مربوط به گزینه ی " عدم اعتماد به جنس مخالف "!
نقل قول:
خانوم های محترم دخترای قشنگ چه خوشمون بود چه بدمون بیاد این ی حقیقته. من ترجیح میدم همسرم قبل از اشنایی با من ی دوس دختر فابریک داشته باشه تا 60 تا دوست مثلا اجتماعی
بله بهتره یه نفر قبل از شما قشنگ همه چیز رو کنترل کرده باشه و روابط پسر رو مدیریت کرده باشه ، اشتباهات ناشی از اطلاعات کم توی رابطه با اون اصلاح شده باشه و احتمالا بعد از یکی از همین اشتباهات یکی با طرز فکر شما که علاقه ی چندانی هم به سوژه نداره یا سوژه بهتر پیدا کرده همون رو بهانه میکنه و رابطه رو پایان میده چون خودش سرمایه گذاری احساسی نکرده و شما از راه میرسی و با این شکست عشقی عزیز ما رابطه برقرار میکنی:31: ! اینجور نیست ؟ اگه نیست پس چطوریه ؟ خب چند تا حالت دیگه هم داره که میتونیم بررسی کنیم !
1. پسره از دختره خوشش نیومده باشه و رابطه رو تموم کرده باشه ، که مطمئنم در این صورت قضیه خیط میشه و پسر متهم به بی تعهدی و بی وفایی و سست بودن توی رابطه و این حرفا!:whistle:
2. پسره آدم خیانتکاری بوده و دختره حق داشته ولش کنه ، که در این صورت بهتره شما هم باهاش رابطه برقرار نکنی چون خیانتکاره دیگه !!!:whistle:
3. هیچ اشتباهی از سوی دوطرف صورت نگرفته و آگاهی تمام به مسائل داشتن ، که در این صورت نوبت به شما نمیرسه ، با همون دختر خانم میرن محضر !!!:whistle:
این سیستمی که بعضی دخترا طراحی کردن قربانی میده ، اونم مطمئنا خودشون نیستند چون با سیستم آشنا هستند:دی ، قربانی همچین سیستمی پسریه که عاشقه و خودش هم به دلیل عاشق بودن از مفهوم خیانت بیزاره ولی یه جا شک کردن های دختر خانم محقق :دی ، متهم به بی تعهدی و بی بند و باریش میکنه و یه شکست درست حسابی توی رابطه ی اول عشقی که بیشترین سرمایه گذاری احساسی توش انجام میشه رو به پسره تحمیل میکنه و پسره هم بی خبر از کارکرد این سیستم خودش رو مقصر میدونه و شماتت میکنه و نتیجه اش میشه لیست وبلاگ های شخصی بلاگفا که اکثرشون برو بکس شکست عشقی خورده اند !
اما مشکل این سیستم کجاست؟
مشکل این سیستم عشق یکطرفه اینجاست که شاعر میگه " خواهان کسی باش که خواهان تو باشد" چون همچین کسی مثل خودت به خاطر سرمایه گذاری احساسی که کرده نمیاد و روی یه اشتباه کوچیک کارت قرمز بهت نشون بده !
حرفام رو خطاب دخترا گفتم ، چون پسرا کم تر این کار رو میکنن ، نهایتا کاری کنن که شخص بفهمه نمیخوانش و اعتماد به نفسش رو از دست بده و بگه چیم خراب بود که اون یکی رو انتخاب کرد و به من پشت پا زد که اونم بارابطه ی بعدی که اون دختر خانم برقرار میکنه و تایید شدندش درست میشه !
خیانت کردن هم پیش این سیستمه شرف داره ، چون کسی که خیانت میبینه ، گرچه عدم تایید شدگی داره و مشکل براش درست میشه ولی یه چیزیه که راحت میتونه درست بشه ، راحت میتونه یه جای دیگه تایید بشه ، ولی این که رهاش کنند و یه برچسب خیانتکاری هم روش بزنن (که در اکثر موارد آش نخورده و دهن سوخته است ) چیزیه که هیچ وقت درست نمیشه ، چون اینقدر سرمایه گذاری احساسی کرده که نمیتونه حق رو به خودش بده ، فکر میکنه طرف مقابل هم عین خودش بوده (زهی خیال باطل )!
قربانی های همچین سیستمی نه فقط توی ایران بلکه خیلی جاها هستند ، اونهایی که توی یه نظر سنجی معلوم شد تا آخر عمر عشق اولشون یادشون نمیره (میگن یه کاری کنم تا آخر عمر یادت نره همینه هااااااااا)!
نگین حرفاش به موضوع بی ربط بود ، چون اگه بالا رو نگاه کنید میبینید درصد بالایی هم گزینه ی" عدم اعتماد به جنس مخالف" رو علامت زدند ، که همونجور که گفتم ناشی از برابر نبودن دوکفه ی ترازوی سرمایه ی احساسیه ! ناشی از این که آدم میترسه روی اون شخص سرمایه گذاری کنه و بعد از یه رابطه بفهمه قربانی سیستم " عشق یکطرفه "شده !
من با این سیستم مخالفم !چیزی که من باهاش موافقم ، روابط اجتماعی آزاد و سالم ، عشق دوطرفه و اعتماد متقابل بر مبنای عشق و احساس و اینه که توی کل زندگیت یه نفر بتونه عمق رابطه ی احساسی باهات رو تجربه کنه ! ( اکثر دخترها هوش احساسی یا همون عاطفه ی بیشتری نسبت به پسرها دارند چون از بچگی توی اون ها بیشتر پرورش داده میشه و باید نسبت به این مسائل حداقل به خاطر وظیفه ای که درقبال هوش بالای احساسیشون دارند نگاه باهوشتری به این مسائل داشته باشند ولی متاسفانه خودشون رو میزنن به اون راه چون به نفعشون نیست ! )
چرا دختر و پسرای ایرانی توی روابطشون بیشتر به احساسات اهمیت میدن !
نقل قول:
معمولا تو دوستی ها احساسات نقش پر رنگتری دار تا عقل
ما بعد از وابستگی چشممون رو به همه چیزی میبیندیمو و هدفمون فقط وصاله.
البته من خودم آشنایی قبل از ازدواج رو قبول دارم اما تو چارچوب معقولش.........یعنی زیر نظر خانواده ها و مشاوره ازدواج
این چیزی که الان تو جامعه مرسوم شده به نظرم اشتباهه.نمیشه بهش شناخت گقت.......معمولا تو دوستیهای اینچنینی صحبتهای روزمره و سطحی رد و بدل میشه......فکر نکنم کسی زیاد به اعتقادات دوست پسر و یا دوست دختر توجه داشته باشه.تو این دوران همه میخوان خموش بگذرونن و دل بدن و قلوه بگیرن و کمتر به این مسائل توجه میکنند
عقل رو باید توی روابطی که به مادیات می انجامه به کار برد ، توی جاهایی که مادیات مهمه ! پس نمیتونیم بگیم احساسی نباشین ولی چون توی رابطه ها طرفین فقط به ابراز جنبه های مثبت میپردازن و از پرداختن به جنبه های منفی خودداری میکنن باعث میشه شناخت محدودی پیدا کنن ! وابستگی هم اگه با دید باز باشه خیلی هم خوبه چون باعث بقای رابطه و محکم شدن بنیان خانواده میشه !
به نظر من در اکثر مواقع زیر نظر خانواده و مشاوره و این حرفا رفتن هیچ تاثیری در سلامت و مناسب بودن روابط یه دختر با یه پسر توی ایران نداره ، چون اکثر اینایی که رابطه برقرار میکنن دنبال تخلیه ی احساساتشون هستند ، نه به دنبال ازدواج ، طنز ها خیلی مسائل عمیقی رو مطرح میکنند ، در رفتن پسرهااز طرح مسئله ی ازدواج موقع دوستی با یه دختر یکی از موضوعاتیه که بارها و بارها با طنز کردنش مواجه شدید ! این یعنی یه اکثر دخترها تو ایران با عنوان" آشنایی پیش از ازدواج" به رابطه نگاه میکنند ولی پسرها این رابطه رو " دوستی " میبینند ، این برمیگرده به این که این پسر آینده ی شغلی ، تحصیلی و درواقع هیچ تضمینی حتی برای آینده ی خودش نداره و از نگاهش به رابطه معلومه که قصد آماده کردن هیچ پیش زمینه ای رو هم نداره ، این میشه که رابطه ناقص میشه ، تقصیر پسرها هم نیست چون سه سال بعد از بلوغ یعنی تقریبا از هیجده سالگی ، بلوغ اجتماعی _عاطفیشون به سمت برقراری رابطه با جنس مخالف میکشوندشون( خیلی با کشش جنسی فرق داره ) ولی اونجوری که میدونین طبق آمار تا سن 27 سالگی شرایط ازدواج رو ندارندو ازدواج نمیکنن پس رو به یه رابطه ی دوستی با جنس مخالف میارن ، اینطور میشه که شما وقتی ازش سوال میکنی اگه دوست میخوای چرا با یه پسر دوست نمیشی ؟ هر دلیلی رو ممکنه برای فرق دوستی با پسر و دوستی با دختر بیاره به غیر از این که بگه با پسر نمیشه ازدواج کرد ! چون خودش هم زیاد از این نیازش خبر نداره فقط میدونه که یه فرقی هست ، بین این که با یه دختر حرف بزنه یا با یه پسر حرف بزنه !
ولی وقتی همین پسرها شیش ، هفت ، هشت سال بزرگ میشن(بستگی داره که کی بلوغ اقتصادی پیدا کنند وبه دنبال اون استقلال اقتصادی پیدا کنند توی شیش ماه هم میشه ) و شرایط ازدواج پیدا میکنن ، دیدشون به اینجور روابط میشه "آشنایی برای ازدواج " ! خب شما یه نگاه به سن اکثر اینایی که رابطه برقرار میکنن بنداز ، ، میفهمی پشت سر این سطحی حرف زدن ها توی دوستیها و روابط ناقص ، اون جدول سن ازدواج که شما گذاشتی توی بحث خوابیده !