فک نکنم بشهنقل قول:
ولی بنظرم
بدو بدو از محیط خارج شو یا الکی موبایلتو دربیار مثلا یه اس ام اس خنده دار اومده برات بعد قشنگ بخن :n02:
Printable View
فک نکنم بشهنقل قول:
ولی بنظرم
بدو بدو از محیط خارج شو یا الکی موبایلتو دربیار مثلا یه اس ام اس خنده دار اومده برات بعد قشنگ بخن :n02:
دوستان يك اشنايي داريم يك مدتي هست باهاشون در ارتباط هستم، متاسفانه ايشون تا ميبينه بنده در حال استراحت هستم شروع مي كنه به خاطره گفتن كه واقعا راست و دروغ ( البته بگم چاخان يا بلوف بهتره ) تو خاطراتشون قاطي شده. و متاسفانه خاطرات و بحث هاي نسبتا بي ارزشي هم هست كه نه نكته اموزنده اي داره و نه داستان جالبي هست ولي خودشون خيلي لذت ميبرند موقع توضيح و گپ زدن :n02:
اين بين وقت گرانبهاي هر دومون هست كه از الكي نابود ميشه ! من چه طور بهشون بفهمونم كه نميخوام خاطراتت رو بشنوم يا نميخوام به صحبت هات گوش بدم
موقعيت خاصي هم هست مثلا پاي تلويزيون نشستم دارم يه مستند يا فيلمي ميبينم كه دقت بالا لازم داره ايشون ميبينه بي كارم مياد شروع مي كنه به گپ زدن و خاطره گفتن يا مثلا تو اتاق رو تخت دراز كشيدم اهنگ گوش ميدم ميبينه بي كارم مياد شروع مي كنه سر صحبت رو باز كردن. هيچ جوره نميشه بهش بفهمونم كه كار دارم يا ... فكر مي كنم به اين خاطر باشه كه تاييد گر خوبي براي حرف هاشون هستم ؟
خودمم واقعا موندم اينهمه خاطره از كجا مياره، ياده يك صحبتي افتادم : ميگه دو ساله رفتم سربازي الان ده ساله دارم خاطره مي گم :n02:
معمولا کسی که یه بند حرف میزنه خالی بندی هم زیاد میکنه! البته استثنا هم داره.
تجربه ی شخصیم: من پسر عمه ام رو سره این اخلاقِ تعریف کردن خاطرات بی سر و تهش به کل گذاشتم کنار آقا! حالا شما اگه نمیخوای مثل من کلن کات کنی، غیر از اینکه مستقیم بهش بگی کاره دیگه نمیتونی کنی. چون به نظرم هر نوع رفتار دیگه ای میتونه سوء برداشت بشه...
ولی اگه به طرف مستقیم بگی من هیچ مشکلی باهات ندارم ولی جدن با خاطراتت حال نمیکنم، و توی برخوردهای بعدی هم نشون بدی که واقعا هیچ مشکله دومی در بینتون نیست، اگه آدم منطقی-ای باشه باید کنار بیاد.. و بپذیره.
Sent from my Xperia L
پسر خاله منم دقیقا اینجوریه یه بند حرف میزنه . ده سالش ایناس همش از چیزایی میگه که خیلی رو اعصابه رومم نمیشه بهش بگم . به خواهراشم غیر مستقیم گفتم . حتی خواهراش و مامانشم بهش گفتن چن سری ولی بازم درس بشو نیست .
بنظرم نمیشه کاری کرد بیاد تحمل کنی یا اینکه اصلا پیشش نباشی
همون لحظه سعی کن یاد چیزای جدی بیفتی یا کارایی که بابت انجام دادنش وقت کم داری و نگران هستی یا راه ساده تر ( دهنت رو ببند و کمی زبونت رو گاز بگیر:n02: کمی خنده داره ولی تاثیر داره )نقل قول:
اون جمله اوله تو گفتن افزایش حقوق چی باید باشه ؟
همون که سعی کنید خودتون رو مشغول با گوشی نشون بدید و راحت بخندید بهترین کارهنقل قول:
یا اگر کسی خندتون رو دید بگید و سوال شد بگید : یاد یه جوکی افتادم خیلی خنده دار بود خواستی بعد برات میفرستم :دی
بین شوخی و جدی بگید : اه تو هم کشتی ما رو با این خاطراتت میگم بشین یک کتاب بنویس براش!نقل قول:
یا هروقت داره تعریف میکنه خودتون رو مشغول نشون بدید با گوشی اونوقت میفهمه بی محلی کردید شاید اثر داشته باشه و کمتر اقدام به اینکار بکنه
یا اگر وقته فیلم دیدنه بگید قربونت فلانی بزار واسه بعد الان نه لطفاااااا (یه قیافه مظلومانه هم بگیرید که بفهمه مجبور بودید تا الان هم که بهش گوش میدادید)
درخواست برای افزایش حقوق منظورتونه؟نقل قول:
اگر اینه که باید مقدمه چینی کنید از اوضاع خراب بازار و گرونی و بعد بگید راستی از افزایش حقوق ما چه خبر؟ ((اگر با همکار هست))
اگر هم با بالادستی هست که باید محترمانه تر بگید مثلا: در راستای صحبت هایی که قبلا انجام شده بود، جسارتا افزایش حقوق کی انجام میشه حدودا؟
ایشان از تنهایی خوشش نمیاد.دوست داره همش پیش شما باشه.وقتی پیش شما هم هست که نمیشه بشینه شما رو نگاه کنهنقل قول:
به نظرم بهتره یه کاری کنید که بیکار نباشه
مثلا بهش بگید با سیستم شما تراوین بازی کنه.اینجوری همش نگران دهکده اش میشه و کمتر پیش شما میاد
یا اینکه از پدر و مادرتون خواهش کنید که گاهی صداش کنند و کمی با او صحبت کنند یا یه کاری بهش بدن که سرش گرم بشه
دوستان من یک مشکل اجتماعی دارم...مثلا امروز رفته بودم بانک برای افتتاح حساب..هر چی به نوبتم نزدیک تر می شدم استرس بیشتر می گرفت منو...نمی دونم چرا!
امروز اوجش بود دیگه.. بعضی وقت ها کارهای اداری همین مشکل برام پیش میاد مخصوصا اونایی که باید توی نوبت باشیم. من 20 سالمه پسر.
منظورتون اینه که خجالتی هستید و نحوه رفتارهای درست اجتماعی رو بلد نیستید؟نقل قول:
خوب منم تقریبا مثل شما هستم ولی تنها راه حل این مشکل تمرینه، اول از خانواده خودتون شروع کنید، موقعی که میخواید به خانواده محبت کنید خجالت نکشید و همین باعث میشه تو جامعه هم بتونید حرفتون رو بزنید و به اصطلاح عرضه داشته باشید.
ببینید خجالت دونوع داریم:
خجالت کذب و خجالت حقیقی.
مال شما از نوع خجالت کذبه یعنی قرار نیست کار بدی انجام بدید اما چون تا حالا اون کارو انجام ندادید یه نوع خجالت کاذب در شما ایجاد میشه مثل زمان بچگی که مهمون میومدو خجالت میکشیدیم بریم سلام بدیم.
خجالت رو باید موقعی بکشیم که کار بدی انجام دادیم و سرمون رو نمیتونیم بلند کنیم این یعنی خجالت حقیقی.
قبل از اینکه نوبتتون برسه حرفهایی رو که قصد گفتنش رو دارید چندبار با خودتون تکرار کنید این تا حدی میتونه بهتون کمک کنه که استرستون کم بشه وقته صحبت کردننقل قول:
وقتی نوبتتون شد سعی کنید چند جمله اول چیزای روتین بگید تا بعدش راحتتر حرفتون رو بتونید بگید((مثلا :سلام روزتون بخیر ، خسته نباشید و...))
مرسی از دوستان.. اتفاقا قبل از نوبت روی حرفام فکر کردم ولی باز هم استرس داشتم..یکم خجالتی هستم.. به نظر خودم اعتماد به نفس کافی هم ندارم..
فقط یک سوال دیگه داشتم..به نظرتون عیب ظاهری در یک نفر باعث میشه که دوستانش کم محلی کنند؟؟ مثلا زود سفید شدن مو مشکل من هست.
Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk 2
عیب ظاهری بستگی داره منظورتون چی باشه؟نقل قول:
مثلا یکی بینیش بزرگ باشه یا موهاش یکم سفید؟ اگه منظورتون از عیب ظاهری اینه خیر باعث راندن دوستا نمیشه .
اتفاقا برعکس زیادی بی عیب بودن باعث راندن دوستان میشه چراکه به شما حسد میورزند.
علت اصلی کم محلی دوستان شاید اینه که رفتارهاشون با رفتار شما سازگار نیست و یه جورایی مخالف همید از همه لحاظ.
اوکی مرسی از شما... علت همین سفید شدن 40 درصد مو در سن 20 سالگی :دینقل قول:
بحث دوست در صفحه های قبلی بحث شده و ازش چیزای زیادی یاد گرفتم و این که نباید به 95درصد از افراد زیادی توجه داشت و خودم همه ی بحث های این تاپیکو هر روز دنبال می کنم.
البته سفیدی مو که بد نیست یعنی کاملا قابل جبرانه...یکسری رنگ موی طبیعی قلمی هست مخصوص اقایون خیلی راحت قابل حل هست...نقل قول:
از این مورد که بگذریم بله تعدادی از افراد متاسفانه دیدگاه ظاهربینانه دارن خصوصا سن های پایینتر
ولی خب خیلی ها هم فاکتورهای دیگه در دوستی براشون مهمه
اما به نظر من کسی که فکر میکنه ظاهرش مشکلی داره باید به وسیله دیگه ای جبران کنه تا متمایز باشه!
مثلا اطلاعاتش رو بالا ببره تا صاحب نظر باشه
یا به ظاهر و لباسش اینقدر برسه که خاص باشه
و مواردی از این دست باعث میشه که اعتماد به نفس خودش هم بالا بره
علاوه بر نکاتی که دوستان گفتن، برای غلبه بر این استرس شما میتونید دو کار دیگه هم بکنید.نقل قول:
1. همه ما در انجام کارهایی که مهارت کافی درش نداریم دچار استرس میشیم، سعی کنید این کار رو زیاد انجام بدین، بقول یه بزرگ از هر چیزی ترسیدی به جای فرار از اون خودت رو بنداز توش! بعد میبینی که ترست خیلی خیلی بزرگتر از خود اون چیز بوده
2. کارمند، دکتر، مهندش و ... رو افراد خاصی در نظر نگیر، با بابات یا برادرت چقد راحتی! بقیه مردم هم همینن، فرض کن داری با پدرت یا برادرت حرف میزنی، راحت و مودب،
با اجازه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ادامه پست قبل :
3 - البته احتیاط قبل از شناخت هم مهمه . بعضیها خیلی نمیشه باهاشون راحت صحبت کرد ولی من تجربه کردم حدود 90 درصد افراد غریبه مشکلی ندارن. میشه از صف نانوایی شروع کرد :n09:
معمولا پیرمرد ها بهترین همکلام میشن چون تجربه بالایی دارن و راحت هیجان زده نمیشن.
سلام . یکی از فامیلای دورمون تازه اومده تو لاین چند روزه همش داره پیام میده تا بهشم دیر پیام میدم نارحتم میشه
جیکارش کنم ؟ نمیزاره درس بخونم
باهاش رودر وایسی هم دارم. جواب کوتاهم میدم باز نمیفهمه . اصلا جرات ندارم برم تو لاین دیگه:n14:
تازه میدونه مادربزگرم مریضه همش مراقب اونم بازم تا دیر جواب میدم گریش در میاد
داداش داد زدن بلند توجمع به کسی که داره مسخرت میکنه تاهمه بشنوننقل قول:
به این ادما چیزمیگن :n10::n09: عیب دی
این کارو تنهایی میتونن تک به تک سنگاشونو باهم بازکنن یا طرف حالیش نشد یک جایه خلوت ترتیبشو بده یاحالیش کنه :n24::n25:
دوستان من یک مشکل دارم اینه که رفتارم با افرادمسن خوب نیست مثلا یک پیرمرد وببینم قیافش ضایع باشه همون جا جلوش کلی میخندم وبهش میگم چه قیافه مسخره ای یا تواوتوبوس باکسایی که پیرن شوخی میکنم اونایی که نشستن پیرباشن باهاشون دست میدم وبازور جاشونو میگیرم سرهمین کار چندبار دعوام شده ودادوبیداد باید چیکارکنم اخه خیلی کیف میده لذت برام داره باید چیکارکنم این مشکلم رفع بشه اصلادست خودم نیست والدین هم ازکارمن ناراضین
شما سنتون چقده؟نقل قول:
اگه بالای ۱۲ هستی، و حرافاتون عینِ حقیقت باشه، باید بستری بشید!
Sent from my Xperia L
روانپزشک رو واسه همین وقتها ساختننقل قول:
جسارت نباشه،جدی گفتم،قصد توهین ندارم
پ ن :: اگه نوجوان هستین و فیلم رجب رو تازه دیدین و تحت تاثیر شخصیت رجب قرار گرفتین ، به نظرم اشکالی نداره چون یکم که بزرگتر بشین این مشکل درست میشه ، ولی اگه نوجوان نیستین به دنبال یک روانپزشک خوب بگردید
Sent from my iPhone 5S using tapatalk
ببینید کار شما یک کار زشتهنقل قول:
مثل این میمونه که من برم جیب ادم ها رو بزنم
مثل این میمونه که من برم توی خیابان به همه یه چک بزنم
مثل خیلی از کارهای زشت دیگه
شما فکر کن من بیام بزنم در گوش شما.یا شما رو مسخره کنم.یا شما رو هل بدم مسلما از این کار من خوشحال نمیشید
شما ببینید دوست دارید دیگران چه رفتاری با شما داشته باشند شما هم همان رفتار را با دیگران داشته باشبد
تا پیغام میدهنقل قول:
بعد از سلام و احوال پرسی بگید راستی ببخشید امروز سرم شلوغه مراقب مادر بزرگ هستم یک مقداری هم کار دارم ببخش اگر دیر جواب میدم
یااین جمله رو بگو قبل از صحبتمون من عذر خواهی میکنم چون امروز سرم خیلی شلوغه نمیتونم زود جواب پیغام ها رو بدم.یه مقدار دیر میشه..
اینجوری دیگه طرف همون اول خیالش راحت میشه
داداش من 24سالمه یعنی باید برم روانپزشکنقل قول:
شما میتونید با لحنی کاملا محترمانه بهش بگید:نقل قول:
سلام،خوبی؟معذرت میخوام اگه جواب پیامتو دیر میدم.این روزا خیلی سرم شلوغه هم باید درس بخونم و هم ازمادر بزرگم نگه داری کنم.
سرم که خلوت شد بیشتر میام تو لاین یا وایبر یا...
شما چرا اصلا این کار رو میکنید؟نقل قول:
به نظر من این یه عادته و باید ترکش کنید.(اگه میخواید روانپزشک نرید).
هر کسی میتونه خودشو کنترل کنه،شما دوبار به کسی چیزی نگید دفعه سوم این عادت از سر شما میره
داداش ما یه دوست داشتیم تقریبا رفتارش مثه شما بود! بقول خودتون لذت میبرد از این کاراش، خونواده و محله هم کم وبیش از دسش شاکی بودن! یه اتفاق افتاد که از این رو به اون رو شد! الان ببینیش باور نمیکنی همون قبلیس! بنطرت چی شد ...؟نقل قول:
این کارای که شما میکنی باید ریشش رو پیدا کنی و بسوزونی، و گر نه اینا همه شاخ و برگ او ریشن، اگه ترکم کنی یا دوباره برمیگرده یا جای دیگه خودشو نشون میده، چون ریشه سر جاشه.
اما دوست ما، با وجود اینکه قبلا از معنویت و دین متنفر بود و مذهبیا رو مسخره میکرد، اما اتفاقی افتاد و امد سمت معنویت و خدا، از این رو به اون رو شد، الان چند سال میگذره و روز به روز بهتر میشه. حالا شما رو نمیدونم چقد اهل معنویت هستین، ولی بنظرم این راه رو هم امتحان کنی بد نباشه :n01:
نقل قول:
جدی میگم این کارارو بزار کنار.... من تو یکی از بدترین محل های تهران بزرگ شدم از نظر اوباش بازی و اذیت کردن مردم خیلی از اون بچه ها الان یا سینه قبرستون خوابیدن یا گوشه زندانن یا افتادن گوشه خونه شدن سربار بقیه ...:n27:
یه روز گیر بدر از خودت می افتی اونموقع است که ....:n03:
خودت را در نظر بگیر که روزی پیر میشی و معلوم نیست قیافهات تو اون سن خیلی جالب باشه! بعد انتظار داری جوانها و نوجوانها تو خیابان چطور باهات برخورد کنند؟نقل قول:
به پیرمردها و پیرزنها به چشم خودت و همسرت در 50 سال بعد نگاه کن
کپی خودمی ! حالا من متاسفانه به علت اینکه چهره م هم کوچیکه ( خیر سرم 23 سالمه ) بیشتر استرس میگیرم که طرف جدی م نگیره !نقل قول:
ببخشید ایا تا حالا به روانپزشک مراجعه کردید ؟نقل قول:
......
پ.ن : مثلا تو اتوبوس تا حالا سعی کردید جای راننده اتوبوس رو با اجبار ازش بگیرید ؟ این کار رو هم امتحان کنید .
اگه به نظر خودتون این کار خوبه ، بهش ادامه بدین ولی یه روز عوض همشو میبینیننقل قول:
اگر فکر میکنین کار بدیه ، خب دیگه ادامه ندین
یه خورده اراده تونو قوی کنین تا بتونین کاریو که میدونین بده انجام ندین
البته با توجه به سنتون حتما میدونین که این کارتون خوبه یا بده
خوب هربار که صداتون میزنه خودتون رو بزنید به اون راه که یعنی مثلا نمیشنوید،نقل قول:
یا اگه خواستید جوابشو بدید بهش بگید فعلا کار دارم و بذار واسه بعد. این روال ادامه پیدا کنه کم کم روابطتتون سرد تر میشه و دلیلش رو هم ممکن نیست بفهمه.
با دوستی قدیمی (همکلاسی) که خیلی وراجی میکنه کلا حرف زدن با اون حرام محض هست . اصلا دوست نداشته باشی باهاش هم کلام بشیم . کسی که حرف های تندی میزنه و همه بحث هاش همش احتمال میره که یک روزی به دعوا میکشه. چطوری باید به هم زد . اگه دوست نداشته باشیم با اون اصلا هم کلام بشم باید چی کار کنم . حتی اگر صدام کنه ولی میخوام بی توجهی کنم و اهمیت ندم . اگه بخوای دلیلش رو نفهمه و بحث نکنی باید چی کار کنی ؟
اخه وقتی مثلا با کی دوست دیگم هستم . منو صدا میکنه . اونقت چی کار کنم . همیشه منو میخواد با حرف هاش عصبانی کنه . و منو با تیکه های زنندش جلوی دوست های دیگم ضایع کنه .نقل قول:
خودتون میدوم بارها این جور افراد تو محیط کار . محیط کلاس . دانشگاه و ... دیدید .
خوب اینجور افراد با عرض معذرت اما کمی بیشعور هستند، پس ناراحت بشن یا نشن مهم نیست صریحا بهش بگید که دیگه نمیخواید باهاش حرفی بزنید و تمامنقل قول:
فقط موقعی که خوشحالهنقل قول:
دوست عزیز دم راهی که ماهستیم ازاین پیروپاتال هازیاده وقتی ببینی که یه پیرمرد باعینک افتابی یادودی سیبیل کلفت قدبلند کلایه دهاتی روسرش داره وشکمش جلوهست ودستش یه آفتابه ودهنش بازه ویه کت خاکی این خنده نداره همچین کسی رو من 3روزپیش دیدم همون جا جلوملت نشونش کردم بلند بلند بهش خندیدم اونم باافتابه زد توسرم وچندتافحشنقل قول:
منم فلنگ وبستم چون چندتا صاحب پیداکرده بود
به قول یکی ازدوستام یه عکس خنده دارپیرزن یاپیرمردبزارم جلوم تااونجایی که جون دارم بهش بخندم تا دیگه کلا برام معنی نداشته ومسخره نکنم
من تا الان نظر دوستان رو دنبال کردم چون واقعا نمیدونستم در قبال همچین رفتاری چی میشه گفت!نقل قول:
یعنی میدونید یک وقت هست کسی نمیدونه چی بگه یا چیکار کنه خب به اون نمیشه ایرادی گرفت میشه کلی راهکار داد کمکش کرد
ولی مشکل شما اینه که میدونید کارتون درست نیست! این خیلی بده و ادم نمیدونه چی بگه .من حس میکنم بیشتر به وجدان و حس درونی ادم برمیگرده یک وقت هست مثلا با دیدن بچه های فقیر بعضی ها دلشون واقعا میسوزه اما خیلی ها هم دل نمیسوزونن قرار نیست همه احساس مشترکی در برابر مسائل داشته باشند
اما این قضیه شما فرق داره! از نظر اخلاقی درست نیست
تنها یک چیز میتونم بگم:
هروقت قصد مسخره کردن این افراد رو داشتید فقط چندثانیه فرض کنید اینده پدر مادر خودتون باشه! چه حسی پیدا میکنید؟!!