در پرده شلوغ زندگی ناله ها بر می آید مست باش که خلوت کوچه های انتطار را ببینی ...
***************************************
ما از آن سوته دلانيم که زکس کينه نداريم.......يک شهر پر از دشمن و يک يار نداريم
Printable View
در پرده شلوغ زندگی ناله ها بر می آید مست باش که خلوت کوچه های انتطار را ببینی ...
***************************************
ما از آن سوته دلانيم که زکس کينه نداريم.......يک شهر پر از دشمن و يک يار نداريم
خانه ی دل جای هر بیگانه نیست . . .
-------------------------------------------------------
***کس را دل مگر از سنگ باشد * که بگذارد کسی دلتنگ باشد***
------------------------------------------------------
اگه خرابی ، خرابتم
اگه مستی شرابتم
اگه هستی کنارتم
اگه نیستی به یادتم . . .
-----------------------------------------------------
قربان شما T.k
*به حساب بانکی شما هزاران بوسه عشق واریز کردم. شما می توانید با استفاده از مهر کارت قلبتان از این موجودی بهره مند شوید.
*عراق 8 سال جنگید و اسیر گرفت . اما تو بدون جنگ من رو اسیر خودت کردی.
*بچه که بودم تا10 می شمردم فکر می کردم آخر همه چیزه ، حالا نمی دونم آخر دوست داشتن چقدره ولی بدون که اندازه 10 تای بچگی دوستت دارم.
*تو را می بویم همچو گل نرگس روی قلبم مینویسم بی تو هرگز.
*بوسه تنها تصادفی است که جریمه ندارد ، آغوش تنها پارکینگی است که جریمه ندارد،
محبت تنها هدیه ای است که کادو ندارد و تو تنها کسی هستی که همتا نداری.
*به حساب بانکی شما هزاران بوسه عشق واریز کردم. شما می توانید با استفاده از مهر کارت قلبتان از این موجودی بهره مند شوید.
*خدا یکتاست ، عمر تکرار لحظه هاست ، و خواننده این sms عزیز دل هاست.
*نمی گم دوستت دارم ، نمی گم عاشقتم ، می گم دیوونتم که اگه یه روزی از دستم ناراحت شدی بگی بی خیال این دیوونست.
*تو چرا روز به روز چاق تر می شی؟؟؟
می دونی از کجا فهمیدم؟؟؟
آخه هر روز که می گذره جای بیشتری تو قلبم باز می کنی
*به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو بنگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و در انتها دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت کردن بلد باشد .
*می دونی فرق تو با پنالتی چیه؟؟؟ پنالتی 50% گله ولی شما 100% گلی!
*هر وقت تونستی برف را سیاه کنی ،پر کلاغ را سفید کنی ، آتیشو بوس کنی ، توی آب نفس عمیق بکشی ، اون وقت منم می تونم فراموشت کنم. عزیزم.........
*ای که دور از من و در قلب منی ،یادت باشد که تو تنها عشق منی.
*یه سبد گل سرخ مال تو ، یه سبد گل سفید مال من ، اگه فراموشم کردی گل های سرخت پرپر بشن ، اگه فراموشت کردم ، گل های سفیدم کفنم بشن.
آنکسکه میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد. رهگذری بود که روی برگهایخشک پاییزی راه میرفت. صدای خش خش برگ ها همان آوازی بود که من گمان میکردم میگوید: دوستتدارم...
متن عاشقانه
رفتي بدون تو دارم
تو خشکيا جون ميکنم بي کس و تنها موندم و
همش دارم جا ميزنم چرا تو رفتي بي خبر
من باتوام اي در به در باشه برو ولي بدون
من هميشه منتظرم عيبي نداره من ميگم
شايد ازم خسته شدي ميخواي بري روت نميشه
ميدونم بازنده شدي اول بازي يادته؟
گفتي دوسم داري زياد اما حالا داري ميري
اخ که دنيا چه بي وفاست
----------------
بي وفا من هستم تو نيستي
اينجا يکي براي خودش تار مي زند
اينجا يکي از عاشقيش جار مي زند
اينجا غريبه ها همگي آشنا ترند
روياي دوست بر در و ديوار مي زند
لب ها به زور رژ همگي سرخ و رنگي اند
دلبر به جاي گل به سرش خار مي زند
حاکم براي عشق خودش حکم مي کند به مرگ
دل را به جرم عاشقي اش دار مي زند
------------------
خدا مي دونست كه هر كسي نياز به هم صحبت و خوشي داره اون مي دونست هر كسي نياز داره به شخصي كه هميشه فكرش پيشش باشه اون ميدونست كه ما به
يك شخص مهربان نياز داريم كه دست ياري به سوي ما بلند كنه كسي كه با ميل وقتشو در اختيارمون بزاره دلواپسمون باشه و مارو بفهمه خدا مي دونست كه ما
همه به شخصي نياز داريم تا روزهاي شاديهامونو باهاش تقسيم كنيم و منبعي از شجعات باشه وقتي كه مشكلات دورو بر ماست كسي كه براي ما حقيقته خواه
نزديك خواه دور و جدا از ما باشه كسي كه دوستمون داره و ما مي تونيم براي هميشه تو قلبمون مثل يك گنج اونو نگاه بداريم و اين دليل اينكه خدا به ما دوستان
را هديه داده است و دليل خوشحالي من اينست كه او تو رو به من داده
** کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
** در عشق همیشه قطره ای جنون هست و در جنون هم همیشه قطره ای عقل“ (فردریک نیچه)
** ما جدا افتادگان را هیچ کس غمخوار نیست جان فدای دوست کردن پیش ما دشوار نیست
هرکجا دور از تو باشم نازنین غربت نشینم هرکجا پایت گذاری خاک نرم آن زمینم
-------------------
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم برای آنکه باید باشد و نیست...
-------------------
زندگی گریه ی مختصریست... مثل یک فنجان چای... و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند... زندگی را با عشق نوش جان باید کرد...
در خلوت من نگاه سبزت جاریست این قسمت بی تو بودنم اجباریست افسوس نمی شود کنارت باشم بی تو هر ثانیه و هر لحظه ی من تکراریست
-----------------------
چندیست که بیمار وفایت شده ام در بستر غم چشم به راحت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام
------------------
نخ داخل شمع از شمع پرسيد : چرا وقتي من ميسوزم تو آب ميشي..؟شمع جواب داد مگه ميشه كسي كه تو قلبمه بسوزه و من اشك نريزم
به ياد آشنايان آشنا باش، به پيماني كه بستي با وفا باش، كه ياد تو هميشه خاطر ماست، تو هم هر جا كه هستي ياد ما باش.
به نام آنکه اشک را آفرید تا سرزمین وداع آتش نگیرد
آرزوی من این است مثل یک سیم گیتار
زیر دست تو باشم لحظه ی دیدار
چشماتو دايورت كردي رو قلبم خيالي نيست حداقل از رو ويبره درش بيار
تا اينقدر دلمو نلرزونه
--------------------------------------------------------------------------------
عشق مثل آب ميمونه.....که ميتوني توي دستت قايمش کني..آخرش
يه روز دستت رو باز ميکني ميبيني نيست... قطره قطره چکيده بي انکه بفهمي
.. اما دستت پر از خاطره است
--------------------------------------------------------------------------------
تکيه بر دوست مکن محرم اسرار کسي نيست ما تجربه کرديم کسي يار کسي نيست
--------------------------------------------------------------------------------
عشقم را نثار تو کردم...اما نپذيرفتي. عشقم را به تو هديه کردم آن را دور انداختي
، زندگيم را وقف تو کردم اما در کنارم نماندي، کاش روزي آن را برگرداني!
--------------------------------------------------------------------------------
من ياد گرفته ام: مهم نيست كه در زندگي چه داري، بلكه مهم اينست كه چه كسي را داري
سوختم باران بزن شايد تو خاموشم کني / شايد امشب سوزش اين زخم ها را کم کني
آه باران من سراپاي وجودم آتش است / پس بزن باران بزن شايد تو خاموشم کني
--------------------------------------------------------------------------------
دبير فارسي بودم نامت را اولين غزل از صفحه کتابها مي نهادم اگر دبير جبر
بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش ميکردم تا معادله محبت
پديد آيد اگر دبير هندسه بودم ثابت مي کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز
قلبم گذشت
--------------------------------------------------------------------------------
دوستي شايد عشقست که ميسازدو ميسوزد و شايد ترانه ايست که هر دم
آوايش در دل جاريست ليکن هر جه هست زيباست
--------------------------------------------------------------------------------
خون که قرمزه رنگ عشقه / اما اشک که بيرنگه درد عشقه
--------------------------------------------------------------------------------
هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي
خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند
--------------------------------------------------------------------------------
از جلو گل فروشی رد شدم دیدم زیباترین گلش نیست sms زدم ببینم کجایی
--------------------------------------------------------------------------------
ميدوني چرا وقتي گريه ميکني چشمت رو مي بندي؟
وقتي ميخواي بخندي،وقتي ميخواي کسي رو ببوسي وقتي ميخواي تو
رويا بري چشمت رو مي بندي؟
چون قشنگترين چيزاي اين دنيا ديدني نيستند
--------------------------------------------------------------------------------
آرزو مي کنم:
زندگي مال تو….مرگ مال من
راحتي مال تو….گرفتاري مال من
شادي مال تو…..غم مال من
همه مال تو ولي تو مال من
--------------------------------------------------------------------------------
يه روز دل تصميم مي گيره سنگ شه تا ديگه عاشق نشه ميره و سنگ مي
شه و ميره قاطي سنگ ها اما اونجاهم عاشق يه سنگي ميشه
--------------------------------------------------------------------------------
مي دوني زيباترين خط منحني دنيا چيه ؟ لبخندي که بي اراده رو لبهاي يک
عاشق نقش مي بنده تا در نهايت سکوت فرياد بزنه : دوستت دارم
--------------------------------------------------------------------------------
در عرض يک دقيقه مي شه يک نفر رو خرد کرد... در يک ساعت مي شه يک
نفر رو دوست داشت و در يک روز فقط يک روز مي شه عاشق شد ولي يک
عمر طول مي کشه تا کسي رو فراموش کرد
چه اس ام اسهاي قشنگي دست همتون درد نكنه.
ديشب دفترچه قسطامو ورق مي زدم. تمومي نداره! تا آخر عمر بدهكار مهربونياتم..
دو نگاهي كه كردمت همه عمر، نرود تا قيامت از يادم. نگاه اولين كه دل بردي، نگاه آخرين كه جان دادم..
چه تنگناي سختي است! يك انسان يا بايد بماند يا بايد برود. و اين هر دو اكنون برايم تهي شده است و دريغ كه راه سومي هم نيست..
اگر عشق نبود چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم، به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟ آری! بی گمان پیش از این ها مرده بودیم، اگر عشق نبود..
همه در حسرت اندیشه ی یک پروازند، من به پرواز نمی اندیشم... به تو می اندیشم...تو که زیباتر از اندیشه ی یک پروازی، به تو می اندیشم
می دونی بنی آدم اعضای یکدیگرند یعنی چی؟ یعنی تو جیگر منی.
کنار آشیان تو آشیانه می کنم
فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم
کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه می کنم.
دوستي شايد عشقست که ميسازدو ميسوزد و شايد ترانه ايست که هر دم
آوايش در دل جاريست ليکن هر جه هست زيباست
اگر خداوند يک آرزوي انسان را برآورده ميکرد من بيگمان دوباره ديدن تو را آرزو ميکردم
و تو نيز هرگز نديدن من را . . . آنگاه نميدانم براستي خداوند کداميک را ميپذيرفت . . . ؟
.
.
.
اگه يه خودکار داشتي که فقط اندازه ي نوشتن يک جمله جوهر داشت
باهاش چي مينوشتي؟ خدايا دوست دارم . . .
.
.
.
خون که قرمزه رنگ عشقه اما اشک که بيرنگه درد عشقه . . .
.
.
.
تو اگر باز کني پنجره اي سمت دلت ٬ ميتوان گفت که من چلچله لال توام ٬
مثل يک پوپک سرمازده در بارش برف ٬ سخت محتاج به گرماي پر و بال توام . . .
.
.
.
راز دل با كس نگفتم چون ندارم محرمي ، هر كه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ،
راز دل با آب گفتم تا نگويد با كسي ، عاقبت ورد زبان ماهي دريا شدم . . .
.
.
.
دوست بهترين واژه در جهان است، اما كساني كه معني آن را نمي فهمند
اين واژه را بدنام كرده اند ٬ دوست ، دشمن تنهايي يك تنهاست . . .
.
.
.
چشاي پرستو بي اشک ميميره صداي قناري بي تو ميگيره اگه تو نباشي پيشم عزيزم
هر چي شاديست توي قلبم ميميره آسمون عشق پوسيده مي شه
هواي عشق مه الوده مي شه . . .
.
.
.
سرمشق های آب بابا ٬ یادمان رفت
رسم نوشتن با قلم یادمان رفت
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم
اما خدای مهربان یادمان رفت . . .
.
.
.
فراموش نکنیم در ساحل قلبها ٬ این جای پای دوست است که می ماند ٬
وگرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند . . .
به خاموشی ما منگر که ما معدن رازیم
فلک بشکست بال ما را وگرنه اهل پروازیم . . .
.
.
.
بي گناهي کم گناهي نيست در ديوان عشق٬يوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است
.
.
.
خود را به که بسپارم وقتي که دلم تنگ است
پيدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است
گويا که در اين وادي از عشق نشاني نيست
گر هست يکي عاشق آلوده به صد رنگ است . . .
.
.
.
قلب من در هر زمان خواهان توست / اين دو چشمان عاشقم مهمان توست /
گرچه لبريز از غمي درمانده ام / اين نگاهم در پي درمان توست . . .
.
.
.
نه دل در دست محبوبي گرفتار، نه سردرکوچه باغي بر سر دار ،
از اين بيهوده گرديدن چه حاصل ؟ پياده مي شوم ، دنيا نگهدار . . .
.
.
.
در يک آشنايي دوستانه ما با هم دست داديم ٬ تو فقط دست دادي . . .
و من . . . همه چيز از دست دادم . . .
.
.
.
اي غم ، تو که هستي از کجا مي آيي؟
هر دم به هواي دل ما مي آيي
باز آي و قدم به روي چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا مي آيي . . .
میل دریا گر کنی ، من دیده را دریا کنم
میل صحرا گر کنی ٬ من سینه را صحرا کنم
نا امیدم گر کنی میمیرم اما باز هم
در همان حالت که میمیرم دعایت می کنم . . .
.
.
.
کلامت گرم و شیرین چون ترانه ، نگاهت دلفریب و شاعرانه
منم قایق به روی موج دریا ، تویی ساحل ، تویی لطف کرانه . . .
دیروز با یک دسته گل امده بود به دیدنم با یک نگاه مهربون همون نگاهی که سالها ارزو شو داشتم و از من دریغ می کیرد گریه کرد و گفت دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاهش کردم .. وقتی رفت سنگ قبرم از اشکش خیس شده بود
زندگي قصه مرد يخ فروشي است که از او پرسيدند : فروختي ؟ گفت : نخريدند تمام شد
وقتي که من عاشق شدم .... شيطان به نامم سجده کرد ..... ادم زميني تر شد و عالم به ادم سجده کرد ............ ... من بودم و چشمان تو .... نه آتشي و نه گلي ..... چيزي نميدانم از اين ديوانگي و عاشقي
از خدا پرسيدم چي دوست داري ؟ گفت : سخاوت . ديوانه گفت: حماقت . غم گفت: ملامت . کوه گفت: صلابت . معشوق گفت : نگاهت . فداي تو که گفتي : رفاقت
خيلي سخته توي پاييز با غريبي آشنا شي اما وقتي که بهار شد يه جوري ازش جدا شي خيلي سخته يه غريبه به دلت يه وقت بشينه بعد اون بگه که هرگز نميخواد تو رو ببينه
عشق لالایی بارون تو شباست / نم نم بارون پشت شیشه هاست / لحظه ی شبنم و برگ گل یاس / لحظه ی رهایی پرنده هاست / لحظه ی عزیز با تو بودنه / آخرین پناه موندن منه
زندگي ام را به پاک ترين نگاه مي فروشم، پاک ترين نگاه را به پاک ترين قلب، پاک ترين قلب را به مرگ، مرگ،که زيبا ترين هديه ي خداست
ميخواستم شمع باشم و تا آخر عمر به پات بسوزم، ولي نامرد اديسون، برق رو اختراع كرد
دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست گاه سكوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترك من و توست كه گاهي نمي توانيم در چشمهاي يكد يگــرنگــــاه كنيم
ميدوني بعضي شبا چرا زود صبح ميشه؟ چون خورشيد هم دلش برات تنگ ميشه
مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني اما اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي
داشتم توی یک جاده می رفتم که چشمم خورد به یه تابلو که روش نوشته بود: دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل
گفتم به گل زرد چرا رنگ مني افسرده و دلتنگ چرا مثل مني من عاشق اويم که رنگم شده زرد تو عاشق کيستي که هم رنگ منی
روبه رويم همه ابهام و اميدي نگران آنها که به جرم وفا سنگ به اين دل زدند براي اين دل نيازي به سنگ نيست اين شقايق با نگاهي سرد پرپر مي شود
دنيا اين جوريه ديگه: اگه گريه كني ميگن كم آوردي ، اگه بخندي ميگن ديوونست ، اگه دل ببندي تنهات ميزارن ، اگه عاشق بشي دلتو ميشكنن ، با اين حال بايد لحظه اي را گريست ، دمي را خنديد ، ساعتي را دل بست و عمري عاشقانه زيست
ادعا نمی كنم كه همیشه به یاد كسی كه دوسش دارم هستم ولی باید بدونه كه حتی اون لحظاتی هم كه به یادش نیستم دوسش دارم.
ميشه انقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهي به پشت سرت کن...! شايد کسي در پي تو ميدود و نامت را با صداي بي صدايي فرياد ميزند...! و تو... هيچ وقت او را نديده اي
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست. آواره شدن ,حکایت سختی نیست. از پاکی اشکهای خود فهمیدم . لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
يه مرداب براي بدست اوردن يه نيلوفر سالها ميخوابه تا ارامش نيلوفر بهم نخوره پس اگه کسي رودوست داري براي داشتنش حتي شده سالها صبر کن
عشق يعني قطره قطره آب شدن... در وفــور اشـک يـار گـــريان شـــدن عشق يعني بر دلي چيره شدن... دست از جان شستن و مـجنون شـــدن عشق يعني در حضور باران طوفان شدن... در کنار قاصدک رقصيدن و پرپر شدن عشق يعني در عميق قلب يار ساکن شدن... بر دامان وي افتادن و بي جان شدن عشق يعني در پي باد رفتن و راهي شدن... از فراز کوه ها بگذشتن و پيدا شدن
هيچ کس اشکي براي ما نريخت هر که با ما بود از ما مي گريخت چند روزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و آن پرسيدنيست گاه بر روي زمين زل مي زنم گاه بر حافظ تفاءل مي زنم حافظ ديوانه فالم را گرفت يک غزل آمد که حالم را گرفت: ما زياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
ميدونم ميتوني قلبمو آتيش بزني اما نزن...ميدونم ميتوني بري و منو تنهام بزاري اما نزار...ميدونم ميتوني بريو باکس ديگهاي دوست شي اما نشو...ميدونم ميتوني جواب منو ندي اما بده...ميدونم ميتوني نابودم کني اما نکن...ميدونم ميتوني واسم افف نزاري ولي بزار اي مهربون من دوست دارم
معلم گفت{الف}گفتم او.معلم گفت{ب}گفتم با او.معلم گفت{پ}گفتم پیش او.معلم گفت{ج}خواستم بگویم جدایی گفت نگو
افسوس... آن زمان كه بايد دوست بداريم كوتاهي ميكنيم آن زمان كه دوستمان دارند لجبازي ميكنيم و بعد ... براي آن چه از دست رفته آه ميكشيم
بیا حواسمون رو پرت کنیم مال هرکی دورتر افتاد عاشقتره اول خودم .
حواسمو بده تا پرت کنم !!!
زنگ زدم 110 ازت شکایت کنمآخه تو قلبمو دزدیدی بهم گفتن تو هم
همینو گفتی آره شیطون !!!؟؟
هر کدوم از ما چون فرشتگانی با 1 بال هستیم ، تنها زمانی قادر به پرواز
خواهیم بود که در آغوش هم باشیم . . .
.
.
.
توی لحظه های دلگیر ، این تو خاطرت بمونه
که همون یه قطره اشک رندگیمو میسوزونه . . .
مهر دل ما مدام تقدیم شما عمری که شود به کام تقدیم شما پیدا نشد آن هدیه
که در شان شماست یک باغ گل سلام تقدیم شما
آرامش یعنی اینکه همیشه ته دلت مطمئن باشی توی سینه کسی که دوسش
داری یه خونه گرم و همیشگی بدون همسایه داری !!!!
تکلیف مارو معلوم کن ! یا اجاره قلبمو بده یا بییرونت میکنم !!
.
.
نه
.
.
.
نه
.
.
.
بمون بنامت میکنم !!!
بیا تا برات بگم قصه بره و گرگ ، که چه جور آشنا شدن توی این دشت بزرگ
آخر شب بود میدونی بره گرگ و نمیدید ، بره از گرگ سیاه حرفای خوبی شنید
بیا تا برات بگم تو همون گرگ بدی ، که با نیرنگ و فریب به سراغم اومدی . . .
.
.
.
من خودم اینجا غریبم ، هیچکسو جز تو ندارم
گل من تحملم کن مه یه کم طاقت بیارم . . .
.
.
.
ما كه همسايه اشكيم ولى با دل تنگ ٬ گر لبى خنده كند ياد شما مى افتيم . . .
.
.
.
افسوس که عشق جاودانه نيست ٬ عشق گل سرخيست که طاقت طوفان را ندارد.
عشق يک خاطره سبز است که از آمدن پاييز مي ترسد . . .
.
.
.
يادت هميشه سبز است در خلوت خيالم .خوبم به خوبى تو .هر چند نپرسى حالم . . .
.
.
.
پيش ما سوختگان مسجد و ميخانه يکيست ٬ حرم و دير يکي صبحه و پيمانه يکيست
اين همه جنگ و جدل حاصل کوته نظريست ٬ گر نظر پاک کني کعبه و بت خانه يکيست
به آفتاب نگاه نکن چون لمس بوسه اش به دیدنش نمی ارزد
دوست دارم پیتزای رو میزت باشم ، تا به دست تو تیکه تیکه بشم !
------------------------------
اگر همه سکه داشتند, دلها سکه را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفر کنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگری از سر جوانمردی بی ارزشترین سکه اش را نثار او کند
-----------------------------
اگه یه روز قرار باشه آدمها رو با رنگ بشناسند دوست دارم رنگ تو آبی باشه ، که مثل آسمون بالای سرم باشی .
-----------------------------
گریه هامو تو ندیدی
هر چی گفتم نشنیدی
من کدوم عهد رو شکستم
که تو اس ام اس نمی دی ؟!
-------------------------
من از بازی هفت سنگ بدم میاد ، میترسم اینقدر سنگ رو سنگ بذاریم که بینمون دیوار بشه ، بیا لی لی بازی کنیم که تو هرجا رفتی دوباره برگردی پیشم . . .!
--------------------------
قدیمی و طلا چاپی تو ای دوست
میان عاشقان تاپی تو ای دوست
صدایت رونق تالار عشق است
مگر موسیقی پاپی تو ای دوست
--------------------------------
این قاصدک ها رو فوت کردم تا بیان و بهت بگن که به یادتم ...
-----------------------------------
عشق آلوچه نیست که بهش نمک بزنی،
دختر همسایه نیست که بهش چشمک بزنی،
غذا نیست که بهش ناخونک بزنی،
رفیق نیست که بهش کلک بزنی
عشق مقدسه , باید جلوش زانو بزنی !!
-------------------------------
روزی که دلم پیش دلت بود گرو ، دستان مرا سخت فشردی که نرو
روزی که دلت به دیگری مایل شد ، کفشهای مرا جفت کردی که برو ...
-------------------------------
یکی در آرزوی دیدن توست ، یکی در حسرت بوسیدن توست ، ولی من ساده و بی ادعایم ، تمام هستی ام خندیدن توست . .
----------------------------------
عراق 8 سال جنگید تا اسیر گرفت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ما نجنگیده اسیرتیم با وفا
-------------------------
چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم ... خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم ...
------------------------
اگر عشق ارتفاع داشت
من زمین را زیر پای خود داشتم
و تو هیچ گاه عزم صعود نمی کردی
آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها به تمسخر می گرفتی
هنوز در به در کوچه هاي خاطره ام / هنوز اسم تو مانده گوشه حنجره ام /هنوز مثل نخستين نگاه عاشق تو / در انحصار غم عشق در محاصره ام
به بزرگترين عشق در کوتاه ترين جمله ي ممکن به روي لطيف ترين گل سرخ يراي تو بهترين کس دنيام مي نويسم دوستت دارم
با اينکه مي دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم
با اينکه مي دانم پرستش کار کافر است مي پرستمت
با اينکه مي دانم آخر عشق رسوايي است عاشقت مي شوم
پس گناهکارم ، کافرم ، رسوايم ولي همچنان دوستت دارم
همان طور که شاپرک ها نمي توانند دشت آبي اسمان را از ياد ببرند من هم چشمان زيبايت را نمي توانم فراموش کنم . تصوير زيبايت نه تنها در ذهنم بلکه در قلبم جاي دارد ، اي کاش بداني قصر آرزوهايم را در ساحل چشمانت ساخته ام تا قلب مهربانت مداوايي باشد براي عشق پاک و مقدسم .
خواستم با تو باشم نخواستي ، خواستم مونس و يارت باشم نخواستي ، خواستم براي هميشه در کنارت باشم نخواستي خواستم هم گام و هم نفس روز هاي تنهايي ات باشم نخواستي ، خواستم پذيراي نگاه مهربانت باشم نخواستي ، خواستم قلبم را به يادگار تقديمت کنم باز هم نخواستي نخواستي ، هيچ کدام را نخواستي و نخواستي
دوستت دارم عزيزم خيلي خيلي خيلي ، خيلي ها ميگن اگه به معشوقت زياد بگي دوستت دارم اون زود تو را از ياد مي بره و به کس ديگري عشق مي ورزد، ولي من به تو اطمينان دارم پس دوستت دارم
دست از سر ما بردار ، کنار تو نمي مونم
يه روز مي گفتم عاشقم ، اما ديگه نمي تونم
تقصير هيچکس ديگه نيست ، قصه ي ما تموم شده
حيف همه خاطره ها ، به پاي کي حروم شده
دروغ مي گفتي که ، برم از بي کسي دق مي کني
اشکاتو باور ندارم ، بي خودي هق هق مي کني
يادم مي افته لحظه اي که دست تو رو شد برام
قسم مي خوردي پيش من که جز تو عشقي نمي خوام
دست خودم نيست که ديگه هيچکسي باور ندارم
اين چيزا تقصير توه تلافيشو در مي يارم
نمي دانم چه حسي هست اين عاشقي؟
وقتي مي نشينم ، وقتي راه مي روم ، وقتي مي خوابم دوستت دارم
وقتي صدايي مي ايد دوستت دارم ، وقتي سکوت است دوستت دارم
چه مي کني با من که چنين راحت هميشگي شده اي ؟
هيچ چيز سخت تر از انتظار نيست ، آن هم انتظار لحظه اي که يک آشنا صدايت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه زيبا مي ارزد ، پس انتظار مي کشم تا آن لحظه زيبا نصيبم شود .
توي زندگي بعضي چيز ها بزرگ ، بعضي چيز ها کوچک ، بعضي چيز ها ساده و بعضي چيز ها مهم هستند:
بزرگ مثل عشق
کوچک مثل غم
ساده مثل من
مهم مثل تو ...
چرا رو نقاشی ها بی خودی سایه می زنی
این همه حرف خوب داریم حرف گلایه می زنی
اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو
چرا با حرفات و نگات بهم کنایه می زنی
در سرزمین عاطفه هایم چون گل روئیدی و من باغبانی آموختم اما کدام گل احساس باغبان را می فهمد آیا هیچ گلی هست که باغبان را به اندازه ی یک قطره شبنم یا یک گلبرگ بشناسد و دوست بدارد ؟
چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو نمی دانم ... شاید که روزی بخوانند بی تو عشق مرد.
عاشق ان نیست که برای عشقش در سرما آتش روشن کند عاشق آن است که کتش را بدهد به عشقش و خودش سرما بخورد و 6 تا آمپول بزنه که دیگه از این غلطا نکنه
من سبزترین واژه ملموس غروبم کاش در این وسعت سبز یکنفر درد مرا می فهمید
صداقت و مهربانیت را می ستایم صداقت را از کلامت و مهربانیت را از نگاهت
یار دل آزار من وفا نشناسد..... وه که عجب نعمتی است یار وفادار
بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق.. یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است
شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید...آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را
با آنکه انتقام از دشمن حرام نیست...در عفو لذتی است که در انتقام نیست
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی..کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
فریاد مردمان همه از دست دشمن است..... فریاد من از دل نامهربان دوست
من رشته محبت خود از تو می بُرم ..... باشد گره خورد به تو نزدیکتر شوم
بدنامی حیات دو روزی نبود بیش.... آنهم با تو بگویم چه سان گذشت
یک روز صرف دل بستن دل شد به این و آن..... روز دگر به کندن دل از این و آن گذشت
در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما شکل می گیرد
خدایا به عالم تو راضی مباش.... کزین بیشتر من خدایا کنم
کسی که در آفتاب زحمت کشیده ، حق دارد در سایه استراحت کند
اگر هر روز راهت را عوض کنی ، هرگز به مقصد نخواهی رسید
در اندیشه آنچه کرده ای مباش، در اندیشه آنچه نکرده ای باش
درباره درخت بر اساس میوه هایش قضاوت می کنند نه بر اساس برگهایش
خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد، ولی آنرا داخل خانه اش نمی اندازد
آنقدر شکست خوردن را تجربه کنید تا راه شکست دادن را بیاموزید
تفاوت بزرگی میان دوست نداشتن رفتار دیگری ، با دوست نداشتن خود او وجود دارد
یکی می پرسد : اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم: برای آنکه باید باشد و نیست....
این عشق نیست که دنیا را می چرخاند. عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند
ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نیست.... گرشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توام.....پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
ترا گم نکردم خودت گم شدی......من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز
اگر کوک ماهور با ما نساخت.....پر از نغمه پک و شورم هنوز
قبول است عمر خوشی ها کم است.....ولی با توام پس صبورم هنوز
مریم حیدرزاده
نردبان این جهان ما و منی است.....عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم آنکس که بالاتر نشست......استخوانش سخت تر خواهد شکست
آنقدر دل اَتم پُر بود که با شکافتنش دنیایی لرزید. دل من نیز پُر بود. وقتی شکست ، سکوتی کرد که به دنیایی می ارزید
امروز را برای بیان عشق به عزیزانت غنیمت بشمار. شاید فردا احساسی باشد اما ...عزیزی نباشد
ساقه شکستن ، قانون طوفان است. تو نسیم باش و نوازش کن
به نامردی نامردان قسم خوردم ...... که نامردی کنم در حق نامردان
در حضور خارها هم میشود یک یاس بود..در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها....شیشه های مات یک متروکه را الماس بود.
دست در دست پرنده،بال در بال..نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود
کاش می شد حرفی از « کاش میشد» هم نبود....هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
روز اول با عشق برایت گلی آوردم..... و تو با آن ظرفها را شستی
به خودتان قول بدهید ، هیچ وقت به امید تغییر دادن کسی ، با او وارد زندگی مشترک نشوید
مرا هر جور خواهی دربه در کن جفایت را از این هم بیشتر کن بزن با عشق خود آتش به جانم .
در کویر سبز عشق،این سخن از من بگیر مرگ تو مرگ من است،پس تمنا میکنم هرگز نمیر.
سکوت سرشار از ناگفته هاست و ناگفته ها پر بهاترین داشته هاست.
زندگی مانند رانندگی در یک دشت پر از گل است که باید از همه لحظه هاش استفاده کنیم به تفاوت اینکه در آخر جاده تابلویی به این عبارت نصب شده(دور زدن ممنوع)
زنده ام با نام تو پژمرده ام بی نام تو،حاضرم پرپر شوم در محضر دیدار تو.
دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی،لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی،دل تنها و غریبم داره این گوشه میمیره،ولی حتی وقت مردن باز سراغتو میگیره.
فردا هایی که هیچ وقت نمیرسند هم بهانه خوبی است برای امیدوار بودن،برای زندگی بهتر داشتن،برای یک نفس راحت کشیدن،خدایا شکر.
با آب طلا نام حسین قاب کنید،با نام حسین یادی از آب کنید،خواهید که سربلند و جاوید شوید،تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید.
ما زنده به عشقیم ولی عشق تب دوست،ما طالب مرگیم ولی در طلب دوست،ما تشنه دردیم ولی از غم هجرانیم،درویش نگاهیم ولی با لب خندان.
به سه دلیل دوستت دارم دو تاشو نمیدونم یکیشم یادم نیست.
تو بی نمک ترین آدم دنیا هستی.
...
...
آخه عسل که نمک نداره!
********
وقتى دلت تنگ شد
هر وقت چشمت تر شد
وقتى دیگه نبود کسى
امید و یا همنفسى
بدون که هست اینجا کسى
که تو براش همه کسى.
********
سلام. این چه اخلاق بدیه که تو داری؟ چرا هر چی از آدم می گیری دیگه پس نمی دی؟
نمی گی من دلمو لازم دارم؟
********
سلامی به گرمی اتو، به نرمی پتو، به شیرینی لبو، دوستت دارم هلو!
********
شماره حساب دلمو می دم هر چی غم داری بریز به حساب.
********
موبایلم حالش بده، شارژ نداره نورش کم شده صفحش یه کم سیاه شده، مریضه سرفه می کنه، مى دونی چشه؟ هواى Sms تو رو کرده!
********
دارا و سارا هم خوشبخت شدند
در این عصر عاشقانه های روی جلد
حسود می شوم!
آقا...
شما دفتر ساده ندارین؟!
********
می دونی اس ام اس خالی یعنی چی؟
یعنی به یادتم ولی حرفی برای گفتن ندارم!
سهم من خانهاي اجارهاي در قلب توست!
و هر روز ... ترس از ريختن وسايلم در كوچهها
=============
آنکه مست آمد و دستي به دل ما زد و رفت ،
در اين خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهايي ما را به رخ ما بکشد،
تعنه اي بر در اين خانه تنها زد و رفت . . .
================
اگر خداوند يک آرزوي انسان را برآورده ميکرد من بيگمان دوباره ديدن تو را آرزو ميکردم
و تو نيز هرگز نديدن من را . . .
آنگاه نميدانم براستي خداوند کداميک را ميپذيرفت . . . ؟
=====================
هزار تا رگ دارم و هزار تا رفيق اما تو شاهرگي و تک رفيق
باران رابه خاطر رطوبتش گل را بخاطر لطافتش وتورابه خاطرمحبتت دوست مي دارم . . .
.
.
.
تو اگر میدانستی ,که چه زخمی دارد که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی آه ای سرو , چرا تنهایی ؟
.
.
.
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: در عصر ها انتظاربه حوالي بي
كسي قدم بگذار ! خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي تنهاي شو ،كلبهي
غريبي ام را پيدا كن كنار بيد مجنون خزان زاه و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام! در كلبه را باز
كن و به سراغ بغض خيس پنجره برو ٬ حرير غمش را كنار بزن او را مي يابي ...
صبر کردن دردناک است ، و فراموش کردن دردناکتر ، ولی از این دو دردناک تر
این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش . . .
.
.
.
خدا از بهترین ها فقط یه دونه خلق کرده ، دقت کردید چقدر تنهائید . . . ؟
همدل و همنفسی نیست خدایا چه کنم همرهم جز تو کسی نیست خدایا چه کنم
از غم چرخ بلا ناله سپردم به نسیم دست فریاد رسی نیست خدایا چه کنم . . .
.
.
.
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم
.
.
.
در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من که من هم دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم . . .
.
.
.
شبی پرسیدمش با بیقراری به غیر از من کسی را دوست داری به چشمش اشک شد
از شرم ساری میان گریه هایش گفت آری
.
.
.
کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی آهسته می گویم خدایا بی اثر باشد . . .
.
.
.
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد نوبت خاموشی من سهل و آسان می رسد
من که می دانم که تا سرگرم بزم و مستی ام مرگ ویرانگر چه بی رحم و
شتابان می رسد . . .
غروب آخر شعرم پر از آرامش دریاست ، و من امشب قسم خوردم تو هرگز نرنجانم . . .
.
.
.
ای دوست پای هر کلی خار مشو ، با هر که دم از عشق میزند یار مشو . . .
.
.
.
نیمه شبی من خواهم رفت ، از دنیائی که مال من نیست
از زمینی که بیهوده مرا بدان بسته اند . . .
.
.
.
صبر کردن دردناک است ، و فراموش کردن دردناکتر ، ولی از این دو دردناک تر
این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش . . .
.
.
.
غروب غم هایت را به هر بهائی خریدارم ، مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم . . .
.
.
.
خدا از بهترین ها فقط یه دونه خلق کرده ، دقت کردید چقدر تنهائید . . . ؟
.
.
.
روي آن شيشه تبدار تورا"ها" كردم،اسم زيباي تورابانفسم جاكردم،شيشه بدجوردلش ابري
وباراني شد،شيشه رايك شبه تبديل به درياكردم، باسرانگشت كشيدم به دلش عكس
تورا،عكس زيباي توراسيرتماشا كردم
.
عشق مثل اب ميمونه....كه ميتوني توي دستت قايمش كني...اخرش يه روز دستت رو باز ميكني ميبيني نيست..قطره قطره چكيده بي انكه بفهمي...اما دستت پر از خاطره است.
*****************************************.
ميگن ماه يه فرشته رو زمين. عزيزم خسته نميشي دو شيفت كار ميكني
*****************************************.
خيال مي كردي قلب من تاب شكستن نداره منتظري باز دلم ژيش دلت كم بياره مرام من تو عاشقي يكدلي و صداقته وقتي مي گم نوكرتم اين اخر رفاقت
**********************************
اي خداي دگرگون کننده دلها و ديده ها
اي تدبير کننده روز و شب
اي دگرگون کننده حالي به حالي ديگر
حال مارا به بهترين حال دگرگون کن
دوستت دارم
**********************************
نوروز يعني هيچ زمستاني ماندني نيست اگر چه بلندترين شبش يلدا باشد
به اندازه اش دوستت دارم
در رويا هاي كودكانه اموختم به چيزي كه به من تعلق ندارد فكر نكنم اما ناگهان او همه ي فكرم شد
*****************************************.
براي دل افتاده يه اتفاق ساده به سادگي دل من دل به دل به تو داده
*****************************************.
اگر غم سيرم كند غصه اگر پيرم كند دست بزرگ آسمان زمين گيرم كند باز هم ميگم دوستت دارم
*****************************************.
در اين دنيا نكردم من گناهي فقط كردم به چشمانت نگاهي اگر باشه نگاه من گناهي مجازا تم بكن غير از جدايي
*****************************************.
موج نگاهت كشتي قلب مرا چه بي صدا شكست
اگه تورو خواستن اشتباهه ... اگه باتوبودن اشتباهه ...
اگه عاشق توبودن اشتباهه ... اگه واسه تومردن اشتباهه ...
*****************************************
پس توبهترين و قشنگترين اشتباه زندگي من هستي
خون که قرمزه رنگ عشقه / اما اشک که بيرنگه درد عشقه
عشق ورزيدن را از كوير بياموزيم كه دريا بودنش را به آفتاب بخشيد
*****************************************
من به دنيا دل بسته ام چون دنياي من خيلي بزرگ و زيباست سرزنشم نكنيد چون او تمام دنياي من است
دوستاي خوب مثل ستاره ها مي مونن حتي وقتي نمي بينيشون باز سر جاشون هستن.
*****************************************.
تك درخت خاطراتم بر لب ساحل نشست گر چه دورم از نگاهت ياد تو دردل نشست
من اهنگ غريب روزگارم..غمي در انتهاي سينه دارم...تمام هستيم يك قلب پاك است.. كه ان را زير پايت ميگذارم...
*****************************************.
ميدوزم شادي را به غم...زيادي را به كم...درخت را به ريشه...گاهي را به هميشه...ستاره را به اسمان... زمين را به كهكشان...كهنه را به نو و خودم را به تو...
عشـــــــــــــــق، سرطان دوست داشتن است.
*****************************************.
من از ميان همه شما
منتظر کسي بودم ... که نيامد!
به گمانم دريا
چشمي براي گريستن نداشت
ورنه آن پرنده بيجُفت
به جاي نَمنَمِ يک قطره باران
چشمْ به راهِ دو ديده من
از دريا نميگريخت.
*****************************************.
مردن حتما راحت تر از اينه که کسي که دوستش داري دلت و بشکنه
.
*****************************************
طبق قانون بقاي شادي هيچ شادي از بين نميره؛ بلكه فقط از دلي به دلي ديگه جابه جا ميشه
*****************************************.
خوشبختي مثل يه پروانه است . وقتي دنبالش ميدوي پرواز ميكنه اما وقتي وايسي مياد رو سرت ميشينه
لازم نيست به عشقت بگي دوستش داري فقط بگو مواظب خودت باش
*****************************************.
عشق لالايي بارون تو شباست / نم نم بارون پشت شيشه هاست / لحظه ي شبنم و برگ گل ياس / لحظه ي رهايي پرنده هاست / لحظه ي عزيز با تو بودنه / آخرين پناه موندن منه
*****************************************
خدايا
من اگر بدكنم تو را بنده هاي خوب فراوان است
اگرتو مدارا نكني مرا خداي دگر كجاست ؟
*****************************************.
عشق به رنگ چشماي هر انسانه آخه هر كسي از پشت چشاي خودش عشق رو ميبينه
*****************************************.
عشق يک اسم تعريف نداره . عاشقي تعريف داره . عاشقي يعني عشق .
وقتي زندگي واست خيلي سخت شد،
يادت باشه که درياي آروم ناخداي قهرمان نمي سازه
--------------------------------------------------------------------------------
بس که ديوار دلم کوتاه است
هر کسي ميگذرد به هوايي - هوسي هم که شده سرکي مي کشد و ميگذرد.
--------------------------------------------------------------------------------
سهراب ،گفتي چشمها را بايد شست ! شستم ولي..... گفتي جور ديگر بايد ديد! ديدم ولي..... گفتي زبر باران بايد رفت ! رفتم ولي او نه چشم هاي خيس و شسته ام را ،نه نگاه ديگرم را هيچکدام را نديد .فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت : ديوانه باران زده
--------------------------------------------------------------------------------
براش بنويس دوستت دارم. آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس
*****************************************
اگه دنياي ما دنياي سنگه/بدان سنگيني سنگ هم قشنگ/ اگر عاشق شدن هم يك گناه/دل عاشق شكستن صد گناه