اولا شرمنده اگه بحث رو تا حدودی مذهبی کردم.همونطور که گفتم اصلا قصد ندارم.چون خودم به این چیزا مثل افراد مذهبی نه تعصب دارم نه حتی خیلیهاش رو قبول.اون ایه قران هم گفتم فقط برای تایید گفتم.نه استدلال و دلیل.
منم نگفتم همه چیز حمکت خدا رو باید درک کنیم.معلومه که عقل ما قد نمی ده!ولی این دلیل نمی شه که چیزای واضح رو هم بگیم درک نمی کنیم!مثلا خدا اگه حال کنه و به همه بدی کنه و ظل و ستم کنه و ... شما نمی تونید بگید من حکمت خدا رو نمی فهمم.کاری که بدون دلیله می شه بی حکمت.بعضی وقتها ما دلیلش رو نمی دونیم درسته.ولی اینجا صدق نمی کنه.اگه خوبی و بدی هر دو نبودند اون بحثش جداست.اونوقت می شه گفت حکمت خدا رو شاید نشه درک کرد و شاید منظوری داشته از اینکه خوبی و بدی رو خلق نکنه.اگه خوبی بود و بدی نمی بود اونوقت چه شما طوری خلق می شدید که عقلتون بفهمه یا نفهمه باز از نظر من حکمت خدا می رفت زیر سوال!چون حقیقت اینه که در مقابل خوبی بدی باشه.مثلا یه حیوون این رو تشخیص نمی ده.خب عقل ما هم می تونست اونجوری باشه.ولی می بینید که نیست و همین انسان رو از بقیه موجودات جدا کرده.عقل و منطق کاری به انسان و خدا و ... نداره.یه چیزی که منطقیه منطقیه.حتی اگه انسان هم وجود نداشت این اصل باز هم برقرار بود که اگه خوبی باشه بدی هم باید باشه.حالا از بحث حکمت جدا شیم.اصلا حمکت خدا هم زیر سوال نره باز مثل روز روشنه که این تعاریف با هم معنی دارن و معنی مستقلی ندارن.از این نوع مثالها تا دلتون بخواد چه مادی و چه در مورد صفت و ... هست.این که می گید حرف اشتباهیه اگه دنیا اونجوری بود به عقل ما نمی خورد ببینید عقل مثل کامپیوتره هر چی بهش بدید بر اساس اون عمل کنه.برنامه عقل رو خدا داده.پس نمی تونه اطلاعات غلط بده.چون این خودش یه مشکله و یک صفت بد برای خدا.اگه عقل یه چیزی رو تناقض می دونه پس تناقض داره.از نظر خدا هم قطعا تناقضه.نمی شه بگید عقل ما یه چی بگه و واسه خدا طور دیگه ای باشه.نباید فرق کنن اینا با هم.
در مورد قدرت خدا هم باز شمااحتمالاتی حرف می زنید.یعنی چی تو یه دنیای دیگه شاید بشه.تو دنیای مادی که نمی شه.توجهان اخرت هم اگه باشه باز نمی شه.چون ماده ماده است.اگه بخوایم زمین و تخم و مرغ رو عوض کنیم (مثلا بی جرم یا بی حجم و .. )باز فایده ای نداره.اونجوری ممکنه بشه.ولی تعاریف و ماهیت زمین و تخم مرغ از بین می ره.من می گم تو همین دنیا می تونه یا نه؟شما می گید خدا در قید قوانین نیست.درست.ولی وقتی بخواد تو این دنیا کاری کنه مجبوره تابع قوانین همین دنیا باشه.چون ماده محدودیت داره.هرچند خدا نداشته باشه.خیلی کارها می تونه بکنه.حتی می تونه قوانین این دنیا رو عوض کنه که تو مخیله من و شما هم نره.ولی با همین قوانین محدودیت داره.
بحثهای فلسفی چون معمولا در مقابل علم قرار می گیرن به هیچ جا نمی رسن و همیشه هم مسایلی رو پیش می کشن که نه مهمه و نه جواب قطعی براش هست.اگه بود علم جوابش رو می داد و نیازی به فلسفه و استدلالهای عجیب و غریب نبود!
سیستم عصبی هم یه مثال بود.منظورم اینه که این اصل رو که هر کی هر چی رو خلق می کنه باید تو وجودش هم باشه رو کی اثبات کرده؟تازه اگه درست هم باشه شما نمی تونید بگید بدی تو وجود خدا بوده.می تونید بگید خدا از بدی خبر داشته و مسلمه که خبر داشته.چون از همه چیز خبر داشته.ولی اینکه تو ذاتش بوده یا نه ... .شاید من دقیق متوجه منظورتون نشدم
راستی من پس فردا امتحان دارم فوق العاده هم سنگینه.اگه دیر جواب دادم ببخشید