آپارتمان جو
تلفن زنگ میزنه و هنری پشت خطه!! و میگه فالکون از ماجرای فروش مواد خبر دار شده !! و ما باید 60000$ بهش بدیم ! ولی ما حتی پول کافی برای برونو نداریم! ویتو میپرسه که چیکار کنیم ؟ هنری جواب میده که پشت تلفن نمیتونم حرف بزنم بییاد پارک تا باهم حرف بزنیم !!
تو پارک
ویتو و جو وقتی میرن تو پارک میبینن که چند تا چینی دارن با چاقو هنری رو تیکه تیکه میکنن! بعد از اینکه چینی هارو میکشن جو میره بالا سر هنری و میگه که : کدوم آدم مریضی این کارو کرده ؟؟ ویتو هم جیب هنری رو میبینه و میگه که تمام پول هارو برداشتن!! بعد به جو میگه که ما باید بریم پلیس ترتیب هنری رو میده!! و یهو وانگ رو میبینه !! و با جو دنبالش میکنن!
تو ماشین
ویتو میگه که الان فقط جای وانگ رو پیدا میکنیم و بعدا با نیروی کمکی میریم دخلشو میاریم ما الان باید عاقلانه فکر کنیم. و جو هم میگه باشه.
جلوی در
جو میگه بریم تو و ویتو میگه که ما باید با نیروی کمکی بریم تو !!! و جو با اصرار راضی میکنتش که فقط برن تو و ببینن که جریان چیه.
جلوی در ورودی
دو تا چینی میگن که فقط اعضا اجازه وارد شدن دارن و جو هر دوشونو میکشه . ویتو میگه که قرار ما این نبود و بعد شروع میکنن به تیر اندازی.
تو اتاق وانگ
وانگ ازشون میپرسه که چی میخوان و ویتو جواب میده که : میخواییم بدونیم چرا دوست مارو کشتی ؟ وپولاش کجان ؟ وانگ جواب میده : که هنری برای دولت کار میکرده و اون معاملمونو لو داده !! ویتو میگه که : یعنی هنری یه جاسوس بود ؟؟ جو میگه : داره چرت و پرت میگه!! و ازش میپرسه که پولا کجان ؟؟
وانگ جواب میده که اگه من بگم پولا کجان اونا منو میکشن و بعد جو یه گلوله تو سرش خالی میکنه و میگه که اون هیچ وقت به ما راستشو نمیگفت !!
جلوی آپارتمان جو
جو : امروز عجب گندی زدیم !! ما یکی از رئیساس چینی هارو کشتیم و حالا اونا هم به فکر انتقام میفتن !!! ویتو میگه که : ممکنه هنری جاسوس باشه ؟؟ جو جواب میده : حتی فکرشم نکن!! من میرم خونه یه چیزی بخورم . فردا بهت زنگ میزنم.