نقل قول:
سجاد جان فکر می کنم بهترین معادل رو پیدا کردین ممنون این هم توضیح اون در لانگمن
come for somebody/something phrasal verb
1. to arrive to collect someone or something:
I’ll come for you at about eight o'clock.
Printable View
نقل قول:
سجاد جان فکر می کنم بهترین معادل رو پیدا کردین ممنون این هم توضیح اون در لانگمن
come for somebody/something phrasal verb
1. to arrive to collect someone or something:
I’ll come for you at about eight o'clock.
نه بابا! کاملاً معناش رو از دست داد که!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
همون come for خوبه ... :11:
خب دوست عزیز من با اولین نگاه come for اومد توذهنم که نوشتم ولی بعدش که دیکشنری رو نگاه کردمنقل قول:
دیدم برای come on نوشته دنبال کسی آمدن بنابر این جمله رو تغییر دادم
کدوم دیکشنری مدخلی برای come on someone داشت؟! :46:نقل قول:
زیاد موافق نیستم.نقل قول:
تعریف زیر اولین تعریف تو دیکشنری لانگمن هست
come around phrasal verb1 (also come round British English) to come to some one's home or the place they work SYN come over
و این یکی که تو دیکشنری کمبریج دیدم
come over (MOVE) phrasal verb
to come to a place, move from one place to another, or move towards someone:
Come over here!
اما از نظرت سپاسگزارم
در مورد come around تا حدی قانع شدم ، اما هم چنان نبود هدف یا مقصد واسه هر دوی افعال تو کتم نمیره! :دینقل قول:
بی خیال ... مهم هم نیست چندان :11:
خب من همیشه از babylone استفاده میکنم ولی این رو تو یه دیکشنری قدیمی انگلیسی به فارسی یعنینقل قول:
فرهنگ معاصر ( نوشته محمد رضا باطنی) پیدا کردم
Lord007 کجایی بیای ببینی چه بحثی راه انداختی؟! :دی
منم با come on موافق نیستم. اصلا تو هیچ دیکشنری انگلیسی به انگلیسی چیزی پیدا نکردم که به این معنی بخوره.
به دیکشنری های انگلیسی به فارسی اعتماد چندانی ندارم : دی
Best answers (IMO):
I'll come for you today and take you there
I'll come for you today and give you a ride.
come for بهترین گزینه استنقل قول:
دوستان با این چیزایی که شما گفتید مطمئن شدم همونی که اول گفتم یعنی come fore درسته
حرف مرد یکیه