آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم....یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.
Printable View
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم....یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
سعدی
توبه برلب ، صحبه بر کف ، دل پر از شوق گناه
معصیت را خنده می اید ز استغفار ما
ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن بر دود ما
ای آسمان ای آسمان حیرانتر از نرگس شوی
چون خاک را عنبر کنم چون خار را عبهر کنم
مولانا
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید..قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
محمد تقی بهار(فک کنم)
دانی که چرا راز دلم با تو نگفتم؟
طوطی صفتی، طاقت اسرار نداری...!
يكي قطره باران ز ابري چكيد
خجل شد چو پهناي دريا بديد ...
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند/گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
تقلب مي كني ... ؟!!!
ديدم نگار خود را مي گشت گرد خانه/ برداشته ربابي ميزد يكي ترانهنقل قول:
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند/گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند