به قدرى لبخندت شيرين بود...
كه...
ديابت گرفته ام !!!
Printable View
به قدرى لبخندت شيرين بود...
كه...
ديابت گرفته ام !!!
بازهم كافى نبود...
صبرم ، تمام شد...
كسي ميداند نوع "اَيُوبش" را از كجا ميتوان گيرآورد؟؟؟
چشم گذاشتم تا بیایی ، رفتی کله پزی دیگر ! (copy)
بازهم ، ديدنت...
زبانم را از كار مياندازد...
اى زبانِ دراز...
به جمع بيكاران مملكت خوش آمدى...
با من به گذشته بیا
دارم از حال می روم !
(آرش ناجی)
خاطره ات را...
شوت ميكنم ...
آنقدر دور...
كه ديگر...
دستِ دلم به آن نرسد...
زمستون بدون بخاری!
چه زمستون بی بخاری!
:n19:
به جرم اینکه
همه را خر می دید
انداختن اش پشت میله ها ،
حالا همه را گورخر می بیند!
آرش ناجی
قلبم لبريز از ا يـــر ا ن است و وجودم سرشار از جــهــا ن
پرويز شاپور
نان روزانه ی منی
گاه سیرم می کنی با زندگی
گاه سیرم می کنی از زندگی
لیلی گله داران