سلام دوستاي گلم...........................من برگشتم....:26:
 
فقط خدا ميدونه كه چي كشيدم تو اين مدّتي كه از هم صحبتي با شماها محروم بودم....شايد براتون قابل تصوّر نباشه....:23:
باور نميكنيد كه چقدر تو اين مدّت سرم شلوغ بود...قول ميدم كه تو تاريخ بشريّت بيسابقه بوده باشه...!
اولش كه حالم اصلاً خوب نبود...بعدشم همش تا پاي درس بودم و يا دنبال كتاب خوندن و مطلب نوشتن...مطالبي كه بايد مينوشتم براي جاي ديگه...اگه نه قول ميدم كه اولين گزينهي من كنار دوستام نوشتنه....:12:
ولي جدّاً كي فكرشو ميكرد كه تو اين مدّت يكي هم ياد من باشه....!!!!:46:....دوستاي گلم...داداشاي خوبم...وسترن عزيزم....ميدونم كه نميتونم كارّ خاصّي براتون بكنم امّا از اون تهِ تهِ دلم و با ذرّه ذرّهي وجودم از همتون ممنونم....بدون كم و زياد و اين صحبتا....!!!:15:
كاراتونم همشو سر فرصت ميخونم....قول ميدم...باور نميكنيد اين خط....اين نشون....!
 از اين به بعد ايشالا كه مثل قبل روزاي خوبي رو با هم خواهيم داشت. نقطه!