نقل قول:
کلیسای جامع
ریموند کارور
فرزانه طاهری
کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه کارور است . بیشتر به تنهایی و سرگشتگی آدمها و نا پایداری اوضاع پرداخته .... ناپایداری اوضاع اطرافمون ، احساساتمون و خیلی زیاد تنهایی و سرگشتگی.....
عالی بود حتما توصیه می کنم بخونید .... داستان های خوبی داشت و عمیق ......بخ خصوص از داستان "هیچ کس حرفی نزد"، " وقتی از عشق حرف می زنیم از چه حرف می زنیم" ،" کلیسای جماع" و " خانه چف" خوشم اومد ..... یعنی همشون خوب بودند نمی تونم انتخاب کنم ... اگه به داستان کوتاه علاقه مندید این کتابو از دست ندهید اگه هم نیستید شاید بتونه علاقه مندتون کنه ..... به خصوص یک داستان داره که دوبار توی کتاب نوشته شده یکی کوتاه تر یکی بلندتر و ... به نظرم اومد چه قدر کوتاه بودن یک داستان کوتاه و نا پیدا بودن اخرش چیز جالب و دوست داشتنی هست
ریموند کارور را پدر موج نو در ادبیات داستانی و استاد مینی مالیسم شمرده اند .
جالبه بدونید اولین باری که داستانش توی یک مجله چاپ می شه مجله رو با خودش می بره توی تخت خوابو این طوری جشن می گیره
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داستانهای کارور همه دارای خصوصتی خاص هستن. و اون عدم اطمینان از همه چیزه. نوعی ترس درونی از وقایع که شاید باشند و شاید هم نباشند.
نوعی تنهایی در دنیای جدید و بهتر بگم ترس از آن.
این کتابو خوندم ولی یادم نبود بگم:31:
اولین بار که فیلم " کاغذ بی خط" از تقوایی را دیدم حس کردم که ردپای سبک کارور تو فیلمنامه هست و بعدا خوندم که فیلمنامه نوع ایرانیزه شده یکی از داستانهای کارور بوده هست.
من داستانهاشو یادم نیست دقیقا. ولی این حس خاص را یادم هست. بخصوص در داستانی که مرد خونه با چنتا از دوستاش مرد میرن تفریح و جسد یه زن را در رودخانه پیدا میکنن. جمله آخر زن یادمه که فکر کنم حس میکرد که جای ان زن در رودخانه هست.
راستش این کتابو حدود 5 سال پیش خوندم.
اما واقعا زیباست. یه داستان دیگه هم هست که فکر نکنم تو این کتاب باشه. لینکشو میذارم.
ممنون از فرانک که این کتاب هم به یادم اورد.:31:
پاكتها
ريموند كارور
ترجمه: مصطفي مستور
کد:
http://www.sokhan.com/articles.asp?shen=22005