ادمه عاقل وباقل و باطلو خاضع و واضح و هرچی غیر از بالغ بایدم سوتی اینجوری بده:46:نقل قول:
Printable View
ادمه عاقل وباقل و باطلو خاضع و واضح و هرچی غیر از بالغ بایدم سوتی اینجوری بده:46:نقل قول:
منظورم اینه هنوز دو سه تا داداش گیر اوردی ناله میکنی یکم بگذره بیشتر هم میشن :46:نقل قول:
اینجا پسر و دختر گل زیاد داریم :10:(متاسفانه برعکسش هم هست ولی تعدادشون زیاد نیست )
نکنه اسمم یادت رفته اسمم چیه ؟مهسا دیگه(گریه گریه گریه.جیغ جیغ جیغ . مو کشیدن )
اره بابا میدونم
بابااااااااااا من سوتی می خواممممممم
شرمنده مهسا خانوم ابجی خانوم فعلا ته کشیده البته چند تا در دست ساخت داریم :31:نقل قول:
یدونه خفن :
نمیخواستم اینو تعریف کنم ولی حالا که قحطی سوتیه میگم .
البته ممکنه خیلی خنده دار نباشه ولی اگه شما هم تو موقعیت من بودید ، خندتون می گرفت .
ما یه رفیق داریم که تو انجمن علمی دانشکدست .
یه دفعه این بنده خدا داشت کار مردم و نشریه رو راه مینداخت ، من و یکی از رفیقهام هم داشتیم کمکش میکردیم .
یه 20 دقیقه ای که گذشت ، یه دختره امد تو (خدا الهی نصیب کنه) که خیلی آدم ساده ای .
یه مقاله داشت که می خواست بده نشریه چاپ کنه .
رفیقم که مسئول بود بهش قول داد که چاپش کنه .
دختره که اینو شنید گفت : جدی !!! من تا حالا مقاله هامو به فلانی میدادم ولی از این بعد به شما میدم .
منم دیدم اوضاع بده بستونیه گفتم : نه ایشون سرشون شلوغه شما به من بده .
اینو با یه تأکید رو کلمه ی آخر گفتم که اون رفیقم که همرام اومده بود نتوست جلوی خودشو بگیره ، زد بیرون .
حالا دختره ول کن نبود ، گفت : مگه شما هم چاپ میکنی .
منم گفتم : بله خانم ، منم میکنم .
دختره کلی خوشحال شد گفت : پس من از این به بعد به شما میدم .
آقا جاتون خالی ، یه نگاه به زیر میز کردم دیدم اون رفیقم که مسئول بود رفته زیر میز و از شدت خنده صورتش سرخ شده .
منم دیدم دیگه اوضاع خرابه دختره رو رد کردم .
همین که از در زد بیرون ، رفیقم بلند زد زیر خنده و صورتش به حالت عادی برگشت .
:27: کجاش سوتی بود؟؟نقل قول:
دختره بنده خدا اصلا نمیدونست موضوع چیه
شما هم که ماشاالله منتظر سوژه
خب بیشتر به خاطره شبیه بود .نقل قول:
ولی اونجا که رفیقم رفت زیر میز داشت سوتی میشد .
میگم اینجا هم داره اسپم بازار میشه هان!! یه کم کوتاه بیاین بابا!!! البته امیدوارم به کسی بر نخوره.
خب IQ اونوقت بابات نگفت شما یه سری دختر و پسر چرا تنها تو اتاقین و لختین؟:13: دختر عمه هات هیچی نگفتن؟ این مغز تصمیم گیریه آنیت منو کشته:46:. اما دمت گرم باحال بود.نقل قول:
خب حالا که سوتیاتون ته کشیده من یه سوتیه با حال دارم البته این سوتیه دوستمه ولی خیلی با حاله
اقا ما پارسال یه دبیر ادبیات داشتیم خیلی مرد پایه ای بود قشنگ میذاشت سر امتحاناش تقلب کنی خلاصه قرار شد یه امتحان ازمون بگیره سر امتحان همه داشتیم تقلب میکردیم ولی یکی از بچه ها دیگه خیلی پررو بود اصلا نمیگفت این دبیرمون آدمه وایساده اینجا کتاب یکی از بچه ها رو گرفته بود قشنگ داشت از روش مینوشت امتحان تموم شد و جلسه بعد دبیرمون برگه ها رو اورده بود همه عالی شده بودیم این دختره بیچاره هم اینقد خوشحال بود که حالا مثلا20 شده تا دبیرمون گفت پگاه 16 بیچاره کف و خون قاطی کرده بود ماهارو میگی همه اینجوری:18:
خلـــــــاصه بعد کلی بحث و بررسی معلوم شد کتاب این دختره رو که گرفته بود معنی هر بیتو بالاش نوشته بوده این بیچاره هم از همه جا بیخبر بیتا رو معنی زیریشو مینوشته واسشون:31: :38:
فهميد زر زدم ديگه!نقل قول:
رفيق با دختر عمه هام سيگار كشيديم يه كلمه لختيم چي ميخوان بگن!
من هم چند تا از سوتیام رو بگم :
امسال سر درس سوشون بودیم تو ادبیات که توی این درس مردم الان برای سیاوش موقع رستم که بوده یا نه نمیدونم عزاداری میکردند . معلم تا وسط درس خوند بعد من هم که نترس و رک هستم با تمام قاطعیت پرسیدم : آقا این سیاوش همون خواننده هست . معلم گفت کی ؟ :o من هم گفتم سیاوش قمیشی رو میگم همه بچه ها رو به من کردند و طوری نگاه کردند که اونا هم انگار گیج شده بودند عین خودم چون با عقل جور در نمیاد ادما برای کسی که نبوده عزاداری کنن . . .
بعد معلم گفت : شوخی میکنی ؟ من گفتم نه اقا ما مگه با شما شوخی داریم ؟ معلم هم عصبانی شد و ما رو انداخت بیرون به دلیل اینکه مسخره کردمش ولی واقعا جدی بودم طوری که یک لحظه حتی خود معلم و بچه ها باور کردند . . .
حالا یکی دیگه . . . من امروز داشتم با دوستم صحبت میکردم با تلفن خونه که یکدفعه تلفن قطع شد و من هم رچی فحش که تعدادشون به 3 تا شادی نرسه به دوستم دادم که چرا قطع کرده . . . بعد تا خواستم گوسی رو بذارم چشمم به دستم افتاد که دوشاخه تلفن رو از پریز کندم . . . :))
یادمه اولای تابستون بود تازه امتحانام تموم شده بود ... طبق معمول گند زده بودم!:2:...تصمیم گرفتم برم باشگاه تا بلکه از فکرش بیام بیرون!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ... هیچی! خلاصه شال و کلاه کردم زدم بیرون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تقریبا" دو سالی میشد که باشگاه نرفته بودم بدنم کلی افت کرده بود ....خلاصه یه تمرین سبک کردمو زود تمومش کردم ..... چون بدنمم خوابیده بود , دوس نداشتم زیاد تو باشگاه لخت بشم...هیچی! برگشتم خونه.... وقتی رسیدم خونه دیدم مثه همیشه مامانم اینا خونه نیستن... اصولا" تو خونه ما دم دمای غروب که میشه , خونه خالی از سکنه میشه...! ولی اینبار ساکنین خونه یکم زودتر از همیشه خونه رو به مقصد خرید!( مامان و بابام عشق به قصد خرید بیرون رفتننن)ترک کرده بودن تازه حول و حوش ساعت 4.5-5 بود.... تو دلم (شایدم رو زبونم یادم نیست !!) یکم به وضعیت موجود فحش دادم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و دیگه معطل نکردم سریع پریدم تو حموم ... جاتون خالی انقد جواد یصاری خوندم حنجرم درد گرفت (البته ناگفته نمونه نمیدونم چرا روزایی که پرس کار میکنم احساسه خوش صدایی یه بیشتری بهم دس میده..) بعد از کلی چنگ انداختن به خودم و انجام عملیاته شستو شو رفتم جلو آیینه یکم خودمو دید بزنم , ببینم تو این یه روزه چقد پیشرفت کردم!!.... اینم داخله پرانتز بگم که آیینه مون تقریبا" تو قسمت رختکنه ولی چون دره قسمته رختکنو خوب نبسته بودم خیلی بخار گرفته بودش یکم با دستم بخار ها رو زدم کنار دیدم بیشتر بهش گند زده شد چون دستم خیس بود...منم دیدم خیلی حیفه با این هیکله سرحال....!!!! وقته خودمو جلو این آیینه تلف کنم!!! با خودم گفتم وله لش میرم جلو اون آیینه باحاله که تو پذیراییمونه.... آخه میدونین!! اون آیینه(همون باحاله که تو پذیراییه) هم تمام قده هم نورپردازیش باقلواست هم اینکه نسبتا" هیکله آدمو 2 برابر نشون میده , منم رو اون حساب این فکره خبیثانه به ذهنم رسید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ...خلاصه یه شرت پوشیدم و لباسامو گرفتم دستمو یه حوله هم که قبلش انداخته بودم رو سرم سرما نخورم.... بینه حمومه مون و پذیرایی یه راهرو میخوره بعدش دره راهرو رو که باز میکنی وارده پذیرایی میشی .. منم تو این فاصله ی کوتاه فرصتو غنیمت شمردمو یکم دیگه جواد یصاری خوندم و درو باز کردم و رفتم تو !!!... دو سه قدم که رفتم دیدم یه چیزی روی دوشم داره سنگینی میکنه !!!! ..... آره !!! اشتب نکرده بودم!!! ....وقتی به خودم اومدم دیدم نگاه های بهت زده ی چنتا خانمه محترمه که این سنگینی رو , روو دوشه منه بینوا گذاشته!!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] راستش تو اون وضعیت یادم نیست چطوری یا چجوری خودمو رسوندم به راهرو فقط همینقد یادمه که تو راهرو ولو شده بودم داشتم به خودم میپیچیدم (از خنده !البته یه ته احساسه بد هم قاتیش بود ولی احساسه خنده بیشتر منو پوشش میداد پس مهم نبود!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) ... جالب اینجا بود وقتی داشتم خودمو پرت میکرم تو راهرو تو صدای خنده های مامانم اینا اینو شنیدم که مامانم داشت میگفت... اشکال نداره!!! علی(من)!هم مثله داداشتونه!!!!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .... بعدا" فهمیدم (همون اولشم میدونستم ولی برای اینکه شما روشن بشید اینجوری تعریف میکنم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )یکی ازون خانوما دختر عموی بابامه که اولین بار بود میومد خونمون(قبلا" هم اینور اونور دیده بودمش ولی خونه ی ما نیومده بود) یکیشونم یه آرایشگره تقریبا" آشناست دوسته مامانمه که بعضی وقتا میاد خونمون 3 تای دیگشونم زن و بچه ی پسر دایی بابام میشن که البته یه جوری نشسته بودن که پشتشون به من بود ندیدن(شایدم یکیشون دید!) ...حالا داستانه این که چطوری تو این فاصله ی کوتاه این همه آدم جور واجور تو خونه ی ما جمع شده بودن ...بماند!... مفصله... !!! البته حالا که صحنه رو مرور میکنم میبینم که وقتی ت !!!و راهرو داشتم میخوندم انقد صدای زاقارتم بلند بود که همسایه ها هم بشنوفن چه برسه به مهمونا ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببخشید اگه سرتون رو درد آوردم....بای
من امروز خواستم برم بیرون. موهام رو صبح شستم و ژل زدم و سریع رفتم بیرون. یکم که گذشت دیدم ملت دارن بد نگاه میکنن و میخندن.
از تو آیینه یک ماشین خودمو نگاه کردم دیدم موهام یخ زده. یه رنگ عجیبی سفید شده بود و یخ زده بود.
از فردا دیگه ژل نمیزنم چون آب بزنی خودش تو این هوا سفت میشه :دی
_________________________
چند وقت پیش با بابام تعمیرگاه بودیم. مکانیکه وایر روی کویل رو درآورد و داشت دستکاری میکرد.
من پشت فرمون بودم که بهم گفت استارت نزنی منم فکر کردم میگه استارت بزن. خلاصه استارت زدم این یارو یک جیغی کشید که همه ی مغازه ها اومدن اونجا جمع شدن.
نکته: وقتی استارت بزنی کویل برق خیلی زیادی تولید میکنه که کشنده نیست ولی فکر میکنم 12000 ولت هست که یهو تخلیه میشه. خلاصه اگه دستت روش باشه تا سه روز بدنت شله...
ایول --- امضات یه جکهنقل قول:
25 سال طول میکشه تا اسقلال قهرمان بشه :31::31::31::31:
ایول ... مورد اول برای منم تقریبا پیش اومده بود ولی قبل از اینکه سوتی بشه 3 شو گرفتم ....نقل قول:
مورد دوم هم که : خلافی داشت:21::31:
خلافیش کجا بود؟؟؟؟؟ دیگه قول دادم سوتی های چیز دار رو تعریف نکنم...نقل قول:
ایول ... مورد اول برای منم تقریبا پیش اومده بود ولی قبل از اینکه سوتی بشه 3 شو گرفتم ....
مورد دوم هم که : خلافی داشت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
__________________________________________________ ______
قول داده بودم که از اینها نگم ولی این زیاد چیز دار نیست.
نمیدونم این رو تعریف کردم یا نه. ولی سرچ کردم پیدا نشد. دوباره میگم:
یه بار یکی (؟؟) زنگ زد که از اینترنت برام تحقیق درباره سرطان سینه برای دانشگاه خانمم پیدا کن. منم پیدا کردم و رفتم خونشون و خانمش دید گفت خوبه ولی چرا چند تا عکس از تومورها و بافتهای سرطانی نداره؟؟؟
گفتم اشکالی نداره الان میگیرم.
با MSN رفتم تو جستجو تصویر و از همه جا بی خبر گفتم سرطان سینه به انگلیسی چی میشه اون هم گفت Brea*st Cancer و من هم گفتم بزنم Brea*st رو پیدا کنه.
ENTER رو که زدم صفحه رو دادم پایین تا تحقیق رو ببندم و کمی هم سیستم هنگ کرد و یه مدتی طول کشید. خلاصه دوباره تا صفحه رو باز کردم من اینطوری شدم:18: خانم این طرف هم اینطوری شد :2: خود طرف هم اینطوری شد :13:و از شانس ما پسرش که اول راهنمایی بود رسید و صحنه رو دید و اینطوری شد:27::21:.
این MSN اجنوی همه چیز پیدا کرده بود جز سرطان. از بالا و پایین و پشت و رو تو صفحه باز شده بود.
دیگه من هم صفحه رو بستم و دیگه هیچکس هیچی نمیگفت و من خداحافظی کردم رفتم.
گرگنمادستت درد نکنه بلاخره تو این قحطی یه با معرفت یه چیزی گفت
ابی کراس (خیلی خیلی باحال بود)
beny- nvidia\tahi_shواقعا مرسی عزیزانم
oxygen سوتی واقعی به این میگن من بودم میمردم
دست همه تون درد نکنه
اگه سوتی داستین بازم بگین
راستی من میخوام یه تاپیک جدید به اسمه هر چه میخواهد دل تنگت بگو بسازم
چیکار باید بکنم؟یعنی این موضوع جدید کجاست؟
دمت گرم کلی خندیدمنقل قول:
برای منم از اینا پیش اومده ولی نامردی نکردیم و جلوش خندیدیم
ولی این و که میزارم برام میل شده برای من که خیلی باحال بود.
متن نامه يک پسر ۹ ساله به دختر همسايه!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متن نامه يک پسر ۹ ساله به دختر همسايه!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اي پدر سربازي بسوزه !! دوست دخترت مادر شد تو هنوز سربازي!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تا حالا مداحي و روضه خواني با شوي لباس ديده بوديد ؟ جل الخالق !! از اين بشر دو پا هر چي بگي برمياد !!مثلا طرف با صداي روضه خواني ميگه : آي آي آي , امروز آفتاب دنيا اومد , سرور و خانوم دين دنيا اومد , آي خانمها ....
بعدش هم يكدفعه ميگه : خانمها اين لباسي كه الان تو تن اين مانكنه مي بينين از جديدترين مدل هايي كه طراح هاي ما دوختند خيلي شيك و برازنده است .
بعد دوباره روضه ميگه : آي آي آي , قربون اون قدم نورسيده بشم واي واي واي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چيه ؟ فكر كرديد دوربين مخفي كشف كرديد ؟ اگه گفتيد چيه ؟ توي همه خونه ها پيدا ميشه ؟ تو جيب هم جا ميشه ؟
البته جيبتون خودكاري نشه ها , اونم خودكاربيك.
درسته اين نوك خودكار بيك هست كه چندين برابر بزرگ شده.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب از اين اعلاميه مشخصه كه طرف با اعضاي محترم موتلفه اسلامي يا زد و بند داره يا اينكه خودش عضو حزب موتلفه اسلامي هست , خلاصه خوشا به حالشون كه با اين همه امكاناتي كه دارند تازه براي ساختن درب و پنجره هم تخفيف ميگيرند !!! دارندگي و برازندگي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر منكرش لعنت برادر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آدرس غضنفري به اين ميگن.
چقدر خنگيد , خوب از روبروي بانك سپه بريد يه خورده بالاتر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چيه ؟ لوله بخاري نديدين ؟
اگه فكر هاي شما غربي و منحرفه , تقصير من چيه ؟ ها ؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصادف دوتا ماشين پليس با همديگه
گدا به گدا , رحمت به خدا
حالا كي ميخواد اين وسط كروكي بكشه
اين يكي ماشين براي اون ميكشه , اون يكي هم براي اين
يك يك به نفع آقا دزده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
احتياج به پول نقد براي تحقيقات در مورد الكل
اي قربونت , اتفاقا من احتياج به پول نقد براي تحقيق در مورد خانه دار شدن دارم , اين دوستم هم ميخواد در مورد كرايه خونه و صاحب خونه تحقيق كنه , يه دوست ديگه ام هم هست كه در مورد شهريه دانشگاه ميخواد تحقيق كنه .
جا خالي كن كنارت ما هم بيائيم براي تحقيقات بيشتر.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب صرفه جويي كنيد ديگه , چقدر غر ميزنيد .
مگه چقدر تا بهار مونده , با امروز همش يك ماه و 27 روز مونده به بهار .
مگه پونصد سال پيش كه گاز و برق نبود , مردم چيكار مي كردن ؟ ها ؟ يك كم لوس شدين ها !!چه توقعاتي دارن بعضي ها , واقعا كه ؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شجاعت كامل
من حاضر نيستم اگه يك ميليون پوند هم بدن , برم جاي يكي از اونها
البته جاي موتور سواره , چرا ميرم ,
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين همه قمه زن مرد ديديد , خوب حالا مونث اون رو هم ببينيد , البته بي حجاب
ولی این دختره چقدر شبیه بریتنیه؟!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟:18:
مجبور شدم بعضیاشو حذف کنم
به خاطر بن نشدن:27:
خواهش می کنم پسرم ، با معرفتی از خودتونه .نقل قول:
من خیلی حوصله ی تایپ کردن ندارم ، هر وقت حوصلشو پیدا کردم سعی میکنم از سوتی های خودم ویا بقیه بنویسم .
یا حق .
Ramin.badboyمطالبت خیلی جالب بودن .
کلی خندیدم .
مخصوصا اون آدرس غضنفری!
نقل قول:
:31::31:صحنه رو خوب بازسازی کردی ....:31:
( اینی که یه شک 2000 ولتی به کسی وارد کنی فکر کنم کار ساده و بی آلایشی باشه !! :27:)
رامین جان ایول خیلی باحال بود ...بازم از این کارا بکن ...
طرف میآد فوش میده به مقامات مسول 2 سال میگذره هنوز بن نشده .... ( اگه جالبه بذار )نقل قول:
ولی این دختره چقدر شبیه بریتنیه؟!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مجبور شدم بعضیاشو حذف کنم
به خاطر بن نشدن
نقل قول:
حتماًً
:15:اگه دوستان دیگه هم راضی باشند...؟:14:
جالب که هست
:37: ولی اگه بن شدم کی جواب منو میده:4:
سلام......نقل قول:
مال کجای تالشید؟؟؟
احیانا طرفای امامزاده ابراهیم نیستید؟؟؟
امام زاده ابراهیم کجاست؟:20:نقل قول:
اولین باره اسمش را میشنوم
خوب تو تالشه دیگه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
شما بچه کجایی؟نقل قول:
مطمعنی تو تالشه؟
من که تا حالا ندیدمش :20:
پدر و مادرم گیلانین(آستانه)ولی محمودآباد(مازندران)زندگی میکنیمنقل قول:
مطمعنی= سوتی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آره مطمئنم......شوهر خالم ماله امامزاده ابراهیمه تالشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چه اسپم بازاری شده اینجا...!
بابا سوتی تعریف کنید...بی خیال دوستیابی شید! :20:
اولا اون سوتی نیست به خاطر بزرگداشت فرهنگ ایرانی از همزه استفاده نوکنمنقل قول:
دوما همچنان من تو تالش امامزاده ابراهیم ندیدم
از این شوهر خاله ات میتونی ادرس بپرسی؟
کوروش بابا تو هم بی خیال حالا که سوتی موتی یوخدی :31:
اون اولا که دیگه زدن نداره....نقل قول:
بعدشم...خوب شاید من اشتباه میکنم:5:
اگرم بپرسم نمیتونم بیام و بگم........
چون دیگه نمیام نت.....
دوستان...ببخشید که زیاد اسپم دادم:8:
یا حق:11:
اینم از یه سوتی دسته جمعی
سلام
یه روز مداد فشاری مو گم کرده بودم از ساعت سه بعد از ظهر تا ساعت شیش ونیم تموم خونه روزیرو رو کزدم ولی پیدا نشد اخر سر مامنم گفت چیکار میکنی یه ساعته گفتم نباله مدادم میگردم . گفت تو دهنتم یه نگاهی بکن(مداد دستم بود که داشتم تهشو می خوردم)جالب تر اینکه وقتی زیر تختمو میگشتم میذاشتمتو جیب شلورم بعد دوباره در میاوردم میگرفتم دستم
راستی بچه ها هر چه میخواهد دل تنگت بگو رو درست کردم
بیاین اونجام دیگه اگه نیاید دلم تنگ میشه
بای بای
یه بار میگم که برای همیشه گفته باشم من دخملم اسمم ابجی مهسا جونه کم به من بگین داداااااش
داداش ابجی حالت چطورهنقل قول:
یه بار میگم که برای همیشه گفته باشم من دخملم اسمم ابجی مهسا جونه کم به من بگین داداااااش
جونه هر کی دوست دارین اینجا رو اسپم دونی نکنید. برای این موضاعات تاپیک زیاده. اگر سوتی تعریف نمیکنید پس صفحات تاپیک رو الکی جلو نبرید...
چهار تا سوتی بگین یکم بخندیم.
__________________________________
زمانیکه داشت برف میومد. با ماشین تو کوچه داشتم میرفتم بیرون که دوستم رو دیدم. گفتم برم از پشت یه بوق بزنم بپره هوا.
تند رفتم پشت سرش خواستم سرعت رو کم کنم که با سرعت اون هماهنگ بشه ولی ماشین لیز خورد و بنــــگ.
رفیقم افتاد رو کاپوت جلو ولی چون ضربه محکم نبود هیچیش نشد. بدبخت اونقدر ترسیده بود که میخواست با اون سنش گریه کنه. تا نیم ساعت هی میگفت من گرمم یک ساعت دیگه حالم بهم میخوره...