خنده های کبود
کوچه های زندگی غرق سکوت ؛
ققنوس خاکستر شد ؛
خاک جرعه ٬ جرعه٬ خون چشید ...
زمانه دریا دریا خون نوشید.
و مردمان ٬
گرم نوشانوش خویشتن اند؛
همچنان .
Printable View
خنده های کبود
کوچه های زندگی غرق سکوت ؛
ققنوس خاکستر شد ؛
خاک جرعه ٬ جرعه٬ خون چشید ...
زمانه دریا دریا خون نوشید.
و مردمان ٬
گرم نوشانوش خویشتن اند؛
همچنان .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دلـم بـاران مـی خـواهـد
و چـتـری خـراب
و خـیـابـانـی کـه
هـیـچ گـاه بـه خـانـه ی تـو نـرسـد !
.:. رضا کاظمی .:.
.
.
عجب ﺧﯿﺎﻁ ﻣﺎﻫﺮﯾﺴﺖ ﺩﻧﯿﺎ
ﺩﻝ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ من ﺗﻨﮓ ﻧﺪﻭﺧﺖ
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دیدی که سخت نیست تنها بدون من
و صبح میشود شب ها بدون من؟
این نبض زندگی بی وقفه میزند
فرقی نمیکند با من بدون من
دیروز گرچه سخت امروز هم گذشت
طوری نمیشود فردا بدون من...
قطار خوب می فهمد
در دل شب
تنها
رفتن یعنی چه
قطار خوب می فهمد
چرا گاهی در دل شب
سرت سوت می کشد !
و قطار خوب می فهمد
بهم رسیدن دو خط
که ذاتا موازیند
یعنی فاجعه !
برای فهمیدن درد
باید چون قطار
ب/ریل بدانی !
باران
گرهگشاست
وقتی تمام پنجرهها اخم کردهاند..
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ، تنها، نشيند به موجی
رود گوشه اي دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
كه خود در ميان غزلها بميرد
گروهي بر آنند كين مرغ شيدا
كجا عاشقي كرد، آنجا بميرد
شب مرگ، از بيم، آنجا شتابد
كه از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نكته گيرم كه باور نكردم
نديدم كه قويي به صحرا بميرد
چو روزي ز آغوش دريا بر آمد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو درياي من بودي آغوش وا كن
كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد
دکتر مهدی حمیدی شیرازی
بــه ٱدمـها گیــر نــکن
دل نـــــــده
دل هــم نگــیر
میـکشنـد
وجــودت را
دلـت را
دلشـــــــــان را
و تــــــو وا مــــــــــــــیدهی
و مــردنــت آغــاز مــیشــود
هـــر روز و هـــر شـب
در تداعی یـــک خـاطـــــره
یــک حــرف
یــک رویــــا
یـک گـــــیر
که وارونه مـــیکــند
روز و شـــــب را در تــــــو
"زنــدگــے" بــہ مــن آمــوخـت . . .
آدمهـا نـــہ " دروغ " مــے گــوينــد
نــہ زيــر " حـرفشــان " مــے زننــد .
اگـر " چيــزے " مــے گوينــد . . .
صرفــا " احســاسشـــان " در همـــان لحظــہ سـتـ ـ ـ
نبـايـد رويــش " حسـابــ " کـرد
با تشکر مهران...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو میدانی
از مَرگ نمی ترسم
فقط
حیف است هزار سال بخوابم
و خواب تو را نبینم .
/عباس معروفی/