من می آیم..
آرام...بی صدا...
قدم بر میدارم درون كوچه های دلتنگی ات.
تو در خوابی...
عمیق فرو رفته ایی در رویای مهتابی ات.
از این من تا تو...
یك ترانه؛ یك رویا؛یك مهتاب فاصله است!
من می گذرم....
شب را می برم.....
تو بر می خیزی...
نگاه می كنی...
جای پایی برایت آشناست
---------- Post added at 09:06 AM ---------- Previous post was at 09:04 AM ----------
مقابل دریا که می رسم....
فقط برای چشمهایت دعا می کنم
اما تو هرگز مستجاب نمی شوی
ببـــــــــار.....
ببـــار که باز باورت کنم
ببـــار درهمین کوچه پس کوچه های بارانی
ببـــار در همین کوچه مهتاب
راستی قرارمان
همان ساعت " نمی دانم"
ساعت لجوجی که هیچ عقربه ای
روی شانه هایش به خواب نمی رود
یادت نرود
تو ، همیشه فرصت کوتاه منی برای شعر....
تا می آیم زمزمه ات کنم
زود تمام می شوی
میدانم سالهاست
ساعت قرارمان
یک دقیقه به هیچ است
و من همیشه فقط یک دقیقه
دیر می رسم...
---------- Post added at 09:07 AM ---------- Previous post was at 09:06 AM ----------
مقابل دریا که می رسم....
فقط برای چشمهایت دعا می کنم
اما تو هرگز مستجاب نمی شوی
ببـــــــــار.....
ببـــار که باز باورت کنم
ببـــار درهمین کوچه پس کوچه های بارانی
ببـــار در همین کوچه مهتاب
راستی قرارمان
همان ساعت " نمی دانم"
ساعت لجوجی که هیچ عقربه ای
روی شانه هایش به خواب نمی رود
یادت نرود
تو ، همیشه فرصت کوتاه منی برای شعر....
تا می آیم زمزمه ات کنم
زود تمام می شوی
میدانم سالهاست
ساعت قرارمان
یک دقیقه به هیچ است
و من همیشه فقط یک دقیقه
دیر می رسم...
---------- Post added at 09:10 AM ---------- Previous post was at 09:07 AM ----------
وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ، نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ، یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود