعنی چه ؟ اگه شما هم قبول کنید ضربه خفه کننده به هیچ عنوان صفحه اول رو با این اسم آپ نمی کنم.
نقل قول:
Max Payne
مكس پين ( نام شخصيت بازي )
The fall of Max Payne
« سقوط مكس پين » : عنوان نسخه دوم بازي
تایید میشه.
نقل قول:
Silent Hil
تپه خاموش (نام يك شهر)
Silent Hil 4: The Room
نسخه چهارم بازي " اتاق" نام داشت
تاید میشه.
نقل قول:
Hitman كسي است كه به ازاي قتل افراد مزد ميگيره ( مامور 47 : شخصيت اول بازي با كدي در پس كله) و معادلprofessional assassin كه ميشه « قاتل حرفه اي » يا بهتره بگيم « آدمكش حرفه اي » .
Hitman: Codename 47
« كد 47 »
Hitman 2: Silent Assassin
« قاتل خاموش »
Hitman 3: Contracts
« پيمان »
Hitman 4 : Blood Money
نسخه چهارم بازي با عنوان « پول خون » يا « خون بها » شناخته ميشود.
تمام چیزای رو که مرتضی جان گفت درسته جز " قاتل خاموش "... اینجا یعنی کسی که مخفیانه و بی سر و صدا و خیلی خونسر کسی رو به قتل میرسونه.
دیگه در مورد hitman بحث نکنید. ایین واژه slang هستش و با یه سرچ تو اینترنت می تونید معنیشو پیدا کنید.
در مورد Silent Assassin میشه گفت " قاتل خونسرد" یا "قاتل بی سر و صدا" ... اونی رو که ترجیح میدین انتخاب کنین.
نقل قول:
Desperados
" از جان گذشته " كه يدي هم بهش اشاره كرد
wanted or alive
خب اين عنوان كمي تلميح داره به عبارت معروف " مرده يا زنده : Dead or Alive " كه در اينجا مردن (Dead) با نقصان (wanted) عوض شده كه منظور اينه كه مرگ براي شما در بازي مثل يك كمبود هست ، « نقصان يا زندگي » معني بدي به نظر نميرسه نه ؟
cooper's revence
« انتقام كوپر » عنوان دومين نسخه از اين بازي است.
مرتضی جان همش خوب بود جز معنای wanted. این کلمه سه تا معنی می تونه داشته باشه.
wanted
adjective
1 [usually not before noun] someone who is wanted is being looked for by the police [+ for]:
اولیش به معنی تحت تعقیب.
• Larson is wanted for bank robbery.
لاریون بخاطر دزدی از بانک تحت تعقیبه.
2 [not before noun] needed or desired:
خواسته شده..
• Mr. Bendiger, you're wanted on the telephone. --opposite UNWANTED
آقای بندیگر، شما رو پای تلفن می خوان. (یعنی شما به پای تلفن خواسته شده اید)
3 someone, especially a child, who is wanted is loved and cared for:
و آخری هم به معنی "مورد محبت قرار گرفته"
• I never felt wanted by my parents. --opposite UNWANTED
هیچ وقت احساس نمی کردم که مورد محبت والدینم قرار بگیرم.
پس اینجا wanted و alive تقریبا هم معنی هستن. یعنی می شه گفت. مرتضی مطمئنی که اسمش نیست wanted and alive ? که می شه معنی کرد " تحت تعقیب و زنده " .. که معنی زنده و سالم رو میده.. نه مرده.
نقل قول:
Neighbours from Hell
« همسايه اي از جهنم » معني كلمه به كلمه آن هست كه بهتره از « همسايه جهنمي » كه روانتر و زيباتره استفاده كنيم.
چون neighbors جمعه پس باید بگیم. همسایگانی از جهنم و یا "همسایگان جهنمی". اینجوری با بازی معروف "همسایه جهنمی " هم اشتباه نمیشه.
نقل قول:
Prince of Pesia
عنوان بازي كه قبلا " شاهزاده ايراني " ترجمه شد ولي عناوين سه گانه اون ترجمه نشد كه از اسم خود بازي بيشتر جاي بحث دارند مخصوصا دومي و سومي كه جاي بحث دارند :
The Sands of time
« شن هاي زمان »
Warrior Within
Within اشاره داره به سرگرداني شاهزاده در دالان زمان و اسير بودن در آن كه « جنگجوي ميانه » يا « جنگجوي محصور » پيشنهاد من هست ، شما چي ؟
The Two Thrones
« حاكم دو رگه » ؛ فكر مي كنم بعد از The بايد اسم بياد ( اگه اشتباه ميكنم ببخشيد ، خوابم مياد ) پس Two Thrones يك اسم هست و Thrones به معني كسي هست كه بر تخت نشسته و Two هم اشاره به دو وجهي بودن شاهزاده در اين نسخه از بازي داره .... خب شما چيز بهتري نسبت به « حاكم دو رگه » سراغ داريد ؟
بازم مرسی.. شن های زمان درسته. یه بار ساعت شنی معنی نکنیدا. ساعت شنی میشه sandglass یا hourglass اینجا به شن داخل شیشه اشاره داره که گذشت زمان رو نشون میده. کاملا درسته.
اما میرسیم به throne:
throne noun
1.the throne
a) the position and power of being a king or queen:
با حرف تعریف به معنی پادشاهی (تاج و تخت و غیره)
• By 2002, the Queen will have been on the throne (= ruling as queen) for fifty years.
تا سال 2002 پنجاهمین سالگرد پادشاهی (تاج و تخت) ملکه بوده است.
• ascend/assume the throne (= become king or queen)
یعنی : بر تخت پادشاهی نشستن. یا پادشاه شدن.
b) INFORMAL a toilet
به زبان عامیه بهش توالت هم میگن.
2 [C] a special chair used by a king or queen at important ceremonies
اینجا به معنی تخت (پادشاه) هستش.
نقل قول:
اینم اضافه کنید :
HellGate : London
Hell
جهنم
Gate
دروازه
London
لندن
در کل میشه لندن : دروازه ی جهنم .
موفق باشید .
درسته.
نقل قول:
اقا امین ببین وثیقه ای سندی میتونیم بزاریم ایشون رو دربیاری
خودتی..
نقل قول:
بازی Crysis ----------------------------->>???
اگه واقعا می خوای معنیشو تو یه کلمه بدونه میشه " بهران" (روغن موتور منظورم نبودا.. با ضمه بخون) ... یادت باشه من نگفتم "بحران"...
نقل قول:
در مورد ترجمه اسم پرواستریت فکر کنم یه اشتباهی پیش اومده...
چون طرز صحیح نوشتن این عبارت ProStreet ـه،
[یعنی کلمه Pro چسبیده است به Street]
فکر نمیکنم منظور سازندهها خیابان حرفهای (یا شبیه به این) باشه.
شک نکن. اصلا ربطی به چسبیدن یا نچسبیدن نداره. Pro یه پیشونده که به معنی " پرست ، دوست ، خواه غیره" میشه و مخفف Professional هم هست و همچنین " به سمت جلو" هم معنی میده. ProStreet میشه.. خیابان پرست، خیابان دوست، خیابان خواه و غیره. تمام این چیزا اینو میرسونه که شخص عاشق خیابان و خیابان گردیه. پی من "خوره خیابان" رو انتخاب می کنم. همونطور که قبلا اشاره کردم.
حالا چند تا کلمه حرفه ای براتون مثال بزنم:
proabortion به معنی "سقط خواه، سقط پرست و غیره" میشه. یعنی کسی که طرفدار قانونی شدن سقط جنینه. دقیقا یه هم معنی دیگه هم براش هست.. pro-choice .
pro-am
noun [C]
a competition, especially in GOLF, for both PROFESSIONALs (= people who play for money)and AMATEURs (= people who play just for fun)
اینجا به معنی حرفه ای هستش. یعنی مسابقه گلف حرفه ای ها و آماتور ها
pro bono
adjective LAW
used to describe work that someone, especially a lawyer, does without getting paid for it:
• Turner has agreed to handle the case on a pro bono basis.
یعنی "به رفاه عموم، مجانی "
ریشه این عبارت لاتینه و از pro bono publico اومده به معنی for the public good یعنی " به رفاه عموم"..
pro-family
دقیقا مخالف pro-abortion و به معنی خاناده گرا یا خانواده دوست ... مخالف با سقط جنین. هم معنیش : pro-life
pro-forma
یعنی "فرم ، شکل، و ظاهر پسند" یعنی " ظاهری، سرسری"..
pro forma invoice یعنی "سیاهه مقدماتی" یا "پیش فاکتور"..
pro rata
یعنی : متناسب، رو به نرخ ... ریشه ش میشه 1500-1600 Latin for the rate رو به نرخ
dividends will be divided pro rata among shareholders
سود هر سهام دار به تناسب بین سهامداران تقسیم خواهد شد.
pro se
on one's own behalf
یعنی به طرفداری از خود.. یا "خود طرفداری"
Pro-shop
: a shop at which equipment for a particular sport (as golf) is sold typically by a professional in that sport
مغازه ای که توش لوازم مورد نیاز ورزشی خاصی (مثل گلف) فروخته میشه (معمولا توسط شخصی که حرفه ش تو اون ورزش مورد نظر باشه)
میشه معنیش کرد " مغازه (شخص) حرفه ای (لوازم ورزشی)"
pro-tem یا pro-tempore
adjective [only after noun]
happening or existing now but only for a short time:
یعنی : وقت، کنونی
• President/Mayor/Judge etc. pro tem: the President pro tem of the Senate
رئیس جهمور وقت سنا.
pro-verb
pronoun میشه ضمیر... proverb میشه فعل کمکی که جای فعل اصلی می شینه و از تکرارش جلوگیری می کنه.
مثل "act as I do"
quid pro quo
something that you give or do in exchange for something else, especially when this arrangement is not official:
عمل متقابل، عوض
apologia pro vita sua
defense of one's life
دفاع از زندگی کسی
dulce et decorum est pro patria mori
it is sweet and seemly to die for one's country
مرگ برای کشور کسی شایسته و شیرین است
omne ignotum pro magnifico
everything unknown (is taken) as grand
هر چیز ناشناخته باشکوه و مهم شناخته می شود.
ora pro nobis
pray for us
برایمان دعا کنید.
pars pro toto
part (taken) for the whole
تمام و کمال برده شده
pro aris et focis
for altars and firesides
به سمت محراب و کنار شومینه
pro bono publico
for the public good
به حال عموم
pro hac vice
for this occasion
به خاطر این فرصت
pro patria
for one's country
به خاطر میهن
pro rege, lege, et grege
for the king, the law, and the people
به خاطر پادشاه، قانون و مردم (شاید اینجا بشه گفت به نام)
pro re nata
for an occasion that has arisen
به خاطر فرصت پیش آمده
راحت شدین ؟
نقل قول:
Conviction نسخه جدید اسپلینتر سل چه معنی میده؟
محکومیت خوبه.
نقل قول:
ترجمه کلمه ها :
Gear به معنی چرخ دنده هست .
War هم به معنی جنگ .
سر هم میشه چرخ دنده های جنگ .
به نظر من هدفشون از این اسم گذاری این بوده که در این بازی مسائلی که باعث به حرکت افتادن چرخ دنده های جنگ ( یا همون شروع جنگ ) میشه رو نشون میده .
gear به هیچ عنوان به معنی چرخ دنده نیست.. واقعا کسی یادش نبود که من هفت تا معنی gear رو واسه Meta Gear نوشته بودم ؟ شماها دیگه آخرشین.
نقل قول:
اوراکل جان یه نکته ای به ذهنم رسید که باید به شما بگم اونهم اینکه gear فقط به معنی دنده نیست یکی دیگه از معانیش ابزار و الات و ادواته .به نظرم اگه gear of war رو ادوات جنگ ( یعنی وسایلی وابزاری که در جنگ به کار میره مثل توپ وتانک) معنی کنیم خیلی بهتره.
خیلی بهتره نه.. دقیقا به معنی ادوات جنگه.
Crash
crash2
noun [C]
1. a very bad accident involving cars, airplanes etc. that have hit something:
سانحه
• Both drivers were injured in the crash.
هر دو راننده تو سانحه رانندگی مجروح شدند.
• a plane/car/bus etc. crash (= a crash involving an airplane, car etc.)
سانحه هواپیما، ماشین، اتوبوس و غیره.
2. an occasion when a computer or computer system suddenly stops working
از کار افتادن کامپيوتر (سیستم) ( توقف سيستم از طريق خرابى سخت افزارى يا اشتباه نرم افزارى) یه جایی اینطوری معنی شده: کار ایستا شدن
3. an occasion on which the STOCKs in a STOCK MARKET suddenly lose a lot of value
افت سهام
4. a sudden loud noise made by something falling, breaking etc.:
صدای خرد شدگی و شکسته شدن و غیره مثل ترق تروق، دنگ و غرش
• The pile of books came down with a crash.
توده ای از کتاب با صدای ترق و تروق پایین افتاد.
crash میشه "سانحه" اصلا هم اهمیت نمیدم که به بازی می خوره یا نه. بعدا در موردش سرچ می کنم.
در ضمن. کرش اسم کسی نیست و اون شخصیتش هم روباه ه نه گاو گوسپند.
نقل قول:
خوبه کمم نمیاری
روباه نیستش و سگه بدبخت
امین خیلی بی سوادی.
نقل قول:
دوستان عزیز! اگه میشه برای شرکتهای بازیسازی هم معادل فارسی پیدا کنید
مثلن RockStar یا Activision و ...
اگه وقت شد بعدا اینکارو می کنم.
نقل قول:
نمردیمو فهمیدیم cold fear یعنی ترس غربت
جمع کنین بابا با این ترجمتون
والا ما با اینکه این همه انگلیسی بارمونه هیچ ادعایی نداریم. حالا شما اومدی یه چیزو رو واسه خودت معنی کردی این همه ادعا داشت ؟ حالا خوبه اشتباه ترجمه کردی و الا دیگه ما اینجا جایی نداشتیم. یخورده از غرورتون بکاهید.
نقل قول:
ترس غربت می دونی یعنی چی ؟ یعنی ترس تنهایی و غربت از چیزی ؟ کی گفته که Cold Fear می شه ترس غربت ؟
آره درسته. غربت ترس هم خوبه ولی یجوراییه... حالا این باعث شد من یه فکری بکنم. "سرمای ترس" خیلی خوبه.
نقل قول:
The mark اسم یه بازی معنی اون چی می شه؟
من فکر می کنم علامت یا نشانه ترجمه خوبی باشه.
منم قبول دارم. شاید نشانه خب باشه.
نقل قول:
در مورد hitman آمریکایی ها به قاتلینی که برای پول آدم میکشن و خیلی هم حرفه ای هستند میگن hitman به نظر من همون قاتل حرفه ای خوبه برای gears of war هم به نظر من همون که Blackhawlk گفت خوبه یا ابزار جنگ
کاملا..
نقل قول:
hitman به آدم گردن كلفت، قلدر و يكه بزن ميگن. معمولا مزدور هست و استخدام ميشه كه يا بزنه يا بكشه يا خراب كنه و بهم بريزه و ...
حالا فكر مي كنين قاتل حرفه اي يا مامور مخفي و از اين قبيل معني ها مناسب باشه؟
من كه موافق نيستم.
مهدی جان شرمنده ولی کاملا غلطه.. یه سرچی بکن معنی کاملشو پیدا می کنی. این واژه slang هستش.
نقل قول:
حالا neverhood چی می شه؟
همونطور که Viva_Nirvana اشاره کرد اسم یه سرزمینه. اما اگه بخوایم ترجمه کنیم فک کنم Never اینجا یه معنی خاصی داشته باشه.
never-never land
noun [singular,U] INFORMAL
an imaginary place where everything is perfect:
مکان رویایی
• The play was set in a 1950s never-never land where everybody dresses like TV characters.
نمایش در دهه 1950 در مکانی رویایی اجرا شد که همه مثل شخصیت های تلوزیونی لباس به تن داشتند.
حالا neverhood بیایید واژه رو بشکونیم.
1 : state : condition : quality : character *widowerhood* *hardihood*
حالت، کیفیت، شرایط: "گی" یا "ی" ... مثلا "بیوگی" .. "سرسختی"
2 : time : period *childhood*
دوران یا زمان: " گی" .. مثلا "بچگی" یعنی دوران بچه بودن.
3 : instance of a (specified) state or quality *falsehood*
بازم حالت چیزی: مثلا : "حالت غلط بودن چیزی" کخ میشه " کذب" .. یا "دروغ گویی"
4 : individuals sharing a (specified) state or character *brotherhood*
بازم حالت شخصیتی: "برادری"
پس پسوند hood مشخص شد چه معنی هایی داره. never هم که مشخصه.
هیچ + ی = هیچی ، پوچی
همون "در هیچ زمان" و یا "ناکجا" می تونه قشنگ باشه. برای اطلاعات بیشتر می تونید داستان رو بخونید:
کد:
http://en.wikipedia.org/wiki/The_Neverhood
نقل قول:
فکر میکنم pain killer یعنی مسکن(منظورم خونه نیست) یعنی دارویی که درد رو تسکین میده یا از بین میبره.
درسته..
نقل قول:
دوست عزیز اینی که شما میگید میشه ترجمه یه چیزی تو مایه های neverland یا nowhere
نه درست نیست.. never-never land رو که ترجمه کردم و nowhere هم میشه. هیچ جا ... صفته نه اسم:
nowhere
adverb Spoken: 3000
1 also no place not in any place or to any place:
• When the cold hit, there was nowhere for them to go.
• There was nowhere else to sit but the bed.
2 get/go nowhere to have no success or make no progress:
• Flo has been looking for a job but has gotten nowhere. [+ with]:
• Police were getting nowhere with him and sent him back to his cell.:
• I can assure that threats will get you nowhere.
• The negotiations are going nowhere fast.
3 be nowhere to be found/seen also be nowhere in sight to be not seen, found, or heard anywhere:
• When her parents came into her room, Emma was nowhere to be found.
4 nowhere (near)
a) far from a particular place or state:
• I'm nowhere near the curb, am I?
• They had nowhere near the number of people needed.
b) not at all:
• She's nowhere near as pretty as you.
5 out of nowhere also from nowhere happening or appearing suddenly and without warning:
• Owens came out of nowhere to block the shot.
• Cinderella's fairy godmother appeared from nowhere. --see also in the middle of nowhere
به زودی صفحه رو به روز می کنم. ولی لازمه اینا کاملا تایید شه.