کلا مکانیزم حیات منظورم هست.از همون حیات اولیه که بوجود امد .اون چه مکانیزم و شعوری هست که باعث عملکرد حیات شد تا بره دنبال انرژی و تکثیر و تولید مثل .این شعور از کجا میاد.
؟
Printable View
کلا مکانیزم حیات منظورم هست.از همون حیات اولیه که بوجود امد .اون چه مکانیزم و شعوری هست که باعث عملکرد حیات شد تا بره دنبال انرژی و تکثیر و تولید مثل .این شعور از کجا میاد.
؟
نقل قول:شما فرض کردید این پروسه بازسازی DNA دقیقا مشابه عملکرد کامپیوتر هست، که لزوما صحیح نیست.نقل قول:
مکانیزم حیات اولیه مولکولی است که خودش رو تکثیر می کنه (باعث میشه ساختار مولکولی محیط اطراف به شکل خودش در بیاد). در عکس زیر عکس یه مولکول RNA رو می بینید (DNA مدل تکامل یافته RNA هست).
این مولکول خاصیتی داره که در صورتی که مواد مورد نیاز وجود داشته باشند، می تونه باعث بشه در محیط اطرافش مولکول هایی تقریبا مشابه خودش پدید بیان. مولکول جایی نمیره تا دنبال تکثیر و انرژی و تولید مثل بگرده، اون مولکول هایی که در محیط هایی بودن که انرژی / مواد اولیه / شرایط خاص برای تولید مولکول مشابه خودش وجود نداشته، نتونستن تکثر پیدا کنند و به مرور زمان نابود شدند.
چه دلیلی باعث میشه موکلول خودش را تکثیر کنه.ساختار شیمیایی اون اینطوری هست؟؟نقل قول:
هدف از این تکثیر چیه؟؟
بله ساختار شیماییش به اون شکله. به همون دلیلی که هر مولکول/عنصر دیگه ای خواص خودش رو داره.نقل قول:
پس هیچ درک و شعوری در این مولکول نیست.درسته؟نقل قول:
پس در کل این پنداشتی که ما از درک و شعور داریم یک توهم هست.درسته؟؟یعنی در واقع ما یک ماشین هستیم درسته؟
میشه بیشتر در مورد این توضیح بدید
دوستان یک سوال دارم که ربطی به سوال قبلم نداره.
فرض میکنیم دو شی داریم که کاملا ابعاد و اجزا برابر دارند.
مثلا یک توپ را مثال میزنم.
هر 2 را در یک جا و با شرایط دمایی و هوایی یکسان با قدرت انفجاری برابر منفجر میکنیم.
طبیعتا توپ پس از انفجار تیکه تیکه میشه و به جاهای مختلف تیکه های اون پرتاپ میشه.
ایا در این شرایط همه تیکه های هر 2 توپ در جاهای برابر پرت میشند .جاهایی که قرار میگیرند دقیقا برابر با هم دیگه هست .؟
بله اون مولکول ها درک و شعور به اون معنای درک و شعور یک موجود هوشمند رو ندارند. اینکه آیا ما درک و شعور داریم (یا آیا ماشین ها می تونند درک و شعور داشته باشند یا خیر) یک بحث فلسفی است و بیشتر برمی گرده به اینکه چطور این مفاهیم رو تعریف کنیم و پیشفرض های بحثمون چه است.نقل قول:
بی ربط است به تکامل. من بهتون پاسخ میدم ولی محلش در انجمن فیزیک است. بله در شرایط دقیقا یکسان، محل پرتاب تکه های هر دو توپ دقیقا یکسان خواهد بود.نقل قول:
تعریف درک وشعور از نظر علمی چیه.؟؟ از نظر علمی و دانشمندان ما یک ماشینیم درسته؟؟نقل قول:
درک و شعور تعریف علمی نداره، اینها مفاهیم زبانی هستند و تعریفش رو باید در زبان شناسی و فلسفه جستجو کنید. "تعریف علمی" یعنی اسم گذاشتن روی مشاهدات ما (فرگشت، جاذبه، الکترومغناطیس و ...). شعور هم مثل روشنفکری، فرهیختگی و ... تعاریف تاریخی بیشتر داره و پدیده ای نیست که بطور علمی مشاهده و بررسی بشه.نقل قول:
منظورتون رو باید از ماشین بگید. به نظر نمیاد منظور شما تعریف دقیق ماشین باشه (وسیله ای که به ازای مصرف انرژی کارهای مشخصی رو انجام میده).
این پست خودم نیست ولی این سوال را کسی در یک انجمن دیگه در مورد همین زمینه کردهنقل قول:
اگر ممکنه بهش جواب بدید
پس به نظر شما الان ما شعور داریم یا نه؟
الان ما فکر داریم یا نه؟
اگر فکر داریم ، این چه کسی است که فکر می کند؟
آیا اینجا یک "من" وجود دارد یا نه؟
یک "درک کننده" ، یک "تصمیم گیرنده" یک "بیننده" .
آیا بیننده ای وجود ندارد.
کسی که خیال می کند کسی که توهم می کند. کسی که اراده می کند.
اگر آری. که باید بررسی شود که این "من" از کجا می آید. آیا از اتحاد چند سلول مغزی می آید؟ آیا از سلول ها می آید؟ آیا از مولکول ها می آید؟ آیا آن مولکول ها خودشان "من" دارند که بعد از دور هم قرار گرفتن یک "من" داشته باشند یا نه...
اگر هم که نه . ( که با مثال رایانه شما معلوم است نظرتان این است ) ( یعنی اگر بخواهیم همه را ماشین خطاب کنیم و کلا بخواهیم منکر شعور و درک و اراده و فاعل و هوش و ... شویم ) احتیاج به بررسی دارد:
ببینید شاید یک شخص بتواند در مورد همه چیز قائل به ماشین بودن شود . ولی در مورد خودش لا اقل نمی تواند.
مسئله "خودآگاهی" است.
یک ماشین اگر میلیون ها بار قوی تر شود تا وقتی انسان درون آن نباشد "خودآگاهی" نخواهد داشت.
این را از یک دانشجوی کوچک رشته ی الکترونیک که در این موارد فکر کرده قبول بفرمایید.
درون رایانه و ماشین و کلا بی جان ها هیچ گاه چیزی به اسم درک نبوده و نیست.
اصلا نه اینکه نبوده. بلکه امکان پیدایش چنین چیزی وجود ندارد.
باید کمی در مورد خودآگاهی تحقیق کنیم تا معلوم شود این موضوع.
ببینید از یک ماشین ساده شروع می کنیم و بعد همینطور جلو می رویم و سیر تکامل آنها را بررسی می کنیم تا معلوم شود که اگر تا بینهایت هم ماشین ، ماشین باشد ( بواسطه ی اینکه ماشین است ) حیات نخواهد داشت.
ابتدایی ترین ماشین ها ماشین حساب است.
که فقط جمع و تفریق می کند.
ماشین های پیشرفته تر درون خودشان حافظه دارند و از آن برداشت می کنند و در آن می نویسند.
جلو تر می رویم : ماشین های دارای حلقه . که مدام درون یک حلقه در حال حرکت هستند و کار روتینی را مدام انجام می دهند.
بعد : ماشین هایی که علاوه بر دستورات داخلی ، دستورات خارجی را نیز می توانند بگیرند.
بعد : ماشین هایی که می توانند خود را با شرایط جدید وقف دهند.
تمام این سیر تکامل ماشین ها را که نگاه می کنید می بینید که ماشین خودش از خودش هیچگاه کاری انجام نداده.
هیچ گاه ماشین تصمیم نگرفته. حتی جایی که به نظر می رسد که دارد تصمیم می گیرد.
شما در یک بازی کامپیوتری ( مثلا شطرنج ) که با رایانه دارید بازی می کنید می بینید که دارد با شما بازی می کند و این طور به نظر می رسد که دارد تصمیم می گیرد و فکر می کند برای حرکات بعدی .
ولی در اصل این ماشین نیست که تصمیم می گیرد!!!!!!!!
این برنامه نویسی است که پشت این رایانه نشسته و تصمیم ها را از قبل گرفته و در قالب یک برنامه درون رایانه جای داده!
رایانه هیــــــــــــــــــچگاه نمی داند که دارد چکار می کند.
رایانه هیــــــــــــــــــچگاه تصوری از آنچه می کند ندارد.
رایانه هیــــــــــــــــــچگاه نمی فهمد که دارد کار می کند.
رایانه اصلا بینایی ندارد که کار خودش را ببیند!
این مسئله ی دیدن خیلی خیلی مهم است. امیدوارم مطلب را گرفته باشید.
از سیر بحث خارج نشوم . حرف این است که رایانه نه می بیند ، نه می فهمد ، نه اراده می کند ، نه تصمیم می گیرد. تنها چیزی که هست ، برنامه نویس به آن می گوید که متناسب با فلان ورودی ، فلان خروجی از ماشین صادر شود.
فاعل افعال رایانه ها و ماشین ها ، برنامه و برنامه نویسی هستند که درون آنها نشسته اند! نه خودشان.
------------------------------
جدیدترین دستاوردی که بسیار بسیار بسیار شبیه انسان است بحث "یادگیری ماشین" است که توصیه می کنم دوستان حتما حتما آن را بررسی بفرمایند (Artificial Neural Network) . لذت بخش هم هست .
ولی باز این مورد هم همان قسمت مفقوده را دارد.
یعنی درک! و اراده!
خود آگاهی.
اصلا این خودآگاهی را اگر اهل دقت باشید و یک مقدار زمان رویش بگذارید خواهید فهمید که یک گوهر گرانبهایی است که معادل است با حیات. معادل است با علم . درک و اراده .
یا علی