اون جور که از داستان پیداست، کم کم داره تموم میشه
به نظرم اون جواهر دست هوشنگ بدلی هست و اصلی رو همون برادر زن جلوه برداشته.
Printable View
اون جور که از داستان پیداست، کم کم داره تموم میشه
به نظرم اون جواهر دست هوشنگ بدلی هست و اصلی رو همون برادر زن جلوه برداشته.
از اینا بعید نیست که به ثانیه بدلشو بزنن...:18::31: فیلم فارسیه دیگه...:2: هر چی غیر ممکنه، توش ممکن میشه!!:27:نقل قول:
فیلمش جالبه ... منم افتخار دادم که ببینم :31:
اوه اوه... زیر سر غلام رضا بود...؟؟؟:18:
نمیدونم چرا با دیدنه این سریال یاد رمان راز قطار آبی آگاتا کریستی میوفتم...
دیگه همه چی معلوم شد........داداش ثریا جواهر رو شبی که ثریا رفته بود مهمونی عوض کرده با بدلی......
درسته کاره خودشه !
عجب سریال هویج انگیزی شد ییهو [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقا چی میگی...نقل قول:
بعد اون مهمونی که ثریا توش عکس هم انداخته بود، تازه ما چهره سروش صحت رو دیدیم...!! اون موقع هم تازه میخواست فاز های عملیاتش رو شروع کنه...:13:
به نظر من، جواهر دسته سعید (سروش صحت) هستش... و به احتمال زیاد، همون شبی جواهر با بدلش (که یه چیز مزخرفی بود جریان بدل...!) عوض شد... اونم یا توسط غلامرضا (که به نظر من بعیده...) یا یه بابای دیگه... ولی نمیدونم یه حسی هنوز بهم میگه، رییس سعید یا بهرامه یا جلوه (به دزد بودن جلوه امیدی ندارم:27:)
نمیدونم چرا حالم از بازیه این جمشیده بهم میخوره...:2: یعنی غیر این بازیگر نقش پلیس نبود؟!:13:
راستی... یه چیزی رو دقت کردید... این ماداگاسکار که سیروس گرجستانی میگه، به احتمال زیاد زندانه...!!:31:
یاعلی:11:
100% زندان منظورشه :دینقل قول:
راستی... یه چیزی رو دقت کردید... این ماداگاسکار که سیروس گرجستانی میگه، به احتمال زیاد زندانه...!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کار خودشه!!!
اون شب یادتونه تن ماهی ترکوند؟؟؟ :دی
کار سروش صحته . اون روزی که کارگرا اومده بودن واسه درست کردن اتاق