خب اول باید ببینیم منبع آمار چی هست که شما مرکز آمار رو قبول ندارید بریم به اون منبع مراجعه کنیم ببینیم چقدر قابل اتکاست. من مطمئن نیستم این آمار درست باشه. حداقل بدون ارائه منبع نمیتونم باشم [تا جایی که میدونم عدد 13میلیون مربوط به افراد مجرد در سن ازدواجه نه افراد بیکار]. به هر حال باید دقت کنید که همین معیاری که منبع آمار برای بیکاری داره بقیه کشورها هم دارن و این یه معیار پذیرفته شده هست. با این حال شاخص های دیگری برای بیکاری هست مثلا بیکاری جوانان و نسبت اشتغال و اشتغال ناقص و ... . در مجموع من نمیگم ایران با بحران بیکاری مواجه نیست، هست. اما در سطح فردی مسئله این نیست که صرفا دولت یا نهادی به فکر شغل تک تک ما باشه یا میزی برای ما جور کنه که بریم توش کار کنیم!. حداقل اینو میدونیم که دولت تو ایران ظرفیتش همینه و مشاغل دولتی بیشتر از این نمیتونه باشه [تعداد کارمندان دولت تو ایران با امریکا تقریبا برابره!!].
حال اینکه دولت ها چه سیاست هایی داشتند میشه مورد ارزیابی قرار داد و تقریبا همشون برنامه هایی داشتند که برخی ها اشتباه بوده و رکود الان هم خروجی همون اشتباهاته. اما آیا اینکه وضعیت اقتصادی مساعد نیست دلیل بر اینه که من بعنوان یک شخص نمیتونم برنامه ریزی شغلی داشته باشم؟ اصلا. همینکه شما میگید الان تو بازار کار تقاضا برای کارگر ساده زیاده خودش یک سیگنال به افراد هست. وقتی خیلی از فارغ التحصیلان دانشگاهها بیشتر از یه کارگر ساده مهارت ندارن، خب آیا بهتر نبود بجای تلف کردن منابع خودشون و کشور تو دانشگاه همون اول وارد بازار کار میشدن؟ حداقل الان یک درآمدی داشتن. یا حداقل کنار تحصیل به فکر کار پاره وقت میبودند یا یادگیری یه مهارت جانبی که بتونه براشون یه آینده شغلی تو یه بخش که جای پیشرفت داره کمک کنه. ممکنه شما رشتت مهندسی باشه ولی بتونی با یه کارگاه حسابداری هم یاد بگیری یا یه هنر خاص یا هرچیزی که علاقه دارید و میتونه یه مهارت برای شغل باشه. به هر حال رکود یه کلمه برای توصیف وضعیت کلی اقتصاده ولی تو همین وضعیت رکودی اگر کسی مهارت حسابداری یا مهارت فروش داشته باشه میتونه شغل خوبی بدست بیاره برای شروع.
من خودم در حال حاضر دانشجو کارشناسی ارشدم و حوزه تحصیلیمو تمرکز دادم روی موضوعی که دوست دارم تو آینده تو اون حوزه کار کنم و پلن A کاریم مشخصه و به احتمال زیاد هم بهش میرسم. حتی اگر وضع مملکت سوپر رکودی هم باشه میدونم طوری دارم تو این حوزه کار میکنم که توان رقابت زیادی دارم و اگر تو کشور 5 تا پوزیشن از اون کار هم باشه من هدفم اینه که یکیش من باشم. در کنارش پلن های B و C هم دارم که بهشون فکر میکنم. در مجموع در سطح فردی شاید بدست اوردن کار مشکل باشه ولی غیر ممکن نیست و به تلاش فرد هم بستگی داره. نباید همه چیز رو خلاصه کنیم در دولت.
من تو دوران کارشناسی کار پاره وقت هم کردم و خیلی از کشورهای دنیا رو ببینید دانشجوها کارهای پاره وقت ساده میکنن که هم متکی به خودشون باشن و هم مهارتی یاد میگیرن که ممکنه بعدا تو وضع بد اقتصادی به کمکشون بیاد. واقعا یه نگاه اجمالی به دانشگاههای ما نشون میده یه عده که سطحشون رو بالاتر از یه کارگر ساده نیاوردن اومدن دانشگاه و در واقع باید میرفتن تو همون مشاغل ساده شاید بعد 4 سال از کارگر ساده به یه مرحله بالاتر پیشرفت هم میکردن!.