ممنون از شما مگي و شهريار عزيزم .
تا به اينجا خسته نباشيد !
راستي حالتون چطوره ؟
Printable View
ممنون از شما مگي و شهريار عزيزم .
تا به اينجا خسته نباشيد !
راستي حالتون چطوره ؟
نقل قول:
خواهش میکنم.نه بابا تازه اینا میان ترم بود.اصلیاش مونده.به هر حال من در خدمتم.هر وقت تونستید برام فایل بدید.:20:
الآن براتون ميفرستم:46:نقل قول:
------------------------
------------------------
خاطرات ماركوس 1
4 دسامبر
ما بالاخره موفق شديم...اين يه ويروس جديده!! ما اون رو اجداد (Progenitor) نامگذاري كرديم. من ميخوام به عقب برگردم و تمام جزئيات رو از اول بنويسم.
23 مارس
اسپنسر ميگه داره يك كارخونه ي جديد راه ميندازه.به هر حال اهميتي نداره من ميتونم تحقيقاتم رو روي (Progenitor) كامل كنم. اونم ميتونه هر كاري كه دوست داره انجام بده...
19 آگوست
اسپنسر بهم پيشنهاد مديريت در كارخونه ي جديدشو داده. شايد اين فقط يه پيشنهاد دوستانه باشه اما اون به طرز غير قابل كنترلي اين شغلو بهم تحميل ميكنه. اما شايد من بتونم اين كارو به نفع خودم تموم كنم. من به يك كارخونه احتياج دارم كه بتونم توش تمام راز هاي اين ويروس رو كشف كنم. جايي كه كسي سر راهم نباشه.....
30 نوامبر
لعنت به اين اسپنسر! اون دوباره شروع كرده به غرغر كردن! به نظر اون Progenitor چيزي بيشتر از يك ابزار پول دور ريز نيست. احمق! اما فوضولي هاي اون ميتونه براي تحقيق من خيلي بد بشه. اگر حدف من توسعه دادن تحقيق بر روي ويروس باشه بايد موقعيت خودم رو هم بالا تر ببرم.
19 سپتامبر
بالاخره... من تحقيقاتمو براي توسعه و ساخت ويروس از نوع Progenitor تموم كردم و تونستم نمونه ي جديدي ازش درست كنم. براي شكافتنش مجبور شدم از DNA زالو استفاده كنم... من اسم اين ويروس رو Tyrant (ظالم) يا به اختصار T گذاشتم.
23 اكتبر
اين اصلا خوب نيست! من نميتونم اين ويروس رو روي موش امتحان كنم. اين ويروس فقط بر روي انسان جواب ميده (مترجم: عجب نامرديه!:18:) اگرنه من هيچ پيشرفتي نميكنم....
15 نوامبر
به نظر مياد كه كسي به تحقيقاتم شك كرده... اما شايد اين فقط تصور خودم باشه. به هر حال اگه اونا زيادي فضولي كنن همدست خودم محسوب ميشن!
13 ژانويه
بلاخره آماده شد. زالو هاي شگفت انگيز من! اين زالوها به هيچ وجه از آزمايشي كه من روشون انجام ميدم خوشحال نيستن! (مترجم: يارو قاطي داره خفن!:27:) حالا من بر عليه اسپنسر هستم. به زودي همه چيز در كنترل من خواهد بود...
31 ژانويه
دستگاه امروز روز كاريمو بهم زد. چند نفر اومده بودن كه ويروس T و اون زالو ها رو بررسي كنن. احمق! بدون شك گروه اسپنسره.
11 فبريه
امروز من دوباره مداركي از فوضولي يك نفر توي آزمايشگاهم پيدا كردم. اگه اونا كاري بخوان انجام بدن ... من بايد خيلي مراقب باشم. من بايد با كمك ويليام (بيركين)و آلبرت(وسكر) اين مزاحم رو بيرون بندازم...
اين دو نفر تنها آدمايين كه من بهشون اعتماد دارم. البته صرف نظر از زالوهاي خوشگلم!(مترجم: به خدا اين ديوونس يه چيزيش ميشه يعني شده!:21:) اما اسپنسر... نبايد به اينجا ختم بشه نه؟ من بايد ويروس رو به مدير بعدي بسپارم و جايزم رو بگيرم....
-------------------------------
-------------------------------
واي مردم چقدر زياد بود!:24::24::24:
شانس منه ديگه!:19:
خاطرات ماركوس 2
رنجاندن ، كار ناخوشاينديه ، ولي من بچه هام رو درون كپسول مخصوص گذاشتم(=پنهان كردم) . اگه پيش خودم نگهش دارم جاش امن نخواهد بود . من اين(=كپسول) رو در اون مكان پنهان خواهم كرد ، "اگه مي خواي يه برگ رو پنهان كني ، اون رو توي يك جنگل بزار "...
براي باز كردن كپسول ، داشتن مامور ويژهي باز كننده لازمه. امكان نداره كه خدمتكارهاي (=نوكرهاي) Spencer بتونن از پس باز كردنش بر بيان...
(مترجم = اميدوارم از اون توضيحاتي كه تو متن نوشتم حالتون به هم نخوره ، هر جوري ترجمه مي كردي يه جاش مي لنگيد .)
ممنون مگي جان !
خواهش ميشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
ولي اصلا قبول نيست چرا هر چي متن طولانيه ميوفته به من! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مگي جان !نقل قول:
يه بار ديگه بــر (=Bor) بزن !!:31::31:
نه:19:نقل قول:
آخه من متن ها رو به ترتيب ميدم بعد همش اون طولاني تره ميوفته به من!:18:
تازه قبل از اين كه به شما بدم يكي هم به آقا شهريار دادم ولي مثل اينكه هنوز ترجمشون تموم نشده يا امتحان داشتن:13:
نقل قول:
شانس شماس ديگه !:31:
خوب اين دفعه يدونه بزرگش رو برا من بزار كنار ، دو تا معمولي يا كم حجمش رو هم برا خودت و شهريار جون وردار ، مگي جان.
من تو اين چند وقته در حال استراحت بودم ، زحمت ها افتاده بود گردن شما دوتا ... حالا بزار جبران كنم .:46:
من تازه فهمیدم رزیدنت اویل 0 هم وجود داشته!!!
ممنون از ترجمه ها
خواهش ميشه :46:نقل قول:
يعني نميدونستيد ؟برام عجيب بود! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]