میگم انگار تو سریال اغما فقط بعضی روزا روزه میگیرن!امشب چرا اینا اینقدر شیرینی و شکلات به هم تعارف میکردن؟!
این امیر جعفری تا الان کجا بوده؟عجب فیلمی اومد برای گرفتن مناقصه!
راستی راسته میگن قرن بیستم واسه ایشونه؟
Printable View
میگم انگار تو سریال اغما فقط بعضی روزا روزه میگیرن!امشب چرا اینا اینقدر شیرینی و شکلات به هم تعارف میکردن؟!
این امیر جعفری تا الان کجا بوده؟عجب فیلمی اومد برای گرفتن مناقصه!
راستی راسته میگن قرن بیستم واسه ایشونه؟
من موندم به این میوه ممنوعه چطوری مجوز پخش دادن
به قول هپکو جان عجب فیلمی اومد.تریپ مذهبی حاج آقا کم بود تریپ جبهه و جنگ هم اضافش شد،میگم نمی دونم چطوری مجوز بهش دادن
اما بعد از چند روز کمرنگی نقش امیر جعفری چقدر مقتدارنه! حاضر شد،ایول خوب حال این بچه پررو رو گرفتن
البته حیف که تو فیلم های ایرانی آخرش آدم بدها خفت میشن
سلام
دست این هستی درد نکنه
من اگه به جاش بودم
یه دوتا چک و لگد دیگه هم حواله این قربون(همون فرزاد )می کردم
فقط نمی دونم این هستی اگه واقعا مطمئنم پدرش زنده است چرا به پلیس نمی گه تا بعدا اینو دخالت ندن تو این بازی
میوه ممنوعه تلافی دیشب رو در آورد خیلی حال کردم
جلال فتوحی رو عشق است
حاجی هم حرفایی رو که تو دلش داشت ییهو ریخت بیرون
بابت عکسا هم ممنون بازم از اینکارا بکنید منظورم از پشت صحنه میوه ممنوعه هست
سلام
یادم رفت اینو بگم
از بین همه این سریالها که تو این مدت پخش م شه فقط امیر جعفری را عشقه
چقدر خوب بازی می کنه
دستش درد نکنه
امشب عجب تیکه پرونی هایی کرد...دستش درد نکنه
سلام من که کلا اولا با اغما حال میکردم ولی اونم گند زد من موندم این دکتره از کجا فهمید این زنه پول داره من هرچی فکر میکنم نمیفهمم ؟؟؟ آدم به راحتی میتونه بفهمه که نائینی چون آدم خوبی هست اینکار را کرد یکی نیست بگه نویسنده Iq اگر دکتره عملش میکرد که این اتفاقها نمیفتاد ولی خداییش همشون مسخره هستند و کلا می خوان خرافات را رواج بدن بابا شیطون سیخی چن این روزا ملت توی وجود خدا شک دارن چه برسه به شیطون که مخلوق خداست مثلا
خواهش میکنم،عکسهایی که از اغما گیر آوردم گذاشتم،اگر از میوه ممنوعه هم پیدا کردم حتما میزارمنقل قول:
بابت عکسا هم ممنون بازم از اینکارا بکنید منظورم از پشت صحنه میوه ممنوعه هست
120درصد موافقم،واقعا که امیر جعفری باز هم هنرنمایی کرد،فقط حیف که حضورش توی فیلم کمهنقل قول:
از بین همه این سریالها که تو این مدت پخش م شه فقط امیر جعفری را عشقه
آی آی آی...نقل قول:
حرف دله منو زدی... حالم ازش به هم میخوره ... پارسال هم خروس باز بود نمیتونستم بازیشو تحمل کنم!
یه جورایی مثل فروتن میره رو اعصاب ادم البته بدتر.. بیشتر هم ماله لحن صداش و نوع حس گرفتن مزخرفشه ...
نمیدونی دیشب چقدر کیف کردم .. دلم خنک شد.. مرتیکه عقده ای هر پول داری میبینه بهش فوش میده انگار پول باباشو خوردن...
اون بیشعوری هم که گفتش بیشتر حال داد :31:
اگر جلال از اون بالا پرتش کرد پایین همه بچه های این تاپیکو افطاری میدم :31:
قسمت دیشب یه خوبی دیگه هم داشت اونم این بود که اون دوتا کفتر لوس عاشقو نشون نداد! دیدین تو خونشون چقدر صدای گنجشک میاد !!! الکی می خواد نشون بده خونه شون صفا داره ... همش افکته ! قربونت برم:2:
چه رمانتیک:18:نقل قول:
بابا خدایی بی انصافی نکنید.خوب بازی کرده که بالاخره تونسته حرصمونو در بیاره دیگه!:27:
ولی خداوکیلی چند وقت بود من همچین بازی از علی نصیریان ندیده بودم.خیلی انرژی میزاره رو کاراش.یه دفعه واسه جشنواره دهه فجر سینما قرار بود با استاد انتظامی به صورت زنده یه قسمت از فیلم گاو رو بازی کنه!باید پشت صحنش رو میدیدیت تا بفهمید چی میگم!
ولی کاش فیلم برداری و دقت سیروس مقدم میومد واسه فتحی تا حداقل یه سریال کامل داشته باشیم.این حسن فتحی بعضی جاها خیلی تابلو میکنه!اون صحنه که پسره رو قرار بود بزنن خیلی ضایع بود!یکیشون که داشت سایشو میزد یکیشونم که خودشو!
مثل اینکه دیشب جلال جون دل یه عده رو حسابی شاد کرده ! اجرش با خدا ...
10 سال دیگه هم بگزره ایرانی ها نمی تونن صحنه های زد و خورد رو درست حسابی در بیارن ... نمی دونم حکمتش
چیه یعنی انقدر سخته ؟؟؟ دیدین موقع زدن فرزاد رو ... به جایی که بزننش مثل کدو قلش می دادن اینو اونور ...
بازی نوچه جلال هم در حد خودش قابل قبوله ... بازی طناز طباطبایی هم اونقدر بد نیست ( نا سلامتی ابجیه بهنوش جونه ) صحنه هایی که گریه می کرد دل ادم کباب می شد براش ... دل ما که سوخت .
اما نیما رییسی نه ... نه خودش رو دوست دارم نه نقشش رو ... کلا از شخصیت های سفید مطلق بدم میاد . داشتن کمی خورده شیشه برای هر ادمی الزامیست !
راستی هر شب حوالی ساعت 12.30 شب " او یک فرشته بود " رو نشون میده ! در نوع خودش واقعا سریال خوبی بود ... بازیگراش هم خیلی خوب کار کردن ... از هر لحاظ از اغما سرتره ... شبکه چهار هم ساعت 10.30 صبح صاحبدلان رو میده ...
:31::31::31:
دقت !!!! فیلمبرداری !!!!!!!!! بله !!!!!!!!! بابا بیخیال ... من نمیدونم این واید بازیهای مقدم کجاش قشنگه ؟!! همش از زیر چونه آدم ها فیلم میگیره. همه فیلم هاشم ***** میده و به طور کاملا مصنوعی فضارو تاریک میکنه ! بعدشم یه نور که معلوم نیست از کجا میاد همیشه روی چشم بازیگرهاش میفته(اکثر سریالاش همنطورین) !!!نقل قول:
فیلمش شده کمدی ما که از اول تا آخرش میخندیم :39:مخصوصا وقتی با گوشی N99 زنگ میزنه :27:!!! تخیلیه ! ولی میدونم بعد ماه رمضون با کارشناس مذهبیش میاد میگه اله و بله .. و این درسهای اخلاقی رو میخواستم بدم !
ولی اینو که آره کرکر خنده بودیم دیشب...:27: هی میزد ...ش:31: شده بود عین مجموعه های طنز مدیری :31:
با خندیدن سر این سریالهای ایرانی به شدت موافقم :39: بالاخره باید یه جوری روحیه مون رو شاد نگه داریم دیگه ! :22: این ماه رمضونی هم که دیگه ترکوندن ، هی سوژه میدن به ما تا خوش باشیم !! :27:
حرف همتونو قبول دارم.ضعف توی تمام عوامل سریالای ایرانی کاملآ مشخصه!اما متاسفانه ما عادت کردیم در مورد این سریالا با پیش قضاوت نگاه کنیم!شما یکمم به محدودیت هایی که کارگردانا و فیلنامه نویسا توی ایران دارن توجه داشته باشید.بعدم در حال حاظر فکر کنم 4 تا سریال خارجی داره از صدا و سیما پخش میشه!خداوکیلی اونا به نظرتون ارزش نگاه کردن دارن؟؟؟
یه چیز دیگه رو هم یادتون نره!شعور اکثریت مردم ایران در حد همین فیلم هاست!وقتی فیلمی مثل اون سریال نرگس و پس از باران و ... رتبه اول رو از نظر بیننده داشته اونوقت سریالی مثل کیف انگلیسی رو خیلیا اصلآ اسمشم نشنیدن بیشتر از این نباید انتظار داشت!!!
اين حسابدار هستي آقاي سعيدي هستش يا فلاح؟:31:
الان زنگ میزنم میگم بندازنش :31: یه مو از خرس کندن غنیمته :46::27: به نظر من هم اگه اون دو تا کلاغ کفتر نمای لوس :2: رو کلا از فیلم حذف میکردن این فیلم خیلی قابل قبولتر و بهتر از آب در میومد ! :13:نقل قول:
اگر جلال از اون بالا پرتش کرد پایین همه بچه های این تاپیکو افطاری میدم
قسمت دیشب یه خوبی دیگه هم داشت اونم این بود که اون دوتا کفتر لوس عاشقو نشون نداد! دیدین تو خونشون چقدر صدای گنجشک میاد !!! الکی می خواد نشون بده خونه شون صفا داره ... همش افکته ! قربونت برم
نطق اسیدی :
میبینم که بقیه هم مثل من با بازی امیر جعفری در مناقصه (وقتی رل یه شیمیایی رو در مناسبات اجتمایی اینقدر خوب بازی کرد و مخصوصا این دیالوگ یا مونولوگ که گفت : " اگه ما تو جبهه و جنگ نبودیم الان به جای مناقصه میگفتین المناقصه " و " اگه هر کس که میخواد خاطرات جنگ رو تعریف کنه شاهد بخواد که دیگه کارمون زاره ! " ) و سکانس هستی و حاجی و درهم کوبیدن فرزاد حال کردن ، خب اینم به خاطر این عزیزان :
سکانس هستی و حاجی و فرزاد نسخه هالیوودی :
حاجی که از عشق هستی ککش هم نمی گزه :18: تصمیم میگیره این موضوع رو علنی کنه ! اما در اتاق بازه و میره میبندش :21: ! بعد میاد دم دست هستی و شروع میکنه :2: گفتن (همزمان آهنگ دلاوران ورزشکاران پخش میشه) ، در همین حین فرزاد که با تیربار خودش پشت در کمین کرده غیرتی میشه و با C4 در رو منفجر میکنه تا هستی رو نجات بده ، میپره وسط و چون تیرش تموم شده هر چی از دهنش در میاد به حاجی میگه (:2:) ، هستی که میبینه این صحنه خیلی خشنه میگه من متعلق به همه شما هستم و یه چک هم میزنه در گوش فرزاد تا گرم بشه و .....
*************************************
خوش باشین
ویرایش توسط امین
*************************************
ببخشید ولی فکر نمیکنید اینجا انجمن فیلمه و بهتره در تاپیک یه مقدار جدی تر و مربوط تر به بحث پست بدیم؟ :13:
خب این چیزا میتونید در تاپیکهایی که در متفرقه برای این سریالها هست بنویسید.
اغما که خیلی قشنگه
من اون لحظه که زن دکتر داشت میمرد رو خیلی دوست دارم
به نظرم نقطه اوج فیلم بود
میوه ممنوعه هم جالبه
تو هر چهار تا فیلم چها تا شیطوان اومدن و دارن آدما رو بازی میدن
از این نظر یه کمی تکراری شده !
با حال بود ... :27:نقل قول:
دیشب بازم حال کردم... دوتا چک آبدار زدن به فرزاد :24: ! اونم کی عشقم جلال :40:!
جلال خواست باباشو راضی کنه ولی ... باباهه خیلی مغروره و خودش رو عقل کل میدونه واسه همینم حرف گوش نمیکنه !:3:
راستی یادتونه گفتم حاجی عاشق میشه ... شد !
حالا میگم حاجی از دست این همه مصیبت سکته میکنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !
سلام
سریال میوه ممنوعه قشنگه ، سریال اغما آخرشه
من نمیدونم چرا سریال های ایرانی حتما باید یک دختر و پسر عاشق هم بشن والا تو این سریال میوه ممنوعه داشتیم تازه دلمونو صابون میزدیم که زیاد این موضوع توش بارز نیست که این حاجی کار خودشو کرد
می گم این جلال از الیاس چیزی کمتر نداره ها:31:
چه پیشنهادی بود به باباش داد خیلی بی شرمانه بود
این جریان کارخونه چیه که جلال ما فقط رو این یکی کلید کرده:13:
امشب میوه ممنوعه خیلی جالب بود...
داستان داره به جاهای باریک کشیده میشه !
ولی خودمونیم این حاجی هم عجب رویی داره ... پرو پرو تو چشمای زنش نگاه میکنه میگه دل باخته شدم !!!!!!
به نظرتون چرا قدسی هستی رو برد یه جای باز ؟؟؟
من میگم می خوان دوئل MATRIX ی انجام بدن.
تصویری از نبرد قدسی و هستی :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه وجب خاک را دیشب سیل برد ... اگر دمه افطار پخش نمی شد کسی نگاش نمیکرد.
اغماء هم داره جالب تر میشه. راستی پریشب دیدین دکتر به الیاس زنگ زد ! فقط شانس آورد رو ویبره نبود وگرنه ... :31:
داداش عکس آل پاچینو رو امضات گذاشتی سایز بزرگشو داری؟؟نقل قول:
هستي براي خودش ميخواد:31::27:نقل قول:
توي اين فيلم يك وجب خاك مگه مهندس ها نبايد كلاه سفيد بگذارند؟ وپيمانكارا كلاه قرمز؟!:18:
2سوال:نقل قول:
1-طناز طباطبایی همون غزاله هست؟؟؟
2-بهنوش طباطبایی کیه؟؟؟
بنظرم اینکه رفتن همچون جایی خیلی غیر واقعی بود...مجبور نبودن برن اونجا...اونم اونطوری همدیگرو ببینن...یه آهنگ فیلمای وسترن(خوب بد زشت)رو کم داشت....نقل قول:
ببین این به کارت می یاد بزرگتر از این دیگه نداشتمنقل قول:
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=62637&page=93
آره دقیقا ..اینا قبل از فیلم یک تحقیق نمی کنن که آبرشون نره..همینجوری کلاه می خرند میگن هرکی هر رنگی دوستداره سرش کنه :31:نقل قول:
همه حاجی رو تنها گذاشتن
عاشقا تنها می مونن
تنهایی مرام عشقه
عجب قسمتی بود امشب ...
همه عالی بازی کردن ، از همه بهتر هم گوهر خیر اندیش بعدش جعفری و نصیریان!
خوب مادره جوابشو داد مرتیکه رو .... خوشم اومد جلال همه رو جمع کرد تا سنگ رو یخش کنه !
همچین مردایی رو باید بدتر از این سرشون آورد. فتحی خیلی خوب فضای خونه رو ملتهب نشون داد .
همون موقع که حاجی داشت میرفت تو گفتم الان می خواد شلوغش کنه و قهر کنه بره ... بعدم بره پیش دختره . الان حاجی تنهاست و تنها کسی که ممکنه بهش محبت کنه هستیه !
چرا ؟
چون هستی حسابداره رو تحریک کرد تا باباهه رو رو کنه ! حالا هم از حسابداره هم از باباش متنفر میشه که تو این وضعیت قرارش دادن ! پس راهی نداره جز اینکه بره تو زمین حاجی . حاجی هم که از خداشه ...
ولی مادره خوب جوابشو داد و گفتش خوب همه رو با چرتکت بدهکار کردی ! مردک دسته پیشه گرفته که پس نیفته ...:12:
این سریال یه درس خوب واسه خانم ها داره و اونم اینکه اگر می خوان تو اینجور وقتها ضربه شدیدی نخورن حتما باید شاغل باشن و دستشون تو جیب خودشون !
حالا قدسی هم میتونه حاجی رو ول کنه ...
اکثر این جانماز آب کشا همینطورین ... با یه تلنگر سست میشنو خودشون رو وا میدن :13: دستش درد نکنه این فتحی:10:خوب خواری و خفت حاجی رو نشون داد تا درس عبرتی بشه واسه مردای خیانت کار !
بررسي سريال ميوه ممنوعه
بايد منتظر ماند
در بررسي مجموعه هاي تلويزيوني ماه مبارك درمي يابيم كه شبكه دوم كمتر توانسته است اثر قابل اعتنايي را در اين ماه مبارك رمضان روي آنتن ببرد. اگر چه اين سريال نظر مخاطب عام را جلب كرد .سال گذشته مجموعه تلويزيوني «آخرين گناه» درماه مبارك از اين شبكه به روي آنتن رفت كه طبق نظرسنجي هاي انجام شده توسط صدا و سيما به لحاظ جذب مخاطب در بين ٤ مجموعه تلويزيوني سال گذشته، رتبه سوم را به دست آورد. اما از شواهد امر پيداست كه مجموعه «ميوه ممنوعه» به عنوان يكي از پرمخاطب ترين مجموعه هاي تلويزيوني امسال، همه نگاه ها را معطوف خود كرده است و به احتمال بسيار در پايان اين ماه نيز در نظرسنجي هاي انجام شده، جايگاه بسيار خوبي را به دست خواهد آورد.
عوامل حرفه اي و كاربلد
اصولا در اين سال ها، هرگاه عوامل حرفه اي و كاربلد در يك مجموعه تلويزيوني كنار يكديگر جمع شده اند، خروجي آن مجموعه، كار قابل قبول و مخاطب پسندي بوده است. (به موارد استثناء كاري نداريم)
در اين سريال نيز جمعي از افراد حرفه اي كه قبلا در زمينه جذب مخاطب، امتحان پس داده اند، كنار يكديگر گرد آمده اند تا اين ادعا را ثابت كنند. در زنجيره عوامل موفقيت اين سريال، ابتدا بايد به سراغ كارگردان اين مجموعه رفت كه نامي آشنا در زمينه كارگرداني سريال هاي تلويزيوني دارد. «شب دهم»، «پهلوانان نمي ميرند»، «روشن تر از خاموشي (ملاصدرا)» و «مدار صفردرجه» نام حسن فتحي را به يك نام آشنا و پرمخاطب در تلويزيون تبديل كرده است. تهيه كننده اين مجموعه نيز اسماعيل عفيفه است كه در كارنامه كاري اش «خانه اي در تاريكي»، «دوران جواني»، «پس از باران»، «فردا دير است» و «سال هاي برف و بنفشه» به چشم مي خورد. نكته جالب توجه، سابقه اشتراك اين كارگردان و تهيه كننده است كه به سال ١٣٧٢ در تهيه كنندگي و كارگرداني مجموعه تلويزيوني «همسايه ها» بازمي گردد كه امسال نيز با مجموعه «ميوه ممنوعه» اين دو را بار ديگر كنار يكديگر قرار داده است.
پيوند شرق و غرب!
فيلم نامه مجموعه تلويزيوني «ميوه ممنوعه» برگرفته از دو داستان كلاسيك شرق و غرب است. «عليرضا كاظمي پور» برخلاف كار قبلي اش در سريال «او يك فرشته بود»، اين بار به خوبي توانسته است از دو داستان پرمحتوا و عبرت آموز شرق و غرب، پيوند مناسبي را در روايت اين مجموعه ايجاد كند. كساني كه داستان شيخ صنعان را كه از آثار كلاسيك و زيباي شيخ عطار در منطق الطير است، مطالعه كرده باشند، در اين روايت تازه از كاظمي پور آن را به شكل ملموس و قابل باور درك مي كنند.
در سوي ديگر نويسنده، داستان «شاه لير» اثر شكسپير را نيز در بعد ديگري از اين روايت مدنظر قرار داده و توانسته است از منابع و مآخذ كلاسيك در ادبيات شرق و غرب، روايتي نو ارائه كند كه ضمن آن كه به محتواي اين دو اثر پايبند است، در عين حال با مقتضيات زماني و مكاني درهم آميخته، مجموعه اثر را به كاري قابل اعتنا تبديل كند كه از اين حيث نشانه تيزهوشي كارگردان و نويسنده در استفاده از منابع غني ادبي شرق و غرب است و واقعا ستودني است.درست درهمين زمينه است كه يك بار ديگر غناي فرهنگي آثار گذشتگان بر همگان اثبات مي شود تا مسئوليت ها را دوچندان كرده، مسئولان فرهنگي را نيز وادارد تا با توجه به اين منابع عظيم و ارزنده كه ريشه در فرهنگ و ادب بشري دارد، خلاء موجود را در نمايش برخي مجموعه هاي تلويزيوني كم محتوا به خوبي پر كنند و اين مجموعه به همين لحاظ مي تواند الگوي خوبي براي اين بازشناخت باشد. از اهميت قصه و روايت آن كه اقتباسي تازه از دو داستان پرمحتواست گفتيم، حيف است از بازنويسي ديالوگ هاي اين مجموعه هم غافل شويم كه توسط عليرضا نادري صيقل خورده و بر زبان شخصيت هاي داستان جاري شده است.به خصوص گفتگوهاي مربوط به امير جعفري (جلال) كه در اوج ايجاز بسيار پرمحتواست و به خوبي بر چهره و بازي وي جاي گرفته و دروني شده است.
ريزه كاري هاي حرفه اي
از جمله برخي ريزه كاري هاي حرفه اي در اين سريال، مي توان به تيتراژ هوشمندانه سريال كه تصوير تقريبا محو از يك تسبيح ( كه نماد عبادت است و پيوند دروني با مضمون اصلي اين مجموعه دارد) و موسيقي تأمل برانگيز احسان خواجه اميري اشاره كرد.
تصويربرداري اين سريال توسط افشين احمدي برخلاف اغلب سريال هاي تلويزيوني با دو دوربين انجام شده كه جابه جايي زواياي دوربين در بسياري اوقات جلوه اي مناسب به تصاوير داده است. البته احمدي از تصويربرداران باسابقه آثار تلويزيوني است و ازجمله آثار وي تصويربرداري مجموعه «سال هاي برف و بنفشه»، «روزهاي اعتراض» و «آخرين گناه» مي باشد.
گريم هوشمندانه اين مجموعه نيز توسط مهين نويدي انجام شده كه از گريمورهاي باسابقه سينما و تلويزيون است. در بازشناسي ابعاد حرفه اي اين مجموعه به نقطه قوت بارز آن كه بازي هاي قابل قبول و حرفه اي از بازيگران باتجربه است، مي رسيم. «علي نصيريان» بازيگر پرتجربه و قديمي تئاترو سينماي ايران، پس از سال ها دوباره در اين سريال احياء شده و بازي زيرپوستي و دروني نقش «حاج يونس فتوحي» نشان از توانمندي هاي بسيار وي دارد. نصيريان در سريال هاي تلويزيوني درخشش خيره كننده اش را با ايفاي نقش «قاضي شارح» در مجموعه «سربداران» آغاز كرد، اما ديگر نقش به يادماندني اين بازيگر در عرصه مجموعه هاي تلويزيوني نقش ماندگاري بود كه در مجموعه «هزاردستان» به كارگرداني زنده ياد علي حاتمي ايفا كرد و پس از اين سال ها «ميوه ممنوعه» را مي توان سومين اثر قابل توجه اين بازيگر قديمي و مجرب دانست.
گوهر خيرانديش نيز در اين مجموعه مطابق انتظارات نقش آفريني موثري دارد و به خوبي توانسته است نقش همسر هميشه گرفتار حاج يونس فتوحي (قدسي) را قابل باور كند.
در اين بين نقش آفريني هانيه توسلي در نقش «هستي شايگان» و امير جعفري در نقش «جلال» اضلاع مربع بهترين بازيگران اين مجموعه را تشكيل مي دهند كه درمقايسه با بقيه بازيگران ريز و درشت، درخششي ويژه دارند.اگر چه كار جديد حسن فتحي ويژگي هاي خاص خود را دارد ، اما از آنجا كه نمي خواهيم نگاه يك سو به اين سريال داشته باشيم ترجيح مي دهيماز تحليل محتوايي اين اثر تا پايان پخش آن خود داري كنيم.
نكات منفي فيلم نامه
گرچه اين مجموعه را مي توان موفق ترين مجموعه تلويزيوني پخش شده در ماه مبارك امسال دانست، اما همه اين ها دليل بر بدون اشكال بودن اين مجموعه نيست. به عقيده نگارنده مهم ترين ضعف اين سريال، شخصيت هاي كاملا خط كشي شده مثبت يا منفي اين مجموعه اند.در واقع به جز شخصيت حاج يونس فتوحي بقيه نقش هاي اين مجموعه شخصيت هاي سپيد يا سياه اند كه برخلاف مجموعه انسان ها در اجتماع كه ملغمه اي از افراد خاكستري مي باشند در اين مجموعه تصوير مي شوند.
نقش هاي مثبت از همان قسمت هاي آغازين كاملا با صفت هاي پسنديده و افراد منفي با چهره هاي كريه تصوير شده اند كه اين مهم از جمله نقاط ضعف اين مجموعه به حساب مي آيد.
متاسفانه بازيگران نقش هاي غيراصلي نيز اغلب نتوانسته اند تصوير واقعي و قابل قبولي را از خود ارائه كنند و بيشتر شبحي اغراق آميز را از نقش ها ارائه كرده اند. ضمن آن كه روايت داستان هم در بخشي از مجموعه، به فيلم هاي هندي نزديك شده و از واقعيات فاصله مي گيرد.
اما نكته مهم هوشمندي كارگردان در ايجاد تعليق و ابهام در سرنوشت بهرام شايگان (با نقش آفريني هرمز هدايت) است كه از جمله ترفندهاي كار براي دنبال كردن داستان توسط مخاطب است و در برخي قسمت ها نيز حتي تم اصلي داستان را به ژانر جنايي- پليسي نزديك مي كند.
در هر حال مجموعه «ميوه ممنوعه» كه نام آن يادآور تخطي اوليه حضرت آدم و راندن او از بهشت است، گرچه عمق و محتواي سريالي چون «صاحبدلان» را ندارد، اما بدون اغراق از بهترين آثار تلويزيوني به نمايش درآمده در اين سال ها به حساب مي آيد كه ضمن ارتباط با مخاطب عام، نيم نگاهي نيز به جذب مخاطب خاص دارد.
گرههاي ماورايي «اغماء» هنوز كور هستند
تعليق، كشش و هيجان را ميتوان از جمله ويژگيهاي مجموعه تلويزيوني «اغماء» دانست كه در شب هاي ماه مبارك رمضان از شبكه اول سيما پخش ميشود و داستان ماورايي آن با گرههاي كور قصهپردازي، بستري براي جذب مخاطبان فراهم آورده است.
اين مجموعه كه به كارگرداني «سيروس مقدم» در حال ساخته شدن است، از جمله مجموعههاي تلويزيوني سالهاي اخير سيما است كه به مدد ويژگيهايش توانسته است در بين مردم جايي باز كند و هر شب آنها را پاي تلويزيون بنشاند تا به نتايج تازهاي برسند.
تصويربرداري اين مجموعه تلويزيوني هنوز تمام شده است و تا روزهاي پاياني ماه مبارك رمضان ادامه خواهد داشت. بد نيست بدانيد اين گروه، هفته گذشته را لوكيشنهاي متفاوتي گذراندند.
* يكشنبه/ پارك جمشيديه
ظهر يكشنبه اول مهر، گروه تصويربرداري «اغماء» به پارك جمشيديه آمدهاند و قرار است پلانهاي خارجي با اولين گريم جديد «حامد كميلي» جلوي دوربين برود. از پلههاي پرپيچ و خم پارك بالا ميروم و نفسزنان خود را به كنار استخر ميرسانم. سر ظهر است. گروه «اغماء» مستقر شدهاند، سيروس مقدم مشغول گپ زدن با يكي از عوامل است و «مرتضي جودي» مشاور توليد و «افشين سنگچاپ» دستيار اول كارگردان و ساير عوامل، هركدام مشغول راست و ريست كردن كاري هستند.
با مرتضي جودي احوالپرسي و از او درباره روند توليد كار پرسيدم. با وسواس خاصي در انتخاب جملاتش، گفت: كار به دليل محتوايي كه دارد به كندي پيش مي رود. دوست نداريم سرعت به كيفيت كار لطمه بزند. در حال حاضر هم به لطف خداوند مراحل تصويربرداري به خوبي طي شده و امروز بناست «حامدكميلي» بازيگر نقش الياس براي اولين بار با گريم جديدش جلوي دوربين برود.
«جودي» در حين اشاره به اين مطلب، با دست به آن طرفتر اشاره ميكند. سرم را ميچرخانم اما حامد كميلي آنجا نيست. با خودم فكر ميكنم قرار است از اين مسير بيايد. پس به گفت و گويم ادامه ميدهم. مشاور توليد مجموعه با تأكيد خاصي از عكاس ميخواهد كه تا زماني كه قسمت مربوط به چهرهپردازي جديد كميلي نرسيده، عكسها را روي خروجي خبرگزاري فارس نگذارد، چون معتقد است تعليق حاكم بر داستان از بين ميرود. او در ادامه صحبتهايش دوباره به همان مسير قبلي اشاره ميكند. اين بار كنجكاو ميشوم و از او ميپرسم حامد كميلي كجاست؟ و او فردي را كه با عينك آفتابي روي يك صندلي نشسته و مشغول حفظ كردن ديالوگهايش است به ما نشان ميدهد. تازه متوجه ميشوم تغيير بسيار در چهرهپردازي باعث شده كه او را نشناسم.
به همراه عكاس به سمت حامد كميلي ميرويم و از او درباره نقشش در «اغما» ميپرسم. آرام و شمرده ميگويد: اجازه بدهيد درباره نقشم حرفي نزنم. اين نقش پيچيدگيهايي دارد كه اگر بخواهيم دربارهاش حرفي بزنيم بايد تعليق داستان را بشكنيم. ترجيح ميدهم دربارهاش حرفي نزنم.
و در اين ميان عكاس از او ميخواهد عينك آفتابياش را بردارد تا بتواند بهتر از او عكس بگيرد. چهرهاي كاملا متفاوت با الياس.... موهايي صاف، چشماني آبي و صورتي صاف....
كميلي در ادامه حرفهايش گله بسياري از مطبوعات دارد و ميگويد: تا به حال با نشريات زيادي مصاحبه نكردهام. اما چند هفته نامه اقدام به چاپ عكس من روي جلد مجلهشان كردهاند و مصاحبههايي تفضيلي با استفاده از تخيلات خود با من انجام دادهاند كه به طور جدي پيگير آن هستم و از طريق قضايي با آنها برخورد خواهم كرد.
از مسير كنار استخر كه پر از مرغابي و ماهي است عبور ميكنم. مقدم همچنان در حال گفت وگوست و عوامل در حال استراحت. امروز حامد كميلي به همراه «غزاله جزايري» بازيگر نقش رز بازي دارند. سراغ او را ميگيرم. در گوشهاي از پارك خلوت كرده و مشغول خواندن نماز است. صبر ميكنم، نمازخواندنش تمام شود و او با خوشرويي و البته پر از انرژي با ما برخورد ميكند. درست خلاف آنچه كه در سريال از او مي بينيم. با او هم سر صحبت را باز مي كنم. زير بار مصاحبه نميرود. او هم ميگويد: هرچه از نقشم بگويم گوشهاي از داستان لو رفته. ترجيح ميدهم بعد از پايان سريال صحبت كنم. البته بعد از خاموش كردن ضبط صوتم بيشتر راضي به صحبت كردن ميشود اما باز هم چيزي از نقش خود نميگويد.
بچه هاي گروه با اعلام افشين سنگ چاپ دستيار كارگردان براي شروع مجدد كار ميآيند. همه سر جاي خود قرار ميگيرند. سيروس مقدم كار را شروع ميكند. حامد كميلي روي يكي از تخت هاي كنار استخر مينشيند. قرار است در اين صحنه «رز» از دور بيايد دستي براي حامد كميلي -كه در اين نقش اسم او فرزاد است- تكان دهد، كنار او بنشيند و ديالوگ كوتاهي بين آنها رد و بدل شود. در همين هنگام چند نفر با چوبهايي بلند كنار استخر ايستادهاند و با تكان دادن آنها در آب، مرغابيها و ماهيها را به داخل استخر و در نمايي كه مقدم به آنها احتياج دارد، ميكشانند.
برداشت اول شروع شد...
يك...دو...سه... حركت...
رز خوشحال و خندان از دور شروع به دويدن ميكن.نزديك كه شد مقدم اعلام كات ميكند:اينجوري نه...اينقدر خوشحال نباش...كمي استرس بد نيست...
برداشت دوم...سوم...چهارم...وسواسهاي سيروس مقدم برداشت اين سكانش را كمي طولاني ميكند. از آنجايي كه او كارگردان خوش اخلاقي است با روي باز ميگويد: «كار امروز عقب افتاده، ميترسم نور بره و عقب تر بيافتيم.»
*سه شنبه/ بيمارستان
سه شنبه سوم مهر، به لوكيشن بيمارستان ميرويم. اين لوكيشن كه در واقع يكي از مراكز نگهداري از معلولان جسمي و ذهني است در يكي از خيابانهاي خلوت زعفرانيه قرار دارد.بخشي از اين مركز در اختيار سيروس مقدم و گروهش است.
امروز امين تارخ، ايرج نوذري و نفيسه روشن به همراه چند بازيگر فرعي حضور دارند. عدهاي از اين بازيگران فرعي به شكل روستايياني درآمدهاند كه به اميد شفاي پير ده خود به دكتر پژوهان قصه پناه آوردهاند. گوشهاي ديگر دكتر پژوهان مشغول حفظ كردن ديالوگهاي خود است و در حياط بيمارستان قدم ميزند و شمرده شمرده متنها رابه ذهن ميسپارد.
تا گروه كار خود را آغاز كنند چرخي داخل ساختمان ميزنم. از پله ها بالا رفته و به طبقه دوم ميرسم. ايرج نوذري آنجاست. هر كس به او مي رسد سلامي ميكند و او البته با انرژي و رويي گشاده به سلامها پاسخ ميدهد. يكي از مربيان مركز به نوذري ميگويد: اگر برايتان مقدور است به كلاس ما هم سري بزنيد. بچهها دوست دارند از شما امضا بگيرند. نوذري با خوشرويي ميپذيرد و به كلاس خياطي كه برخي معلولان در آنجا فعاليت ميكنند، ميرود. پشت يكي از ميزها مينشيند، به فاصله چند دقيقه، كلاس پر ميشود از دختراني با سنهاي نزديك به 10 تا 35سال و با مقنعههاي رنگي. مربي از آنها ميخواهد به صف بايستند و اين صف طويل به بيرون از كلاس و تا راهرو كشيده ميشود. هركدام، دفتر يا برگه كاغذي در دست دارند. نوذري پس از پرسيدن اسمشان، براي هركدام يادگاري مينويسد و با صبر و حوصله و لبي پرخنده به آنها روحيه ميدهد.
صبر ميكنم تا امضاهاي نوذري تمام شود. او همچنان با روحيه و انرژي بسيار از كلاس بيرون ميآيد و ميگويد: در اغما، براي رسيدن به نقش دكتر فيروز جودت، تحقيق كردهام. در اتاق عمل حضور داشتهام و فيلمهاي بسياري ديدهام. او كه هنوز گريم روي صورتش اجرا نشدهبود به اتاق گريم رفت.
به حياط ساختمان برميگردم. بازيگران فرعي كه قرار است نقش روستائيان را بازي كنند، به صف شدهاند تا هنگام ورود دكتر پژوهان، جلوي او را بگيرند و براي درمان بيمار خود، از او كمك بخواهند. تصويربرداري اين بخش هم مانند بخش هاي ديگر با وسواسهاي بسيار سيروس مقدم و جابهجاييهاي بسيار افشين سنگ چاپ دستيارش به بار مينشيند.
افشين سنگ چاپ درباره ويژگيهاي كار با سيروس مقدم ميگويد: نزديك به يك دهه است كه با او كار ميكنم و از اين همكاري لذت بردهام. در مورد «اغماء» بايد بگويم كه اين مجموعه از آن نوع كارهاي پرهنرپيشه، پر لوكيشن و پر فكر است و با اين ويژگيها جذابيتهاي بيشتري براي كار كردن ايجاد ميكند.
وي ادامه ميدهد: هرچه كار كردن در اين حيطه سختتر باشد، براي عوامل جذابتر است، كار را با معنيتر ميكند و شما در هر سمتي كه باشيد، در آن بيشتر احساس هويت ميكنيد.
زماني ميان تصويربرداريها، دست ميدهد كه بتوانم با سيروس مقدم به صحبت بنشينم. از كاري كه انجام داده راضي است. با همان اخلاق خوب و تبسم هميشگياش ميگويد: تا به حال بازتابها خوب بوده و مردم عكسالعملهاي خوبي نسبت به مجموعه از خود نشان دادهاند. فقط اميدوارم كساني كه ميخواهند مجموعه را نقد كنند، صبر كنند تا پخش مجموعه تمام شود. آن وقت به پاسخهاي خود خواهند رسيد و من نيز به تمام سئوالات پاسخ ميدهم.
در اين ميان كار امين تارخ از ساير بازيگران سختتر است. قهرمان داستان شدن بيدردسر نيست. از هر فرصتي استفاده ميكند تا متنها را حفظ كند، حس بگيرد و نقش را بهگونهاي ايفا كند كه در ذهن مخاطب ماندگار شود.
او نيز در فاصلههاي تصويربرداري درباره نقشش ميگويد: دكتر پژوهان شخصيتي چند بعدي دارد كه به ورطه شك و ترديد كشيده شده است در حالي كه هر شك و ترديدي نشانه كفر نيست. شايد او در اين راه به يقين برسد.
آفتاب رو به افول گذاشته...نزديك افطار است... در اين ساختمان همه مشغول كارند...گروه فيلمبرداري مجموعه اغماء، مربيان و پرستاران بيماران ناتوان جسمي و ذهني و حتي معلولاني كه به سختي توان حركت دارند...
«اغما» در 30 قسمت 30 دقيقهاي در گروه فيلم و سريال شبكه اول سيما ساخته شده است. اين سريال را «سيروس مقدم» بر اساس نوشتهايي از «داريوش مختاري» كارگرداني ميكند و «عليرضا افخمي» به عنوان ناظر كيفي آنها را همراهي ميكند.
در اين سريال علاوه بر امين تارخ و شيرين بينا بازيگراني چون لعيا زنگنه، ايرج نوذري، ناصر ممدوح، عبدالرضا اكبري، حامد كميلي، لادن طباطبائي و....به ايفاي نقش ميپردازند.
كارشناس مذهبي و رييس سابق مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما گفت: برنامههاي تلويزيوني ماه مبارك رمضان، از لحاظ محتوايي فاقد مضموني تربيتي بوده و در مواردي نيز با برخي از آموزههاي اسلامي غير متناسب است.
حجت الاسلام عباس معلمي در گفتوگوي تفصيلي با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با ارزيابي سريالهاي پخش شده در ماه مبارك رمضان، اظهار كرد: سريالهاي پخش شده در ماه مبارك رمضان علاوه بر اين كه به دليل تعددشان وقت مردم را ميگيرد و آنان را از عبادت كه جايگاه مهمي در ماه مبارك رمضان دارد باز ميدارد، از لحاظ محتوايي نيز داراي اشكالات عمدهيي است.
وي گفت: در سريال اغماء كه به مساله شيطان پرداخته است مفهوم صحيحي ارائه نميشود. چرا كه اگر قرار است شيطان همانند انسانها مجسم شود و با ديگران در تماس باشد، سنگ روي سنگ بنا نميشود. اگر قرار باشد شيطان در قالب «من» درآيد و پهلوي يكي از دوستان من برود و خلافي انجام دهد و متقابلا شبيه دوست من براي بنده جلوه كند و به كار خلافي دعوت كند، نظم و نظام جامعه بر هم ميخورد.
وي ادامه داد: اين كه گمان كنيم شيطان ميتواند به صورت انسانهاي شناخته شده مجسم شود و با انسان رابطه برقرار كند و دستورالعمل صادر كند كاملا ديدگاه باطل است و اگر چنين نظري واقعيت داشته باشد، اجتماع از هم پاشيده ميشود.
وي در عين حال افزود: البته نبايد داستانهاي انبياء را كه در آن شيطان براي آنان به صورت انسان مجسم شده است را ملاك وضعيت ديگران قرار دهيم، ضمن اين كه وضعيت شيطان در قبل و بعد از اسلام متفاوت شده است. روايت است كه پس از بعثت پيامبر اكرم (ص) دست و پاي شيطان بسته شده و شايد كه يكي از مصاديق اين دست و پا بسته شدن، عدم توانايي تجسيم او بوده باشد.
معلمي گفت: ممكن است عدهاي توجيه كنند و بگويند كه گاهي شيطان از كانال ديگران انسان را گمراه ميكند. ولي بايد گفت اين مساله غير آن است كه شيطان به صورت انسان مجسم شود.
مطلب مذكور بدان معني است كه شيطان فردي را فريب ميدهد و سپس از طريق زبان و فعل او ديگران را گمراه ميكند نه آن كه شيطان لباس آن فرد را بپوشد و در قالب آن فرد مجسم شود.
وي تصريح كرد: اگر شيطان اين قدرت را داشته باشد. پس بايد بتواند در قالب اشخاص معتبر سياسي، فرهنگي و غيره درآيد و به كارهاي عجيب و غريب دست بزند كه اگر چنين شود قطعا جامعه ملتهب خواهد شد. زيرا كه مردم خواهند گفت فلان شخصيت سياسي را مثلا ديدم كه فلان چيز را ميگفت در حالي كه آن شيطان مجسم در لباس فرد مذكور بوده است.
رييس سابق مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما با بيان اين كه سريال«اغماء» القائات نامناسبي در مخاطب قرار ميدهد، خاطر نشان كرد: در اين فيلم، شيطان به آن پزشك توصيه ميكند كه افراد خاص را معالجه كند و پس از معالجه هم آنان سلامت خود را باز مييابند. در حالي كه در فيلم به گونهاي نمايش داده شده است كه آن افراد پس از معالجه با وجود اين كه گذشته خوبي داشتهاند، از اين به بعد از افراد و عوامل شيطان ميشوند. اين قضيه اين شبهه را القاء ميكند كه خداوند ميخواهد عمر عدهاي تمام شود. ولي شيطان مانع شده و آنان را از مرگ نجات داده و بعد از آن بر آنان مسلط ميشود.
وي با ابراز تاسف از اين كه در بسياري از سريالها و فيلمهاي ايراني از جذابيتهاي ارتيك جهت چاشني استفاده ميشود، ياد آور شد: قالبهاي عشقي و عاشقي قبل و بعد از ازدواج در فيلمها به طور افراطي ظهور پيدا كرده است و اين حياي جامعه را از بين برده است. در فيلم اغماء با اين كه به موضوع فيلم هيچ ربطي ندارد، يك گونه عشق مثلثي ساخته شده است كه مثلا يك پزشك مرد عاشق پزشك زن ميشود و آن زن بيمحلي ميكند و عاشق دكتر ديگر ميشود. از طرف ديگر خود دكتر طه هم قبلا زن داشته و مرده است و غيره.
وي تصريح كرد: اين معضل تقريبا در همه فيلمها و سريالها وجود دارد و اين از نقاط ضعف بزرگ صدا و سيما است.
اين كارشناس مذهبي اشكال عمده ديگر سريال اغماء را متمركز كردن شيطان بر روي يك فرد و آن هم شخص ظاهراالصلاح دانست وگفت: در اين فيلم شيطان با ديگران كاري ندارد و فقط بر روي يك نفر متمركز شده است، در حالي كه در فيلم افرادي ديگري كه ظاهر و رفتار نامناسب دارند نيز وجود دارد، كه از گزند گمراهي شيطان دورند.
وي همچنين بيجا نمود دادن آموزههاي ديني را نيز اشكال عمدهاي توصيف كرد و گفت: در سريال اغماء، آن فرد براي اين كه همسرش عمل جراحي كند، استخاره ميكند و پس از اين كه استخاره خوب آمد، اقدام به عمل ميكند. پرسش من اين است كه سازندگان سريال چه چيزي ميخواهند بگويند؟! چرا آنان با اين آموزههاي ديني اين گونه بازي ميكنند؟ اگر اينها ميخواهند بگويند كه استخاره هميشه كار خوبي نيست، بايد جوري نمايش داده شود كه قضيه براي مخاطب روشن شود كه متاسفانه در فيلم چنين چيزي مشاهده نميشود.
معلمي همچنين با تحليل از سريال «يك وجب خاك» عنوان كرد: به نظر من اين سريال در حد و اندازه يك مخاطب ايراني نيست.
وي افزود: در اين سريال حوادث بسيار پوچ و غير قابل اتفاقي رخ ميدهد كه هيچ گونه پيامي براي مخاطب ندارد و صرفا جمع تعدادي حوادث ساختگي بيپايهاي است كه ميخواهد مخاطب را بدون اين كه چيزي ياد دهد، بخنداند.
وي اضافه كرد: نبايد وقت ميليونها مردم را آن هم در ايام عزيز ماه مبارك رمضان به امور بيفايده و بدون حسن اختصاص دهيم.
اين كارشناس مذهبي، شكلي برخورد كردن با مقدسات را بياحترامي به آموزههاي ديني خواند و گفت:متأسفانه سازندگان اين گونه سريالها براي اين كه بخواهند جنبهاي مذهبي به برنامه بدهند، روزه و افطاري هم در لابهلاي سريال قرار ميدهند كه خيلي شكلي و وصلهاي است.
وي ادامه داد: در فيلمهاي اخير ظواهر اسلامي به شدت مورد بياعتنايي قرار گرفته است.
مثلا در همين سريال «يك وجب خاك»، قهرمان داستان كه پدر خانواده است محاسن خود را تراشيده است ولي آن فرد كلاش كه مدير صندوق قرضالحسنه است، ظاهري اسلامي داشته و انگشتر به دست نشسته است. يا در سريال شبكه دوم ( ميوه ممنوعه) آن فرد خواننده است قهرمان ميشود، ولي اين فردي كه خودش ظاهر مناسب دارد و همسرش محجبه و معلم است، ضد قهرمان ميشود.دختر خانواده هم در فيلم ميگويد كه پدرو مادر من كه نماز خوان هستند، اين نماز و روزه برايشان حجاب شده است! و در عين حال آن فرد خواننده سالك اليالله جلوه داده شده است.
رييس سابق مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما تصريح كرد: نميخواهم بگويم هر كس ريش داشته باشد و يا خانمش با حجاب باشد، انسان خوبي است. قطعا اين گونه افراد نيز لغزش دارند و گاهي نيز گمراه هستند.حرف بنده اين است كه چرا در فيلمها پيوسته اين گونه افراد در مقابل ديگران قرار داده ميشوند. در همين سريال ( ميوه ممنوعه) دختر آن فرد كارخانهدار كه نقش خوبي دارد، با روسري است ولي آن مادر محجبه كه معلم است و كار فرهنگي ميكند، ضد قهرمان ميشوند.
وي عنوان كرد: حتي در سينماي هاليوود كه گاهي خيانت و رذالت سياستمداران آمريكايي نمايش داده ميشود، در عين حال قهرمان داستان و افشاء كننده اهداف خيانتكاران، از افراد خودشان و از مجموعه سياستمداران نشان داده ميشود. در فيلمهاي ما نيز اگر قرار است خيانت و خباثت عدهاي ظاهر ساز نمايان شود بايد مجموعه داستان به گونهاي هدايت شود كه اين طور نباشد كه هميشه قهرمان داستان از افراد غيرالصلاح باشند.
رييس سابق مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيما در پايان با ارزيابي كلي وضعيت تلويزيون در ماه مبارك رمضان، اظهار كرد: برخي سريالهاي ماه رمضان با ايام ديگر از لحاظ محتوائي هيچ تفاوتي نميكند. يعني همان محتوا كه در قبل اين ماه مبارك پخش ميشود در ماه مبارك نيز پخش ميشود و گاهي براي اين كه يك تفاوت ايجاد كنند، نهايتا مسائلي مثل افطاري خوردن و روزه گرفتن در فيلم نمايان ميشود.
معلمي در پايان با طرح اين پرسش كه چرا در ايام ماه مبارك رمضان كه ايام عبادت و توجه بيشتر به معنويات است، اين قدراين سريالها گسترش مييابند؟ ادامه داد: مردم را از رسيدگي به امور معنوي و حضور در مساجد باز ميدارند. ضمن اين كه جاي تعجب دارد كه سازندگان سريالها ميخواهند به هر طريقي شده، فيلم را به 30 قسمت برسانند كه در تمام ماه مبارك رمضان پخش شودكه اين خود عاملي مهمي براي بيمحتوا شدن سريال است.
منبع:ایسنا
يك كارشناس محتوايي و مذهبي تلويزيون گفت: در سريال «اغما» پسماندهايي در ذهن مخاطب ميماند كه ممكن است او را از تاثيرپذيري فيلم دور ميكند و متاسفانه در ساخت سريال بدان توجه نشده است.
حجتالاسلام حميد رجايي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با ارزيابي خود از قسمتهاي اخير سريال تلويزيوني «اغما» اظهار كرد: اين كه تلويزيون چند سالي است به بحث شيطان و گمراه كردن او ميپردازد، رويكرد مناسبي است و نبايد به خاطر ضعفهاي كه در اين گونه آثار است، سردي عوامل توليد فيلم را موجب شويم.
وي كه از طلاب فارغالتحصيل تهيهكنندگي سيماست گفت: دوست داريم چنين كارها ادامه يابد، منتها سير غنيسازي اين كارها ميتواند قويتر از اين انجام شود. متاسفانه كارشناساني كه در اين برنامهها استفاده ميشوند يا كساني بودهاند كه در معارف اسلامي قوي بودهاند و در مباحث رسانه توانمندي لازم را نداشتند و يا كساني بودهاند كه در قسمتهايي از سازمان مسؤوليت داشتهاند و مدير بودهاند، ولي وقت و فرصت كافي براي تمركز دربه عمل آوردن فيلم نامه نداشتهاند.
رجايي با بيان اين كه قبلا فيلم نامهي «اغما» را مطالعه كرده بودم عنوان كرد: قسمتهايي از فيلم نامه كه مورد انتقاد بود، خوشبختانه اصلاح شده است و اين كه شيطان بتواند به صورت يك انسان مجسم شود در عين حال كه پديدهاي پيچيده و نادر است، ولي ميتواند داراي توجيه سينمايي باشد. عناصر سينمايي اين اجازه را به ما ميدهند كه شيطان را ظاهر نماييم و در آثاري همچون «وكيل مدافع شيطان» و«شب شياطين» كه در اين زمينه ساخته شده است به خاطر قوت و غناي فيلم نامه و توليد، آن زبان مجازي به خوبي نمايان شدهاند و كار به شكل مناسبي درآمده است. در سريالهايي كه ما ساختهايم نيز هم اكنون روند رو به رشدي طي ميشود.
وي ياد آور شد: در «اغما» ، برخي آموزههاي ديني مجسم شده و نماهايي نمايش داده ميشود كه برگرفته از آيه قرآن كريم است كه ميگويد «انه يراكم هو و قبيله من حيث لاترونهم» (يعني: شيطان و قبيله او، شما را از جاي كه شما آنها را نميبيند، مشاهده ميكنند)
اين كارشناس محتوايي تلويزيون همچنين با رويكردي انتقادي نسبت به سريال خاطرنشان كرد: قبل از اين كه اين سريال كليد بخورد ما توصيه كرديم كه شيطان مجسم شده در فيلم را صرفا روي يك فرد متمركز ننمايند، بلكه شيطان يا شياطيني را در نظر بگيرند كه در يك كار سيستماتيك در صدد اغواي تعداد زيادي از آدمها هستند.
وي با نقد رويه موجود، خاطرنشان كرد: در سريال افرادي «غيرظاهرالصلاح» هستند كه تحريكي از شيطان روي آنان صورت نميگيرد و اين امر مسكوت است در صورتي كه آنان نيز اسير تحريكات شيطاني هستند، ولي در سريال جلوه داده نميشود.
وي با بيان اين كه مراتب گمراه شدن از سوي شيطان گوناگون است و شيطان همواره در پي ايجاد تحريك جديدي براي افراد است افزود: طبق نقل قرآن كريم، يك سري افراد هستند كه شيطان وقتي آنان را تحريك ميكند، متوجه ميشوند و شيطان از آنان دور ميشود. افراد ديگري نيز هستند كه شيطان وارد وجود آنان ميشود، ولي تأثير عميقي نميتواند بگذارد و گروه ديگري نيز وجود دارند كه شيطان مقيم وجود آنهاست و اينها جنود شيطان ميشوند. در سريال«اغما» بايد گونههاي مختلف افرادي كه تحت تأثير القائات شيطاني قرار ميگيرند به نمايش در ميآمد تا قضيه محسوستر جلوه نمايد.
اين كارشناس تلويزيون ابراز كرد: دغدغهي ما در سريال «اغما» اين است كه چرا شيطان سراغ آدمهاي خوب ميرود و ديگر با آدمهاي بد كاري ندارد! در اين سريال شيطان سراغ فردي مومن ميرود كه موفقيت نسبي نيز به دست ميآورد و چه بسا در آخر سريال هم شيطان شكست ميخورد.
وي با اشاره به اين كه در اين سريال، شيطان در لباس يك انسان نمازخوان ظاهر ميشود گفت: نگراني اين جاست كه يك پسماند معنايي در ذهن مخاطب به وجود ميآيد كه در اختيار خودش نيز نيست. يعني مثلا بعد از 6 ماه از تماشاي سريال، ناخواسته در ذهن مخاطب اين مطلب نقش ميبندد كه شيطان فقط به دنبال آدمهاي خوب ميرود و ممكن است ضمير ناخودآگاه انسان چنين پندارد كه چون من قبلا گناهاني داشتهام پس ديگر شيطان بطور جدي ومتمركز سراغم نخواهد آمد.
وي عنوان كرد: نويسندگان سريالها گاهي اوقات به پسماندهاي ذهني مخاطب توجه نميكنند و تفاوت عمدهاي هم كه در آثار هاليوود و آثار ماست، عدم توجه به همين پسماندهاست. مثلا در آثار خارجي گاهي يك اثر سينمايي در مورد يك داستان عشقي چنان مطرح ميشود كه مخاطب اصلا متوجه نيست كه اين اثر ميخواهد آزادي جنسي را در پسماند ذهني او القا كند.
وي تصريح كرد: صاحبان سينمايي هاليوود هم متوجه اين پسماندها هستند و هم آن را مديريت ميكنند ولي ما در اين زمينه ضعف داريم.
وي خاطرنشان كرد: ضعف دكور و طراحي صحنه نيز يكي از مشكلات در اين زمينه است، و اصولا در فيلمهاي معناگرا و آثاري كه به عناصر غيبي اشاره ميكند، نمادپردازي و استفاده از صنايع تصويرگري و هنرهاي بصري كه در دكوپاژ و طراحي صحنه قوي جلوه كند، بسيار اهميت دارد.
رجايي همچنين تأكيد كرد:در انتخاب پس زمينهها، زاويهها و ***** نورها نيز بايد حرفهيي عمل شود.
وي در ادامه با اظهار اين كه شياطين جن هستند و به راحتي ميتوانند به همه اشكال درآيند و با راههاي مختلف با انسان رابطه برقرار كنند، ابراز كرد: اصلا لازم نبود شيطان به صورت انسان ديده شود.
اين كارشناس مذهبي عنوان كرد: از جمله بيانات ديني ما آن است كه شياطين به طور گسترده با هم جلسات ميگذارند و رايزني ميكنند كه در اين سريال اثري از اين مورد مشاهده نميشود.
وي ابراز كرد: آموزههاي برگرفته از اصل دين نشان ميدهد صرف محبت به شيطان و اعمال نادرست، حتي بدون مرتكب شدن آن،دوري از درگاه خداست كه در فيلم مذكور اشارهاي به اين گونه جنبهها وجود ندارد.
وي خاطرنشان رد: بايد حداقل بين 6 تا 7 ماه براي تهيه فيلم نامههاي بعدي زمان اختصاص دهيم و براي ماه رمضان آتي بايد از پايان ماه رمضان فعلي شروع به كار كنيم.
حجتالاسلام حميد رجايي با تصريح بر آن كه گاهي مديريتها شب امتحاني هستند گفت: اگر حركت مثبتي كه شروع شده به خوبي مديريت شود به نقطه مناسبي خواهد رسيد.
اين تهيه كننده در پايان با سپاسگزاري از عوامل توليد فيلم «اغما»، ابراز اميدواري كرد: چنين فيلمهايي آينده رو به اصلاح و رشدي را طي كند.
منبع:ایسنا
ساخت سريالهاي معناگرا كه با مجموعه تلويزيوني «او يك فرشته بود» در رمضان سال گذشته آغاز شد و با «اغماء» ادامه يافته، به نظر ميرسد كه به صورت جدي در دستور كار شبكهها قرار گرفته باشد و استقبال مردم از اين قبيل موضوعات ماورايي نيز بر اين تصميم مديران سيما مهر تائيد ميزند.
آن چه به نظر ميرسد در خصوص سريالهاي ماورايي تاكنون به فراموشي سپرده باشد، تاثيري است كه پخش اين قبيل مجموعهها ميتواند بر كودكان و حتي نوجوانان به جا بگذارد؛ خصوصا كه اغلب اين سريالها با صحنههايي بعضا ترسناك و دلهرهآور هم همراه هستند.
خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، به بهانهي پخش سريال «اغما» از شبكه اول سيما، در گفتوگويي با يكي از روانشناسان اين مساله را به بحث گذاشته كه با تائيد وي در خصوص ترسناك بودن برخي صحنههاي اين سريال براي كودكان نيز همراه بوده است.
دكتر حميد يعقوبي كه برخي از قسمتهاي سريال «اغما» را همراه با همسر و فرزندانش به تماشا نشسته است، درباره تاثير مخرب پخش چنين صحنههايي از تلويزيون آن هم در ساعات پرمخاطب روز، گفت: به هنگام پخش برخي صحنههاي سريال «اغما» من و همسرم كودكانمان را در بغل ميگيريم، كانال را عوض ميكنيم يا آنها را براي كاري به بيرون از اتاق ميفرستيم تا نتوانند اين صحنهها را به تماشا بنشينند.
وي با اشاره به نوع تصويربرداري و حركات دوربين در سريال «اغما» و همچنين گذشتن اغلب اتفاقات در شب، اين عوامل را باعث تقويت وحشت و دلهره در بين كودكان و حتي نوجوانان دانست.
دكتر يعقوبي همچنين به روايت اغلب حوادث قصه «اغما» در بيمارستان و مرگهاي بسياري كه در اين مكان رخ ميدهد اشاره كرد و گفت: كودك در حالت عادي تا اين اندازه با مرگ مواجه نميشود؛ بچهها در دوران مهدكودك، پيش دبستاني و دبستان تصور خاصي از مرگ و دفن كردن ندارند و پخش اين قبيل تصاوير، پرسشهايي را در ذهنشان ايجاد ميكند كه ممكن است خانوادهها به اين راحتي نتوانند به آنها پاسخ دهند.
به گفتهي اين دكتر روانشناس پخش تصاويري از مرگ، شيطان و غيره به بيخوابي، ترس و بدخوابي كودكان و حتي نوجوانان منجر ميشود.
دكتر حميد يعقوبي پيشنهاد داد كه در مناسبتهايي چون ماه مبارك رمضان كه لزوم پرداختن به روز قيامت، عواقب گناه و مسائل مذهبي ضروري احساس ميشود، سريالهاي معناگرا در ساعاتي از روز پخش شوند كه كودكان و نوجوانان به ندرت به تماشاي آن بنشينند.
اين روانشناس در پايان استفاده از علائم هشداردهنده كه در تمام دنيا معمول است را براي پخش اين سريالها ضروري دانست و افزود: در حال حاضر تلويزيون با خشنترين صورت به مسائل مذهبي ميپردازد.
جودي:قضاوت درباره مجموعه «اغماء» زود است
خبرگزاري فارس: تهيهكننده مجموعه تلويزيوني «اغماء» گفت: بهتر است مخاطبان تا پايان مجموعه صبر كنند، قضاوت فعلا زود است.
رضا جودي در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: در مورد مجموعههاي تلويزيوني هر كس ميتواند استنباطي داشته باشد و جذابيت هنر تصوير نيز همين است اما بايد تا پايان صبر كرد و نه تنها در مورد سريال «اغماء» بلكه در مورد هر سريالي اين نكته بايد مورد توجه قرار گيرد و همانطور كه از نامش برميآيد، سريال است.
وي افزود: بهتر است مخاطب براي قضاوت كردن تا قسمتهاي پاياني صبر كند زيرا ما يك عمل كاشت داريم كه بناست آن را برداشت كنيم. درست مانند دانه گندمي كه آن را مي كاريم و جوانه مي زند ولي نميدانيم كه اين محصول سبز ميشود؟ رشد ميكند يا خير كه ما آن را برداشت كنيم.
وي در ادامه گفت: اصول داستان بر موارد علمي استوار شده است هم در بخش ديني و هم در بخش علمي و هيچ جاي اين داستان رواج خرافه پرستي نيست. كجاي قصه قهرمان داستان كه فوق تخصص جراحي مغز دارد با استفاده از خرافهپرستي و يا انرژي درماني بيمار خود را درمان كرده است؟ شما در جاي جاي داستان مي بينيد كه اتكاء بر دانش و علم پزشكي حرف اول را ميزند و علي رغم اينكه دكتر پژوهان با تكيه بر الهامات الياس پيش ميرود، باز هم تيغ جراحي و دانش پزشكي است كه حرف اول را مي زند.
وي تصريح كرد: اگر غير از اين بود ما بايد الياس را در اتاق عمل ميديديم كه هدايتگر است و همه كارها را انجام ميدهد. سازمان صدا و سيما روي فيلمنامهها در طول يكسال به شدت نظارت ميكند و هر قسمت ديده شده و كنترل ميشود.
منبع:فارس
به نظرم یه نکته جالبی که تو فیلم هایی مثل اغما و او یک فرشته بود وجود داره اینه که تو این فیلمها حتی شیطان هم برای گمراه کردن مجبوره از راه شرعی وارد بشه!!
مخصوصا تو فیلم او یک فرشته بود که شیطان با وجود اینکه مدت زیادی با مرد مورد هدف خودش تو خونه تنها مونده بود اما تنها چیزی که از اون میخواست ازدواج دائم یا حداقل موقت(در هر صورت شرعی)بود!!
با وجود اینکه اگر شیطان واقعی در ظاهر اون دختر بود کمتر ممکن بود در مدت طولانی تنهایی با مرد غریبه از هر راهی برای ...وارد عمل نشه.
به هر حال به نظر تو فیلمهای تلویزیون ما حتی شیطان هم مجبوره تا حدودی مقید باشه!!
خب،این هم از نظرسنجی که خیلی از دوستان تقاضای آن را داده بودند
فکر کنم دیگه الان فیلم ها به اندازه کافی جلو رفته اند و نشان داده اند که چی تو چنته دارن!
ببینیم کدوم فیلم بیشتر رای می آورد
سلام
شکرانه که ول معطله
یک وجب خاک هم که داره می زنه توخاکی
اغماء هم داره یه جورایی تکراری و خسته کننده می شه
اما ایول حسن آقا
خدایی کارگردانی اغما را نگاه کنید.حرکات بدیع دوربین، ریتم مناسب،... کاگردانی جالبی داره در حالی که میوه ممنوعه خیلی ساده کارگردانی شده در حالی که حسن فتحی در مدار صفر درجه ترکونده!
اغما چیز دیگه ای نداره.
تنها جایی که میتونه کارگردان در آن مانور بده خصوصیات منحصر به فردی هست که الیاس داره و میشه از آن بهره برداری تصویری کرد.
وگرنه نقش الیاس تا حد یک شیاد معمولی پایین میاد و ما با یک قضیه تکراری و حتی گاها طنزآمیز روبرو هستیم.
حرکات دوربین و تغییر رنگ و لنز از کارهایی هست که در قسمتهای اولی نمود بیشتری داشت. اما الان با توجه به لو رفتن زود هنگام الیاس بعنوان یک موجود اهریمنی تا حدودی تکراری و بدون تنوع شده.
البته سریالهای ایرانی بخصوص سریالهای مخصوص ماه رمضان همیشه در قسمتهای پایانی دچار افت شدید کیفیتی و حتی موضوعی میشوند و عجیب نیست اگر ببینیم که در آخر همه چیز بی سر و ته و به امان خدا رها بشه!!
در کل باید گفت شروعش بهتر از ادامه اش و احتمالش پایانش خواهد بود.
سعيد سلطاني:
سفر به تاجيكستان جزء ضروريات داستان «شكرانه» بود
خبرگزاري فارس: كارگردان مجموعه تلويزيوني «شكرانه» گفت: رفتن به كشوري ديگر براي ساخت بخشي از فيلم جزء ضروريات فيلمنامه بود.
سعيد سلطاني در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: ضرورت داستان و فيلمنامه ايجاب ميكرد كه ما براي به تصوير كشيدن قسمتي از داستان به كشوري ديگر سفر كنيم تا داستان بهتر و جذابتر به نمايش دربيايد.
وي افزود: نكته ديگر ارتباط دو كشور فارسي زبان است كه براي ما مورد توجه قرار گرفت و اميدوارم كه مورد قبول واقع شود و فتح بابي باشد براي مشاركت بيشتر كشورهاي فارسي زبان با يكديگر براي توليدات سينمايي و تلويزيوني.
وي در ادامه گفت: البته كشور تاجيكستان از ساخت اين سريال استقبال بسياري از خود نشان داد تا جايي كه اين مجموعه درحال حاضر از شبكه اول اين كشور پخش ميشود.
وي تصريح كرد: كشورهاي فارسي زبان با همكاري يكديگر ميتوانند از سوژههاي جديد و جذابي با حضور بازيگران توانمند خود استفاده كنند و آشنايي با آداب و رسوم و فرهنگهاي اين كشورها نيز ميتواند براي مخاطبان جالب و جذاب باشد.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پورسرخ:در «شكرانه» سختترين نقش خود را ايفا كردم
خبرگزاري فارس: پوريا پورسرخ گفت: نقشم در سريال «شكرانه» سختترين نقشي بوده كه تا به حال داشتهام.
پوريا پور سرخ بازيگر نقش حامد در مجموعه تلويزيوني «شكرانه» در گفت وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: در سريال «شكرانه» نقش فردي درونگرا را بازي ميكنم كه تفاوت بسياري با بازيام در «صاحبدلان» دارد.
وي افزود: كار براي مجموعههاي مناسبتي فشار بيشتري بر بازيگر وارد ميكند مخصوصا اگر قرار باشد در يك كشور خارجي فيلمبرداري انجام شود زيرا زمان پخش سريال كاملا مشخص است و زمان محدود و فشردگي كار بالاست.
وي افزود: در دورهاي ميگفتند كه كارهاي مناسبتي در ماه رمضان از كيفيت بالايي برخوردار نيستند اما اين روند هرسال بهتر ميشود و در حال حاضر نيز به ماراتني نفسگير تبديل شده و هر شبكه در تلاش است تا كار بهتري ارائه دهد.
وي درباره حضور بازيگران سينمايي در تلويزيون گفت: بسياري از استادان من اعتقاد دارند كه بازيگري كه در سينما پيشنهاد دارد بهتر است كه كمتر در تلويزيون ديده شود ولي به نظر من كار خوب تلويزيوني بهتر از كار بد در سينماست.
پورسرخ درباره حضور مجدد خود در مجموعههاي بعدي تلويزيوني گفت: قصد نداشتم كه فعلا در سريالي بازي كنم اما وقتي تهيهكننده سريال پيشنهاد را مطرح كرد متوجه شدم كار قوي است و در آن حضور پيدا كردم اما فعلا به خودم مرخصي دادهام و قصد حضور در مجموعههاي تلويزيوني را ندارم مگر اينكه كار قوي باشد.
وي در پايان درباره كار در كشور تاجيكستان گفت: اين كشور بازيگران و مردم بسيار زحمتكشي دارد و با توجه به زبان مشتركي كه با آنها داشتيم توانستيم كار را به خوبي پيش ببريم.