امشب به یادت گریانم ، گرچه ز دیده ات پنهانم ، گرچه به ظاهر خندانم ، اما از درون نالانم . . .[COLOR="Silver"]
Printable View
امشب به یادت گریانم ، گرچه ز دیده ات پنهانم ، گرچه به ظاهر خندانم ، اما از درون نالانم . . .[COLOR="Silver"]
به پندار تو : جهانم زیباست
جامه ام دیباست
دیده ام بیناست
زبانم گویاست
قفسم هم طلاست
به این ارزد که دلم تنهاست ؟
نیست در این گفته من سوسه ای / گر تو به من قرض دهی بوسه ای
بوسهء دیگر سر آن مینهم / لحظه دیگر به تو پس میدهم . .
منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا میزارم / مقصرش دلتنگیه ، من که گناهی ندارم
دلمــــــ میخواد ویرگول باشمـــــــ
تا وقتی به من میرسی مكث كنیــــــ...!
برایـــــــ با تو بودن
ثانـــــیه ها دشمنی می کنند
کاش بادیــــــــ بوزد برای بردن عقربه ها
ز چشمت اگر چه که دورم هنوز
پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال
به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا
دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره ی دردهایم نشد
پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نبود
گذشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توأم
پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
ترا گم نکردم خودت گم شدی
من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست
در این عرصه من جسورم هنوز
اگر کوک ماهور با ما نساخت
پر از نغمه ی پک و شورم هنوز
قبول است عمر خوشی ها کم است
ولی با توأم پس صبورم هنوز
روزي از راه آمدم اينجا
ساعتش را درست يادم نيست
ديدم انگار دوستت دارم
علتش را درست يادم نيست
چشم من از همان نگاه نخست
با تو احساس آشنايي كرد
خنده ات حالت عجيبي داشت
حالتش را درست يادم نيست
در ناله ي اين دوشنبه ي غمگين.
صدايي ميشنوم كه تويي !
صدايي ميشونم كه منم...
ما براي هم آمديم و ندانستيم .
ما در يكديگر گريسته بوديم .
من مجنون گونه لحظه ي بي اعتبار دوستت دارم را
هزاران بار زيستم .
ما مجنون گونه زيسته بوديم...
و او بود كه كنار پله هاي نا تمام....
پشت دري خسته ؛ كه با نيم رخي باز مي شود...
عشــــــــق
از من
و نگاه "تو"
تشکیل میشود...
،
گاهی تمام
من به "تو"
تبدیل میشود