جراحت قلبم را
با کدامین مرحم التیام بخشم
وقتی دیگر کسی نیست تا طبیبم باشد...
ای دل
خودت را به بی تابی نزن
کسی سراغت را نمی گیرد
Printable View
جراحت قلبم را
با کدامین مرحم التیام بخشم
وقتی دیگر کسی نیست تا طبیبم باشد...
ای دل
خودت را به بی تابی نزن
کسی سراغت را نمی گیرد
میبینی؟؟؟
دیگر تنها نیستم
جای تو را بغض پر کرده...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آن سال ها بال و پرت را پس گرفتی
از باد ها خاکسترت را پس گرفتی
از آن تجاوز لحظه ای دل بیم نگرفت
زیرا که تو سر تا سرت را پس گرفتی
غصــه نخــور ؛
کنــار آمـده ام بـا نبـودنت . . .
خیلـی که دلـم بگیـرد ،
گـــــــــریـــــــــــه میکنـم !
جدایی نادر از سیمین اسکار میگیرد.
جدایی من از تو عمرم را
آرامتــر ورق بــزن ؛
گوشـــه ي خيـــالم را ....
بوسـه بوسـه خــوابشـان کرده ام
خـاطــراتت را......
قلب مرا میان غمت جا گذاشتی
تا در حریم غربت من پا گذاشتی
رفتی و در سکوت تماشا نموده ام
تنهایی ِ مرا تو چه تنها گذاشتی
رفتی و سهم عشق برای دل تو بود
سهمی برای این دلم آیا گذاشتی ؟
یک بغض کال، یک سبد از درد بی کسی
سهم من غریب که اینجا گذاشتی
گفتی بهار می رسد اما دروغ بود
در قلب من غمی چو اهورا گذاشتی
مجنون دیگری شدی و دشت پیش روت
من را میان غصه چو لیلا گذاشتی
گفتی که از بهشت نصیبی نبرده ای
آن را تمام گردن حوا گذاشتی
یک قطره اشک سهم من از روزگار شد
در لحظه ای که پای به دنیا گذاشتی
پنجره اتاقم را بخار گرفته است
و با بغضي وهم الود
ودستان مرطوب
باسردي گناه سرود شب را زمزمه مي كند
و اينك
بخار غليظ تر شده است
اين بار...
با گرماي اشكهاي مكرر
كه بي پروا برگونه هايم مي غلتند...!!!
های سهراب منم
من صدایت کردم!!؛
کفش هایت با من
داشتم می گفتم؛
قایقت جا دارد؟
پشت دریا
آن سو
هر کجا راهی هست
هر کجا قایق تو خواهد رفت
ذهن من می آید
بخدا چینی تنهایی من هم افتاد
تک به تک پژمردند
روشنی من، گل، آب
قفسی را که در آن کرکس نیست
من ندانسته گرفتار شدم
بین مردم ماندم؛
بی گمان پای چپر های همه شیطان است
و خدا دورتر از آنکه زمین می تابد
دست هر کودک ده ساله ی شهر
ساختار تبری است
سبزه ها را یک یک می شکنند
راست می گفتی تو؛
دور باید شد از این خاک غریب
آب دریا هم تا گل نشده
باید رفت
با تو هستم سهراب
من صدایت کردم؛
قایقت جا دارد؟؟
دیگران میپرسند
چرا با دیـــــــوار حرف میزنی
تــــو میگویی
همه چیز را نباید گفت